جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۲ - ۱۵ دي ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۰۱۳۶۴
تئاتر شهر

رامین پرچمی: چاره دیگری نداشتم!

رامین پرچمی,نمایش پنچری
 رامین پرچمی گفت: با اینکه در اعتراض‌های اجتماعی همیشه همراهی کرده‌ام ولی با تعطیلی تئاتر به‌شدت مخالفم..

این بازیگر که این روزها با بازی در نمایش «پنچری» روی صحنه است، از لزوم اجرای تئاتر در شرایط فعلی گفت و افزود: دیگر در تلویزیون فعالیتی ندارم و تئاتر، تنها فضایی است که در آن می‌توانم کار کنم.

پرچمی درباره حضورش در نمایش «پنچری» که متن آن نوشته فردیش دورنمات است و توسط حمید سمندریان ترجمه شده، توضیح داد: نمایشنامه «پنچری» جذابیت‌های خودش را دارد. البته متنی که ما اجرا می‌کنیم با متنی که استاد سمندریان ترجمه کرده‌اند، تفاوت بسیار دارد و بیش از نیمی از آن بازنویسی شده است و می‌توان گفت یک متن تازه است. به طوری که متن در پروسه تمرین و آماده‌سازی نمایش، کامل شد.

او ادامه داد: وقتی پیشنهاد همکاری با این گروه مطرح شد، کارگردان نمایش را نمی‌شناختم ولی در عوض با بازیگران کار ْآشنایی داشتم که همه بازیگران خوبی هستند و در وهله اول حضور آنان سبب شد که پیشنهاد بازی در این نمایش را بپذیرم. در ادامه و در طول تمرین با ایده‌های کارگردان نیز آشنا شدم و حالا از نتیجه این همکاری راضی هستم.

پرچمی که پیش‌تر با بازی در نمایش «این آب آشامیدنی نیست» در سالن سپند روی صحنه بود، درباره استقبال تماشاگران از نمایش‌های روی صحنه در مقطع اجتماعی فعلی توضیح داد: نمایش قبلی‌مان کمتر مورد استقبال قرار گرفت ولی خوشبختانه استقبال تماشاگران از نمایش «پنچری» خوب است. اگر در هر اجرا تمام صندلی‌های سالن پر نشود ولی دست‌کم بیش از نیمی از ظرفیت آن پر خواهد شد.

او با ابراز مخالفت با تعطیلی تئاتر در شرایط اجتماعی فعلی افزود: از اول هم با این نظر مخالف بودم. با اینکه در اعتراضات اجتماعی همیشه کنار مردم بوده‌ام ولی با تعطیلی تئاتر به‌شدت مخالف بودم و اصرار داشتم که حتما تئاتر روی صحنه برود. اگر قرار بر اعتراض است، سالن تئاتر یکی از بهترین مکان‌ها برای طرح اعتراض‌های اجتماعی و حرف زدن درباره مسائل است.

پرچمی ادامه داد: به نظرم این واکنش باید برعکس رخ می‌داد و اتفاقا باید بیشتر به تئاتر پر و بال می‌دادیم و مردم هم بیشتر در سالن‌ها جمع می‌شدند. گویی به نوعی نفوذی‌ها باعث تعطیلی تئاتر در شرایط فعلی شدند. اگر قرار بر تعطیلی باشد، باید فکری به حال کارهایی کرد که فقط جنبه سرگرمی و تفریحی دارند اما نمایش‌هایی که تفکربرانگیز و جدی هستند، چرا باید تعطیل شوند؟!

رامین پرچمی,نمایش پنچری

او تاکید کرد: بحث اینکه تئاتر شغل ماست را هم کنار می‌گذارم ولی همچنان بر این عقیده اصرار دارم که تئاتر به عنوان محل اجتماع مردم نباید تعطیل شود. بنابراین از آغاز با این تعطیلی مخالف بودم و تا جایی هم که بتوانم پای این عقیده می‌ایستم و کار می‌کنم.

این بازیگر با اشاره به اینکه سالن‌های تئاتر به‌تدریج فعالیت خود را از سر می‌گیرند، اضافه کرد: کم کم کسانی که به تعطیلی تئاتر باور داشتند، متوجه اشتباه بودن این تفکر می‌شوند و این فضا به‌تدریج شکسته خواهد شد و سالن‌های تئاتر دوباره پا می‌گیرند و تماشاگران هم به دیدن آثار نمایشی می‌آیند.

پرچمی درباره شیوه‌های به کار گرفته در تبلیغات نمایش «پنچری» هم گفت: بیشتر به شیوه قدیمی دهان به دهان روی آوردیم، چون امکان تبلیغ دیگری نداشتیم. در صفحات شخصی خودمان اطلاع‌رسانی کردیم و پوستری هم در سالن شهرزاد زده‌ایم، چون امکان دیگری نبود. فکر می‌کنم بیشتر تماشاگران ما با همین تبلیغات آمدند.

او در ادامه درباره تمرکزش در تئاتر در سال‌های اخیر توضیح داد: چاره دیگری نداشتم! الحمدالله در تلویزیون که دیگر نمی‌توانم کار کنم و البته که خودم هم هیچ رغبتی به این کار ندارم و اوضاع سینما و شبکه نمایش خانگی هم چندان مساعد نیست. تنها فضایی که برای کار دارم، در همین تئاتر است و خوشحالم دوستان هم پیشنهاد می‌دهند و مرتب کار تئاتر روی صحنه داشته‌ام.

پرچمی خطاب به مردم گفت که گول جریان‌هایی را که با تئاتر و هنر و تجمعات فرهنگی ضدیت دارند، نخورند و به سالن‌های تئاتر بیایند و کارها را ببینند.

او خاطرنشان کرد: نمایش‌هایی مانند نمایش ما حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و اصولا خیلی از حرف‌ها را در تئاتر می‌توان مطرح کرد. در واقع حمایت از تئاتر، حمایت از همان هدفی است که همه ما به دنبالش هستیم.

نمایش «پنچری» نوشته فردیش دورنمات نویسنده شهیر آلمانی است که بر اساس ترجمه حمید سمندریان و با کارگردانی احسان ناجی روی صحنه می‌رود.

در خلاصه داستان این نمایش آمده:

مردی هنگام گشتن به دنبال یافتن جایی برای حل مشکل پنچری اتومبیل خود پا به روستایی می‌گذارد و داستانی اسرارآمیز و غیرقابل تصور شبش را به صبح می‌رساند.

شهرام عبدلی، حمید میهن‌دوست، پوریا عبدی، علی عطایی حور، سارا مداح دیگر بازیگران این نمایش هستند.

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش