شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۵۴ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۱۶۵۱
شبکه نمایش خانگی

نگاهی به سریال‌های نمایش خانگی که هیچ شباهتی با واقعیت موجود از نهاد خانواده ندارد

سریال های شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

اگر شوهر یا فرزند شما توسط یک گروه آدم ربای خشن ربوده شود چه می کنید؟ اگر هوس سفر با دوستان‌تان را داشته باشید و همسرتان اجازه ندهد چه می‌کنید؟ در کل وقتی تلویزیون سریال جذاب با بازیگر مطرح ندارد، چه می کنید؟ جواب دو سوال اول باشد برای بعد. اما برای سوال سوم باید بگوییم با این وضعیت تلویزیون که سریال‌هایش دیگر خیابان خلوت‌کن نیست شبکه نمایش خانگی پرمخاطب شده و درست دست روی عناصری برای جذابیت گذاشته است که در تلویزیون کمتر می‌بینیم.

بازیگران سرشناس و فیلم نامه‌های متفاوت که کمتر روی آموزنده بودن تاکید دارند و ترجیح می‌دهند مخاطب را سرگرم کنند که این موضوع هیچ عیبی هم ندارد. اما مشکل این جاست که سود سرشار سریال‌سازی با جذب مخاطب نباید مسیر را برای تولید هر محتوایی هموار کند. آموزنده نبودن و سرگرم بودن صرف ،بد نیست؛ اما برایند سریال‌های شبکه نمایش خانگی از خنثی بودن در محتوا به سمت اشاعه محتوای نامناسب رفته است.

سریال های شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

تازه‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی «ریکاوری» است، سریالی که تنها دو قسمت از آن پخش شده است؛ هر چند تماشای دو قسمت برای نقد و بررسی یک اثر کافی نیست اما در همین دو قسمت اشکالات فرمی و محتوایی عجیبی به چشم می‌خورد که جای تعجب دارد.

شخصیت اصلی سریال مدیرمسئول یک هفته نامه است که از فرجام برجام تا یادداشت علیه فساد اقتصادی در آن چاپ می‌شود، از طرفی همکارش ۵۰ میلیون از یک خواننده گرفته تا عکسش را روی جلد چاپ کند، خلاصه معلوم نیست با یک هفته نامه جدی و وزین و دغدغه مند طرفیم یا یک نشریه زرد و بازاری؟ هفته نامه فقط سه کارمند دارد و یک دفتر لاکچری. اما این ها هیچ کدام موضوع این پرونده نیست؛ ماجرا این است که جناب مدیرمسئول با آن سطح از دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی و .... برای آن‌که همسرعاشق پیشه اش را به اصطلاح بپیچاند و با رفقایش در سفر کیش «ریکاوری» کند، نقشه عجیبی طراحی می‌کند.

چند آدم ربای خشن او را پیش چشم همسرش می‌دزدند و تاکید می‌کنند نباید به پلیس اطلاع بدهد. همسر و پدر مدیرمسئول ربوده شده که از نقشه او بی‌خبرند به‌جای اطلاع دادن به پلیس ساندویچ و پیتزا سفارش می‌دهند و دعوا راه می‌اندازند که پول و سرمایه زندگی حاصل تلاش کیست و... این تصویر تخت و مضحک از آدم‌ها و روابطشان فقط و فقط محدود به «ریکاوری» نبود. «رقص روی شیشه»، «ممنوعه»، «نهنگ آبی»، «عاشقانه» و... هر کدام به نوعی تصویری از جامعه ارائه دادند که تناسبی با واقعیت موجود در آن نداشت. در این پرونده سراغ جوانب مختلف این موضوع می‌رویم.کوتاه درباره کلیت تصویری که سریال‌های شبکه نمایش خانگی از خانواده ارائه کردند

رقص عاشقانه نهنگ روی شیشه!

سریال های شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

ممنوعه| شیرتوشیر: پدر و مادر برکه با علم به این‌که سامی فرد مناسب دخترشان نیست اجازه می‌دهند رابطه این دو نفر ادامه داشته باشد. پدرخوانده سامی با زن برادرش رابطه داشته. همسر سابق سامی هنوز عاشق سامی است اما با مواد فروشی به نام دنی هم رابطه دارد. البته سریال سعی کرد در پایان بعد از نمایش جذابیت‌های کاذب برای فروش عواقب یک سری رفتارها را هم نشان دهد.

رقص روی شیشه| دورهمی بی خانواده‌ها: سریال با چند نریشن عجیب ماست مالی شد اما عجایب زیادی داشت، به طور مثال شوهر که آدم عاشق پیشه‌ای است همسرش را بعد از سقط جنین رها می‌کند تا از دست طلبکارها مخفی شود اما به محض این‌که می‌فهمد همسرش یک نقش سینمایی را قبول کرده ظاهر می‌شود تا زنش را جلوی جمع خراب کند. ادریس به همسرش خیانت عاطفی می‌کند. شوهر دریا همسرش را با یک مرد قمارباز و هوس باز در خانه تنها می‌گذارد. شخصیت ماکان هم با خانمی همسن مادرش در ارتباط بود!

نهنگ آبی| قحط الرجال: آرمین یک برنامه‌نویس بیکار و بی‌پول است که به محض ورود در یک شرکت خلافکار مورد توجه بیشتر خانم‌های شرکت قرار می‌گیرد و ... مادر آرمین پدرش را به خاطر زندگی سالم و ساده ترک کرده و خودش حالا یک رشوه بگیر حرفه‌ای است. آناهیتا عاشق بابک است اما از جهان برای اهدافش سوءاستفاده می‌کند. پرویز و نادر و... هم که بماند.

عاشقانه| واقعاً عاشقانه؟: پیرمرد ریاکار سریال با یک دختر جوان در رابطه است و دختر از او اخاذی می‌کند. یک دختر جوان دیگر با پیرمردی میلیاردر قرار ازدواج می‌گذارد و دارایی‌اش را بالا می‌کشد. دختر جوان دیگری برای مهاجرت و رسیدن به عشقش در آن سوی آب، قول و قرار ازدواج صوری می‌گذارد. شخصیت هومن برق نورد هم که در این سریال معلوم الحال است. پسر جوانی که با زبان بازی دنبال اغفال دختران است. شخصیتی به شدت شیرین و جالب که قبح رفتارش به هیچ وجه به تصویر کشیده نمی‌شود و دوست داشتنی است!

ریکاوری در ۲ قسمت کوتاه درباره رفتار های عجیب شخصیت های اصلی «ریکاوری»

 

بابک| پوریا پورسرخ

سریال های شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

مدیرمسئول یک نشریه عجیب غریب که منزلش در حد فعالان  وال استریت است. مردی که همزمان علیه فساد اقتصادی مطلب می‌نویسد و بدون توجه به نگرانی و احساسات همسرش، برای رفتن به کیش با رفقا و دیدار عشق سابق نقشه آدم ربایی خودش را می‌کشد. بعد هم که می‌فهمد همسرش نگران است در حال خوش گذرانی است و برای این‌که حلقه ازدواجش را قبل دیدار با عشق سابقش در دست کند تردید دارد. عشق سابق هم که طبق معمول از خارج برگشته تا آتش عشق کهنه را شعله ور کند و سریال بفروشد. تصویری جالب از شوهر ایرانی از نوع روشنفکرش!

سهیل| مجید واشقانی

کلاش، رشوه بگیر، نامزدش بچه پولدار است برای همین تبدیل به نوچه پدرخانم آینده‌اش شده است. اهل نزول دادن هم هست. عصبی و تندخو اما به وقتش زبان باز. در کل هومن سیدی در «عاشقانه» و «گلشیفته» و مهرداد صدیقیان در «رقص روی شیشه» این‌جا به این شکل تکرار شده است.

پدر بابک |عزت‌ا... مهرآوران

پولدار است و موفق. سرمایه زندگی پسرش را داده اما زود پس گرفته است. نه با وصلت پسرش با عشق اولش موافق بوده نه با ازدواج پسر با برادرزاده‌اش. بعد از پنج سال به خانه پسرش آمده تا ببیند ماجرای آدم ربایی چیست؟ فیلم‌ها را از نگهبان مجتمع می‌گیرد و بلافاصله که می‌بیند عروسش کماکان زبان دراز است، منزل را بدون پیگیری بیشتر یا تماس با پلیس ترک می‌کند. تصویر جالبی از یک پدر پولدار و دلسوز و نگران که مثل همیشه با ازدواج پسرش با هر نوع دختری مخالف است.

مسعود| هومن برق‌نورد

اهل سیگار و الکل و ... آدمی الکی خوش که از قضا رسانه‌ای هم هست. با آن گریم عجیب و لحن حرف زدن بیشتر شبیه یک پدرخوانده سرخوش مواد مخدر است. از همسرش تقریباً جدا شده اما تاکید دارد او نداند که در کیش است. همه باید فکر کنند آقای روزنامه نگار برای ماموریت در تبریز است. مردی که از همسرتقریباً سابقش می‌ترسد و دروغ هم می‌گوید و... کلاً مرد راستگو داریم؟

نگار|شبنم قلی‌خانی

شوهرش را جلوی چشمش گروگان گرفته‌اند اما چون استرس گرفته باید حسابی غذا بخورد، هنگام غذا خوردن هم بدون هیچ ملاحظه‌ای با پدرشوهرش که عمویش هم هست بحث می‌کند که چرا حمایت کمی از شوهرش کرده! مثل بیشتر زن‌های ایرانی در سریال‌ها بی‌دلیل! به شوهرش مشکوک است و لابد همین رفتار زمینه دروغ گویی و پنهان‌کاری مرد   داستان را فراهم کرده است. عاشقانه شوهرش را دوست دارد اما بی‌سیاست است. اشتهایش هم که در بحران عالی است. چون آدم ربا گفته با پلیس تماس نگیر، تماس نمی‌گیرد و در غیاب شوهر می‌خواهد چراغ مجله را روشن نگه دارد!

تهیه کننده «ریکاوری»  درگفت‌و‌گو با مااز آدم های  سریالش می گوید

ما در جامعه بسیاری از این خانواده‌ها داریم!

مازیار حکاک | خبرنگار

«جمال گلی»، تهیه کننده سریال ریکاوری است که در آثاری همچون فیلم سینمایی «به وقت خماری»، سریال تلویزیونی «بزم آخر» و «سه جلد» فعالیت داشته است. با توجه به موضوع پرونده به سراغ او رفتیم تا از ریکاوری برای مان بگوید.

به نظر خودتان این خانواده‌هایی که در سریال شما می‌بینیم زیادی اغراق شده و نادر نیستند؟

در زندگی مشترک تا یک جایی زن و مرد شرایط را تحمل می‌کنند از یک جایی به بعد مثل فنری که فشرده شده از جا درمی‌روند. زندگی نیاز به تعادل و تفاهم دارد. در این سریال اگر زن بیش از حد روی همسرش فشار نمی‌آورد یا اگر مرد قدرت استدلالش بالا بود متوجه می‌شد لزومی ندارد به چنین سفری برود که بخواهد با همسرش به مشکل بخورد و این اتفاقات نمی‌افتاد. سریال می‌گوید؛ تفاهم را باید به عنوان اصل اول قرار داد. اگر تفاهم نباشد آدم‌ها ناگزیر به فریبکاری و دروغ و پنهان‌کاری می‌شوند. ما در سریال به هر دو طرف داریم می‌گوییم شما هر دو باختید.

چه تویی که احساس کردی با فشار آوردن روی همسرت سعی در کنترل زندگی داشتی، چه تویی که سعی کردی با دروغ‌گویی و فریبکاری همسرت رو فریب بدهی و به سفر بروی. شما وقتی به آدمی دائم الخمر یا بوالهوس تبدیل یا به بیماری دروغ گفتن دچار می‌شوید، این‌ها وقتی می‌آید، ناخودآگاه مراقبت خدا از زندگی این آدم‌ها دور می‌شود، افراد خودسر می‌شوند. اگر این آدم‌هایی که در قصه ما بودند سر سوزن آدم‌هایی بودند که توجه می‌کردند به مبانی سبک زندگی اسلامی هیچ کدام زندگی‌شان به این‌جا نمی‌رسید. ما در جامعه بسیاری از این‌ها داریم. ما به طور ساده می‌‌خواهیم بگوییم اگر خدا را از زندگی دور کنید، دچار این ناهنجاری‌ها می‌شوید.

به نظر شما چقدر قصه سریال «ریکاوری» در جامعه ما مصداق دارد و طرح آن لازم است؟

به نظر من زمانی که اثر؛ نمایش داده می‌شود الزاما نباید اتفاقات در جامعه به غلظتی رسیده باشد که بگوییم مصداق دارد. مثلا در مقطعی که ایدز در کشور ما نسبت به جهان خیلی آمار کمتری داشت سریال و فیلم و ... درباره بیماری ایدز ساخته می‌شد، خب طرح این گونه مسائل جنبه پیشگیرانه دارد. درباره قصه سریال خودم هم نمی‌گویم آن قدر زیاد بوده که ما سراغش رفته‌ایم بلکه این کار به نوعی رفتار پیشگیرانه است درباره آدم‌هایی که خلاف عرف و اخلاق و اجتماع رفتار می‌کنند.

اما این‌که چرا این آدم تصمیم می‌گیرد آدم‌ربایی کند بالاخره برای شروع یک قصه، برای این که درامی شکل بگیرد ناگزیریم یک چیزی را بگذاریم. می‌گردیم دنبال یک چیز جذاب و با کیفیت که مخاطب را راضی و هیجان‌زده کند. این طراحی دراماتیکی است که می‌خواهد به جذابیت قصه بیفزاید.

ما «بابک» را در قصه آدم روشنفکری می‌شناسیم که برای خودش اصولی دارد، چطور ممکن است چنین آدمی چنین نقشه ناجوانمردانه‌ای را طرح‌ریزی و اجرا کند؟

من بابک را روشنفکر نمی‌دانم. من روشنفکر را جور دیگری معنی می‌کنم. شخصیت ما روشنفکر نیست بلکه در روابط کاری خودش سلامت کاری دارد اما بابک در زندگی شخصی‌اش به خاطر رفتار همسرش که همان سخت‌گیری و فشار زیاد است به فریب‌کاری و دروغ‌گویی می‌افتد.

 انتقاد دیگری که به سریال‌ شما یا بعضی سریال‌های مشابه وجود دارد، این است که گفته می‌شود نشان دادن روابط آزادانه با جنس مخالف ممکن است باعث آسیب‌هایی در جامعه بشود، نظر شما در این باره چیست؟

 من به عنوان یک تهیه کننده که ادعا دارم آدم دین‌داری هستم و در حوزه فرهنگ دغدغه دارم به هیچ عنوان نمی‌پذیرم که سریال من مروج آزادسازی روابط باشد. آدم‌های سریال من کاملا در چارچوب روابط مشروع قرار دارند. به همین علت است که شورای عالی فضای مجازی سریال مرا تایید می‌کند و قابل ارائه در «آی فیلم» تشخیص می‌دهد. حتی این سریال در تلویزیون هم قابل پخش است.

