اولين بار، حدود چهار سال پيش در ايام انتخابات مجلس دهم، پروانه سلحشوري و همسر فرهيختهاش، اصلاحطلب و دانشمند خوشنام، با وقار، مليانديش و ثابت قدم، دکتر برات قباديان، که سالهاست از او درس ادب، اخلاق و اصلاحطلبي ميآموزم را در محلي که براي اعتراض به رد صلاحيتها در پايتخت تدارک ديده بودند، زيارت کردم.
سالهاست که او را ميشناسم و از معدود اصلاحطلبان بختياري است که منافع ايران را همچون بزرگ پرچمدار مشروطيت ايران، جناب حاج عليقليخان سردار اسعد و سيد اصلاحات، در صدر بينش و کنش سياسي خود قرار داده است. ايشان از شهر اهواز کانديداي مجلس شده بود و جهت اعتراض به رد صلاحيت خود آمده بود.
اوج اقبال و اميد ايرانيان به بازگشت گفتمان اصلاحطلبي بود. جامعه جنبشي بهبودخواه، فضاي تخاصمي ناشي از خرداد ۸۸ را پشت سر گذاشته و اميدوارانه به سوي صندوقهاي راي رو آورده بود. ايرانيان ميخواستند از رويکردهاي تقابلي با دنيا که تحريم و انزوا را براي ملک و ملت به بار آورده بود عبور کنند، تنشها را فروخوابانند، عقلانيت را جايگزين ماجراجويي کنند و راهي نو براي عبور از وضعيت مخاطرهآميز موجود بيابند. خردمندي و کارگرداني بزرگمردي چون مرحوم هاشمي، احساس مسئوليت فرهيختهاي چون رئيس دولت اصلاحات و ايثار عارفانه عارف، گفتمان اصلاحات را روحي تازه دميده و روحاني را در مسند رياست جمهوري نشانده بود. ظريف هوشمند و با درايت، ميداندار عرصه ديپلماسي و سياست خارجي شده بود و نيازمند حمايت مجلس.
گرچه «قباديانها» را رد صلاحيت کرده بودند، اما ايرانيان و اصلاحطلبان عرصه را خالي نکردند، هوشمندانه آمدند، حماسه آفريدند و «سلحشورها» را برگزيدند. سلحشوراني که بر بيعت با مردم ماندند و صداي حقطلبي ملت شدند. تهمتهاي ناروا، بياحتراميها و زخم زبانهاي نارسايان افراطي را بر خود هموار کردند، تا همچنان اميد به اصلاحات را صلا دهند و نگذارند براندازي خواهان بيمسئوليت، در ميداني که فشار، تحريم و قانون ستيزيهاي اقتدارگرايان عرصه بينالملل براي ايران عزيز ترسيم کردهاند، اميدوار و ميداندار شوند. صداي مردم شدند تا صداي براندازيخواهي را در نطفه خفه کنند. پروانهوار دور شمع حقوق ملت چرخيدند تا کورسوي فانوس اميد و اصلاحات در تند باد افراطيگري محو نشود.
پروانه سلحشوري اما، براي انتخابات مجلس يازدهم نيامد و با صدور بيانيهاي، فضا را براي پيگيري حقوق ملت نامناسب ديد. نميدانم آيا به عواقب و پيامدهاي عدم حضور و فراتر از آن بيانيه اخيرشان، تأمل کرده بود؟ آيا انديشيده بود که اين بيانيه هرچند ناشي از محدوديتها، موانع، بحرانها و مخاطرات تهديد و تحديدکننده حقوق ملت بود، چه تاليهاي خطرناک و تشديده کنندهاي براي اصلاحطلبي، اميد و حقوق ملت در پي دارد؟
عباس موسایی تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاحطلب
- 16
- 5