از آن زمان که بچهمدرسهایها یاد گرفته بودند برای اضافهکردن کمی چاشنی به روزهای خستهکننده مدرسه، نوارکاست با آهنگهای آنور آبی و نوار ویدیوی ممنوعه بین خودشان ردوبدل کنند، سالها میگذرد؛ سالهایی به اندازه فاصله دهه ٧٠ و ٩٠، با نوجوانان و دانشآموزانی متفاوت. حالا داستان کمی عوض شده؛ نوجوانانی که حالا به مدرسه میروند، خودشان یکپا رپر و خواننده و «تکستنویس»اند، تا جایی که هر چند یک بار که ستاد مبارزه با موادمخدر، آمار مصرف موادمخدر در مدارس را اعلام میکند، بلافاصله دانشآموزانی در گفتوگو با رسانهها میگویند، گل میکشند تا بتوانند تکست رپ بنویسند.
اوایل دهه ٨٠ و ٩٠ دو پژوهش دراینباره انجام شد و نتایجش نشان داد که ٦٣,٨درصد به موسیقی پاپ، ١٩.٤درصد به موسیقی غربی و ١٩.٣درصد به موسیقی رپ علاقه دارند، اما این آمارها در سالهای اخیر تغییر کردهاند.
موسیقیای برای اعتراض یا هیجان؟
تحلیلگران مجله نیویورکتایمز با بررسی دادههای اپلیکیشن اسپاتیفای دریافتهاند آهنگهایی که در دوره نوجوانی گوش دادهایم، به نوعی سلیقه موسیقایی ما را در دوران بزرگسالی شکل میدهد. براساس این بررسی، مهمترین دوره شکلگیری سلیقه موسیقایی برای مردان سنین بین ١٣ تا ١٦ سالگی است. نتیجه بررسیها، متوسط ١٤ سالگی را برای مردها بهعنوان تاثیرگذارترین دوره از نظر علاقه به سبکهای خاصی از موسیقی عنوان کرده، بهطوری که در این سن ممکن است یک نوجوان برای نخستینبار به یک آهنگ یا انواع خاصی از موسیقی علاقه بسیاری پیدا کند. از طرف دیگر، این دوره برای زنان بین ۱۱ تا ۱۴ سالگی است.
براساس نتایج بررسیهای نیویورک تایمز، زنان به احتمال قوی در ۱۳ سالگی لذت گوشدادن به آهنگ محبوب خود را تجربه میکنند. همچنین نتایج بررسی نشان داده شرایط محیطی و بیولوژیکی دوران کودکی تاثیر بیشتری در شکلگیری سلیقه موسیقایی زنان داشته و مهمترین دوره، پایان بلوغ است و این میتواند یک معنی داشته باشد، اهمیت دوران نوجوانی. نوجوانانی که کلمات و جملاتشان و حتی موسیقیای که از آن لذت میبرند، برای بزرگترها کمی ناآشنا هستند. کلمات و جملاتی پیدرپی و هماهنگ با ریتمی که دستها و سر را با خود همراه میکند، تا شکل و شمایل متفاوتی به موسیقی بدهد.
رپ؛ شاخهای از موسیقی که در میان نوجوانان طرفداران زیادی پیدا کرده، از دهه ٨٠ توانسته در جامعه ایران جایی برای خود دستوپا کند و نوجوانان زیادی را به طرفدارانش بیفزاید، تا جایی که سبکهای مختلف موسیقی باخت را قبول کرده و از میدان رقابت با آن خود را کنار کشیدهاند، تا حالا گفتهها و شنیدهها از آمار بالای نوجوانان طرفدار و علاقهمند به موسیقی رپ بگویند؛ این نظر مشترک معلمانی است که در گفتوگو با «شهروند» از علاقهمندی نوجوانان به موسیقی زیرزمینی میگویند. سیدیپور یکی از معلمان مناطق ٦ و ١١ تهران است که در توصیف علاقه نوجوانان به موسیقی میگوید: «از دانشآموز میخواهم شعر بخواند، نمیتواند، اما زمانی که از او میخواهم هر چه دلش میخواهد بخواند، پشتسر هم دو، سه صفحه شعر را از حفظ میخواند. دانشآموزان به رپ علاقه زیادی دارند.» او ادامه میدهد: «بیشتر دانشآموزان موسیقی رپ گوش میدهند. درواقع خیلی کم داریم دانشآموزی که به موسیقی کلاسیک یا حتی پاپ علاقه داشته باشد، البته این علاقه بیشتر به ماهیت اعتراضی موسیقی رپ برمیگردد. بیشتر دانشآموزان ما بین ١٣تا ١٧-١٦سال قرار دارند؛ دوران هیجانات نوجوانی و شاید برای همین از هیجانات موسیقی رپ استقبال میکنند.» این معلم مقطع متوسطه اول و دوم درباره میزان محبوبیت خوانندههای زیرزمینی یا غربی میگوید: «بیشتر دانشآموزان به موسیقیای که ما تحتعنوان زیرزمینی از آنها نام میبریم، گوش میدهند، اگرچه در میان آنها علاقهمندان به موسیقی غربی هم به چشم میخورد.»
سیدیپور موسیقی را در رفتار و پوشش دانشآموزان تاثیرگذار دانسته و میگوید: «تاثیر این موسیقی در پوشش و رفتار دانشآموزان به خوبی مشاهده میشود. این قشر از خواننده موردعلاقهشان تقلید میکنند؛ چه در نوع پوشش و چه نوع آرایش مو. البته پوشش هم پوشش اعتراضی است مانند پوشش اعتراضی هیپیهای دهه ٧٠-٦٠میلادی.» او نحوه برخورد و واکنش معلمان و اولیا را در این موضوع موثر میداند: «به نظرم این رفتارها نوعی تخلیه است و نباید با آن بد برخورد کرد یا نگاه منفی به آن داشت. من به شخصه نه این دانشآموزان را تشویق میکنم نه تنبیه. درواقع آنها را میپذیرم بهعنوان وضع شور و جنبشی که مقتضی سنشان است.»
اما علاقه موسیقیایی دانشآموزان «مشایخی» کاملا متفاوت است. او معلم یکی از مدارس در مناطق محروم کرمان است: «در منطقهای که ما هستیم گویش دانشآموزان محلی است، بنابراین بیشترین موسیقی مورداستفاده این بچهها گویشهای محلی است. البته نبودن امکاناتی همچون اینترنت سبب شده موسیقیای که میان نوجوانان باب میشود در این مناطق مغفول بماند و دانشآموزان بیشتر به موسیقیهای محلیشان توجه و علاقه نشان بدهند.»
مشایخی برای آشنایی بیشتر دانشآموزان با موسیقی، موسیقیهای پیشنهادی را برای تمرکز بیشتر بچهها سر کلاس برای دانشآموزان میگذاشته و واکنش دانشآموزان برایش جالب بوده: «دانشآموزان روزهای اول، حالت خجالت داشتند گویی موسیقی موردی خلاف عرف است که ما از آن سر کلاس استفاده میکنیم، اما به مرور زمان با موسیقی ارتباط برقرار کردند و توانستند احساساتشان را در مورد موسیقیای که میشنوند، بیان کنند. یکی از دانشآموزان میگفت حس میکنم در جنگل هستم و دیگری میگفت حس خوبی دارم، اما نمیتوانم توصیف کنم.»
او نکته اصلی را جای خالی موسیقی در برنامههای درسی میداند: «کاش موسیقی جزو برنامههای درسی بود. کاری که در جوامع دیگر اجرایی و موسیقی در مدارس تدریس میشود و جزو برنامههای درسیشان است. در زمینه موسیقی آموزشی وجود ندارد و عملا در مدارس چنین چیزی به چشم نمیخورد بخصوص در مناطق محروم که هیچ دیدگاهی نسبت به این مسأله دیده نمیشود. از آنجایی که موسیقی آموزش داده نمیشود، عموما بچهها سلیقه موسیقیایی خوبی ندارند.»
مقتضای سنی است و شرایط اجتماعی به آن دامن میزند
«مقتضای سنیشان است و نیازی نیست دلیل دیگری برای این علاقهمندی جستوجو کنیم. اینها به اختلاف نسلها برمیگردد. اینگونه رفتارها همیشه بودهاند و بعد از این هم خواهند بود.» آقای فریدونی معلم تربیتی یکی از مدارس تهران است و علاقهمندی نوجوانان به موسیقیهای زیرزمینی یا غربی را به سرعت بالای انتقال اطلاعات مرتبط میداند: «این نوع از هیجانات مختص دوران نوجوانی است و حالا با بالا رفتن سرعت انتقال دادهها این مسأله در شرایط کنونی مشهودتر شده و نمیتوان به وضع کنونی اجتماع آن را ربط داد، اگرچه این وضع کمی این مسأله را تشدید کرده است. در مقطعی که من فعالیت میکنم- مقطع دوم دبیرستان، ١٦ تا ١٨سال- این سن، سن اعتراض و عصیان است. چون دانشآموز بهدنبال فردیت خود است و میخواهد این فردیت را به رخ دیگران هم بکشد.»
فریدونی این خصوصیات را مختص هم دختران و هم پسران میداند: «ماهیت موسیقی رپ اعتراضی است و این فرصتی به نوجوانان داده تا اعتراضاتشان را در این قالب بیان کنند، اما بهطورکلی وجه مشترک این رده سنی در موسیقی اعتراض نیست. اتفاقا ریتمیک بودن و حس و حال و هیجانی است که در این نوع موسیقی وجود دارد.» این معلم تربیتی ناآشنایی نوجوانان با موسیقی سنتی ایرانی را کمکاری اولیا و مربیان میداند و میگوید: «نوجوانان که بهدنبال شناخت نمیروند. ما باید زمینهها و فضای این شناخت را فراهم کنیم، البته این زمینه و فضاسازی تنها مختص موسیقی نیست و ابعاد مختلفی را دربرمیگیرد.» او ادامه میدهد: «موسیقی ایرانی بخصوص موسیقی محلی میتواند جایگزین مناسبی باشد، اما متاسفانه توجهی به این ظرفیتها و داشتهها نمیشود. امروزه عصر ارتباطات است و همه دانشآموزان گوشی هوشمند و اینترنت دارند و به راحتی میتوانند همزمان با اتفاقات روز دنیا پیش بروند و بعضی از این دادهها باب میل نوجوانان است و نمیشود این موضوع را کتمان کرد.»
سرم از این همه نصیحت شلوغه!
«اسکناس» با موضوع انتقاد فاصله طبقاتی و چاشنی تغزل و طنز، نخستین آلبوم رپی بود که با مجوز رسمی در ایران منتشر شد. بعد از آن «هیچکس» و «یاس» سروصدا کردند و استقبال از موسیقی رپ تا جایی پیش رفت که سریالهای «ترش و شیرین» و «متهم گریخت» هم در رسانه ملی این سبک از موسیقی را در تیتراژ خود به کار بردند. به مرور زمان، جامعه با نامهای مستعار رپرهای ایرانی آشنا شد؛ رپرهایی که کارشان با حاشیههای زیادی مانند پلمپهای استودیوهای زیرزمینی و فیلتر شدن پایگاههای اینترنتی روبهرو بود. حالا تعداد زیادی از دانشآموزان و نوجوانان ایرانی، از این نامها عبور کردهاند و نام خوانندهها و رپرهایی را بهعنوان هنرمندان موردعلاقهشان برمیشمرند که دیگر افراد، کمتر اسمی از آنها شنیدهاند.
«الیکا» دانشآموز متوسطه دوم یکی از مدارس تهران است. او یکی از علاقهمندان به رپ است و تفاوت رپ با سایر موسیقیها را دوست دارد: «رپ، موسیقی مد روز است و نباید از دهه هشتادیها انتظار داشت شجریان گوش بدهند. من هم رپرهای ایرانی گوش میدهم، هم خارجی.» «الیکا» حرفش را با این سوال ادامه میدهد: «چرا نسلهای قبلی فکر میکنند ما همیشه اشتباه میکنیم؟چرا تاکید دارید باید الگوی مناسبی داشته باشیم؟ شما بگو از چه کسی تقلید کنیم؟ مگر نه اینکه در دهکده جهانی زندگی میکنیم، خب بیایید قبول کنید الگوها هم جهانیاند.» این دانشآموز مقطع متوسطه دوم بعضی بایدها و نبایدها را متعلق به نسلهای گذشته میداند: «موی بلند مال دختر است، دختر نباید مویش را ماشین کند و ... اینها مال نسلهای گذشته است.
درحال حاضر نمیشود با نسخههای قدیمی زندگی کرد.» الیکا برای مدل مو و آرایشش از بازیگران و خوانندههای معروف جهان تقلید میکند و «دریک» رپر موردعلاقه الیکاست. «بیشتر آهنگهایش را آنلاین اجرا میکند و این خیلی جذاب است که همزمان با دنیا آن را بتوانید گوش بدهید. » «پانیذ» هم از نوجوانان علاقهمند به رپ است. «بیشتر رپهای فارسی را گوش میدهم، اما خارجیها را هم دوست دارم، با اینکه تنها بعضی جملاتشان را خوب نمیفهمم، البته انگیزهای شده زبانم را تقویت کنم.» این دانشآموز متوسطه اول اینکه رپرها از هیچ قاعده و قانونی پیروی نمیکنند را دوست دارد: «در دورهای زندگی میکنیم که برای اینکه حرفی برای گفتن داشته باشید، باید اینها را بشناسید، چون واقعا محبوبند. رپرها آدمهای اتوکشیدهای نیستند و همین خیلی خوب است. طوری لباس میپوشند که دوست دارند و هیچ قاعده و قانونی را رعایت نمیکنند و همین عالی است. چرا باید مجبور باشیم همیشه خودمان را در چارچوب قرار بدهیم؟ آنها خود واقعیشاناند و این خیلی خوب است.»
هرکدام از ما یک رپریم
بیشترشان هدفون به گوش دارند و مدل موها هم تقریبا یک شکل است. به گفته خودشان زمان خروج از مدرسه موهایشان را روغن میزنند تا مرتب باشند. نحوه راه رفتن، واژههایی که استفاده میکنند و شوخیهایشان شبیه هم است. این همه شباهت شاید کمی عجیب باشد. «بهراد» یکی از آنهاست و تازه از مدرسهای در غرب تهران تعطیل شده؛ او دبیرستانی است و موسیقی ایرانی را حوصلهسربر میداند: «موسیقی سنتی ما هیچ هیجانی ندارد و حوصلهسربر است. رپ پر از هیجان است و به راحتی به هر چیزی که اعتراض یا دوست داشته باشید در مورد آن حرف بزنید، میتوانید رپ بخوانید.» آمیشو برکت، رپر آمریکایی از رپرهای موردعلاقه بهراد است و او شروع میکند به آهنگی از او خواندن و دوستانش هماهنگ با او همان آهنگ را میخوانند. او معتقد است رپ به آنها کمک میکند تا راحت تکست بنویسند و بدون آهنگ بخوانند و بداهه شروع میکند به خواندن. «سرم از این همه نصیحت شلوغه/ بذار بخونم که دنیا خیلی کثیفه/ یا میکُشی یا کشته میشی این قانون این روزای زندگیه.»
«حامی» شعر خواندن «بهراد» را قطع میکند و میپرسد: «نکند قدغن است؟ پدرم اصلا دوست ندارد، ولی من کار خودم را میکنم. نسل ما این شکلی است و باید همین که هستند را قبول کنید. چرا به ما اعتماد ندارید؟ پدرم فکر میکند رپ گوش ندهم، فحش یاد نمیگیرم و این خیلی برایم عجیب است!» حامی از طرفداران «گان کلی» است.
«همین رپر در کنار اینکه مشهور است، میدانید چقدر پول درمیآورد؟ پدر و مادرها فکر میکنند رپرها آدمهای لات و علافیاند، درحالیکه اینطور نیست.»
هنر و زیبایی این است
«علاقهشان به رپ کاملا مشهود است؛ علاقهای که تاثیرش را میتوان در رفتارشان دید.» فرشته جودکی یکی از معلمان مدارس دخترانه در پاسخ به گرایش دختران نوجوان به موسیقی میگوید. او یکی از دلایل این علاقهمندی را نشناختن موسیقی در این نسل میداند.
در میان سبکهای مختلف دانشآموزان بیشتر به چه سبکی اقبال نشان میدهند؟
بیشک رپ. این علاقهمندی را میتوان حتی زمانی که صحبت میکنند یا موسیقی گوش میدهند، دید. چون همزمان تمام حرکات خواننده را اجرا میکنند. یکی از ویژگیهای این دانشآموزان علاقهمند این است که تندتند صحبت کردن را دوست دارند؛ مانند سبک موسیقی رپ.
این همه نفوذ موسیقی زیرزمینی را در چه میبینید؟
متاسفانه در عرصه موسیقی بیشترین گرایش نوجوانان به آن سوی مرزهاست و گرایش زیادی به خوانندهها و بازیگران آنهاوجود دارد. این برمیگردد به اینکه در داخل به خوبی آنها را تغذیه نمیکنیم و تنها چیزی که به آن دسترسی دارند همین است. برای همین نوجوان هنر و زیبایی را در همان خوراکی که آن سوی مرزها ارایه میدهند، میبیند.
این شرایط به کمکاری والدین و آموزشوپرورش برمیگردد یا مقتضای سنی نوجوانان است؟
هر دو به نوبه خود میتوانند تاثیرگذار باشند. این نسل اگر زیباییشناسی و موسیقیایی را بفهمند بیشک موسیقی بهتری را انتخاب میکنند. یکی از ویژگیهای بارز این نوع از موسیقی شاد بودن است و گویا همین ویژگی برای نوجوانان کافی است و در بیشتر مواقع شاید حتی به کلام نامناسب آن و ... توجهی نداشته باشند.
نبود کلاسهای موسیقی در میان برنامههای درسی در انتخاب دانشآموزان تاثیرگذار بوده است؟
قاعدتا تاثیرگذار بوده است. چون کلاسهایی از این دست کمک میکند دانشآموزان موسیقی را بشناسند، البته لزوما نه موسیقی ایرانی، چون موسیقیهای کلاسیک خوب جهان هم میتوانند در این آموزشها جایی داشته باشند. من وقتی موسیقی سنتی که مختص سنشان و برایشان جذاب باشد را پخش میکردم، علاقه نشان میدادند، اما بیشک اگر حق انتخاب داشتند رپ را ترجیح میدادند. همه بچهها موسیقیهای زیرزمینی را حفظ هستند و با همهمخوانی میکنند، البته بیشتر موسیقی زیرزمینی خودمان همهگیرتر هستند.
به نظرتان این نوع از موسیقی بر سبک زندگی و رفتار دانشآموزان اثری دارد؟
موسیقی یکی از عوامل تاثیرگذار در این بحث است. بهعنوان مثال موسیقی کلاسیک و سنتی کمک میکند دانشآموزان صبورتر شوند، چون آنها تحمل ندارند و میخواهند زود به نتیجه برسند. این موسیقی شادی بینتیحه و توخالی را در پی دارد و دانشآموزان ترجیح میدهند آن را تجربه کنند و این برمیگردد به این مسأله که ما شادی واقعی را برایشان مهیا نمیکنیم و در نتیجه نوجوانان شادی زودگذر و هیجانی را ترجیح میدهند، البته بدون هیچ دریافت ذهنی واقعی!
- 14
- 5