
اگر نگوييم سيل در دهه اخير بزرگترين بلاي طبيعي براي ايرانيان بوده ميتوانيم ادعا کنيم که بيشترين خسارتها را در همين دوره زماني به کشور وارد کرده است. براساس آمار سازمان جنگلها، ميزان وقوع سيل در ايران روندي افزايشي داشته است. براساس آمارهاي منتشرشده توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري کشور از ابتداي سال ۱۳۳۰ تا ۶ماهه اول سال ۹۴، در مجموع ۶ هزار و ۳۵۹ فقره سيل در ايران رخ داده است.
اغلب کارشناسان خسارتهاي هنگفتي را که سيل روي دست کشور ميگذارد ناشي از آمادهنبودن در برابر اين حادثه طبيعي ميدانند. دو روز پيش رئيس سازمان مديريت بحران کشور گفت که تنها ۱۰درصد آمادگي در کشور در مقابله با بحرانها وجود دارد.
بااينحال، چند روز پيش فرماندار کهگيلويه در مصاحبهاي درباره تهديد سيل يا باراني نسبتا شديد براي شهرستان دهدشت سخن گفته بود. علي پوزش هشدار داده که شهر کاسهمانند دهدشت را يک باران يکساعته مداوم ميتواند نابود کند و اگر فکري به حال اين شرايط نشود در گذر زمان اين شهر خالي از سکنه خواهد شد.
شهر کاسهاي به زير آب ميرود
دهدشت را شبيه کاسه ساختهاند. از نامش هم پيداست که اين شهر به دشت ميماند. قدمت بافت تاريخي دهدشت معروف به «شهر قديم دهدشت» يا همان (بلاد شاپور) به دوران ساساني ميرسد.
حالا اما بافت قديمي شهر متروکه بوده و بر بالاي تپهاي بر فراز قسمت جديد شهر قرار دارد. شهر جديد اما هنوز در مکاني دشتمانند قرار دارد. شهر در يک گودي قرار گرفته که هنگام بارندگي از سه طرف آب به سمت آن سرازير ميشود. معماري عجيب شهر اما با کمبود امکاناتي مانند سيلبند در اين منطقه همراه شده است.
فرماندار کهگيلويه چند روز پيش درباره وقوع فاجعه در دهدشت هشدار داد و گفت: ادارات کل در بحث پدافند غيرعامل نسبت به اين شهرستان توجهي ندارند. ادارات کل در بحث پدافند غيرعامل روي شهرستانهاي خاصي تمرکز دارند و نسبت به کهگيلويه بيتوجه هستند. او با بيان اينکه شهر دهدشت کاسهمانند است، ميگويد: در صورت بارندگي ۴۰ دقيقهاي در اين شهر بحران سيل قطعي و تهديد جدي براي دهدشت به حساب ميآيد.
۱۰ ميليارد تومان اعتبار براي ساماندهي اين معضل نياز بوده و تاکنون مکاتبات زيادي براي اعتبار صورت گرفته اما متأسفانه نتيجهبخش نبوده است. او از نبود سيلو بهعنوان ديگر مشکلات شهرستان کهگيلويه ياد و اضافه ميکند: با توجه به اينکه ميزان خريد گندم مازاد بر مصرف اين شهرستان بيشتر از ساير شهرستانهاي استان است اما سيلوي گندم در اين شهرستان وجود ندارد.
هر بار معجزه ميشود
علي پوزش، فرماندار کهگيلويه مشکل شهرستان دهدشت را جديتر از اين ميداند که براي حل آن دست روي دست گذاشته شود. پوزش به «وقايعاتفاقيه» ميگويد: از سه طرف هنگام بارندگي آب وارد دهدشت ميشود.
حتي ممکن است باران مربوط به خود اين شهر هم نباشد و آب از جاي ديگري روانه دهدشت شود. يک باران ۴۰ دقيقهاي کافي است تا خانههاي مردم زير آب برود. پوزش ميگويد: نزديک به ۵۰ سال يعني از سال ۱۳۴۲ است که دهدشت از سيستم شهري و شهرداري برخوردار بوده اما تاکنون هيچ توجهي به اين مسئله نشده است.
سيل اصليترين تهديد براي مردم دهدشت است، اگرچه تنها تهديد نيست و مردم منطقه با مشکلات فراواني از جمله خشکسالي و بيکاري هم دست و پنجه نرم ميکنند. پوزش ميگويد: تأسيسات شهري قديميتر از آن است که در برابر حوادث طبيعي دوام بياورد.
تمامي جدولبنديها فرسوده است. شهر در اطراف خود نياز به سيلبند دارد تا هنگام وقوع سيل آب را هدايت کند و سيل روانه شهر و روستاهاي اطراف نشود اما اين اعتبارات در اختيار ما قرار نميگيرد. در سال گذشته از مديريت بحران وزارت کشور از اين منطقه بازديد کردند.
ميدانند اوضاع در اين منطقه بحراني است اما کسي توجهي نکرده است. کهگيلويه از مناطق کوهستاني بوده که در طول سال با بارندگيهاي زيادي مواجه است. ازسويديگر، دهدشت در منطقهاي گرمسير قرار دارد و با بارندگيهاي فصلي زيادي مواجه ميشود. پوزش ميگويد: تاکنون سيلهاي زيادي در اين منطقه به وقوع پيوسته و هر بار معجزه شده و خدا به مردم منطقه رحم کرده است: دهدشت تاکنون با سيلهاي زيادي روبهرو بوده است.
سيلاب پس از گذشتن از مناطق شيبدار وارد خانههاي مردم شده و خسارتهاي زيادي هم وارد کرده است.جدولهاي شهر نياز به بازسازي دارد. با کمترين بارشي اين جدولها از بين ميرود و آب در کل شهر جاري ميشود. ما مکاتبات زيادي براي تأمين هزينههاي لازم انجام دادهايم اما تاکنون جوابي نگرفتهايم.
او درباره معماري جديد شهر هم ميگويد: با ازبينرفتن بافت تاريخي دهدشت ساخت شهر جديد هم با معيارهاي درستي انجام نشده و مشکلات هنوز پابرجاست. معمار به نکات ايمني توجهي نداشته و بلاياي طبيعي را در نظر نگرفته است.
عوامل تشديد سيل در ايران
سيل به عنوان يکي از بلاياي طبيعي بسيار مخرب در ايران ميتواند معلول عواملي همچون جنگلزدايي، تخريب مراتع، تبديل و تغيير آبخيزها و تالابها به مزارع، حجم روزافزون زباله و ضايعات باشد که سيلهاي سالهاي اخير استانهاي شمالي ميتواند شاهدي بر اين ادعا باشد. از ديگر عوامل تشديد سيل در ايران ميتوان به دخلوتصرف غيرمجاز در حريم و بستر رودخانهها، تخريب منابع طبيعي و پوشش گياهي منطقه از جمله جنگلزدايي، دستاندازي بشر به طبيعت و تغيير کاربري اراضي، احداث غيراصولي پل و جاده روي رودخانهها و از طرف ديگر وقوع خشکساليها نيز اشاره کرد. يکي از مراحل چرخه مخرب زيستمحيطي گرمشدن زمين است.
گرمشدن زمين باعث افزايش شدت تبخير و به تبع آن افزايش آب مورد نياز محصولات کشاورزي ميشود. تخريب جنگلها و مراتع، چراي بيرويه دام در بالادست سدها و مسدودکردن غالب رودخانههاي کشور با ديوارههاي بتوني نيز از ديگر دلايل تشديد سيل در کشور است. براساس اعلام سازمان حفاظت محيطزيست، از ۴۲۱ مورد سيل اتفاقافتاده از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۸۰ نزديک به ۷۴ درصد آن تنها مربوط به سالهاي ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ ميشود.
يعني در فاصله سالهاي ۶۰ تا ۸۰ ميزان سيل ۲۰ برابر شده، درحاليکه تغييرات زيادي در بارندگيهاي منطقه جز چند مورد استثنايي وجود نداشته؛ البته از اين زمان به بعد نيز آمار ديگري ارائه نشده است.
- 12
- 5