یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲
۰۹:۲۷ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۳۰۲۸۹
جرم و جنایت

محاکمه پیرترین قاتل ایران به صورت درازکش در دادگاه؛ قتل همسر بعد از ۶۰ سال زندگی مشترک!

محاکمه پیرترین قاتل ایران,قتل همسر
مرد سالخورده که متهم است همسرش را کشته، در حالی از خود دفاع کرد که توان ایستادن نداشت و روی صندلی‌های دادگاه دراز کشید.

به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال ۱۴۰۰به دنبال کشته شدن زنی ۷۵ ساله به نام رباب در در خانه‌اش در پرند رباط کریم آغاز شد.

وقتی مأموران رهسپار خانه قربانی شدند با جسد خونین زن سالخورده روبه رو شدند که در آشپزخانه قرار داشت و ماهیتابه‌ای خونین کنار وی افتاده بود. شواهد نشان می‌داد پیرزن با ضربه‌های ماهیتابه و چاقو از پای درآمده است.

پسر قربانی که پلیس را مطلع کرده بود به مأموران گفت: من چند سال است ازدواج کرده‌ام اما هر روز به مادر و پدر پیرم سر می‌زنم یا با آنها تلفنی صحبت می‌کنم. امروز هرچه تماس گرفتم کسی تلفنم را جواب نداد، نگران شده بودم مقابل در خانه رفتم. وقتی پدرم در را باز کرد از او پرسیدم چرا مادرم جواب تلفن را نمی‌دهد. اما او گفت مادرت خسته بوده و به خواب رفته است. من که از لحن صحبت پدرم به او مشکوک شده بودم وارد آشپزخانه شدم و ناباورانه جسد مادرم را دیدم که غرق خون روی زمین افتاده بود. نبض او را گرفتم و متوجه شدم جان سپرده است. 

وی ادامه داد: من که شوکه شده بودم سراغ پدرم رفتم و از او سؤال پرسیدم. اما او مدعی شد وقتی از خانه بیرون رفته بود چنین بلایی سر مادرم آمده است. من که به ماجرا مشکوک شده بودم به سرعت با پلیس تماس گرفتم.

به دنبال اظهارات پسر جوان، مأموران پدر ۸۵ ساله وی را بازداشت کردند اما وی مدعی شد از نحوه قتل همسرش اطلاعی ندارد.

اعتراف به جنایت خانوادگی

متهم گفت: من و رباب ۶۰ سال پیش با هم ازدواج کردیم با اینکه من خیلی به او محبت می‌کردم اما او هیچ محبتی به من نمی‌کرد و همیشه به من بی‌توجهی می‌کرد. بود و نبودم برایش مهم نبود و همه توجه‌اش به پسرمان بود.

وی ادامه داد: من به بیماری‌های زیادی مبتلا شدم و بارها حالم بد شده ولی او مرا با حال بد رها می‌کرد و به خانه پسرمان می‌رفت. اوبه تازگی همه اموالمان را به نام پسرمان کرده بود و من بیشتر احساس پوچی می‌کردم تا اینکه آخرین بار در آشپزخانه باهم بحث کردیم. من از او خواستم تا اخلاقش را عوض کند اما او به من بی‌اعتنایی کرد و دعوا میان ما بالا گرفت.

متهم اظهار کرد: من که عصبانی شده بودم از کوره در رفتم و با ماهیتابه به سرش زدم. او به من حمله کرد و من چاقوی آشپزخانه را به سمتش گرفتم و دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی به خودم آمدم که او روی زمین افتاده بود. من که ترسیده بودم لباس‌های خونی خودم را در کیسه زباله گذاشتم و بیرون بردم. همان موقع پسرمان به خانه آمد و متوجه موضوع شد و به پلیس خبر داد.

نخستین سرنخ

مأموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربین‌های مداربسته ساختمان پرداختند. در بررسی‌ها مشخص شد در زمان وقوع جنایت، رباب و همسرش در خانه تنها بود ه‌ا ند و ساعتی بعد محمود با در دست داشتن کیسه‌ای مشکی از خانه خارج شده است.

با به دست آمدن این سرنخ، مأموران زباله‌های نزدیک ساختمان را بررسی کردند و کیسه‌ای را که این پیرمرد به سطل زباله انداخته بود پیدا کردند که در آن چند لباس خونی وجود داشت. با افشای راز جنایت خانوادگی محمود تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل همسرش اعتراف کرد.

در دادگاه

وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا از خود دفاع کند. در ابتدای جلسه فرزندان قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند حاضر به قصاص پدرشان نیستند. اما پسرکوچک قربانی قصاص خواست.

وی درحالی‌که اشک می‌ریخت در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من اولین نفری بودم که وارد خانه شدم و بالای سر جسد مادرم رسیدم. من هر روز به آنجا می‌رفتم و به پدر و مادرم سر می‌زدم. هنوز خاطره آن روز از ذهنم پاک نشده و من نمی‌توانم از خون مادرم گذشت کنم. به همین خاطر برای پدرم قصاص می‌خواهم.

سپس متهم سالخورده که در حمام زندان زمین خورده و مهره کمرش شکسته و با آمبولانس از زندان به دادگاه منتقل شده بود به سختی از جا برخاست تا در جایگاه ویژه بایستد. اما چون پیرمرد توان حرکت نداشت به کمک مأموران بدرقه روی صندلی‌های دادگاه دراز کشید تا از خود دفاع کند.

وی که به سختی صحبت می‌کرد گفت: مدتی قبل در حمام زندان زمین خورده‌ام و مهره کمرم شکسته و وضعیت خوبی ندارم. من روزهای سختی را در زندان می‌گذرانم و امروز هم با آمبولانس به دادگاه منتقل شدم. من اتهام قتل را قبول ندارم و بی‌گناه هستم.

وی ادامه داد: بیمار بودم و در بستر بیماری خوابیده بودم. ساعت ۴ صبح بود که با سیلی‌ای که به صورتم خورد از خواب بیدار شدم. من همسرم را دیدم که بالای سرم ایستاده بود. او با عصا ضربه‌ای به سینه‌ام زد که عصا شکست. حتی وقتی مأموران پلیس به خانه‌ام آمدند عصای شکسته را صورتجلسه کردند. همسرم چاقو در دست داشت و می‌خواست مرا بکشد به همین خاطر او را هل دادم. من چاقویی در دست نداشتم و نمی‌دانم همسرم چطور کشته شد. ممکن است در حین درگیری چاقویی که در دستان همسرم بوده با او برخورد کرده و موجب مرگش شده باشد.  

متهم ادامه داد: من به بیماری فشار خون بالا مبتلا هستم و در آن لحظه چشمانم جایی را نمی‌دید. اصلاً متوجه نشدم چاقو چطور با همسرم برخورد کرد. من قبلاً تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم اما حالا می‌گویم ضربه‌ای به همسرم نزدم.  

پیرمرد گفت: من و همسرم سال‌ها مدام با هم درگیر بودیم و علت درگیری ما همین پسری است که حالا برای من قصاص خواسته است. من ۲ مغازه و یک خانه به او دادم اما او اجاره آنها را به من نمی‌داد. حتی خانه برادرش را هم از او گرفته بود. من بارها در این باره با او صحبت کردم اما گوشش بدهکار نبود. همسرم با او همدست شده بود تا همه ثروتم را بالا بکشند. من سر همین موضوع مدام با همسرم درگیری داشتم.

سپس وکیل وی روبه روی قضات ایستاد و گفت: بررسی پرونده نشان می‌دهد قربانی از همسرش قوی هیکل‌تر بوده. متهم سال‌ها پیش سکته کرده و قادر به حرکت نبوده و طبق گفته فرزندانش حتی برای حمام کردن نیز نیاز به کمک داشته است. با توجه به شرایط متهم به نظر می‌رسد وی قدرت قتل همسرش را نداشته و در کشمکش با همسرش چاقو ناخواسته با او برخورد کرده است. موکلم از خودش دفاع کرده و عصای شکسته در صحنه جنایت نیز صورتجلسه پلیس شده است که تأیید کننده ادعای متهم است.

وی ادامه داد: موکلم هنگامی که بازداشت شد صورتش زخمی و متورم بوده و این نشان می‌دهد همسرش هنگامی که او در خواب بوده به او حمله کرده و او را کتک زده است. به نظر می‌رسد موکلم در دفاع از خودش دست به قتل زده و قتل عمدی نبوده است. از این رو تقاضای برائت وی از اتهام قتل عمدی را دارم.

با پایان دفاعیات این وکیل قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

  • 14
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
درک لانسفورد شگفتی های زندگی درک لونسفورد: بیوگرافی یکی از برجسته ترین بدنسازان جهان

تاریخ تولد: ۱۴ می ۱۹۹۳

محل تولد: آمریکا

حرفه: بدنساز حرفه ای

قد: ۱۶۷/۵ سانتی متر

وزن: ۱۰۲ تا ۱۰۸ کیلوگرم

ادامه
حمید الدین بلخی حمید الدین بلخی، شاعر و نویسنده قرن ششم

ملیت: ایرانی

دوران زندگی: قرن ششم هجری قمری

حرفه: نویسنده، ادیت و شاعر ایرانی

اثر: مقامات حمیدی

درگذشت: ۵۵۹ هجری قمری

ادامه
بدیع الزمان جزری بدیع الزمان جزری، دانشمند مسلمان و پدر علم رباتیک

تاریخ تولد: ۱۱۳۶ میلادی

محل تولد: جزیره ابن عمر

حرفه: همه‌چیزدان، مخترع، ریاضی‌دان، صنعت‌گر و مهندس مکانیک

درگذشت: ۱۲۰۶ میلادی

آثار: الجامع بین العلم و العمل النافع فی صناعة الحیل

ادامه
بیوگرافی آماندا سایفرد آماندا سایفرد؛ از مدلینگ تا سینما و تلوزیون

تاریخ تولد: ۳ دسامبر ۱۹۸۵

محل تولد: آلن تاون، پنسیلوانیا

حرفه: بازیگر، خواننده، صداپیشه و مدل

آغاز فعالیت: ۲۰۰۰

تحصیلات: دیپلم

ادامه
عبدالله بن علی زندگینامه عبدالله بن علی فرزند امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ هجری قمری

نام پدر: امام علی (ع) 

نام مادر: ام البنین

وفات: ۶۱ هجری قمری در کربلا

از یاران: امام حسین (ع)

ادامه
ابوالقاسم زهراوی پدرعلم جراحی نوین؛ ابوالقاسم زهراوی

تاریخ تولد: ۹۳۶ هجری قمری

محل تولد: مدینة الزهراء اسپانیا

ملیت: اسپانیایی

حرفه: پزشک و جراح

شهرت: پدر جراحی مدرن

آثار: التصریف لمن عجر عن التالیف

ادامه
ایمان صفا بیوگرافی هنرمند مردمی؛ ایمان صفا

چکیده ای از بیوگرافی ایمان صفا:

نام کامل: ایمان صفا

تاریخ تولد: ۳۰ آذر ۱۳۶۲

محل تولد: تهران

حرفه: هنرپیشه، بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

تحصیلات: لیسانس هنر و معماری از دانشگاه آزاد تهران مرکز

ادامه
احمد شاه قاجار زندگینامه احمد شاه قاجار؛ آخرین پادشاه سلسله قاجاریه

تاریخ تولد: ۱۲ بهمن ۱۲۷۵

محل تولد: تبریز، آذربایجان غربی، ایران

سلطنت: ۲۵ تیر ۱۲۸۸ تا ۹ آبان ۱۳۰۴

پیشین: محمدعلی شاه

جانشین: رضا شاه، موسس حکومت پهلوی

درگذشت: ۹ اسفند ۱۳۰۸ در نویی سورسن، اودوسن، فرانسه

ادامه
جمال الدین عبدالرزاق جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، شاعر قرن ششم

زندگی: قرن ششم

محل تولد: اصفهان

حرفه: شاعر، حکیم 

آثار: دیوان اشعار به دو زبان فارسی و عربی

وفات: ۵۸۸ هجری قمری

مدفن: اصفهان

ادامه
ویژه سرپوش