
وفاق ملی، همبستگی و محور مشترک تنها بخش کوچکی از توصیهها، تاکیدها و شعارهایی است که عقلای نظام دائما بر زبان جاری میکنند. شرایط اقتصادی ناهمگونی که بعد از خروج ترامپ از برجام بر کشور و مردم تحمیل شده شاخصترین دلیل این تاکیدات است. در این میان زمزمههایی از رفع حصر و محدودیتهای محمد خاتمی به گوش میرسد؛ مسئلهای که ابتدا از سوی حسین کروبی مطرح و با تکذیب رئیس و اعلام بیخبری کمیته رفع حصر مجلس شورای اسلامی مواجه شد.
این خبر البته پای معاون اول رئیسجمهوری را با زمینهسازی ملاقات سران جمهوری اسلامی با حضور خاتمی به ماجرا باز میکند؛ «به منظور نمایش وحدت ملی در کشور و رفع برخی دلخوریها بین سیاسیون، تا عید قربان اقدامات لازم درخصوص رفع حصر انجام خواهد شد و «سید محمد خاتمی» نیز در جلسه بزرگان نظام رسما حضور پیدا خواهد کرد». در واقع بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تنها کلید وحدت ملی به معنای حقیقی کلمه پیگیری این کار است تا بعد ازگذشت بیش از پنج سال این قصه پایانی دراماتیک و زیبا داشته باشد.
محمدعلی وکیلی نماینده عضو فراکسیون امید مجلس نیز در مصاحبهای اعلام کرده است: «در حال حاضر فرصت طلایی است که از ظرفیت شخصیتهای مقبولی همچون آقای خاتمی هم در بنبستشکنی در برخی از سیاستهای خارجی کشور و هم در اعتمادآفرینی در داخل استفاده شود». او این فضا را مهیا میداند و تاکید دارد که: «اگر تندروها از دو سوی، بخاطر منافع ملی دندان بر جگر بگیرند، اتفاق خوبی میافتد».
از گفتارها و نوشتارهای مسئولین کشور به ویژه نمایندگان مجلس این مسئله منتج میشود که برای برونرفت از این بحران باید دست به گشایش بزنیم. همزمان با این مسئله خبرهایی مبنی بر طرح سوال، استیضاح یا عدم کفایت روحانی به گوش میرسد. منتقدان در این باره متعجبند و میپرسند خاستگاه این افراطگریها کجاست؟ چگونه میشود یک جریان تندرو از میان اصولگرایان در شرایطی که همگی بر حل خصومتها و ایجاد وحدت ملی تاکید دارند دم از سوال یا استیضاح روحانی میزنند؟ تعجب منتقدان زمانی تشدید میشود که منافع نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و ترامپ رئیس ایالات متحده آمریکا با منافع و رویکرد این جریانات انطباق مییابد. امری که آنها منکرند ولی پاک هویداست.
باید با تندروها برخورد قاطع و تنبیهی صورت گیرد
سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز علت شکلگیری افراطیون را ناکارآمدی دولت در نظر میگیرد و به «ابتکار» میگوید: «ما در طول ۴۰ سال پس از پیروزی انقلاب با مشکلات و مصائب مختلف مواجه شدیم، برخی مثل جنگ تحمیلی فشار تحریم و امثال اینها مربوط به خارج بود و برخی مسائل هم به داخل برمیگشت که بسیاری از کارشناسان عقیده دارند ۷۰ درصد مشکلات به داخل و ۳۰ درصد به خارج باز میگردد. ما باید مسائل و مشکلاتی که با آن مواجهیم را از یکدیگر تفکیک کنیم یعنی آنچه مربوط به خارج است در قالب یک پرونده و آنچه مربوط به داخل است به طور مجزا در نظر بگیریم. آنچه که مربوط به داخل است این است که با وجود اینکه ما ظرفیتهای بالایی داریم معنا ندارد که از ابتدای امسال بابت یک تهدید خارجی همه چیز گران شود.
من به نوبه خود این مشکلات را منوط به این میدانم که نظارت، هدایت و بازرسیهای عمیق و دقیق وجود ندارد و سیستم تشویق و تنبیه ما بسیار ضعیف است؛ هستند کسانی که در ارکان نظام خیلی خوب کار میکنند که شایسته ارتقای منصبند و آن سوی میدان هم باید تندروها و چوب لایچرخ گذاران را بشدت تنبیه و با آنها برخورد کنیم. اکنون تقریبا قریب به اتفاق جریانهای سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که تیم اقتصادی دولت برای شرایط امروز ناکارآمد است. در این باره باید با تدبیر به اصلاح کابینه دست بزنیم چراکه این مسئله به وحدت دامن میزند. در واقع برای وحدت و جلوگیری از روند تندروها باید به اصلاح تن دهیم. ضمن آنکه با قاچاقچی و خلافکار و سوءاستفادهگران از شرایط موجود برخورد قاطع شود. اگر این مسائل حل شود اذهان به سمت تندروی یا استیضاح و عدم کفایت رئیس جمهوری نمیرود و تندروها در اینجا قافیه را میبازند».
