جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۰۶ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۴۷۱۵
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

استقبال از شعار «دیگه تمومه ماجرا» به شیوه اصولگرایان

احزاب سیاسی در ایران,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها
بخشی از اصولگرایان بدون اینکه هویت سیاسی خود را منکر شوند گویا رو به خودزنی آورده‌اند. اگرچه به نظر می‌رسد بیشتر به دنبال مصادره به مطلوب و بهره‌برداری تبلیغاتی از آن هستند با این ادعا که بگویند ما هم دیگر اصولگرا نیستیم.

شرق در گزارشی آورده است: شعار معترضان دی‌ماه ۹۶ بود، اما حالا یکی‌یکی سر از انبان اصولگرایان درمی‌آورد. بخشی از اصولگرایان بدون اینکه هویت سیاسی خود را منکر شوند گویا رو به خودزنی آورده‌اند. اگرچه به نظر می‌رسد بیشتر به دنبال مصادره به مطلوب و بهره‌برداری تبلیغاتی از آن هستند با این ادعا که بگویند ما هم دیگر اصولگرا نیستیم. در این میان شاید عماد افروغ، استاد دانشگاه و نماینده پیشین مجلس کمی متفاوت است، چون او مدت‌هاست خود را اصولگرا نمی‌داند. او در پاسخ به این سؤال که چرا بخش وسیعی از مردم دیگر خود را در درون جناح‌ها نمی‌بینند؟ گفته است: الحمدلله که نمی‌بینند. این نشانه رشد است و نشان می‌دهد که دیگر فریب نمی‌خورند. او در واکنش به این گزاره که در دی‌ماه ۹۶ عده‌ای معدود شعاری مبنی‌بر اینکه «اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» سر دادند هم گفته است من کاری به آن عده ندارم، ولی می‌گویم احسنت!

افروغ در مصاحبه خود با «جماران» گفته: «ما باید به قدرت اجتماعی برگردیم. ببینید قدرت اجتماعی ما به قدرت سیاسی خط می‌دهد. اگر تقابلی میان قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی ایجاد شود، این خود زمینه‌ای برای انقلاب است. قدرت اجتماعی باید خط دهد و این قدرت از آن مردم بوده و نمودی سیاسی پیدا کرده است؛ یعنی قدرت اجتماعی مخدوم و قدرت سیاسی خادم است. وقتی در کشورهایی این جهت عوض می‌شود و قدرت سیاسی به ارباب و مردم به رعیت تبدیل می‌شوند، یعنی کم‌کم باید منتظر حوادثی باشیم».

او همچنین گفته: «یک رابطه ساختاری قدرت-ثروت وجود دارد؛ یعنی بیش از آنکه ثروت به قدرت منتهی شود، قدرت به ثروت می‌انجامد. منشأ قدرت نیز در جامعه ما قدرت دولتی است. قدرت دولتی نیز بیشتر به‌عنوان قوه مجریه تعریف می‌شود، چون زمام اقتصاد نفتی در دست قوه مجریه است؛ بنابراین رقابت جریان‌ها دعوایی است برای رسیدن به قدرت اجرائی».

افروغ ادامه داد: «امروز اسیر سیاست‌زدگی شده‌ایم. وقتی سیاست‌زده شدیم، همه‌چیز سیاسی می‌شود و زمانی که همه‌چیز سیاسی شد، اصطلاحا به این مرحله می‌رسیم که همه‌چیز سیاسی می‌شود جز سیاست. اقتصاد، سیاسی می‌شود، فرهنگ و حتی چهره‌های فرهنگی نیز سیاست‌زده می‌شوند؛ بنابراین همه‌چیز از منظر سیاست و فعل قدرت تفسیر می‌شود. وقتی جامعه سیاست‌زده شد، سیاست‌مداران حاکم سیاست‌زدایی را اتخاذ می‌کنند. این بحثی بسیار ظریف است، چراکه آنها دوست ندارند کسی اهل سیاست شود و می‌خواهند خودشان باشند و تنها رویکرد سیاست‌زده یا امنیت‌زده خود را پیش ببرند. یکی از لوازم چنین رویکردی این است که کاری کنند تا افراد سیاست را کنار بگذارند».

او ادامه داد: «معمولا سیاست‌زدایی در جامعه‌ای اتفاق می‌افتد که سیاست‌زدگی حاکم باشد. البته این رویکرد نیز به‌تدریج مقاومت‌هایی ایجاد می‌کند. بخشی از این سیاست‌زدایی‌ها طراحی‌شده از بالا به پایین است و بخش دیگری از پایین به بالاست؛ به‌نحوی‌که فرد می‌گوید اگر سیاست این است من نخواستم و طرحی نو درمی‌اندازم و سعی می‌کند از مجاری مختلف، مخالفت خودش را با این سیاست‌زدایی از بالا به پایین و با ظهور سیاست‌ورزی جدیدی نشان دهد. ولو قالب فرهنگی، ولو اجتماعی؛ بنابراین از این قالب‌ها استفاده می‌کند برای اینکه اعتراض سیاسی خود را هم به سیاست‌زدگی حاکم و هم به سیاست‌زدایی القایی از بالا به پایین نشان دهد. بعضی‌ها فکر می‌کنند یک تشییع جنازه‌ که برای یک هنرمند انجام می‌شود، واکنشی فرهنگی است، درصورتی‌که در کنه قضیه می‌تواند واکنش سیاسی فرد برای اعتراض به سیاست‌زدگی و سیاست‌زدایی باشد».

این پژوهشگر ادامه داد: «فراموش نکنیم که فضای سیاست‌زده انسان‌ها را به سمت سیاست‌زدایی می‌برد. وقتی فضا سیاسی می‌شود، همه‌چیز جنبه سیاسی پیدا می‌کند؛ یعنی طرف اصلا اعتراضش سیاسی نیست و جنبه صنفی یا اقتصادی دارد، اما فوری از اعتراضش تفسیری امنیتی می‌شود. حال این سؤال مطرح می‌شود که در چنین حالتی که قدرت اجتماعی می‌خواهد به سیاست زدگی موجود در جامعه واکنش نشان دهد، باید چه کند؟ قدرت اجتماعی اگر می‌توانست سیاستی مستقیم و مستقل، خارج از سیاست‌زدگی جناح‌ها بروز دهد، این کار را انجام می‌داد؛ اما نمی‌تواند؛ بنابراین باید تفسیری سیاسی هم از اعتراضات غیرسیاسی صورت گیرد؛ یعنی اگر اعتراضی اقتصادی یا فرهنگی می‌شود، باید حتما تفسیری سیاسی هم از آن ارائه شود؛ اما این اعتراض الزاما اعتراضی ضدانقلابی نیست. اعتراضی است مخالف فضای سیاست‌زده جناح‌های حاکم».

بااین‌حال چندوقت قبل اسدالله بادامچیان اصولگرا، زمانی که هنوز دبیرکل حزب مؤتلفه نشده بود، گفته بود: امروز مردم چندان به اصلاح‌طلب، اصولگرا و اعتدالی کاری ندارند و به دنبال مجموعه و چهره‌ای هستند که کارها را حل کند. امروز کار به جایی رسیده است که توده مردم چندان به اصلاح‌طلب و اصولگرا و اعتدالی و امثال این عناوین توجهی ندارند... در جریان اصلاح‌طلب و هم اصولگرا افراد درستی وجود دارند، اما دوران اصلاح‌طلبی و اصولگرایی سر رسیده و جناح‌های فعلی هیچ فایده‌ای ندارند.

محسن کوهکن، نماینده اصولگرای مجلس فعلی هم گفته است: هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا باید به دنبال یک بازنگری باشند، چراکه نمی‌توان منکر آن شد که یک شعار جدید یا حرف جدید و همچنین یک اسم جدید می‌تواند جذابیت داشته باشد.

عزت‌الله ضرغامی؛ اصولگرا و رئیس پیشین صداوسیما هم مدعی است که تقسیم‌بندی اصلاح‌طلب و اصولگرا را قبول ندارد. او می‌گوید که تقسیم‌بندی خودش را دارد و سیاسیون را به مرد و نامرد تقسیم می‌کند، البته او هنوز نگفته که مصادیق و دسته‌بندی این تعریفش شامل چه افرادی است. او خودش جزء کدام‌یک است! او در توجیه این ادعا که پس چرا او را به‌عنوان یک چهره اصولگرا می‌شناسند، گفته است: «اصلا من اصولگرا نیستم. اصلا ربطی به اصولگرایان ندارد. اشکال بزرگ ما این است که یک پوست خربزه از ابتدا زیر پای ما انداخته‌اند که موضع می‌خواهی بگیری، یا اصلاح‌طلبی یا اصولگرا».

مرضیه وحیددستجردی، وزیر بهداشت پیشین احمدی‌نژاد، نماینده پیشین مجلس و عضو شورای مرکزی جمنا (ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات ریاست‌جمهوری) هم با بیان اینکه «من به این تقسیم‌بندی‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا اعتقادی ندارم»، گفته بود: «شاید من کسی هستم که تفکرم اصولگرایی است، ولی به نظرم اعتقاد قلبی خیلی مهم است؛ ما خیلی مرز روشنی بین اصلاح‌طلبی و اصولگرایی نداریم».

فتاح، رئیس فعلی بنیاد مستضعفان و رئیس پیشین کمیته امداد هم مشابه چنین حرفی را زده بود. او که زمانی یکی از نامزدهای بالقوه اصولگرایان برای انتخابات ریاست‌جمهوری بود و شاید هنوز هم باشد و زمانی عضو جمنا هم بود، گفته بود که از برنامه اصولگرایان برای انتخابات ‌اطلاعی ندارد و ربطی هم به او ندارد: «من و اصولگرایان هیچ سروسِری با هم نداریم. من در آن وادی‌ها نیستم که به این سؤال جواب بدهم. من الحمدلله در وادی کمیته امداد هستم [آن زمان هنوز رئیس کمیته امداد بود] و به سؤالاتی دراین‌باره حتما پاسخ می‌دهم».

همه این چهره‌ها اگر زمانی نامزد ائتلاف جریان اصولگرا شدند یا با سهمیه و فهرست آنها وارد گود انتخابات شدند باید پاسخ‌گوی ادعاهای متناقض خود نسبت به زیست سیاسی‌شان باشند، البته احتمالا برای آن روزها هم پاسخ مناسبی در چنته دارند. آن زمان مدعی می‌شوند یک فرد مستقل بوده‌اند که جریانی به آنها روی خوش نشان داده است!  

  • 15
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش