گروگان گیری میلیونی در کینه قدیمی یک آشنا

چندی قبل مرد جوانی که در کار لوستر فروشی فعالیت دارد با حضور در پلیس آگاهی تهران از گرفتار شدن در دام آدم ربایان مامورنما خبر داد. با دستور بازپرس سهرابی از شعبه ۹ دادسرای امور جنایی تهران، گروهی از ماموران اداره ۱۱ پلیس آگاهی تهران برای دستگیری آدم ربایان وارد عمل شدند.

مرد جوان در تحقیقات پلیسی به کارآگاهان گفت: چند روز قبل در خیابان بودم که یک  خودروی پژو ۴۰۵ با چهار سرنشین جلوی راهم را گرفتند و با صدا کردن من ادعا کردند که مامور امنیت هستند و مرا به عنوان پول شویی و قاچاق دستگیر و به یک خانه منتقل کردند. وی افزود: مردان مامورنما گفتند برای این که برای من پرونده ای تشکیل ندهند باید به آن ها پول بدهم که من کارت بانکی ام را در اختیارشان گذاشتم اما آدم رباها خواستار پول بیشتری شدند و به این ترتیب من را مجبور کردند که با دوستانم تماس بگیرم تا به حسابم پول واریز کنند که پس از برداشت پول ها از حسابم و بعد از گذشت یک شبانه روز مرا از اسارتگاه شان رها کردند. کارآگاهان در بررسی دوربین های مداربسته در نزدیکی محل ربودن مرد جوان، شماره پلاک دستکاری شده خودرو را به دست آوردند و با اقدامات فنی و اطلاعاتی توانستند به شماره پلاک اصلی خودرو دسترسی پیدا کنند و همین سرنخ کافی بود تا صاحب خودرو شناسایی و دستگیر شود.

صاحب خودرو پس از دستگیری به ربودن مرد لوستر فروش اعتراف کرد و گفت: من و سه نفر از دوستانم از سوی یک جوان که او هم از سوی جوان دیگری اجیر شده بود دستور پیدا کردیم که این مرد را بدزدیم و پس از گرفتن پول رهایش کنیم و در قبال این کار پول خوبی گرفتیم. همین اطلاعات کافی بود تا سه آدم ربای دیگر دستگیر شوند و متهمان که راهی جز اعتراف نداشتند سرکرده باندشان را که دستور این آدم ربایی را صادر کرده بود لو دادند و این جوان نیز دستگیر شد. سرکرده اصلی باند در اعترافاتش گفت: من از سوی کارگر مرد لوستر فروش دستور گرفتم تا دست به این اخاذی و آدم ربایی بزنم و در قبال این کار نیز پول خوبی  دریافت کردم.

در پی اعتراف این مرد، ماموران کارگر مغازه لوستر فروشی را دستگیر کردند. این جوان گفت: سال هاست که در این لوستر فروشی کار می کنم. شنیدم که قرار است صاحب لوستر فروشی مرا اخراج کند و جوان دیگری را به کار بگیرد که از این رفتارش ناراحت شدم و درباره این ماجرا با یکی از دوستانم صحبت کردم که او نیز از من خواست برای این که بتوانم انتقام بگیرم فقط عکس و مشخصات صاحب کارم را در اختیارش قرار دهم. وی افزود: من نمی دانستم او چه نقشه ای در ذهن دارد تااین که شنیدم صاحب کارم ربوده شده و پس از یک روز با پرداخت پول آزاد شده است.