معین الدین سعیدی در گفت و گو با شفقنا در خصوص معرفی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس، گفت: نمیتوان صرفا در شعار بگوییم که حوزه آموزش و پرورش برای ما مهم است اما در عمل بر خلاف آن را عمل کنیم. همین تاخیر در معرفی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، نشان میدهد که دولت انفعال نشان داده است؛ لذا انتظار داریم که وزیر پیشنهادی از میان افرادی انتخاب شود که راهبرد مشخصی برای برون رفت از چالشهای عدیده حوزه آموزش و پرورش داشته باشند.
عضو مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان، افزود: متاسفانه باید قبول کرد که به لحاظ سطح کیفی آموزش و پرورش و آموزش مهارتی دچار مشکل هستیم و خروجی دستگاه آموزش و پرورش ما نشان می دهد که درک درستی از مباحث آموزش و پرورش نداشتیم؛ لذا به نظر من مهمترین وزیر در کابینه، آموزش و پرورش است و اگر در عمل به چنین مسیری معتقد هستیم باید در مصادیقی هم که انتخاب می کنیم این موضوع را در نظر بگیریم.
سعیدی در خصوص نظر مجلس در رابطه با وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، گفت: ارزیابی بنده این است که گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش با پاسخ منفی مجلس مواجه خواهد شد. سوابق ایشان نشان می دهد که متناسب با جایگاه والای وزارت آموزش و پرورش نیست و در سوابق ایشان هم برنامهها و راهبردهای مشخصی برای برون رفت از بحرانهای متعددی این حوزه را شاهد نیستیم.
این نماینده مردم در مجلس خاطرنشان کرد: روابط خانوادگی در انتصابات، به شدت مردم را نگران کرده است بنابراین ما این انتظار را از آقای رییسی داریم که در دولت خود با پدیده خویشاوند سالاری که برای مردم مهم است مقابله کند. مردم با فقر دست و پنجه نرم می کنند پس حداقل نباید در این شرایط با فرق هم مواجه شوند و در این شرایط با هرگونه انتصاب که شائبه خویشاوند سالاری دارد قطعا واکنش نشان خواهند داد.
روزنامه اصولگرا: در انتصاب جوانها فقط از بستگان نسبی و سببی استفاده نکنید
روزنامه جوان نوشت:در فرآیند جوانگرایی و انتخاب جوانان، حتماً دو ویژگی مورد توجه قرار گیرد؛ تخصص و تعهد. تخصص باعث میشود رشته امور از دست نرود و کارایی بیشینه گردد و نتیجه مورد نظر حاصل شود و تعهد است که باعث خواهد شد اثربخشی تضمین گردیده و سیستم از مسیر اصلی منحرف نشود.
معالاسف در برداشت الکنی که از جوانگرایی در کشور وجود دارد، این دو نکته کمرنگ بوده و ضوابط، جای خود را با روابط عوض کردهاند؛ اصول متعالی و اصیل انتخاب نیروی کارآمد کمرنگ شده و برساختههای ذهنی تصمیمگیران و انتخابکنندگان در حال جایگزینی با اصول بیریشه و خودساخته و غیراصیل است، به عنوان یک مثال که در تمامی سالیان پس از انقلاب وجود داشته، توجه به روابط خانوادگی و روابط حزبی، فارغ از هرگونه سنجش دقیق در جذب به کلیت سیستم و متعاقب آن عدم توجه به شایستگی شایستگان است.
این عمل به خودی خود یک آسیب کوتاهمدت برای سیستم خواهد داشت و یک آسیب بلندمدت: آسیب کوتاهمدتِ آن، دلسردی و ناامیدی جوانانِ بااستعداد بوده و باعث از دست دادن این سرمایه باارزش میشود؛ سرمایهای که جبران آن تقریباً غیرممکن یا بسیار دشوار خواهد بود، آسیب بلندمدت آن، ناکارآمدی و بدکارکردی سیستم و ساختار است. در اینجا البته فرقی میان سازمانها، نهادها یا وزارتخانههای مختلف وجود ندارد و همه در برابر این اصل انکارناپذیر یکسانند، خواه آنجا وزارتخانه مهم و کلیدی مثل وزارت امور خارجه باشد، خواه نهاد اثرگذاری مانند صداوسیما باشد و خواه این نهاد، ارتش و سپاه باشد.
نتیجهگیری آنکه باید حتماً به جوانان میدان داد و به آنان اعتماد کرد، اما باید توجه داشته باشیم که این جوانان، فقط از آشنایان و اقوام و فامیلهای سببی و نسبی مسئولان نباشند و به معیارهای شایستگی و تعهد نیز نیمنگاهی داشته باشیم.
- 10
- 1