سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
۱۴:۱۷ - ۱۳ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۳۳۳۹
شهری و روستایی

معاون شهردار تهران: فقط «اختيارات كامل»شهرداری را متحول می كند

سکینه اشرفی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,شهر و روستا

سکینه اشرفی متولد اسفند ۴۹ در محله سی‌متری شرق تهران، نارمک دیده به جهان گشود. او در همان محله تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان خود را گذراند. در سال ۷۰ در رشته اقتصاد نظری وارد دانشگاه شهید بهشتی تهران شده و در دانشگاه از دانشجویان فعال در عرصه‌های سیاسی و فرهنگ بوده که در همین راستا عضو انجمن اسلامی دانشجویان بود. حدود سال ۷۴ با گرفتن مدرک کارشناسی بلافاصله در رشته توسعه اقتصادی و برنامه‌ریزی دانشگاه الزهرا قبول و در سال ۷۵ عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت شد. اشرفی دارای دو فرزند پسر است که یکی از آنها دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی و دیگری دانش‌آموزش است.

 

او به جهت تخصصش در سمت‌های مختلفی فعالیت کرده است. اشرفی در اسفند ۹۵ در زمان استانداری علی‌اوسط هاشمی با حکم وزیر کشور به‌عنوان معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استانداری سیستان‌و‌بلوچستان منصوب شد و پس از تغییر آقای هاشمی از استانداری و فعالیت استاندار جدید او هم با استانداری خداحافظی کرد.

 

اشرفی در ۲۲ مهرماه سال جاری طی حکمی از سوی شهرداری تهران به‌عنوان معاون برنامه‌ریزی، توسعه شهری و امور شورای شهرداری تهران منصوب شد. سکینه اشرفی در گفت‌و‌گو با «آرمان» که نخستین گفت‌وگویش پس از جلوس بر کرسی معاون شهردار تهران است، به تشریح چرایی پذیرش حضور در شهرداری و فعالیت‌هایش در سمت‌های قبلی پرداخت که در ادامه می‌خوانید.

 

جزو افرادی بودید که رئیس دولت اصلاحات را به کاندیدا شدن برای انتخابات تشویق کردید؟

یکی از کارویژه‌های سال ۷۵ بحث انتخابات ریاست‌جمهوری بود و ما هم تقریبا جزو اولین گروه از تشکل‌های اصلاح‌طلب بودیم و با رئیس دولت اصلاحات دیدار داشتیم تا ایشان را به کاندیدا شدن در انتخابات تشویق کنیم. رئیس دولت اصلاحات حضور و کاندیداتوری‌اش در سال ۷۵ را در حسینیه دفتر تحکیم در خیابان رجب بیگی اعلام کردند. پس از فارغ‌التحصیلی از دوره کارشناسی ارشد به جهت ماموریت همسرم به آذربایجان‌غربی به این استان سفر کردیم و در آنجا در سازمان بازرگانی استان آذربایجان‌غربی مشغول به فعالیت شدم و تقریبا چهار سال در ارومیه ساکن بودم.

 

پس از چهار سال به جهت ماموریت همسرم به زنجان مسافرت کرده و در آنجا وارد سازمان برنامه و بودجه استان شدم. در آزمون استخدامی شرکت کردم و با توجه به رشته تحصیلی‌ام در همان استان وارد حوزه آمایش سرزمین و تقریبا بحث ارزیابی عملکرد برنامه سوم استان زنجان مشغول به فعالیت شدم.

 

شما در دفتر آمایش و توسعه منطقه‌ای استان‌ها هم حضور داشتید؟

حدودا از پایان سال ۸۴ به تهران بازگشتیم و در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور دفتر صنایع و معادن سازمان مشغول به کار شدم و پس از انحلال سازمان در سال ۸۶ وارد دفتر اقتصاد کلان شده و در آنجا در تدوین برنامه چهارم مشارکت داشته و تقریبا مسئول تدوین فصل سوم مستندات برنامه پنجم بودم که فصل رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری بود و سه سال هم در دفتر اقتصاد کلان مشغول به کار بودم. در سال ۹۱ وارد دفتر منطقه توسعه منطقه‌ای و آمایش سرزمین سازمان برنامه معاونت برنامه‌ریزی یک تجدید ساختاری صورت گرفت، چرا که در انحلال سازمان تقریبا دفتر توسعه منطقه‌ای و آمایش سرزمینی دیگر منحل شده بود و در سال ۹۱ آغازبه‌کار کرد.

 

با توجه به رزومه تجربی و تخصصی که در استان در حوزه آمایش فعالیت داشتم یکی از اولین افرادی بودم که در دفتر جدیدالاحداث آمایش و توسعه منطقه‌ای فعالیت خود را آغاز کردم. کار اصلی و ویژه ما در بحث تدوین برنامه‌های منطقه‌ای برای استان‌ها یا مناطق کم برخوردار بود و به این حوزه به‌صورت خاص ورود پیدا کردیم. هفت منطقه در کشور تعیین شده بود و براساس این هفت منطقه کار برنامه‌ریزی و اولویت‌گذاری پروژه‌ها در مناطق محروم به جهت تعادل‌بخشی منطقه‌ای در دستور کار قرار گرفت به آن معنا که از سال ۹۱ به‌طور مداوم تقریبا از تمامی استان‌های کشور که در این هفت منطقه قرار داشتند و تمامی مناطق کشور را کم و بیش در بر می‌گرفت.

 

کدام مناطق جزو مناطق تعیین‌شده بود؟

مناطقی از استان‌های آذربایجان‌غربی، گلستان و جنوب کرمان در دست بررسی بود. این مناطق جزو مناطق کم‌برخوردار بودند و یکی از ویژگی‌های اصلی این مناطق آن بود که دارای مزیت‌های متنوعی بودند، اما هیچ‌زمانی این مزیت‌ها مورد توجه قرار نگرفت به معنای دیگر باید گفت این مناطق تحت برنامه‌ریزی قرار نگرفته و یا به‌نوعی افراد تاثیرگذاری از این برنامه نقش چانه‌زنی در تخصیص اعتبار به این مناطق را نداشتند.

 

این مناطق به‌عنوان مناطق مستعد روی کاغذ شناخته شده بودند و بحث ما برای بررسی روی آنها آن بود تا تحت مداخله برنامه‌ای و بودجه‌ای قرار گیرد. در این زمینه توفقیاتی هم حاصل شد البته بعضا نهاد ریاست‌جمهوری که باید یکسری تعاملاتی را با ما داشت آن تعاملات حاصل نشد و نگاه برنامه‌ای به این موضوع نداشتند و بیشتر نگاه شعاری در دولت حاکم بود.

 

این موضوع در کدام دولت مطرح شد؟

این موضوع به دولت‌‌های نهم و دهم بازمی‌گردد.

 

شما در دولت‌های نهم و دهم هم حضور داشتید؟

سازمان که منحل شد ما در معاونت برنامه‌ریزی و معاونت راهبردی مشغول بودیم. به آن معنا که در یک محدوده کاری را در نظر داشتیم. بحث سازمان برنامه‌ای‌ بیشتر برای مصالح کشور بود و برایشان مهم نیست که در چه دولتی چه کسی رئیس است.

 

در دولت‌های نهم و دهم اوضاع بودجه نابسامان بود؟

انحلال سازمان در دولت نهم صورت گرفت. این سازمان یک سازمان کارشناس محور به معنای دیگر مغز برنامه‌ریزی کشور بود که وظایف اجرا و نظارت را برعهده داشت. هدف از انحلال این سازمان انحلال درونی سازمان بود و تا حدودی هم موفق شدند و یکی از اولین کارهایی که انجام دادند تغییر ساختار سازمانی سازمان بود تا بخش بودجه برنامه‌ریزی و نظارت را به‌صورت کلی منفک کردند و یک جزیره‌هایی را درست کردند.

 

ورود به این سازمان چگونه بود؟ هر فردی می‌توانست وارد شود؟

ورود به این سازمان بسیار سخت بود، چرا که ابتدا باید رشته‌ تحصیلی افراد مرتبط با این سازمان باشد، ثانیا افراد باید تحصیل‌کرده در مقطع کارشناسی ارشد به بالا بوده و ثالثا آزمون‌های استخدامی شفاهی و کتبی از افراد گرفته می‌شود به آن معنا که از ابتدا شرایطی برای ورود کارشناسان سازمان در نظر گرفته می‌شد و در همین حین هم دوره‌های آموزشی و مهارت‌آموزان دوستان طی می‌کردند تا به یک سطح تخصصی برسند.

 

به‌طور مثال کارشناسی که قبل از انحلال سازمان در حوزه صنایع و معاون فعال بود شاید حدود ۳۰ سال در این حوزه ارتقای شغلی داشته و سپس به ریاست گروه منصوب می‌شد به این معنا که ارتقای شغلی همزمان با مهارتی که کسب می‌کرد اتفاق می‌افتاد ولی این انحلال باعث شد تا دوستانی که در حوزه برنامه‌ریزی مشغول به فعالیت بودند اما نیروهای بودجه به نظارت منتقل شدند به‌نوعی که شاکله درونی انسجامشان از بین رفت تا اثربخشی سازمان برنامه را تا حدودی از بین ببرند و در همین زمینه بسیاری از تصمیمات مبتنی بر برنامه و نظارت و پایش صورت نمی‌گرفت.

 

این موضوع برای جلوگیری از شفافیت بود؟

تقریبا می‌توان گفت بله، چراکه می‌خواستند تصمیمات را به صورت سلیقه‌ای بگیرند. دوستانی که در سازمان ماندند مانند گذشته کار خود را ادامه دادند. کارهایی که در آن هشت سال در معاونت انجام دادم شاید با ده سال برابری کند. فعالیت‌ها را داشتیم و گزارش پایان کار را ارائه می‌دادیم اما این گزارش به بالا نمی‌رفت اما حداقل انگیزه وجود داشت تا برای هدفمان بجنگیم. به‌طور مثال در بحث مناطق کم‌برخوردار در موضوع سند استراتژیک توسعه جنوب کرمان را نوشتیم.حدود سه ماه رفت‌و‌آمدهایی در جنوب کرمان با کارشناسان، فرمانداران و ذی‌نفعان آن منطقه داشتیم و به گفت‌وگو پرداختیم تا به یک سند راهبردی رسیدیم و در نهایت با معاونت نظارت در نهاد ریاست‌جمهوری به گفت‌وگو نشستیم.

 

در آن زمان گفتند که اعلام کنید این سند برای چند نفر اشتغال‌زایی می‌کند. اگر یاد داشته باشید در آن زمان دائما اعلام می‌شد ۲‌میلیون شغل ایجاد می‌شود اما در نهایت توافق حاصل نشد، چرا که بحث ما آن بود که مشکل زیرساخت‌ها را باید حل کرد و به همین جهت پروژه‌های محوری باید مورد توجه قرار گیرند و بعد از آن در فضای کسب‌و‌کار برای اشتغال ایجاد شود.

 

در شهرداری تهران برای عملیاتی کردن برنامه سوم چه موضوعاتی را در نظر دارید؟

آن چیزی که شورای شهر به شهرداری ابلاغ کرده بر آن است تا برنامه سوم شهر تهران نوشته شود نه شهرداری تهران. تهران یک مجوعه مدیریت شهری است حال هرچند مسئولیت مدیریت شهری را می‌گوییم بر گردن شهرداری تهران است اما با توجه به صفت پایتختی تهران و نقش حاکمیتی دستگاه‌های ملی و استانی که در شهر تهران حضور دارند به‌نوعی وظایف بسیار بزرگی در سطح تهران باید صورت گیرد. مقدار تفرق مدیریتی در شهر تهران زیاد است به آن معنا که هنوز مدیریت یکپارچه شهر تهران را نتوانستیم ایجاد کنیم.

 

برخی از وظایفی که برگردن شهرداری است وظایف ذاتی است و به‌صورت آن چیزی که در ذهن داریم تمام مسئولیت‌ها برای شهر تهران است به‌عنوان مثال در بحث مدیریت بحران شهر تهران مسئولیت به‌عهده شهرداری تهران است اما لوازم و اختیاراتی که باید برای مدیریت شهر تهران داشته باشد در دست شهرداری تهران نیست.

 

بنابراین نیاز است همکاری دستگاه‌های مستقر تهران را برای مدیریت بهتر شهری جلب کنیم و مسئولیت‌های هرکدام از آنها را به‌صورت خاص مورد پیگیری قرار دهیم. مسئولیت‌هایی که از لحاظ قانونی به آنها محول شده است.مقداری در دوره‌های گذشته شهرداران محترمی که در شهر تهران حضور داشتند بنا به منابع مالی کم‌و‌زیادی که در دست داشتند ورود پیدا کرده و برخی از مسئولیت‌ها را برعهده گرفته است و باید گفت جزو وظایف ذاتی و قانونی شهرداری تهران نبود.

 

این نوع مسائل باعث شده تا یکسری دستگاه‌ها مسئولیتی که باید در قبال شهر تهران داشته باشند فراموش کرده و اصلا ورود پیدا نکنند یا اولویتشان تهران نباشد، چرا که تهران یک شهرداری دارد و در حال رسیدگی به این موضوعات است و ما باید به دیگر نقاط کشور رسیدگی کنیم در صورتی که باید گفت متاسفانه در تهران برخی از مناطق وجود دارد که بسیار محروم‌تر از استان‌های کم برخوردار هستند و این موضوع نشاندهنده عدم تعادل ناحیه‌ای و منطقه‌ای در شهر تهران به‌صورت خاص وجود دارد اما به جهت آنکه این موضوعات بیان نشده است همه فکر می‌کنند که شهر تهران یک شهر مرفه و دارای اشتغازایی بالاست اما در همین جا باید گفت که شهرتهران هم با مسائلی رو‌به‌روست.

 

در برنامه سوم شهر تهران تلاشمان بر آن است تا مسئولیت‌ها اختیارات دستگا‌های متولی یعنی تمامی ذی‌نفعان چه شهرداری و چه دستگاه‌هایی که باید در حوزه خدمات رسانی به شهروندان تهرانی اثرگذار باشند را در برنامه شهر تهران حداقل لیست کرده و مطالباتمان را از دستگاه‌های استانی در قبال مدیریت شهری تهران داشته باشیم و نقش هماهنگ‌کننده را برای مدیریت به خوبی نشان دهیم تا یک شهری فاخر در خور پایتخت‌بودن ایران بنا کنیم.

 

شما اولین شهردار شب زن در ایران هستید.

معمولا تمامی مدیران و معاونین شهرداری موظف هستند تا یک شب به‌عنوان شهردار شب به‌صورت چرخشی در شهر حضور داشته باشند. تاکنون در شهرداری معاون شهردار زن حضور نداشته و مدیران خانمی هم که حضور داشتند برایشان مشکل بوده تا شب بمانند و بسیاری به این موضوع رجوع نمی‌کردند. در سومین روز حضور من در شهرداری اعلام شد که معاون برنامه‌ریزی فردا شب شیفت شبش است. فارغ از این که لیست معاونین و مدیران آنجا اولویت گذاری شده هر ۵۱ روز یکی از مدیران یا معاونین به‌عنوان شهردار شب باید حضور داشته باشد.

 

به هر حال مشکلات و مواردی که در شب به وجود می‌آید لزوما باید یکی از مسئولان شهرداری حضور و مورد مداخله سریع داشته باشد. بسیاری از همکاران هم گفتند که ما می‌توانیم به جای شما بمانیم اما به هر حال من این مسئولیت را قبول کردم به این جهت که این نوع تجربه هم با تجربه زنانه خود پیش ببرم یعنی آنکه یک زن با نگاه زنانه خود به مسائل شب تهران نگاه کند.

 

برنامه شما به‌عنوان اولین شهردار زن چه بود؟

بدون هیچ ‌برنامه‌ریزی قبلی بحثم این بود که اگر شهردار شب هستم باید به سمت افراد یا زنانی که در شب‌ها در خیابان‌ها رها هستند و سرپناهی ندارند رسیدگی کنیم. بنابراین به مرکز نگهداری زنان سرپرست تهران در لویزان رفتم. در این مرکز زنانی در سطح شهر بی‌خانمان و بدون سرپرست توسط احکام قضایی نگهداری می‌شوند. بعضا این افرد اعتیاد دارند و تحت درمان‌های خاص قرار می‌گیرد که حدود ۴-۶ ماه در این مراکز نگهداری می‌شوند تا سرپرستشان به‌دنبالشان بیاید.

 

از زنان افغانی یا پاکستانی هم در این زنان وجود داشتند؟

این مرکزی که حضور پیدا کردم زنانی بودند که از شهرستان‌ها به تهران آمده بودند. بنابراین فقط زنان ایرانی در این مرکز حضور داشتند. بعضا افرادی بودند که مشکلات روانی داشتند و اصلا به یاد نمی‌آوردند که خانواده‌ای دارند. آنها افرادی بودند که به‌نظر می‌رسید در شب رها شده و هیچ‌مکانی برای استقرار نداشتند، یا خانواده آنها را طرد کرده بود یا مشکلات جسمی داشتند. چندین نفری که در آنجا دیدیم تحت معالجه قرار گرفته بودند. وضعیتشان از لحاظ امکاناتی که شهرداری در اختیار قرار داده بودند امکانات مناسبی بود. در این مرکز باید سازمان بهزیستی در حوزه مددکاری است ورود پیدا می‌کرد، اما آنها ورودی نداشته و فقط مددکاران شهرداری در آنجا بودند.

 

خواسته این زنان از شما چه بود؟

اکثر افرادی که به صحبت با آنها می‌نشستیم در اولین گفت‌وگویی که داشتند مطرح می‌کردند که ما را رها کنید.

 

پس از درمان و نگهداری این زنان چه اتفاقی برایشان می‌افتد؟

ظاهرا برای آنها یک کار مناسب ایجاد می‌کردند. پوشش یک خانواده‌ای داشته باشند که بیایند به‌دنبالشان رها نمی‌شوند. مگر آنکه خودشان بروند، چراکه برخی از آنها به‌شدت اصرار داشتند که ما خانواده داریم. با پرس و جویی که داشتیم متوجه شدیم تمام شماره تماس‌ها و آدرس‌هایی که دادند یا خانواده آنها را نمی‌پذیرد یا این تلفن‌ها بدون پاسخ باقی می‌ماند. اینها باید در مرحله بعدی که توانمند شوند یا چرخه کاری مناسب قرار گیرند برایشان تصمیم‌گیری شود.

 

با این زنان بدرفتاری نمی‌شود؟

در دیداری که با آنها داشتم از هیچ‌گونه بدرفتاری صحبت نمی‌کردند. این مرکز از لحاظ شرایط فیزیکی بسیار بهداشتی و مرتب بود. تنها مشکلی که این زنان در این مرکز داشتند و آن را با ما در میان گذاشتند این بود که خانواده دارند و مسئولین این مرکز اجازه به ما نمی‌دهند تا به خانواده خودمان برسیم. برخی از این زنان هم آمدند مطرح کردند که سال‌ها بیماری‌های داشتیم از جمله بیماری دیابت که اصلا از آن خبر نداشتیم و زمانی که به مرکز آورده شدیم با چکاب‌ها متوجه مشکل دیابت شدیم. این افراد در این مراکز تحت درمان هستند.

 

درخواست شما از سازمان‌ها و نهادهای دیگر برای رسیدگی به اینگونه مراکز چیست؟

از سازمان‌های دیگر در تهران درخواست داریم تا در کنار شهرداری مسئولیت اشتغال، توانمندسازی، درمان و موضوعاتی که این زنان با آنها درگیر هستند را در آن شریک شوند تا با ادامه پیدا کردن زنجیره کمک آنها بتوانیم نهایتا به یک فرد سالم و اثرگذار در شهر تهران برسیم یا آنکه اگر جای و مکانی در شهرستان‌ها وجود دارد این موضوعات به آنجا هم ارجاع شوند. ان‌شاءا... این معضلات و آسیب‌های اجتماعی در شهر تهران بازنگردد.

 

بنابراین در برنامه سوم سعی بر آن است که به منظور مدیریت خوب شهری اهدافی که در نظر گرفته را تدوین کنیم.همچنین باید گفت که سازمان‌ها و دستگاه‌هایی که در این زمینه در مدیریت شهری تهران مشارکت داشته و مسئولیت هایشان مشخص شود تا خدای ناکرده اگر اتفاقی افتاد مسئولیت یا اختیارات هر فرد در این مدیریت مشخص شود.

 

تلفن شما کجاست؟ شنودتان هم روی آن قرار دارد؟ (باخنده) چرا که شما با یک وضعیت بحرانی وارد شهرداری شدید، این موضوع باعث استرس یا نگرانی برای شما نشد؟

من در سیستان‌و‌بلوچستان آبدیده شدم. همیشه این موضوع را مدنظر داشتم و به دوستان خود در ابتدای فعالیت‌هایم گفته‌ام که من با رزومه تخصصی وارد استانداری سیستان‌و‌بلوچستان یا شهرداری تهران شدم و تمام افرادی که من را برای جایگاهی انتخاب کردند به جهت رزومه تخصصی‌ام بوده است، چرا که نه اهل قبیله‌ای هستم، نه در بحث‌های حزبی فعالیت خاصی داشته‌ام.

 

پس شما یک فرد حزبی نیستید؟

خیر من جزو هیچ ‌حزبی نیستم. در زمان انتخابات دورادور با احزاب مختلف مشارکت داشتم، اما در حال حاضر عضو یا ارکان هیچ‌حزب شناخته شده اصلاح‌طلبی نیستم. من از ادوار تحکیم وحدت هستم. هیچ‌زمانی کار من سیاسی نبوده تا به مسائل نگاه سیاسی داشته باشیم. آقای افشانی هنگامی که با من صحبت کردند از من سوال داشتند که در کدام قسمت قصد فعالیت را دارم؟ من هم مطرح کردم که هیچ‌زمانی غیرتخصصی فعالیت نداشتم، به آن معنا که هیچ‌زمانی مدیر یک واحد غیرتخصصی نبودم و همیشه در حوزه تخصصی خود مشغول به فعالیت شدم.

 

بنابراین در این حوزه تخصصی کار سیاسی انجام ندادم. در این جا هم در معاونت برنامه‌ریزی، توسعه شهری و امور شوراها کار تخصصی می‌کنیم. از تمامی احزاب، جناح‌های مختلف که می‌توانند در این حوزه تخصصی ما تاثیرگذار باشند حتما کمک می‌گیریم. اتاق فکری در گذشته تشکیل شده و ما در حال غنی‌تر کردن آن هستیم.

 

از مدیران سابق در این حوزه هم یاری می‌طلبید؟

به طور قطع از تمامی معاونین برنامه‌ریزی که ۲۰ سال گذشته را در حوزه شهرداری تهران مشغول به فعالیت بوده‌اند در تدوین برنامه اول و دوم و سوم شهر تهران دعوت می‌کنیم تا در این اتاق فکر به ما کمک کنند، به آن جهت که بازآرایی احکام سوم به ما بازگشته و در این بازآرایی و تدوین بودجه عملیاتی سال ۹۶ به ما کمک کنند. این حوزه یک حوزه تخصصی است، حوزه‌ای نیست که نگاهمان آنگونه باشد که فلان شخص در کدام حزب یا کدام جناح است؟ به‌نظر من هم‌افزایی و همراهی تمام صاحب نظران را باید در این حوزه جمع و فارغ از نظر سیاسی به فعالیت بپردازیم البته که گرایش اصلاح‌طلبی خود را هم در این زمینه فراموش نمی‌کنم.

 

مطهره شفیعی/ راضیه فراهانی

 

armandaily.ir
  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
ویژه سرپوش