در بیشتر سریال‌هایی که در شبکه نمایش خانگی می‌بینیم شخصیت‌ها زندگی لاکچری دارند، به نظرتان این با وضع جامعه همخوانی دارد؟

ما هر وقت درباره زندگی‌ قشر مرفه‌تر جامعه سریال می‌سازیم این حرف وجود دارد. وقتی هم درباره افراد ضعیف جامعه سریال کمدی می‌سازیم، افراد پایین دست جامعه اعتراض می‌کنند که ما را اسباب خنده خودشان قرار داده‌اند. از آن جایی که زندگی لاکچری کمتر در جامعه وجود دارد و خیلی از افراد نمی‌توانند تجربه‌اش کنند، زیبایی‌ها و ظواهری دارد که از طریق تماشای سریال، آدم‌های مختلف جامعه می‌توانند شرایط آن قشر دیگر جامعه را هم ببینند.

چرا با موضوع مهمی سروکار داریم؟

قرار نیست هر سریالی در شبکه نمایش خانگی تصویر دقیق و کاملی از جامعه به خصوص نهاد خانواده ارائه کند. بنا نیست هر سریال پر از پیام اخلاقی باشد که مثل تبلیغات تلویزیونی از دل داستان بیرون می‌زند تا به مخاطب مثل یک دانش‌آموز درس زندگی بدهد. اصولاً یکی از بزرگ ترین ایرادهایی که به سریال‌های تلویزیون وارد است این است که شخصیت سریال‌های رسانه ملی در بسیاری از اوقات کاملاً به سیاه و سفید تقسیم می‌شوند. شخصیت خاکستری نداریم، یا یک نفر ارث بقیه را بالا کشیده و خیلی آدم بدی است یا دربرابر نامردی سکوت کرده و جواب بدی را با خوبی داده و آدم خوبی است. خب هر آدم خوبی در زندگی واقعی اشتباهاتی دارد و هر آدم بدی هم ممکن است نکات مثبتی داشته باشد. ماجرای تحولات یکهویی شخصیت‌های منفی در سریال‌های تلویزیونی هم که جای خود.

اگر قرار است سریالی را دنبال کنیم تا براساس رفتار شخصیت‌ها، موقعیت‌هایی را تجربه کنیم که در آن‌ها زندگی نکردیم باید شخصیت‌ها واقعی باشند. اما هر چقدر تصویر آدم‌های خوب درسریال‌های تلویزیونی پاستوریزه و اغراق شده است در سریال‌های شبکه نمایش خانگی با شخصیت‌های اصلی مواجه ایم که همذات پنداری مخاطب را جلب می‌کنند و مخاطب با آن‌ها همراه می‌شود اما پر هستند از باگ‌های شخصیتی و رفتارهای نامناسب. خلاصه این‌که اگر بخواهیم از طریق همراهی با شخصیت و تطبیق موقعیت‌های رفتاری و تصمیم‌گیری در لحظات حساس از ‌سریال‌های تلویزیونی چیزی یاد بگیریم در جامعه با دو دسته فرشته و شیطان محض مواجه ایم. اما سریال‌های شبکه نمایش خانگی که با بحث بازگشت سرمایه و سود هم مواجه هستند فقط و فقط گِرد زندگی‌های لوکس در تهران می‌چرخند و آدم‌هایی  که خط قرمزهایشان شباهتی به کلیت جامعه ندارد.

مقوله تاثیرپذیری و انعکاس واقعیت‌ها و درمان دردهای جامعه و هشدار درباره ناهنجاری‌ها و... به کنار، اگر بخواهیم براساس پرمخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون و شبکه نمایش خانگی روزگار مردم در این دهه را تحلیل کنیم کدهای سریال‌های تلویزیونی می‌شود یک عده آدم بدبخت با سرگذشت‌های تلخ که همگی یک آدم بد خانواده دارند تا بدبخت‌شان کند و براساس سریال‌های شبکه نمایش خانگی هم با مردمی طرفیم که کمابیش غم دنیا ندارند، زندگی‌شان به جای معیشت و ... حول موضوعاتی مثل مهمانی و آشنایی‌های نامتعارف و... می‌چرخد و همه از یک کنار شاسی بلند دارند. باور نمی‌کنید «عاشقانه»، «ممنوعه»، «رقص روی شیشه» و حالا «ریکاوری» را مرور کنید.

khorasannews.com
  • 20
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش