به گزارش ایران، ساعت ۸:۳۰ دقیقه صبح شنبه ۱۱ مرداد، خبرنگاران و عکاسان مقابل بیمارستانی در سعادت آباد تهران دورهم جمع شده‌اند تا شاهد بازسازی صحنه سرقت خشنی باشند که حدود یک ماه قبل رخ داده بود. در فیلم این سرقت که چندی قبل در فضای مجازی منتشر شده بود دختر ریز نقشی در حال صحبت با تلفن بود و قصد داشت از پله‌های یک ساختمان بالا برود که ناگهان پسر جوانی با لباس‌های مشکی رنگ از مقابل به او رسید و در یک چشم بر هم زدن گوشی تلفن را از دست دختر کشید. با این حرکت دختر جوان روی زمین افتاد و کفش هایش از پا درآمد با این حال دخترک به سرعت بلند شد و پای برهنه به دنبال سارق دوید اما...
صبح دیروز دختر جوان که او نیز در بازسازی صحنه حضور داشت، گفت: «۶ تیر بود که برای ملاقات دوستم به بیمارستان پارسیان رفتم. ساعت ۵ بعد از ظهر از بیمارستان بیرون آمده و تلفنی مشغول صحبت با مادرم بودم که ناگهان این سرقت وحشتناک رخ داد. گوشی‌ام آیفون ۱۳ بود. در زمان سرقت تعادلم را از دست داده و به زمین افتادم که بینی‌ام شکست و تمام بدنم کبود شد. از همه بدتر تا یک هفته شب‌ها کابوس می‌دیدم و هنوز هم می‌ترسم تنها بیرون بروم و وضع روحی خوبی ندارم.» سرهنگ وحید ذاکری رئیس پایگاه دوم آگاهی تهران بزرگ درباره این حادثه گفت: «با توجه به انتشار فیلمی از یک سرقت خشن در بلوار سرو، بلافاصله اقدامات پایگاه دوم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. با بررسی فیلم‌های دوربین‌های مداربسته و تعامل خوب با مقام‌قضایی، سارقان که سه نفر بودند در کمتر از ۴۸ ساعت شناسایی شدند؛ اما به دلیل انتشار فیلم آنها در فضای مجازی، سارقان مخفی شده بودند که با انجام اقدامات پلیسی، سه سارق در مخفیگاه‌های متفاوت دستگیر شدند. همچنین مالخر آنها نیز دستگیر شد. سارقان به ۱۰ فقره سرقت اعتراف کرده‌اند.»
سرقت با پای پیاده
متهمان هر سه ۲۰ ساله و کارگر ساختمانی هستند، می‌گویند از یک ماه قبل سرقت هایشان را شروع کرده‌اند و سابقه ندارند.گوشی سرقتی را نیز ۸ میلیون تومان فروخته‌اند.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟ صاحب کارمان پولمان را نمی‌داد ما هم به پول نیاز داشتیم به همین دلیل سرقت می‌کردیم.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟ هم ولایتی هستیم از شهرستان برای کار به تهران آمده و در ساختمانی نیمه کاره مشغول شدیم.
چرا برای پولدار شدن سرقت را انتخاب کردید؟ فقط هدفم سرقت نبود، بلکه می‌خواستم مشهور شوم و پول‌هایی را که از سرقت به دست می‌آورم به نیازمندان بدهم. چند سال قبل یک سارقی بود به اسم مجید که به رابین هود معروف بود می‌خواستم مثل او شوم.
اما عاقبت خلاف، زندان و اعدام است؟ به هر حال هر کاری تاوانی دارد.
چطور سرقت می‌کردید؟ پای پیاده، ما هیچ وسیله‌ای نداشتیم. من خیلی سریع می‌دوم و کسی به گرد پایم نمی‌رسد به عنوان سارق جلو می‌رفتم و دو دوستم که سلاح سرد داشتند کمی آن طرف‌تر از من می‌ایستادند تا اگر مردم جلو آمدند آنها با تهدید چاقو راه را برای من باز کنند.
چه شد دختر جوان را برای سرقت انتخاب کردید؟ خیلی اتفاقی. آن روز از صبح دنبال سوژه بودیم اما پیدا نمی‌کردیم تا اینکه دختر جوان را در خیابان مشغول صحبت با تلفن همراهش دیدیم و تصمیم به سرقت گرفتیم.
فکر نکردی اگر جانش به خطر می‌افتاد قاتل هم می‌شدی؟ واقعاً شانس آوردم که سرش به جایی اصابت نکرد و زنده است.
- 13
- 6
