جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۳۰ - ۱۲ دي ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۰۱۰۵۷
اقتصاد کلان

یک اقتصاددان: خط فقر خانوار دونفره تهرانی، ۳۲ میلیون تومان /وزارت رفاه: خط فقر برای خانواده چهارنفره تهرانی ۱۴.۷ میلیون تومان شد❗️❗️

خط فقر در ایران,میزان خط فقر در ایران در سال 1401
وحید محمودی، اقتصاددان می‌گوید خط فقر مطلق برای یک خانوار دو نفره ساکن شهر تهران، ۳۲ میلیون تومان است و برای خانوار روستایی در استان تهران نیز ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تخمین زده می‌شود. با این حساب نیمی از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق هستند.

به گزارش تجارت‌نیوز، «فقر چیست و خط فقر چقدر است؟»؛ به موضوعی بحث‌برانگیز در این روزهای اقتصاد ایران بدل شده است. اما وحید محمودی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران معتقد است: «خط فقر نمی‌تواند واقعیات را به‌خوبی به نمایش بگذارد. چون، این شاخص برای خانوار به لحاظ ترکیب، بُعد و مناطق جغرافیایی متفاوت است.»

با این حال، محمودی در کتاب «اندازه‌گیری فقر و توزیع درآمد در ایران»، سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ را بررسی کرده است که آخرین به‌روزرسانی این مطالعات (آبان ماه ۱۴۰۱) نشان می‌‎دهد خط فقر مطلق برای یک خانوار دو نفره ساکن شهر تهران، ۳۲ میلیون تومان است. برای خانوار روستایی در استان تهران نیز ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تخمین زده می‌شود.

در ادامه، بخش اول گفت‌وگوی تجارت‌نیوز با وحید محمودی- اقتصاددان- را می‌خوانید.

در ابتدا، تعریفی از فقر و انواع آن داشته باشید.

وقتی صحبت از فقر می‌کنیم، مراد فقر اقتصادی است. دو پایه تحلیلی داریم که بر مبنای آنها فقر تعریف می‌شود؛ یکی درآمد و دیگری قابلیت (توانمندی)، یعنی فقر درآمدی و فقر قابلیتی.

فقر درآمدی هم به دو دسته تقسیم می‌شود؛ فقر مطلق و فقر نسبی. فقر  مطلق، به معنای عدم برخورداری از حداقل نیازهای اساسی زندگی (خوراکی- غیرخوراکی) است.

فقر نسبی یعنی عدم برخورداری از استانداردهای زندگی آن جامعه مورد نظر. در این بخش، معیار و استاندارد را میانگین یا میانه درآمدی تعریف می‌کنند که برخی محققان آن را ۵۰ درصد و برخی دیگر ۶۰ درصد از میانگین درآمد جامعه را در نظر می‌گیرند.

فقر قابلیتی، عدم برخورداری از قابلیت‌های پایه برای داشتن یک زندگی شایسته شامل سلامت، درآمد، آموزش و جنبه‌های دیگر نیازهای زندگی می‌شود.

این تعریف از فقر است، منتهی همیشه بحث به‌گونه‌ای مطرح می‌شود که خط فقر چقدر است؟ انگار موضوع اصلی خط فقر است، در صورتی‌که خط فقر نمی‌تواند واقعیات را به‌خوبی به نمایش بگذارد. چون، خط فقر برای خانوار به لحاظ ترکیب، بُعد و مناطق جغرافیایی متفاوت است. ما با یک خط فقر مواجه نیستیم، بلکه با بُرداری از خط فقر روبه‌رو هستیم. در واقع، می‌توان براساس معیارهای مختلف، خط فقر را تعریف و بعد داده‌های آماری بودجه خانوار را به‌ گونه‌ای تعدیل کرد که طبق خط فقر اصلی، محاسبات انجام شود. از آنجایی‌که هنوز تکلیف ما با خط فقر مطلق با توجه به شرایط تورمی سه دهه اخیر مهم‌ترین مساله‌ای است که با آن مواجه هستیم، مشخص نشده خیلی به بقیه موارد یعنی خط فقر نسبی، قابلیتی و فقر زمانی نپرداخته‌ایم.

فقر مطلق بر اساس سبد انستیتوی تحقیقات تغدیه‌ای محاسبه می‌شود. این سبد حدود ۱۵-۱۰ قلم کالا (شامل نان، برنج، روغن، گوشت، مرغ، پنیر و …) را در بر می‌گیرد. طبق این سبد، یک فرد باید در روز به‌طور متوسط ۲۵۰۰ کالری مصرف کند، البته باید شامل تمام این کالاها باشد تا مواد مغذی لازم به بدن برسد و دچار سوءتغذیه نشود. چون انسان با خوردن یک نان بربری در روز هم می‌تواند ۲۵۰۰ کالری مورد نیاز بدن خود را تامین کند.ولی طبیعی است که سایر نیازهای تغدیه‌ای او تامین نمی‌شود.

خط فقر مطلق برای یک خانوار دو نفره ساکن شهر تهران، ۳۲ میلیون تومان است. برای خانوار روستایی در استان تهران نیز ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تخمین زده می‌شود.

انستیتو تغذیه این استاندارد حداقلی را ارائه می‌کند، سطح عمومی قیمت‌ها را هم در اختیار داریم، در نتیجه بر اساس آنها نیازهای حداقل خوراکی محاسبه می‌شود. سپس، نیازهای غیرخوراکی براساس یکسری معیار محاسبه می‌شوند که یک بحث فنی است. اما، به طور ساده می‌توان گفت طبق روش اورشانسکی «ضریب انگل» که نسبت هزینه‌های خوراکی به کل است، می‌توان دید در بودجه خانوار چه نسبتی صرف خوراک و چه نسبتی صرف غیرخوراک شده است. بعد، براساس آن نسبت، نیازهای خوراکی را به کل (خوراکی و غیر خوراکی) تعمیم می‌دهیم.

برای مثال، اگر ضریب انگل یک‌دوم باشد، به این معنی است که ۵۰ درصد از بودجه صرف مواد خوراکی و ۵۰ درصد صرف غیرخوراکی می‌شود. پس، هر عددی برای خوراکی به دست آوردیم، ضربدر دو می‌کنیم، هزینه کل به دست می‌آید. البته روال اصولی این است که یک خط فقر به‌عنوان مبنا برای یک خانوار دو نفره ساکن شهر تهران (مرد-زن) محاسبه شود و بعد این رقم بر اساس شاخص‌های معادل‌سازی به خانوارهای دیگر با بُعد، ترکیب، شاخص قیمت مناطق جغرافیایی و نیازهای متفاوت تعمیم داده شود.

باید در نظر داشته باشیم که ممکن است یک خانواده پنج نفره شامل یک بزرگسال و یک خردسال شود یا ممکن است خانواده‌ای دارای سه دختر دم بخت باشد یا مخارج در استان‌های مختلف بر اساس شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) متفاوت است. بنابراین، یک خط فقر به‌عنوان مرجع اصلی انتخاب می‌شود و اطلاعات را بر این مبنا تعدیل می‌کنیم.

شاخص معادل‌سازی چطور تعریف می‌شود؟

این شاخص می‌گوید اگر یک خانواده دو نفره ساکن شهر تهران به‌عنوان مرجع انتخاب شود، اگر عدد یک را برای این خانواده در نظر بگیریم، برای مثال رقم ۳۰ میلیون تومان را به‌عنوان مخارج خانواده مورد نظر استخراج می‌کنیم. این شاخص نشان می‌دهد که برای مثال مخارج خانوار یک نفره ۰.۶ یک خانوار دو نفره است یا به دلیل صرفه‌جویی ناشی از مقیاس خط فقر یک خانوار سه نفره ۱.۲ یک خانوار دو نفره خواهد بود.

یا حتی در بودجه خانوار، خانواده ۳۷ نفره هم داریم که براساس شاخص معادل‌سازی، خط فقر این خانواده ۹.۵ برابر یک خانواده دو نفره است. در ادامه، محاسبات براساس بُعد، ترکیب و شاخص قیمت مصرف‌کننده در مناطق جغرافیایی انجام می‌شود. بنابراین محاسبه فقر و محرومیت دو مرحله‌ای است. یک مرحله به نام شناسایی (Identification) وجود دارد که فقرا را شناسایی می‌کنیم؛ اینکه چه کسی فقیر و چه کسی فقیر نیست.

اما، اینکه عمق فقر در کشور چقدر است، چقدر شکاف فقر تغییر کرده یا چقدر نابرابری میان فقرا تغییر کرده است، دیگر اینکه وضعیت فقیرترین فقرا (مساکین) بدتر یا بهتر شده است، از جمله مسائلی هستند که در مرحله دوم یعنی برآورد حجم فقر و محرومیت (Aggregation) به دست می‌آید. در این مرحله هم بر مبنای معیارهای فقر، چگونگی وضعیت فقر و محرومیت در کشور بررسی می‌شود. به‌جای اینکه گفته شود خط فقر چقدر است که مرحله اول کار مطالعاتی است، باید گفته ‌شود برآورد حجم فقر و محرومیت در کشور و استان‌ها به تفکیک چقدر است؟ بنابراین در این مرحله، اینکه چند درصد از افراد و در چه استان‌هایی زیر خط فقر هستند و شکاف فقر یا نابرابری میان فقرا چقدر تغییر کرده است مشخص می‌شود.

تازه‌ترین برآورد شما از خط فقر مطلق شهری و روستایی چه رقمی را نشان می‌دهد؟

در کتاب «اندازه‌گیری فقر و توزیع درآمد در ایران»، سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ را بررسی کرده‌ام. آخرین به‌روزرسانی مربوط به آبان ماه سال جاری است. بر اساس این مطالعات، خط فقر مطلق برای یک خانوار دو نفره ساکن شهر تهران، ۳۲ میلیون تومان است. برای خانوار روستایی در استان تهران نیز ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تخمین زده می‌شود. در ضمن، محاسبات ما نشان می‌دهد که در سال ۱۴۰۰،  خط فقر مطلق برای یک خانوار شهری ساکن شهر تهران ۲۲ میلیون و ۲۲۰ هزار تومان بود. برای خانوار روستایی ساکن استان تهران نیز ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بوده است. اما الان، بر مبنای تورم سالانه حدود ۴۵ درصدی امسال، خط فقر در شهر تهران به ۳۲ میلیون تومان رسیده است.

آیا می‌توان گفت فقر فراگیر شده است؟

وقتی سیاست‌های تعدیل در سال ۱۳۶۸ به اجرا درآمد، یک موج تورمی در کشور به راه افتاد. در واقع، در آن برهه زمانی سیاست «اجماع واشنگتنی» یا سیاست تعدیل اقتصادی که ریشه آن در تفکر «ریگانیسم» و «تاچریسم» در آمریکا و بریتانیا بود – توسط بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به کشورهای دیگر از جمله ایران توصیه شد. بعد از اجرای این سیاست‌ها با موجی از تورم و افزایش فقر و نابرابری مواجه شدیم. روش شوک‌درمانی هم پاسخ مناسبی برای اوضاع پیش آمده نبود و من در کتابم اشاره کردم که چقدر اثر سیاست‌های تعدیل بر فقر و نابرابری منفی بوده است.

دریافتی یک استاد تمام پایه ۳۲ دانشگاه تهران ۲۶ میلیون تومان است که عملا زیر خطر فقر قرار می‌گیرد. این در حالیست که حدود ۱۰ سال قبل، زیر خط فقر قرار نداشتند و جز افراد متوسط به بالا قرار می‌گرفتند.

در آن مقطع زمانی، نرخ تورم به حدود ۵۰ درصد رسید، الان هم تورم حدود ۵۰ درصد است. با وجود اینکه دولت فعلی مدعی است که تفکری متفاوت از تفکر دولت هاشمی دارد، اما باز با همان روش شوک‌درمانی، ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کرد. یعنی سیاست غلط دولت روحانی را با روش غلط اصلاح کرد.

خط فقر در ایران,میزان خط فقر در ایران در سال 1401

افزایش فقر و گرانی فزاینده؛ ریشه اعتراضات

در خردادماه سال ۱۳۹۷ با روزنامه شرق گفت‌وگویی داشتم و در آنجا به شدت این تصمیم ارز ۴۲۰۰ تومانی را به زیر سوال بردم که اساسا تصمیم‌گیری غلطی است و آثار نامیمون فراوانی به دنبال خواهد داشت. یک تصمیم اشتباه توسط دولت روحانی گرفته شد، بعد هم دولت رئیسی با یک تصمیم اشتباه دیگر اوضاع را بدتر کرد. ریشه اصلی بخش قابل توجه اعتراضات امروز همین افزایش فقر، محرومیت و گرانی‌های فزاینده‌ای است که به جامعه تحمیل شده است.

قیمت برخی کالاها تا ۸۰ درصد و کالایی مثل روغن بیش از ۳۲۰ درصد در سال جاری نسبت به سال گذشته افزایش داشته است. وقتی شاخص CPI محاسبه می‌شود، مبنای تورمی حدود ۳۶۰ کالاست، ولی اگر ۱۵-۱۰ قلم کالای اساسی که مبنای محاسبه فقر مطلق خوراکی است را مبنا قرار دهیم، تورم سبد به‌مراتب از تورم شاخص قیمت مصرف‌کننده بالاتر است. به همین دلیل، افرادی که در دهک‌های پایین درآمدی قرار دارند، چون نیاز مصرفی‌شان به این کالاها زیاد است، بعضا در مناطق دورافتاده هستند و هزینه‌های دیگری به آنها تحمیل می‌شود تا کالا به دستشان برسد، تورم بیشتری را تجربه می‌کنند.

در این بین، وضعیت طبقه متوسط به‌ویژه اساتید دانشگاه و معلمان چگونه است؟

فریدمن، اقتصاددان معتقد است: «تورم خطای دولت‌هاست». اگر یک کشور برای دهه‌های متوالی دچار تورم بالا باشد، این مردم هستند که برای جبران خطای دولت‌ها تلاش می‌کنند تا حداقل مخارج خودشان را تامین و در صورت امکان قدرت خریدشان را حفظ کنند. وقتی تورم بالاست، به طور طبیعی محدودیت‌های نهادی و ساختاری فراوانی در اقتصاد وجود دارد که اجازه نمی‌دهد سطح اشتغال خانوار افزایش پیدا کند یا فرد نمی‌تواند نیازهای خود را متناسب با نرخ تورم تامین کند. بنابراین، افراد به راه‌های مختلفی متوسل می‌شوند تا افزایش نرخ تورمی که روی سبد مخارج‌شان بار شده است را جبران کنند.

افزایش درآمد سالانه متعارف جوابگوی این تورم بالا نیست، در این میان یا درآمد به آن حد حقوق و دستمزد به قدر کفایت بالا نرفته است و یا نتیجه سیاستگذاری‌های اشتباه است. برای مثال، دستمزد کارگران به میزان ۵۷ درصد افزایش یافت، اما به این نکته توجهی نشان داده نشده که طرف عرضه با چه مشکلاتی مواجه است. آیا اتفاق مثبتی برای کارفرما در سال ۱۴۰۰ افتاده است تا حاشیه سود او افزایش پیدا کند و در نتیجه توان بازپرداخت ۵۷ درصد افزایش حقوق را داشته باشد.

علم اقتصاد می‌‌گوید وقتی نرخ تورم بالا رفت، بهای ارز بر اساس مابه‌التفاوت نرخ تورم داخل و خارج از کشور باید افزایش پیدا کند. لذا ما در یک مارپیچ قرار گرفته‌ایم که ماحصل آن بدتر شدن وضعیت متوسط و فقیراست.

همین امر منجر به تعطیلی بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی می‌شود. وقتی بنگاه‌ها تعطیل شوند، تعدیل نیرو اتفاق می‌افتد و این امر هم اثر منفی خود را بر درآمد خانوار می‌گذارد. از سویی، تورم در حال افزایش است و خط فقر متناسب با آن بالا می‌رود و از سوی دیگر، کاهش درآمد حقیقی خانوار به طور مداوم افزایش پیدا می‌کند و در نتیجه تعداد خانوارهای که بتوانند به خط فقر برسند، هر سال کمتر می‌شود. بنابراین تعداد زیادی از خانوارهای که جزو طبقه متوسط محسوب می‌شدند، به زیر خط فقر می‌روند.

یک استاد دانشگاه با درآمد ۲۶ میلیونی زیر خط فقر است

اکثر کارمندان و کارگران در طبقه متوسط قرار می‌گیرند و بخشی از صاحبان بنگاه‌های کوچک و متوسطی هم هستند که در نتیجه تحریم‌ها و بالا بودن هزینه مبادله وضعیت درآمدی قابل توجهی ندارند. همه این بارها بر طبقه متوسط سوار می‌شود و این طبقه را به سمت پایین هل می‌دهد. الان، دریافتی یک استاد تمام پایه ۳۲ دانشگاه تهران ۲۶ میلیون تومان است که عملا زیر خطر فقر قرار می‌گیرد. این در حالیست که حدود ۱۰ سال قبل، اساتید که جزو طبقه نخبه و متوسط جامعه هستند، زیر خط فقر قرار نداشتند و جز افراد متوسط به بالا قرار می‌گرفتند.

۵۴ درصد معلمان زیر خط فقر درآمدی و زمانی

براساس مطالعاتی که بنده و دانشجویانم انجام داده‌ایم، ۵۴ درصد از معلمان شهر تهران تومان زیر خط فقر درآمدی و زمانی قرار دارند، البته این آمار برای دو سال قبل است و الان تعمیق یافته است. ساختار اداری ما فربه است؛ حدود پنج میلیون کارمند داریم که جزو طبقه متوسط هستند و به شدت تحت فشارند.

علم اقتصاد می‌‌گوید وقتی نرخ تورم بالا رفت، بهای ارز بر اساس مابه‌التفاوت نرخ تورم داخل و خارج از کشور باید افزایش پیدا کند. اما این شرایط در اقتصاد ایران حاکم نیست، نتیجه آن چه بوده است؟

افزایش سرسام‌آور هزینه‌ها به‌گونه‌ای است که افزایش درآمد این طبقه جوابگو هزینه‌ها نیست و از طرفی دیگر دولت با محدودیت‌های درآمدی مواجه است. به‌تازگی رئیس سازمان برنامه و بودجه از کسری ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی خبر داده که البته به اعتقاد من رقم بسیار فراتر از اینهاست. این کسری از کجا باید تامین شود؟ بعد، همزمان نرخ ارز بالا می‌رود و برخی اینگونه تحلیل می‌کنند که این گرانی برای رفع کسری بودجه عامدانه رخ داده است.

اگر این گزاره هم درست نباشد، افزایش نرخ ارز باید روی کالاهای قابل تجارت اثر بگذارد، ولی ساختار اقتصادی ما به‌گونه‌ای است که هم روی کالاهای تجاری و هم غیر تجاری اثر می‌گذارد. پس، نرخ کالاهای خوراکی و غیر خوراکی در نتیجه بالا رفتن بهای ارز به سرعت افزایش می‌یابد. از طرفی، علم اقتصاد می‌‌گوید وقتی نرخ تورم بالا رفت، بهای ارز بر اساس مابه‌التفاوت نرخ تورم داخل و خارج از کشور باید افزایش پیدا کند. لذا ما در یک مارپیچ قرار گرفته‌ایم که ماحصل آن بدتر شدن وضعیت متوسط و فقیراست.

آیا اعطای یارانه، کمک‌های معیشتی و سبد کالا هم پاسخگوی نیازهای طبقه متوسط و فقیر است؟

خیر؛ به‌گونه‌ای که امروز آمارها نشان می‌دهد حدود ۷۰ درصد جمعیت کشور نیازمند حمایت هستند، یا اینکه وقتی گفته می‌شود به ۹۰ درصد یارانه تعلق می‌گیرد، یعنی طبقه متوسط نابود شده است. الان، چیزی به نام طبقه متوسط دیگر باقی نمانده است و جامعه کاملا دوقطبی شده است. در این جامعه دوقطبی، دو دهک درآمدی وجود دارند که وضعیت آنها در نتیجه تورم بهتر و بهتر می‌شود و وضعیت مابقی یعنی ۸۰ درصد جامعه بدتر و بدتر می‌شود. بدیهی است نابودی طبقه متوسط هم آثار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متعددی را به دنبال دارد.

وزارت رفاه: خط فقر برای خانواده چهارنفره تهرانی ۱۴.۷ میلیون تومان شد

خط فقر برای سال ۱۴۰۱ بر اساس برآوردها به طور متوسط در کل کشور به طور سرانه ۲.۸۵ میلیون تومان برای خانوار چهارنفره در حدود ۷.۷ میلیون تومان است. این عدد برای خانوار چهارنفره و سه‌نفره در شهر تهران برای سال ۱۴۰۱ در حدود ۱۴.۷ و ۱۱.۹ میلیون تومان برآورد می‌شود.

بر اساس برآوردها نرخ فقر یک خانوار ۴نفره در سال ۱۴۰۰ برابر ۴میلیون و ۵۴۱هزار تومان و در سال ۱۴۰۱ برای کل کشور و تهران به ترتیب برابر ۷.۷ و ۱۴.۷ میلیون تومان است.

خط فقر در ایران,میزان خط فقر در ایران در سال 1401

به گزارش «انتخاب» به نقل از روابط عمومی وزارت کار، در جدیدترین گزارش از مجموعه گزارش‌های فقر، پایش فقر در سال ۱۴۰۰ توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد.

به نوشته ایلنا، در این گزارش آمده است: سال ۱۴۰۰ با تورم بالا آغاز شد اما در ماه‌های انتهایی سال روند کاهشی داشت. با این حال با وجود کاهش تورم در سال ۱۴۰۰ همچنان نرخ تورم در اقتصاد ایران بسیار بالاتر از روندهای بلندمدت آن قرار داشته و اقتصاد در وضعیت ناپایداری قرار دارد.

برآوردها نشان می‌دهد که خط فقر در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد حدود ۵۰ درصدی داشته و به عدد ۱ میلیون و ۶۸۲ هزار تومان سرانه در ماه رسیده که بر این اساس خط فقر یک خانوار سه و چهار نفره به ترتیب ۳ میلیون و ۷۰۰ و ۴ میلیون و ۵۴۱ هزار تومان خواهد بود. شایان ذکر است که آخرین اعداد خط و نرخ فقر بر اساس آخرین داده‌های موجود، برای سال ۱۴۰۰ بوده و خط فقر برای سال ۱۴۰۱ بر اساس برآوردها به طور متوسط در کل کشور به طور سرانه ۲.۸۵ میلیون تومان برای خانوار چهارنفره در حدود ۷.۷ میلیون تومان است. این عدد برای خانوار چهارنفره و سه‌نفره در شهر تهران برای سال ۱۴۰۱ در حدود ۱۴.۷ و ۱۱.۹ میلیون تومان برآورد می‌شود.

پس از از دست رفتن حدود ۱ میلیون شغل در سال ۱۳۹۹ به واسطه‌ی کرونا و رشد بسیار منفی بخش خدمات، در سال ۱۴۰۰ برخی از مشاغل احیا شدند و همین موضوع رشد مثبت ۴.۵ درصدی بخش خدمات در سال ۱۴۰۰ را به همراه داشت. در کنار آن نیز تعداد شاغلان در حدود ۱۸۵ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است. علاوه بر بخش خدمات گروه صنعت که شامل استخراج نفت و گاز طبیعی نیز می‌شود در سال ۱۴۰۰ رشد داشته و در مجموع به جز بخش کشاورزی، سایر بخش‌ها (خدمات و صنعت و معدن) در سال ۱۴۰۰ رشد داشته‌اند و این موضوع باعث شده تا تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۴۰۰ رشد ۴.۳ درصدی را تجربه کند. بنابراین تورم نسبتا کمتر سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹، رشد اقتصادی مثبت (در کنار رشد اقتصادی تقریبا ۱ درصدی سال ۱۳۹۹) و ایجاد ۱۸۵ هزار شغل در مقابل کاهش ۱ میلیون شغل در سال ۱۳۹۹، باعث شده تا از روندهای اقتصاد کلان انتظار بهبود نسبی ( و نه قابل توجه) در وضعیت معیشت خانوار وجود داشته باشد. در کنار داده‌های اقتصاد کلان که بهبود نسبی در وضعیت را نشان می‌دهد، بررسی داده‌های خرد یعنی در سطح خانوار نیز بهبود معیشت متوسط ایرانیان را تأیید می‌کند. 

هزینه‌ی سرانه به قیمت‌های حقیقی در سال ۱۴۰۰ بر اساس داده‌های هزینه و درآمد خانوار نسبت به سال ۱۳۹۹ در حدود ۷.۷ درصد رشد را نشان می‌دهد. یعنی مصرف حقیقی خانوار در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش یافته که می‌تواند ناشی از افزایش اندک در وضعیت رفاهی باشد. همین موضوع باعث شده تا روند افزایشی نرخ فقر که سال ۱۳۹۷ آغاز شده بود متوقف شده و مقدار آن از حدود ۳۱ درصد در سال ۱۳۹۹ به حدود ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۰ برسد و جمعیت فقرا با حدود ۷۰۰ هزار نفر کاهش به زیر ۲۶ میلیون نفر برسد.

همچنین در سال ۱۴۰۰ خط فقر سرانه‌ی متوسط کشوری با رشد حدود ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹، به میزان حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان رسیده است. براساس داده‌های هزینه درآمد خانوار میتوان میزان کالری و سرانه مصرف گروه‌های غذایی را نیز محاسبه نمود. کالری دریافتی از سال ۱۳۹۰ به بعد روند نزولی داشته و میانه‌ی کالری دریافتی از سال ۱۳۹۷ به بعد پایین‌تر از مقدار مورد نیاز است. در سال ۱۴۰۰ روند کاهشی کالری دریافتی متوقف شده و تقریبا ثابت مانده است. میزان مصرف گوشت قرمز در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش داشته است، بطوریکه بطور متوسط سرانه مصرف گوشت قرمز خانوار ۱۴ درصد افزایش داشته است. اما روند مصرف گوشت سفید (گوشت مرغ و ماهی)، بیانگر کاهش مصرف آن توسط خانوار دهک کم درآمد و عدم تغییر مصرف دهک‌های پردرآمد می‌باشد.

بطور کلی نکته قابل توجه در مقادیر سرانه مصرف کالاهای اساسی میزان درصد کاهش این گروه‌های غذایی می‌باشد؛ بطوریکه خانوار کم درآمد، با توجه به تورم گروه‌های خوراکی ناچار به کاهش بیشتر مصرف کالاهای مذکور شده‌اند و همچنین در مجموع بررسی کالری دریافتی و همینطور مصرف کالای اساسی، تقریبا ثبات بین دو سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را نشان می‌دهد. هرچند در برخی کالاهای اساسی مصرف کاهش یافته و در برخی دیگر افزایش یافته است. اگر چه در سال ۱۴۰۰ وضعیت رفاهی کل جامعه بطور متوسط بهبود یافته، اما بهبود محسوسی در میزان رفاه گروه‌های پایین درآمدی به وجود نیامده است.

رشد حقیقی هزینه (درآمد) کمتر از متوسط کشور برای دهک ‌های اول و سوم و رشد اسمی هزینه‌های خانوار در چهار دهک اول کمتر از رشد خط فقر، نشانه‌هایی از عدم بهبود وضعیت رفاهی دهک‌های کم درآمد جامعه در سال ۱۴۰۰ می‌باشد، بطوریکه با وجود کاهش اندک در میزان نرخ فقر، شکاف فقر نسبت به سال ۱۳۹۹ تا حدودی افزایش داشته است.

با رفع محدودیت‌های کرونا و کاهش رکود ناشی از آن در سال ۱۴۰۰، بسیاری از اصناف و مشاغل آسیب دیده از شوک حاصل از این بیماری، همچون سالن‌های سینما، تئاتر، آژانس‌های‌ مسافرتی و مراکز تفریحی ورزشی مجددا احیاء و شاهد رشد مثبت در ارزش حقیقی تراکنش‌های این اصناف بوده‌ایم و همچنین مشاغل بخش خدمات که بیشترین آسیب را با شیوع کرونا و کاهش روابط اجتماعی متحمل شده بودند، در سال ۱۴۰۰ با رشد ۴.۵ درصدی توانسته اند مجددا بازار خود را بدست آورد.

  • 11
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
ویژه سرپوش