سه شنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
۰۹:۵۹ - ۲۳ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۵۸۳۸
فرهنگ و حماسه

آخرین ساعات شهادت سیدحسین مومنی به روایت یک همرزم

دفاع مقدس ایران,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه
آزادسازی سوسنگرد بدون ایثار، ایمان و ازخودگذشتگی آزادمردان ایرانی میسر نمی‌شد؛ آزادمردانی چون سید حسین مومنی.

به گزارش ایسنا، آنچه در پی می‌آید خاطراتی است درباره شهید سید حسین مومنی.

 

سیدحسین مومنی بعد از پیروزی انقلاب سید حسین با خانم و دو فرزندش به دامغان بازگشت و خدمت در شرکت ذغال سنگ البرز شرقی را ادامه داد. ولی شروع جنگ تحمیلی آرامش او را به هم زد و زندگی شیرین بر او تلخ شد.

 

برای همین در جهاد سازندگی برای اعزام به جبهه ثبت‌نام کرد و عازم شد. وقتی به پادگان حمیدیه رسیدند، فکر می‌کرد با توجه به اینکه گواهینامه‌ پایه‌ یک دارد وسیله‌ نقلیه سنگینی در اختیارش قرار می‌دهند تا خدمت کند. شب را به صبح رساندند. بعد از مراسم صبحگاه رضا علی‌آبادیان برای آن‌ها صحبت کرد و گفت: برادران عزیز به منطقه خوش‌آمدید. اجر شما با خداوند. ما فقط به چند نفر در کارهای جهاد نیاز داریم؛ چون وسیله به اندازه‌ کافی در اختیار ما نیست. از افرادی که توانایی و روحیه‌ کارهای نظامی دارند برای پیوستن و مأمور شدن به برادران سپاه دعوت می‌کنیم.

 

سید حسین به همراه تعدادی داوطلب خدمت در سپاه شدند. او مأمور به گردان شهید علم‌الهدی شد. در آن‌جا آموزش ضدهوایی چهارلول را دید و پدافند از منطقه‌ای را به او واگذار کردند. دو هفته‌ای از این ماجرا می‌گذشت که رضا کشاورزیان (شهید) به پادگان حمیدیه سوسنگرد آمد. از خوشحالی روی پایش بند نبود. رضا علی‌آبادیان به او گفت: «مگر چی شده؟»، رضا گفت: «نمی‌دانی که سید حسین چه کرد، دیروز چند تا هواپیمای «میگ» آمدن، سید یکی از آن‌ها را انداخت. از خوشحالی تکبیر همه‌جا را پُر کرد.»

 

پس از چند ماه مأموریت به دامغان برگشت. باز هم محرم هر شب در حسینیه‌ سلطانیه نوحه می‌خواند، مردم روستا به صدای گرم و گیرای او عادت داشتند، برای همین از برگشتن او خوشحال بودند. پس از انجام عملیات موفق طریق‌القدس و آزادسازی منطقه‌ بستان توسط ایران، نیروهای عراقی به جنوب شهر نیسان عقب نشستند. صدام با حضور در منطقه و وارد کردن نیروهای بسیاری قصد داشت که منطقه بستان را پس بگیرد. نیروهای دشمن در تاریخ ۱۳۶۰/۱۱/۱۷هجومی وحشیانه را از تنگه‌ چذابه آغاز کردند.

 

در مدت ۱۰ روز به طور بی‌وقفه خود را به آب و آتش می‌زدند تا رزمندگان را به عقب برانند. نبرد بسیار سنگینی در زیر باران بی‌وقفه، شدید و شبانه‌روزی. گلوله‌های توپخانه و یورش نیروهای پیاده مکانیزه و زرهی عراق آغاز شد و با دلاوری، ایثار، فداکاری، مقاومت و پایمردی نیروهای ایرانی پایان یافت.

 

در این عملیات پدافندی، جهاد سازندگی دامغان نقش پشتیبانی و تدارکات را داشت که قرارگاه پشتیبانی جهاد بین سوسنگرد و چذابه قرار داشت. سید حسین که از مرخصی برگشته و عازم منطقه بود، برای استراحت وارد قرارگاه شد. هنگام نماز مغرب بود.

 

قبل از وضو جوراب‌هایش را شست و آویزان کرد. همین که نماز مغرب و عشاء را خواند، هنوز شامش را نخورده بود که از خط تنگه‌ چذابه تماس گرفتند و تقاضای آمبولانس کردند. تعداد ۱۰ دستگاه آمبولانس نقل و انتقال مجروحین را انجام می‌دادند؛ به محض این که راننده‌ آمبولانس در حال استراحت خبر را دریافت کرد از ترس شروع به لرزیدن کرد.

 

سید حسین که شاهد صحنه بود به او گفت: «برادر چرا می‌لرزی مگه ما برای شهادت نیامدیم؟» آن فرد در پاسخ گفت: «حالا که برای شهادت آمدی پس تو آمبولانس را تحویل بگیر.» سید در جواب گفت: «من که حرفی ندارم.»نعمت اله عاشوری که تا اینجای کار شاهد صحنه بود گفت: «سید تو باید بری با ضدهوایی کار کنی، حالا...» سید حرف او را نیمه تمام گذاشت و جواب داد: «وقتی تقاضای آمبولانس کردند یعنی به آن نیاز شدید دارن و جان‌هایی در خطره.» سید سوئیچ را گرفت و به طرف آمبولانس با عجله حرکت کرد.

 

 عاشوری به او گفت: «اقلاً جوراب‌هایت را ببر.» سید با سرعت به طرف جوراب‌ها دوید و آن ها را برداشت و به پایش کشید و در یک چشم به هم زدن قرارگاه را ترک کرد. صبح فردای آن روز در حالی آمبولانس سید را به قرارگاه آوردند که با اصابت گلوله خمپاره متلاشی شده بود و روح بی‌قرار سید هم روزی‌خوار خوان نعمت پروردگارش شده بود.»

 

 

  • 16
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش