توسعه حمل و نقل ریلی نیاز به استراتژی مدون و نقشه راه عملیاتی دارد. برنامههای توسعهای متعددی در کشور طی دهههای گذشته تدوین شده که هیچ کدام به سرانجام نرسیدهاند. بهعنوان نمونه، در برنامه افق ۱۴۰۴، پیشبینی شده بود که جابهجایی مسافر تا سطح ۱۶۰ میلیون نفر و حمل بار تا سطح ۲۲۰میلیون تن افزایش پیدا کند در حالی که هم اینک حمل مسافر و بار توسط ناوگان ریلی به ترتیب ۲۷میلیون نفر و ۵۰میلیون تن در سال است.این یعنی فاصله واقعیت تا اعداد رؤیایی.
اعداد رؤیایی بودجه را کم کرد
از آنجا که اعداد در نظر گرفته شده برای افق ۱۴۰۴ رؤیایی است باعث شد که به مرور زمان شاهد کاهش بودجه برای طرحهای عمرانی و زیرساختی باشیم. طبق آخرین گزارش از وضعیت حمل و نقل ریلی کشور که از سوی وزارت راه و شهرسازی(در سال ۱۳۹۴) منتشر شده، خطوط ریلی کشور طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ فقط حدود ۲ هزار کیلومتر رشد داشته، این در حالی است که تا رسیدن به ۲۵هزار کیلومتر مسیر ریلی تا سال ۱۴۰۴ راهی طولانی باقی مانده است.
چالشهای جدی
بنابراین مسئولان این حوزه بهتر است بهجای آرمانگرایی و تدوین برنامههایی که قابلیت عملیاتی ندارد با در نظر گرفتن پتانسیلها با همکاری بخش خصوصی برنامه کاربردی و اجرایی تدوین کنند.
مهمترین خواسته فعالان صنعت حمل و نقل ریلی تزریق منابع مالی است اما هیچ سالی این حوزه نتوانسته در جذب پول و بودجهای که برای آنها اختصاص داده شده، موفق شوند. این موضوع مهمترین چالشی است که مسئولان صنعت حمل و نقل ریلی به آن اشاره میکنند و معتقدند اگر منابع پولی به این سمت هدایت شود حمل و نقل ریلی با سرعت رشد میکند. صنعت حمل و نقل ریلی از سالهای دور میتوانست بهسمت رشد و توسعه یافتگی حرکت کند، اما طی این سالها همواره سایر صنایع در اولویت قرار داشتند. برخیها این صنعت را با خودروسازی مقایسه میکنند و میگویند اگر یک درصد از حمایتهایی که از صنعت خودروسازی میشود به ریل اختصاص پیدا میکرد اکنون هیچ دغدغهای در مورد انتقال کالا به شهرهای مختلف وجود نداشت و از طرفی در جابهجایی مسافر هم موفقیتهای خوبی به دست میآمد چرا که هزینه جابهجایی با قطار بسیار ارزانتر از هواپیما است. آنگونه که رضا رضایی رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی اواخر سال گذشته عنوان کرده بود؛ سالانه ۱۶هزار نفر در تصادفات جان خود را از دست میدهند و ۳۰۰ هزار نفر دچار معلولیت میشوند، بدین جهت اگر حمل و نقل ریلی رشد پیدا کرده بود، آمار تصادفات در ایران رتبههای یک جهان را به خود اختصاص نمیداد.
نکته دیگری که صنعت حمل و نقل ریلی را با چالش مواجه کرده و از سالهای دور نسبت به آن هشدار داده شده بود، قدیمی بودن این ناوگان است. طبق آخرین آمارها با نوسازی و خروج برخی واگنهای فرسوده، عمر متوسط ناوگان ریلی به ۲۸.۵ سال رسیده، این در حالی است که در سال ۱۳۹۵ این عدد ۳۶.۹ سال بود. بیتوجهی به تقویت زیرساختهای لازم برای حمل ریلی هم از دیگر نکاتی است که اجازه نمیدهد این صنعت سودده رشد کند. بهعنوان مثال اگر بنادر کشور به حمل و نقل ریلی مجهز شده بود و در تمام شهرها خطوط ریلی وجود داشت، قیمت نهایی کالاها کاهش پیدا کرده و بخش خصوصی با شرایط بهتری نسبت به تجارت اقدام میکرد.
خبری از تکنولوژی روز نیست
بهکارگیری تکنولوژی قدیمی هم از دیگر موضوعاتی است که کارشناسان در لیست مشکلات صنعت حمل و نقل ریلی کشور قرار دادند. اگر کارخانجات در این حوزه سرمایهگذاری مناسبی کرده بودند اکنون قطار و خطوط ریلی با تکنولوژی روز همراه بودند و این صنعت توانایی صادرات نیز پیدا میکرد. وجود قوانین دست و پاگیر و بروکراسی اداری هم مانع از عملکرد مناسب در صنعت حمل و نقل ریلی شده است. اگر این صنعت درگیر بروکراسیهای اداری نبود میتوانست در پروژههای توسعهای خود با سرعت پیشرفت کند.
سرمایه مناسب در حمل و نقل ریلی وجود ندارد
فقدان سرمایههای مناسب در توسعه شبکه حمل ریلی را هم میتوان از جمله مشکلات برشمرد. در ایران ریسک سرمایهگذاری در صنعت حمل و نقل ریلی زیاد است. سرمایهگذاران به جهت آنکه مسئولان توجه خاصی به این حوزه ندارند، برای ورود به آن اقدام نمیکنند.
ریسک سرمایهگذاران پوشش داده شود
نرخهای چندگانه ارز و نوسانات آن سرمایهگذاریهای کلان را در صنعت حمل و نقل با مشکلات مختلفی روبهرو کرده است. از اینرو کارشناسان توصیه میکنند که دولت ریسک سرمایهگذاری را پوشش دهد تا سرمایهگذاران با نوسان نرخ ارز قدرت سرمایهگذاری داشته باشند.
توسعه بدون ریل محقق نمیشود
چشمانداز صنعت کشور در زمینههای گوناگون تا افق ۱۴۰۴ رشد تولید انواع محصولات در صنایع معدنی و فلزی و غیر از آن را متصور است. پر واضح است که این امر حمل و جابهجایی میلیونها تن بار را بهدنبال خواهد داشت. از این رو، بدون وجود یک شبکه مناسب حمل و نقل، دستیابی به چشماندازهای مطرح شده امکانپذیر نیست. حمل ریلی بهعنوان یکی از ایمنترین و ارزانترین روشهای حمل بار در جهان شناخته میشود، اما رشد این صنعت در کشور متوازن و هم راستا با نیازهای ایجاد شده نبوده است. صنعت حمل و نقل ریلی نقشی بیبدیل در توسعه اقتصادی بسیاری از کشورها ایفا میکند. جغرافیای گسترده و عدم دسترسی به دریا در برخی از کشورها باعث میشود تا تنها راه مطمئن، آسان و پرظرفیت برای حمل کالاها راهآهن و ریل باشد. ایران از جمله کشورهایی است که تنوع جغرافیایی و گستردگی بسیار بالایی دارد و بنابراین حمل کالاها از مبادی تولید تا مقاصد داخلی و صادراتی نیاز بسیار شدیدی به حمل ریلی داشته باشد.
عقب ماندگی از برنامههای توسعهای
در حال حاضر اکثر کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند که حمل و نقل ریلی کشور متناسب با توسعه صنعتی پیش نرفته و از برنامههای سالانه و میانمدت (پنجساله) بسیار عقب است و دولت بهعنوان متولی زیرساختهای کشور باید با توجه به نیازهای کنونی، چشماندازها و اهداف تعیین شده، در این زمینه چارهای بیندیشد.
براساس آخرین آمارها، امریکا با بیش از ۲۵۰ هزار کیلومتر خط آهن، بزرگترین طول خطوط ریلی جهان را در اختیار دارد. پس از امریکا، کشورهای روسیه، چین و هند به ترتیب در جایگاههای بعدی قرار دارند. ایران در این رتبهبندی در جایگاه بیست و یکم است. اما این عامل به تنهایی گویا نیست و نسبت خطوط ریلی به مساحت کشورها را میتوان شاخص بهتری برای بررسی وضعیت حمل و نقل دانست. در این معیار کشور آلمان جایگاه نخست را به خود اختصاص داده، امریکا به جایگاه سیزدهم تنزل پیدا کرده است و ایران نیز با دو پله سقوط رتبه بیست و سوم را دارد.
چشمانداز خطوط ریلی در افق ۱۴۰۴
شاید بتوان گفت شاخصهای مهم و تأثیرگذار در میزان سنجش توسعهیافتگی کشورها تولید فولاد و میزان خطوط ریلی است. چشمانداز تعیینشده برای توسعه کشور در بخشهای گوناگون صنعت، نیازمند زیرساختهای متناسب و مناسبی است. بهعنوان مثال، اگر تنها زنجیره تأمین و ارزش صنعت فولاد در نظر گرفته شود، مشاهده میشود که دستیابی به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴ بدون ایجاد زیرساختهای مناسب حمل و نقل امکانپذیر نخواهد بود. براساس پیشبینیهای انجام شده، در افق ۱۴۰۴ طول شبکه ریلی کشور باید به بیش از ۲۵ هزار کیلومتر (دو برابر مقدار کنونی!) برسد.
این در حالی است که حدود ۶ هزار کیلومتر از خطوط فعلی یعنی نیمی از آن به خطوط اصلی دوم و سوم مربوط میشود. گفتنی است که احداث و بهرهبرداری از ۱۳ هزار کیلومتر خطوط ریلی فعلی، بیش از ۱۰۰ سال زمان برده است! افزایش میزان جابهجایی مسافر به ۱۶۰ میلیون نفر و حمل بار به ۲۲۰ میلیون تن در سال (در حال حاضر، سالانه میزان مسافرت با قطار حدود ۲۷ میلیون نفر و حمل بار کمتر از ۵۰ میلیون تن است) از دیگر مواردی است که برای سال ۱۴۰۴ دیده شده است. از طرفی عنوان شده بود که سهم حمل و نقل ریلی بار باید به ۳۰ درصد افزایش پیدا کند. این در حالی است که سهم یاد شده در حال حاضر حدود ۷ درصد است. همچنین قرار بوده میزان جابهجایی مسافر بهوسیله خطوط راهآهن در مقایسه با سایر روشهای حمل و نقل به بیش از ۱۸ درصد برسد.
چه راهکارهایی توصیه میشود؟
حال سؤال این است که با وجود مشکلات مختلف در صنعت حمل و نقل ریلی چه راهکارهایی برای برون رفت از این درجا زدن وجود دارد؟ کشور ما در حال حاضر با شرایط بسیار خاصی روبهرو است. تحریمهای گسترده و ظالمانه و کاهش درآمدهای نفتی از یک سو و افزایش نرخ ارز و تورم از سوی دیگر باعث شده است که دولت برای پروژههای عمرانی از جمله زیرساختهای حمل ریلی منابع کمی در اختیار داشته باشد و در خرج کردن منابع خود احتیاط نشان دهد. از اینرو میطلبد که دولت راهکارهای جدیدی برای احداث زیرساختهای حمل ریلی نشان دهد.
در این رابطه سه راهکار اساسی مطرح شده است. نخست استفاده از سرمایهگذاریهای بخش خصوصی است.
بخش خصوصی بهدلیل دارا بودن ویژگیهایی همچون توجه به سوددهی میتواند راهگشای توسعه حمل و نقل ریلی باشد. اما دولت نمیتواند بدون برنامه یا دادن امتیازهای خاص از بخش خصوصی دعوت کند تا در بخش زیرساختها سرمایهگذاری کند. این امتیازات و مشوقها میتواند در زمینههایی مانند مشوقهای مالیاتی، اعطای وام کمبهره، مشارکت دولت با بخش خصوصی و... باشد.
دوم؛ استفاده از ظرفیت شرکتهای بزرگ و ذینفع است. شرکتهای بزرگ معدنی و صنعتی جزو مشتریان دائم راهآهن هستند و از اینرو دولت میتواند آنها را در توسعه زیرساختهای حمل ریلی سهیم کند. البته همانند بخش خصوصی، شرکتها نیز نیاز به مشوق و پشتیبانی برای توسعه این بخش دارند. هر چند که یکی از مسئولیتهای اجتماعی شرکتها توسعه زیرساختها است. دولت در این زمینه نیز میتواند بستههای تشویقی را به شرکتها برای مشارکت در توسعه زیرساختها ارائه دهد. چرا که این شرکتها بعضاً سهامدار دارند و نمیتوانند بدون پشتوانه سهامداران خود اقدام به سرمایهگذاری کنند. تشکیل کنسرسیومهای قوی هم سومین راهکار است. یکی از بهترین راههای حل مشکل عدم سرمایهگذاری در بخش زیرساختها، تشکیل کنسرسیومهای قوی در این رابطه است.
شرکتها به همراه بخش خصوصی و دولت میتوانند با تشکیل کنسرسیومهای قوی برای توسعه زیرساختها، هر کدام یک بخش از کار احداث و توسعه زیرساختهای حمل ریلی را پیش ببرند.
- 16
- 5