مخالفین به دنبال مقصر جلوه دادن دولت هستند
او درباره رویکرد افراطیون در متمرکز کردن همه مشکلات بر گرده دولت میافزاید: «ما در کشورمان عیبی بزرگ داریم که هرگاه مشکلی پیدا میشود شروع به فرافکنی میکنیم و به دنبال یک مقصریم تا همه کاسه کوزهها را سر او بشکنیم. این نگاه تندروها به جایی نمیرسد. درباره مشکلات همه باید کمک کنند نه اینکه فقط دولت هدف قرار گیرد. مردم هم باید از پایین به درستی ارکان نظام را یاری بخشند تا معضلات فرهنگی به تشدید بحران اقتصادی یا سیاسی منجر نشود. اکنون زمان گروکشیهای جناحی نیست. دولت هم البته باید نواقص خودش را بپذیرد؛ دولت روحانی همچنان در بخش اطلاعرسانی خدماتش ضعیف است. او باید این سیستم را تقویت کند در غیر اینصورت بهانه به دست تندروها میافتد تا معرکهگیری کنند».
دولت با مردم کف خیابان حرف بزند
این نماینده سابق اصولگرا به دولت هشدار میدهد تا روابطش را با مردم تقویت کند: «تاثیرات حرکتهای خارجی با شفافیت و اطلاعرسانی در داخل مهار میشود. ما باید با کف خیابان حرف بزنیم نه پشت تریبون با مخاطبهای خاص. روحانی باید تماسش با مردم را تقویت کند کما اینکه در ماه رمضان این کار را در قالب افطاریهای مختلف انجام میداد. در این صورت گروههایی که نمایندگی مردم را بر دوش دارند میتوانند با رئیسجمهوری ملاقات کنند و ایشان هم بشنود و عمل کند. اکنون وضعیت با سخنرانی خوب حل نمیشود؛ به عمل کار برآید به سخن دانی نیست و مردم دوست دارند تا سخنرانیهای زیبای رئیسجمهوری در زندگی روزمره آنان لمس شود.
او تصریح کرد: «تندروهای داخل در همهجا هستند و پاتک حرکتهای آنان همانطور که گفته شد ایجاد زمینه برای دفاع و اطلاعرسانی خدمات توسط روحانی است؛ یک وزیر نیاز دارد که به سوالات مردم پاسخ بدهد و این مسئله منجر به به یک باور عمومی و اعتماد دوباره به دولت میشود و بهانه را هم از تندروها میگیرد .ما هشتاد میلیون جمعیت داریم و رادیکال و تندرو از بین این جمعیت تعداد اندکی را شامل میشوند که صدای بلندی دارند. اگر ما به مصداق روایات و آیات قرآن با مردم به صداقت و با شفافیت و در اندازهای که برای ما شدنی است کارکنیم اگر چنین شود این تندرویها نمیتواند مانع خاصی ایجاد کند».
با این حال آنها در اردوگاه خود فعالند و در قالب مصاحبه یا در لابی مجلس و در ارکان مختلف برای دستیابی به اهداف خود تلاش میکنند؛ حتی در زمانی که رهبری، سپاهیان و سایر مقامات نظامی از روحانی حمایت میکنند و تیتر کیهان ملایم میشود.
تندروها نانشان در زمین زدن دولت است
عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی محمد خاتمی به «ابتکار»میگوید: «جریان افراطی اصولگرا در دو دهه اخیر نشان داده که ادامه حیات سیاسیاش را در کشور در غبارآلود کردن فضا میبیند؛ چه در داخل و چه در خارج این مسئله تفاوتی ندارد. آنها برایشان استیضاح وزرا و کشانیدن دولت به مجلس و جلوگیری از روند آشتی ملی یک برنامه اساسی است و در خارج هم به هم خوردن روابط و دیپلماسی سیاسی با کشورهای همسایه، اروپا و جهان هم در قالب جلوگیری از پا برجایی برجام رخ داد.
این دو دسته یعنی تندروهای داخل و خارج کارشان مسبوق به سابقه است بنابراین برای جلوگیری از داوری و رسیدگی به عملکرد دو دهه از عملکردشان طبعا فضا را غبارآلود میکنند. اگر در این شرایط پربحران اقتصادی، همبستگی ملی صورت بگیرد و مردم به هم نزدیک شوند حتما این جریان تندرو و رادیکال که از سوی دو جناح سیاسی کشور مطرود است، مناسبات و منافعش بر هم میخورد.
تندروهای داخلی متاسفانه دارند در زمین ترامپ و نتانیاهو بازی میکنند؛ خیلی وقتها بدون آنکه خودشان بخواهند در مسیری که دنبال میکنند با آنها در منافع همسو میشوند. این گروه از سال ۹۲ که مذاکرات برجام به مراحل جدی رسیده بود همسویی با عربستان و اسرائیل را در دستور کارقرار دادند، امروز آمریکا هم به این بلوک سه جانبه پیوسته و یک مربع را شکل می دهد یعنی: ترامپ، عربستان، اسرائیل و تندروهای داخلی. طبیعی است که آنها آرام ننشینند؛ با برجام که با رضایت رهبری بود و در صدر مدیریتش رهبری قرار داشته و دارد نیز مخالفت کردند».
اصلاحطلبان در برابر رادیکالها تا آخرین نفس ایستادهاند
ناصری درباره چگونگی مواجهه با تندروها میگوید: «در نقطه مقابل، عقلای سیاسی کشور که در دولت و مجلس شورای اسلامی تبلور یافتهاند باید وظایفشان را به درستی انجام دهند. امروز که بحرانهای اقتصادی به شرایط غیر قابل قبولی رسیده است اگر توسط شخص روحانی و دولتمردان فکری به حالش نشود، حتما تندروها به مطامع و اهداف خود از قبل سوال، استیضاح و عدم کفایت خواهند رسید.اصلاح طلبان نیز متناسب با شرایط زمانه عمل کرده اند؛ در اینباره اصلاحطلبان دربرابر تندروها در عین حفظ موضع انتقادی نسبت به ناکارآمدیها و عدم توجه به مطالبات مردمی توسط دولت، از آن دفاع میکنند و دراین راه همه توهینها و تخریبها را به جان خریدهاند.
از آنسو هم دربرابر جریان برانداز خارجی که خاکریز اولش اصلاحطلبانند حساب خود را روشن کردهاند و حاضرند برای منافع کشور هرگونه شرایطی را فراهم کنند، مهمترین وظیفهای که آنها دارند یکی روشنگری جامعه است که به نظرم دراین زمینه تلاشهای خوبی داشتهاند اعم از شخصیتها و رسانههای اصلاح طلب و از طرف دیگر با هر امکانی که دارند طرح تحقق آشتی ملی را دنبال کنند».
این فعال سیاسی اصلاحطلب در مواجهه با جریان پایداری تصریح میکند:«جریان تندرو نظیر پایداریها هیچگاه تائید نخواهند کرد که در قبال مخالفینشان در راستای منافع آمریکا و اسرائیل برخورد میکنند اما واقعیت این است که نتیجه عملکردشان جلوگیری از اصلاح و پیشرفت کشور بوده و بعضی از تلاش هایشان ناامیدی را در جامعه افزایش داده است. نتیجه این مسئله هماهنگی عملیاتی در راستای منافع بیگانگان است؛ امروز به این نتیجه رسیدهاند که هرچه داخل را پرآشوبتر کنند بهتر میتوانند نمود وبروز داشته باشند و اکنون هم میبینیم که طرح سوال استیضاح یاعدم کفایت رئیسجمهوری را مطرح میکنند. آنها جدای از قدرت بالای رسانهای در بسیاری از بنگاههای اقتصادی نمود و بروز دارند و بخش مهمی از اوضاع امروزین اقتصاد کشور از زیر سر اینها آب میخورد. تنهاراه برخورد باآنها حمایت از طرحهای وحدتبخش، حمایت از تصمیمات درست دولت،ترمیم کابینه به صورت داوطلبانه و درنهایت اعلام موضع صریح نسبت به تندرویهاست».
مشخص نیست که در بحران کنونی صدای بلند تندروها چه منافعی را عاید کشور میکند اما واضح است که در شرایط بحرانی دولت نباید بواسطه سایر قوا تحت فشار قرار گیرد. البته تحلیلگران عرصه سیاسی نافی حق نظارت و کنترل مجلس و سایر ارکان نسبت به دولت نیستند اما به گمان برخی وقتی یک طرح به نقد کشیده شده و بعد از چندی مجددا مسئله طرح سوال از رئیس جمهوری وارد معرکه کنونی میشود باید در خلوص این کار تردید افکند.
امید عبدالوهابی
- 16
- 6