
ايران چند سال يك بار انتخاباتي برگزار ميكند و شايد فقط در كشور ما باشد كه مسئولان بيشتر از آنكه تفكر خود را صرف مسائلي مختلف جامعه كنند مشغول فعاليتهاي انتخاباتي هستند. اين موضوع نيز بيشك به نبود توسعه سياسي و ضعف احزاب در ايران باز ميگردد كه مسئولان و مقامات به جاي احزاب و جريانهاي حزبي به دنبال فراهم كردن زمينه در راستاي موفقيتهاي انتخاباتي هستند. اين مساله چپ، راست يا اعتدالي نيز ندارد و همه از اين رويه پيروي ميكنند و در تازهترين قسمت اين سريال، ماجراي عليلاريجاني، رييس كنوني مجلس شوراي اسلامي را ميتوانيم مشاهده كنيم.
فردي كه سالهاست از وي به عنوان يك پتانسيل براي شركت در انتخاباتهاي مختلف سخن گفته ميشود، اين روزها نيز دوباره بحث حضور وي در ميدان رقابت و با يك حزب جديد زبانزد عام و خاص شده است. در همين راستا روز گذشته، بهروز نعمتي از نزديكان لاريجاني گفته است كه به دنبال تاسيس حزب جديد هستند. هرچند كه اين افراد هيچ گاه به صورت مستقيم از حضور لاريجاني در حزبها و جريانها سخن نگفتهاند ولي آنها بدون حضور لاريجاني فعاليتي نميكنند. چندي قبل نيز حسن بیادی، دبیرکل حزب آبادگران گفته بود كه بعد انتخابات مجلس دهم و قبل انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم خیزی از سمت آقای لاریجانی برای تشکیل حزب موثر و فراگیر برداشته شد، مدتی هم جلساتی برگزار شد اما دیگر ادامه نیافت.
حسن بیادی با بیان اینکه مردم نتیجه مشارکت خود را در انتخابات فقط ماه نخست حس می کنند و بعد پشیمان می شوند، گفت: علت پشیمانی هم آن است که ما حزب نداریم و دولت ها و مجلس بعد از آغاز دوره فعالیت خلاف شعارهای خود عمل میکنند، بنابراین ضرورت دارد سیستم اداری کشور حزبی شود تا مسئولان خود را پاسخگوی مردم بدانند و مردم نتیجه مشارکت خود را حس کنند. وی با تاکید بر لزوم تشکیل احزاب موثر و فراگیر در کشور افزود: بعد انتخابات مجلس دهم و قبل انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ خیزی از سمت آقای لاریجانی برداشته شد، دعوت کرد و حتی آقای ناطق نوری هم بود اما مدتی که گذشت، دوستان سکوت اختیار کردند و دیگر جلسات را ادامه ندادند. این دوستان میگفتند برخی با نهادینه شدن تحزب موافق نیستند.
دبیرکل جمعیت آبادگران با بیان اینکه در یک جلسه راجع به تشکیل حزب فراگیر که با حضور آقای لاریجانی تشکیل شد حضور داشتم، اظهار کرد: من با خود آقای لاریجانی ارتباط داشتم و از طرف او به این جلسات دعوت شدم. در همين حال كريمي قدوسي يكي از نمايندگاني كه رابطه خوبي با لاريجاني ندارد نيز در رابطه با فعاليتهاي حزبي لاريجاني گفته بود كه تشکیل حزب در کشور ما به دو عامل وابسته است:
۱) اعتبار اشخاصی که میخواهند احزاب را تشکیل بدهند
۲) پول فراوانی که باید برای گسترش آن هزینه کرد
به نظر من لاریجانی این فاکتورها را دارد اما باید توجه کرد ویژگیهای انقلاب و جامعه نشان داده است که احزاب در ایران موفق نیستند و هیچ حزبی به پای عظمت حزب جمهوری اسلامی نمیرسد که همه بزرگان در آن جمع شدند و در نهایت امام مصلحت دیدند حزب تعطیل شود. امروز شرایط سختتر از آن زمان است ومردم به یک رشد بالنده سیاسی رسیده اند و شخصیت مردم ایران شخصیت سیاسی نیست و بر پایه ارزشهای دینی و نظام امام و امت وابسته است و به راحتی به احزاب اعتماد نمیکنند.چهره هایی نيز مثل آقای لاریجانی به جز دوستان خاص خودش نمیتوانند برای تشکیل حزب افراد دیگری را جمع کنند و افراد محدود دور و بر ایشان هم بر اساس سهم خواهی و تقسیم مناصب مجلس حول او جمع شدند. شاید همین محدود بودن حامیان لاریجانی او را مجبور کرده است به فکر تشکیل حزب باشد تا از طریق آن برای انتخابات بعدی یار گیری کند.
پرچمداري اعتدال نوين
لاريجاني ميتواند خود پرچم دار جريان اعتدال بعد از روحاني باشد؛ جرياني كه داراي جايگاه متفاوت از دولت چند تكه شيخ ديپلمات است. او هم با جريان محافظهكار رابطه مناسبي ندارد و هم احمدينژاديها با او خوب نيستند ولي رابطه مناسب لاريجاني با حاكميت ميتواند برخي از اين تضادها را رفع كند. چندي پيش روزنامه اعتماد در رابطه با مشكلات علي لاريجاني در عالم سياست نوشته بود:« لاریجانی در ایامي به شکلی علنی در مقابل نواصولگرایانی که بعدتر در قالب جبهه پایداری حول مصباحیزدی جمع شدند و از حامیان سرسخت محمود احمدینژاد بودند، قرار گرفت. رویاروییای که بعدها به بیرون از مجلس هم کشیده شد.
قهر ۱۱روزه احمدینژاد و تشکیل جریان انحرافی و انشقاق بیشتر در میان اصولگرایان، علی لاریجانی را هرچه بیشتر به عمق اصولگرایان تحولخواه سوق داد. فراکسیون اصولگرایان به عنوان فراکسیون اکثریت در مجلس هشتم بر اساس همین اختلافات در مجلس نهم به فراکسیون اقلیت بدل شد؛ چرا که علی لاریجانی و حامیانش راهشان را از آنها جدا کردند و فراکسیون رهروان ولایت را تشکیل دادند. اگرچه در انتخابات ریاستجمهوری ٩٢، علی لاریجانی در صف حامیان علیاکبر ولایتی، کاندیدای اصولگرایان سنتی قرار داشت اما با آغاز دولت تدبیر و امید او در مجلس نهم در نقش حامیان روحانی ظاهر شد. اوج این همراهی لاریجانی با روحانی در جریان تصویب۲۰دقیقهای برجام در مجلس نهم و مدیریت تندروهای اصولگرا در این مجلس رقم خورد.
همراهیای که در مجلس دهم سر و شکل واضحتری به خودش گرفت و او در قامت یک اصولگرای میانهروی تمام عیار ظاهر شد. دگردیسیهای آرام علی لاریجانی در این سالها البته برایش بیهزینه نبود. او که در همه سازوکارهای انسجامی اصولگرایان در هر دوره انتخابات در مقابل تندروهای جبهه پایداری و نواصولگرایان ایستاده و مهرهای اعتراضی آنها بر سر و رویش خورده بود در جریان انتخابات مجلس دهم در عمل به بیرون از جریان اصولگرایی پرتاب شد. لاریجانی در این ایستادگیها کمکم خودش به محوری تازه در جریان اصولگرایی بدل شد که حامیانی هم در مجلس داشت. او در انتخابات مجلس دهم دیگر حاضر نشد به جمنا و ساز و کار اصولگرایان برای انتخابات بپیوندد و آنها هم حاضر نشدند تا او را در لیستهای انتخابیشان قرار دهند.
حاصلش هم این شد اصلاحطلبانی که یک دهه قبل او را رقیب خود تعریف میکردند برای دفع خطر تندروهای اصولگرا او را در لیست انتخاباتی شان قرار دادند و علی لاریجانی به طور مشترک هم از سوی جامعتین و هم از سوی اصلاحطلبان مورد حمایت قرار گرفت. هرچند این حمایت از سبد آرای سنتی او کاست و او اینبار به عنوان دومین منتخب از قم وارد مجلس شد. این حمایت تاکتیکی اصلاحطلبان از لاریجانی البته سبب نشد تا او روی خوش به اصلاحطلبان نشان دهد. علی لاریجانی بعد از ورودش به مجلس با یاران وفادار و حامیانش، فراکسیون مستقلین را تشکیل داد و در کنار دولت حسن روحانی و در مقابل فراکسیون امید و اصلاحطلبان قرار گرفت. علی لاریجانی با دو فراکسیون مستقلین و اصولگرایان ولایی که هر دو بر سر ریاست او بر مجلس با یکدیگر توافق دارند حالا دو بازوی مهم برای مدیریت رویدادهای سیاسی درصحن دارد.
یک بازوی حمایتی از دولت با نام فراکسیون مستقلین که چهرههای شناختهشده آن کاظم جلالی و بهروز نعمتی هستند و یک بازوی فشار بر دولت به نام فراکسیون اصولگرایان که چهرههای شناختهشده آن نظیر حاجیبابایی، زاهدی، عباسی و مصری از وزرای سابق احمدینژاد هستند و البته خودش که در راس هر دو فراکسیون قرار دارد و در بزنگاههای مختلف آن را مدیریت میکند. لاریجانی حالا با این پیشینه میخواهد سرمایه ١٠سالهاش را که در این سالها چه به عنوان فراکسیون اصولگرایان یا با عنوان فراکسیون رهروان ولایت یا حالا با نام فراکسیون مستقلین و اصولگرایان ولایی نگذاشتهاند ریاست مجلس از کفش بیرون برود ، در قالب یک حزب رسمی سر و شکل بدهد. او میخواهد با این سرمایه در انتخابات ١٤٠٠ اصولگرای میانهرویی باشد که پرچم اعتدال را از دست روحانی میگیرد و این، یعنی دورهای دیگر از رویارویی اصلاحطلبان و علی لاریجانی در راه است».
چشم انتظار رونمايي
بايد منتظر ماند و ديد كه قدم بعدي جريان حامي لاريجاني و شخص رييس مجلس چيست؟!آيا آنها ميخواهند همچنان چراغ خاموش و بدون آنكه لاريجاني را محور اقدامات خود قرار دهند بازي را پيش ببرند يا رهبري سياسي اين فرد را اعلام ميكنند و از آن به عنوان قدرتي نوين در عالم سياست اجرايي كشور رونمايي ميكنند.
- 19
- 1