چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۰:۲۴ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۷۴۰۷
جرم و جنایت

گفت‌وگو با محکوم به اعدامی که پس از سه بار حکم قصاص از مرگ نجات یافت

محکوم به اعدام,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

پنج‌سال تمام با کابوس مرگ زندگی کرد. هر شب خواب طناب دار را می‌دید. یک شوخی و کَل‌کَل بچگانه او را به یک قاتل تبدیل کرد. قتلی که چندین‌ سال از نوجوانی و جوانی‌اش را از او گرفت. طناب دار هر لحظه به او نزدیک‌تر می‌شد و امیدش ناامیدتر؛ تا این‌که درنهایت بعد از گذشت پنج سال روزنه امید پیدا شد. جاوید به زندگی برگشت، از مرگ نجات یافت. او را بخشیدند و توانست از پای چوبه دار فاصله بگیرد. جاوید تنها ١٥‌سال داشت که در شیراز، دوست صمیمی‌اش را تنها به خاطر یک شوخی کشت و پنج سال تمام در زندان ماند. درنهایت هم با کمک جمعیت امام علی (ع) و فروختن تمام زندگی‌اش توانست از مرگ نجات پیدا کند. حالا جاوید ٦ ماه است که زندگی جدیدی را برای خود آغاز کرده؛ کارگر شهرداری شده و تمام توانش را به کار بسته تا بتواند زندگی سالمی را در پیش بگیرد. می‌خواهد فرزندی خوب برای خانواده‌اش، جامعه و خانواده مقتول باشد. جاوید در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای این جنایت را تشریح کرد:  

 

چی شد که دست به قتل زدی؟

من قاتل نبودم. اصلا فکرش را هم نمی‌کردم تبدیل به یک قاتل شوم. آن زمان خیلی بچه بودم. با دوستانم نشستیم و من برای اولین بار مشروب خوردم. از حالت طبیعی خارج شدم و کنترلی بر رفتارم نداشتم. با دوستم شوخی کردیم و این شوخی ناگهان به یک کَل‌کَل و درنهایت هم درگیری منجر شد. من هم نفهمیدم چه شد که با چاقو ضربه‌ای به گردن مقتول زدم.

 

چی شد که با هم درگیر شدید؟

دقیقا روز ٢٤ خرداد ماه ‌سال ٩٢ بود.  من آن زمان کارگر ساختمانی بودم. مقتول هم دوست صمیمی‌ام بود. با من تماس گرفت و گفت با دوستان‌مان بیرون برویم. من هم قبول کردم. با هم رفتیم بیرون. پنج نفر بودیم که مشروب خوردیم. من تا آن زمان اصلا مشروب نخورده بودم. اولین بارم بود. بچه‌ها گفتن من هم پذیرفتم. بعد از خوردن مشروب حال طبیعی‌ام را از دست دادم. مقتول شروع کرد کل‌کل و شوخی؛ ناگهان همه چیز جدی شد. با هم درگیر شدیم و من که فقط صحنه‌هایی از آن درگیری یادم است، ضربه‌ای به گردن مقتول زدم.

 

با چاقو؟

بله. چاقو برای مقتول بود. خودش از جیبش بیرون آورد و حتی ضربه‌ای به دستم هم زد. من هم چاقو را از او گرفتم و برای دفاع این کار را کردم.

 

بعد از قتل چه کار کردی؟

وقتی دیدم غرق در خون روی زمین افتاده، از ترسم فرار کردم و به خانه‌مان رفتم.

 

چی شد که دستگیر شدی؟

آن شب دوستانم به خانه‌مان آمدند و موضوع را با پدرم در میان گذاشتند. وقتی پدرم فهمید، اول مرا به بیمارستان برد و دستانم را بخیه زدند. بعد ساعت ٣ نصفه شب بود که مرا به کلانتری برد و من خودم را معرفی کردم.

 

خانواده مقتول قصاص می‌خواستند؟

بله. اصرار بر قصاص داشتند. سه بار هم حکم قصاصم صادر شد و هر بار هم نقض می‌شد، تا این‌که درنهایت دیوان‌عالی کشور حکم قصاصم را تایید کرد و این حکم برای اجرا رفت. چند قدم بیشتر تا اعدام فاصله نداشتم که درنهایت پدرم همه زندگی‌مان را فروخت و با وام و قرض ٢٥٠‌میلیون تومان جور کرد، ٢٥٠‌میلیون تومان را هم با کمک جمعیت امامعلی (ع) جور کردیم و درنهایت خانواده مقتول با گرفتن ٥٠٠‌میلیون تومان رضایت خود را اعلام کردند.

 

در زندان که بودی چه کار کردی؟

درس خواندم. حافظ قرآن شدم و مدرک صنایع دستی‌ام را گرفتم.

 

وقتی آزاد شدی چه کار کردی؟

بعد از آزادی تصمیم گرفتم زندگی جدیدی را آغاز کنم. پدرم که خودش کارگر شهرداری است، مرا به آن‌جا برد و الان کارگر فضای سبز هستم. می‌خواهم وقتی کمی وضع مالی‌ام خوب شد، درسم را هم ادامه بدهم. خیلی شرمنده خانواده‌ام هستم. می‌خواهم از این به بعد برای خانواده و جامعه‌ام مفید باشم.

 

فکر می‌کردی بتوانی رضایت بگیری؟

نه، اصلا فکرش را نمی‌کردم. وقتی حکم اعدامم تایید شد، دیگر هیچ امیدی نداشتم. هر شب کابوس اعدام می‌دیدم. سال‌های سختی بود. فکر اعدام و طناب دار لحظه‌ای رهایم نمی‌کرد. از طرفی خانواده مقتول خیلی بر قصاص اصرار داشتند. خواهش‌ها و التماس‌های خانواده‌ام بی‌فایده بود و نظرشان تغییر نمی‌کرد، برای همین اصلا فکرش را هم نمی‌کردم.

 

بعد از آزادی خانواده مقتول را دیدی؟

بله. آنها از محله ما رفته بودند، ولی من خودم به دیدن‌شان رفتم و از آنها حلالیت طلبیدم. خواهش کردم که از ته دل‌شان مرا ببخشند و به آنها قول دادم که بتوانم برای‌شان فرزند خوبی باشم و هرکاری از دستم بربیاد انجام دهم.

 

چند خواهر و برادر داری؟

دو خواهر و یک برادر دارم.

 

 پیش از این قتل تا به حال خلاف نکرده بودی؟

نه اصلا. من حتی مشروب هم نخورده بودم. آن روز هم اشتباه کردم که مشروب خوردم. اگر این‌کار را نکرده بودم، چنین اتفاقی رخ نمی‌داد.

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 14
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش