
شيخ نور چند روزي است که از لواسان فاصله گرفته و در اين مقطع به راهنمايي و انتشار ديدگاههاي خود در عرصه ارتباط با کشورهاي ديگر بهويژه آمريکا ميپردازد. او مدتهاست که بسيار کم سخن ميگويد که يکي از دلايل آن جلوگيري از بر هم زدن آرامش از سوي مخالفان خودش است که تنها در ميدان پرهياهو فرصت ميانداري کوتاه مدت پيدا ميکنند. شيخ نور فارغ از آنکه شخصيت سياسي و از مقامات کشور باشد، پهلوان است و سال ۸۵ که براي انجام ورزش در زورخانه شهيد فهميده تهران حضور يافته بود، طي مراسمي شال پهلواني بر گردنش انداخته شد.
از سوي ديگر نميتوان او را عضو يک جريان سياسي معرفي کرد چنانکه علي اکبر ناطق نوري در سال ۱۳۹۳ در يک نشست عمومي و در پاسخ به سوال دانشجويي مبني بر اين که «ما بالاخره نفهميديم شما عضو کدام جريان و جناح هستيد» به شوخي ميگويد «به اين زوديها نميفهميد. من سال ۶۰ در عين حال که عضو حزب جمهوري بودم، وزير کشور هم بودم و اکنون بعد از ۳۳ سال، ماهي يک دفعه با استانداران زمان خودم جلسه دارم. شما تحقيق کنيد که ترکيب استانداران من درسال ۶۰ چگونه بود و اين که آنها اکنون در کجا مشغول به کار هستند. هم اصولگرا، هم اصلاحطلب و هم معتدل در بين آنها هستند».
بنابراين سکوت علي اکبر ناطق نوري در اين سالها بر اساس مصلحت کشور و نه شخص خودش و پايان سکوتش در اين مقطع بازهم براي کمک به اتخاذ تصميمات حساس در کشور است که البته اين حضور مجدد به مذاق مخالفان ديروزش که امروز فربهتر شدهاند خوش نخواهد آمد و در روزهاي آينده احتمالا شاهد موج جديد هجمه به شيخ نور خواهيم بود.
تحريمها لغو نشوند يعني شرايط مذاکره يکسان نيست
روز گذشته ناطق نوري براي چندمين بار طي ماه اخير از آمريکا سخن گفت. ديروز چنين به نقل از شيخ نور منتشر شد که «بيمعناست که بخواهيم با کشور قلدري که ميخواهد با زور يک کشور را پاي ميز مذاکره بکشاند و تحريمها را نيز براي آن کشور لغو نکند، مذاکره کنيم. معناي مذاکره آن است که دو کشور با شرايط يکسان و مساوي پاي ميز مذاکره بنشينند اما اينکه تحريمها لغو نشوند يعني شرايط براي مذاکره يکسان نيست.
آمريکا زماني که در برجام پاي ميز مذاکره با ايران نشست نيز به تعهدات خود عمل نکرد و اين به معناي آن است که به آمريکا و تعهداتش اعتماد نيست. کشور آمريکا اگر توبه و به پيمانهاي پيشين خود با ايران عمل کند و همچنين تحريمها را لغو کند، ميتوانيم با اين کشور مذاکره کنيم.» او در حالي چنين براي مذاکره با آمريکا شروطي را تعيين ميکند که چند روز قبل يعني در اول مهرماه آمريکا را کشوري تروريستپرور خواند و گفت: «هدف اصلي آمريکا اسلامهراسي در دنياست.» ناطق نوري البته تنها بر طبل مذاکره نميزند و براي او شرايط و زمان از اهميت برخوردار است.
چنانکه مواضع سال گذشته او درباره مذاکره با آمريکا چنين بود که در ۲۵ تيرماه ۹۷ گفت: «پيشنهاد برخي فعالان سياسي براي مذاکره با آمريکا در شرايط فعلي عملي و به مصلحت کشور نيست ولي به هر حال اينکه کساني از سر دلسوزي پيشنهادي را مطرح کنند حرام نيست و بديهي است که تصميمگيري و صلاحديد در چنين مواردي به عهده رهبري معظم انقلاب است که خوشبختانه اشراف کامل بر سير تحولات دارند» و کمي بعد از آن يعني در ۹مرداد سال گذشته درباره پيشنهاد رئيسجمهوري آمريکا براي مذاکره بدون پيش شرط با ايران اظهار کرده بود: «ابتدا به ساکن ما نبايد مذاکره را رد کنيم و بگوييم بيخود کرده است؛ بايد تامل داشته باشيم و دستپاچه نشويم، ذوق زده هم نشويم که ترامپ از همين ذوقزدگي ممکن است سوءاستفاده کند.»
پيشبيني هجمه مخالفان به شيخ نور
قابل پيشبيني است که برخي از مخالفان ناطق اظهارنظرهاي اخير او را بهانه قرار دهند و اين ادعا را مطرح کنند که ناطق نوري درصدد بازگشت به قدرت است اما فراموش کردند که شيخ قدرت عليخاني از دوستان نزديک ناطق نوري در سال ۸۴ تاکيد کرد: «آقاي ناطق ديگر در هيچ انتخاباتي حاضر نخواهند شد.» يا غلامعلي جعفرزاده ايمنآبادي احتمال کانديداتوري حجتالاسلام ناطق نوري را بعيد دانسته و گفته که «او تکليف را در سکوت و هدايت پدرانه جريانات سياسي ميداند. بنابراين ضرورتي نميبيند که خودش کُت بکَنَد و نامزد انتخابات مجلس شوراي اسلامي شود.» بنابراين از اظهارات اخير او نبايد تحليلي بر مبناي برنامه ناطق نوري براي حضور درانتخاباتهاي پيش رو داشت و شيخ اهل نور را بايد تنها، دلسوز کشور دانست و بس.
مطهره شفيعي
- 14
- 5