چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴
۱۱:۰۵ - ۲۸ آبان ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۸۱۵۳۸
محیط زیست و گردشگری

هفدهمین روز از آتش‌سوزی منطقه حفاظت‌شده «چهارباغ» | آب دریا هم «وشتاز» را خاموش نکرد

آتش سوزی جنگل,آتش گرفتن مناطق حفاظت شده چهارباغ

روزنامه پیام ما نوشت: آتش‌سوزی شنبه، ۱۰ آبان، شروع شد؛ آتشی به وسعت حدود یک هکتار در یکی از یال‌های جنگل «وشتاز». در این مدت یک بار اطفای این حریق از سوی منابع‌طبیعی اعلام شد، اما آتش هنوز زیر خاکستر بود. شنبه، ۲۴ آبان چنان بادی وزید که آتش در یک شب یال‌ها و دره‌های دیگر را دربرگرفت. اکنون بلوط‌های منطقه حفاظت‌شده چهارباغ در حال سوختن است و از سرنوشت گونه‌های جانوری این منطقه بی‌خبریم.

«محمد احمدزاده» که از پنج سال پیش در روستای الیت زندگی می‌کند، این منطقه را به‌خوبی می‌شناسد. او همین حالا مشغول اطفای حریق است. او ۱۷ روز پیش، وقتی دود را بر بلندای جنگل انبوه دید، شش ساعت پیاده رفت و خود را به ارتفاعات رساند. «همان روز با رئیس شورا و دهیاری الیت تماس گرفتم. سعی کردم اطلاع‌رسانی کنم، اما به‌نظرم کسی ماجرا را جدی نگرفت. کسی پیش‌بینی نمی‌کرد این فاجعه در یک شب اتفاق بیفتد. کبریت این آتش را ۱۷ روز پیش زدند. گویا چند شکارچی به جنگل می‌آیند و آتشی روشن می‌کنند و می‌روند. اینجا منطقه بسیار صعب‌العبوری است که نه دامدار دارد، نه کوهنورد و نه طبیعت‌‌گرد. اما چون از قدیم زادگاه کل و بز است، شکارچی زیاد می‌آید.»

وسعت اولیه آتش، در دو هفته اول با نیروهای کم کنترل شد. «هفته اول تنهای تنها بودیم. مدام آتش را مهار و کنترل و محدودش می‌کردیم و منتظر بودیم نیروهای بیشتر یا هلی‌کوپتر برسد، که نرسید. مدیرکل منابع‌طبیعی استان می‌گفت مگر چند درخت دارد می‌سوزد که درخواست هلی‌کوپتر بدهیم؟ همه مسئولان در جریان بودند، اما پیگیری نکردند.»

منطقه‌‌ در حال سوختن، بکر و جنگلی است؛ پر از کنده‌ و برگ‌های پاییزی. «ما نیروهای مردمی مدام هشدار می‌دادیم که تا آتش خاموش نشود، خطر بیخ گوش ماست؛ چون جنگل بسیار انبوه است. صحبت از جنگلی چهل‌میلیون‌ساله است. در این دو هفته، چند بار به خاموشی کامل امیدوار شدیم، اما هنوز جنگل پر از دود بود. بااین‌حال، خزائی‌پول، مدیرکل منابع‌طبیعی با صداوسیمای مازندران مصاحبه کرد و گفت آتش مهار شده است.»

 همان وقت که منابع‌طبیعی خبر مهار آتش را داد، نیروها هنوز در جنگل با آتش کلنجار می‌رفتند. جنگل دودآلود بود. احمدزاده می‌گوید: «شروع این آتش به دست شکارچیان غیرمجاز بود، اما گسترش آن و رسیدن به این فاجعه کم‌کاری منابع‌طبیعی و محیط‌زیست بود.»

به‌گفته او، بعد از دو هفته کنترل آتش، با ناآرام‌شدن هوا و وزش باد، وسعت آتش به بیش از یکصد هکتار رسیده است. «سهل‌انگاری کردند و آتشی کوچک به چند یال و دره سرایت کرد. من از شروع ماجرا بالای سر آتش بودم. در بعضی یال‌ها تخریب صد درصدی رخ داده است. طوری که لایه آلی خاک تا سال‌ها حاصلخیز نخواهد شد. در نقاطی هم درختان سالم مانده‌اند. بیشتر پوشش این جنگل بلوط است و بلوط‌ها دارند جلوی چشم ما می‌سوزند. اینجا آخرین پناهگاه گونه‌های جانوری است. هم مرال و کل‌وبز دارد، هم پلنگ و گونه‌های مختلف پرندگان و خزندگان، اما دیگر خزنده و چرنده‌ای نیست.»

آبی که هلی‌کوپتر می‌ریزد، کافی نیست

روز دوشنبه، ۲۶ آبان، بعد از تقلای بسیار بالاخره بالگردی آمد تا آتش جنگل‌های «وشتاز» را خاموش کند. اما شرایط هوا چنان نامساعد بود که بالگرد نتوانست وارد منطقه شود و به‌ناچار در ورزشگاه فرود اضطراری کرد. بالگرد یک بار دیگر هم در هفته دوم آتش‌سوزی به منطقه آمده بود. احمدزاده می‌گوید: «هفت‌هشت روز اول خیلی التماس کردیم و برای هلی‌کوپتر درخواست دادیم. درنهایت هلی‌کوپتر یک بار آمد و از دور چرخی زد و رفت؛ ما را ناامید و گریان گذاشت. عملیاتی که انجام می‌دادند، کاملاً سمبلیک بود.»

روز سه‌شنبه، ۲۷ آبان، بار دیگر دو بالگرد آمدند. این بار حداقل چهار بار آب دریای خزر را به ارتفاعاتی که در شعله‌ها می‌سوخت، آوردند و روی جنگل ریختند. بالگردها با خودشان نیروی تازه‌نفس هم آوردند و نیروهای خسته را بردند. احمدزاده این بار با هلی‌کوپتر به منطقه آمده است. «۱۰ دقیقه بیشتر طول نکشید. رساندن نفرات با هلی‌کوپتر مؤثرترین کاری است که الان می‌توان انجام داد. رسیدن به منطقه توان افراد را می‌گرفت و وقتی بعد از ساعت‌ها پیاده‌روی می‌رسیدند، دیگر جان نداشتند که بیایند سر آتش.»

نیروهای حاضر در منطقه می‌گویند آبی که هلی‌کوپترها می‌آورند، کافی نیست. «هلی‌کوپتر آب را از دریا می‌آورد، اما تا از آنجا برسد چیزی در سبدش نمی‌ماند. فاصله هلی‌کوپتر با آتش خیلی زیاد است. فاصله دریا هم با اینجا زیاد است. فقط برگ‌های درختان در خط آتش را خیس می‌کند، اما همین رطوبت هم جلوی سرایت آتش را می‌گیرد.» یکشنبه و دوشنبه این هفته بارش خفیفی رخ داد و جنگل را کمی مرطوب کرد، اما روزهای آینده هوا صاف و آفتابی است. دوباره برگ‌ها خشک می‌شود و حلقه آتش پخش می‌شود. همه نگران روزهای پیش رو هستند.

نزدیک ۲۰۰ هکتار سوخته است

«خلیل محمدی»، سرتیم جنگلبانی مرزن‌آباد، هم در منطقه حضور دارد. او به «پیام ما» می‌گوید در حال حاضر بیشتر از ۱۰ نفر از نیروهای منابع‌طبیعی و ۳۰ داوطلب‌ بومی در جنگل حاضرند. «الان در کنار نیروهای منابع‌طبیعی و محیط‌زیست، گروه‌های خودجوش و مردمی هم در عرصه مشغول‌اند. چندین گروه از شهرهای مختلف مازندران آمده‌اند.»

او تأیید می‌کند که آتش‌سوزی در روزهای اول فقط یک هکتار بوده است. «آتش اولیه را با کمک همین نیروها مهار کرده بودیم و درخواست هلی‌کوپتر هم کرده بودیم، اما هلی‌کوپتر نیامد. نمی‌دانم کم‌کاری از کی بود. دو روز تمام در جنگل هیچ دودی نبود، اما بعد از دو روز دوباره باد شدیدی وزید و آتش دوباره گر گرفت. تا الان نزدیک ۲۰۰ هکتار سوخته است. درختان سرپا و خشک و افتاده، همه در حال سوختن‌اند. آسیب زیادی به جنگل وارد شده است. هلی‌کوپتر می‌آید، اما آبی که می‌ریزد اثر چندانی ندارد. تنها کمکش آوردن نیروهاست. ما دست‌به‌دامن همین نیروها هستیم، اما با این وسعت آتشی که می‌بینم حداقل یک هفته دیگر باید شبانه‌روز کار کنیم تا آتش تمام شود.»

او اینها را می‌گوید و اضافه می‌کند: «در ماجرای این آتش‌سوزی مدام به منابع‌طبیعی سرکوفت می‌زنند، اما ما ضعیف واقع شد‌ه‌ایم. این عرصه منطقه حفاظت‌شده چهارباغ و تحت مدیریت محیط‌زیست است. من از روز اول در منطقه‌ام، اما پیشکار اصلی باید محیط‌زیست باشد. نیروهای محیط‌زیست چندان پای کار نبودند و در این مدت فقط دو روز نیروهای آنها را دیدیم. امروز که اصلاً نبودند. ما با تمام وجدان کاری و عرقی که به طبیعت و وطن داریم، ادامه می‌دهیم. امروز ششمین روزی است که پیاپی در طبیعت‌ام. با این‌همه سختی کشیدن ۱۵ میلیون تومان حقوق می‌گیریم؛ نه اضافه‌کاری داریم و نه مأموریت. هیچ دلخوشی‌ای نداریم، اما طبیعت برایمان مهم است، وظیفه ذاتی ماست.»

روز دهم هلی‌کوپتر آمد، اما آب نیاورد. اگر کمک هلی‌کوپتر باشد، یقیناً آتش زودتر خاموش می‌شود. این‌همه سختی به‌خاطر سهل‌انگاری کسی است که آتشی روشن می‌کند و خاموشش نمی‌کند. تمام استان را درگیر این ماجرا کرده‌اند.»

محمدی ۱۰ نفر نیرو برای حفاظت منطقه دارد، اما ماشینی برای حفاظت ندارد. در همین آتش‌سوزی نیروهایش آسیب دیده‌اند. «محمد جمالی، جنگلبان منطقه آمد در عرصه و از صخره افتاد و مچ دستش شکست. نیروی دیگرم، آقای محمدالله یاری از ناحیه پا آسیب دیده است. آقای سنایی، از بچه‌های کلاردشت، کشاله رانش آسیب دیده. منِ خلیل محمدی هم کمرم آسیب دید. سر این آتش‌سوزی حفاظت را گذاشته‌ایم کنار و آمده‌ایم آتش خاموش کنیم. با این نیروهای فرسوده باید ۸۴ روستا، یعنی بالای صد هزار هکتار را پوشش بدهم. کل حوزه استحفاظی نوشهر ۵۲۰ هزار هکتار است، فقط بالای صد هزار هکتارش دست من است و صد هزارش دست یک محیطبان.»

صدای اره‌برقی و فریاد می‌آید. سرتیم جنگلبانی می‌گوید نیروها به اره موتوری نیاز دارند تا درختان در حال سوختن را از سالم‌ها تفکیک کنند. احمدزاده هم درباره وسایل مورد نیاز اطفای آتش می‌گوید: «دایره آتش خیلی وسیع شده است. به اره‌برقی نیاز داریم تا درختان در حال سوختن را مهار کنیم. نیاز به زنجیره‌ای از نیروهای انسانی داریم که آتش درختان را کنترل کنند تا به درختان مجاور نرسد. در ۱۵ روز اول امکاناتی که در اختیار داشتیم، فقط بیل بود. خود منابع‌طبیعی هم فقط بیل داشت. منطقه صعب‌العبور است و حتی نمی‌توانستیم آب‌پاش حمل کنیم. دمنده نداشتیم و بارها درخواست کردیم، اما نیاوردند.»

تلاش برای آب‌رسانی از چشمه‌های بالادست

اداره محیط‌زیست مازندران پاسخگوی تماس‌ها نیست. «حسن شمس»، محیطبان منطقه حفاظت‌شده چهارباغ که در طول روزهای گذشته در عملیات اطفا حضور داشته و تنها محیطبان منطقه است، می‌گوید: «محیط‌زیست از روز اول تا امروز با تمام نیروها در منطقه حضور داشته است. ما فراخوان دادیم و تمام نیروهایمان از سراسر استان، از غرب تا شرق، حداقل روزی ۱۲ تا ۱۵ نفر می‌آیند؛ حتی مسئولان اداری. دیروز مسئول بازرسی و امروز رئیس اداره محیط‌زیست با معاون مدیرکل با نیروهای ما همراه شدند.»

بعدازظهر سه‌شنبه، ۲۷ آبان، مدیرکل مدیریت بحران استانداری مازندران گفته است ۸۰ درصد آتش‌سوزی در جنگل‌های این منطقه مهار و اطفا شده است، اما شمس می‌گوید: «البته آتش کاملاً مهار نشده و به دو منطقه سرایت کرده است. اول آتش فقط در جنگل بود، الان مرتع هم اضافه شده است. با آن شیب زیاد به‌سختی می‌شود خاموشش کرد. ما تقاضای بالگرد کردیم و آمد، اما کارایی نداشت. چون باد شدید آب را پخش می‌کرد. درصد بالای شیب هم مزید بر علت بود که آب به‌صورت خطی پایین بریزد. فقط به انتقال نیرو کمک کرد؛ نیروهایی که پای کار بودند با کمترین مصرف انرژی خودشان را به محل رساندند و توانستند کارشان را خوب انجام دهند. بالگرد سه‌چهار مرتبه نیروها را به منطقه رساند. تا قبل از آن افراد باید پنج ساعت و نیم تا شش ساعت پیاده می‌رفتند. به اضافه اینکه باید آذوقه ۴۸ تا ۷۲ ساعت را به‌همراه ادوات اطفای حریق با خود حمل می‌کردند و این سنگینی بار باعث سستی بود و نیروی انسانی کاهش پیدا می‌کرد. الان خوشبختانه بالگرد کمک‌حال شد. نیرو بردند و لوله آب تا به مهار آتش کمک کنند.»

منطقه صعب‌العبور است و آب از آن دور است. هلی‌کوپتر با خودش دو هزار متر لوله آورده برای آبرسانی. نیروها مشغول لوله‌کشی از سرچشمه‌های بالا هستند تا با پمپ‌های دوشی، فلکسی‌بگ و دبه‌های بیست‌لیتری به پیکار آتش بروند. «زمین اینجا حدود ۸۰ درصد شیب دارد و وقتی بالگرد آب می‌پاشید، تأثیری نداشت. به‌خاطر همین نیروی انسانی را دبه‌های آب و اینها را انتقال دادند، با بالگرد از الیت و نوشهر به منطقه بردند تا بتوانند آتش را مهار کنند.»

محیطبان می‌گوید دیروز کوله‌پشتی‌اش در آتش سوخته، اما حال نیروها در منطقه خوب است. او درباره مختصات منطقه می‌گوید: «اینجا یک منطقه جنگلی است با درختان بلوط. چند سالی که بهره‌برداری نشد، کل جنگل به ارتفاع ۲۰ سانت برگ درخت است و سرشاخه‌های خشک هم میانش زیاد است. لاشه‌برگ‌ها و سرشاخه‌های خشک باعث شد روند کار به تأخیر بیفتد. چون درصد شیب بالاست بعضی همکاران نمی‌توانند آنجا بروند. سر می‌خورند. دو سه نفر دیروز افتادند و پایشان آسیب جزئی دید. این ۱۰ درصد منطقه جنگلی جزو الیت است. آن طرف گردنه روستای «فولادکوهسر» و «انگوران» قرار گرفته‌اند. اگر آتش از گردنه «دابه‌گردن» عبور کند، به این روستاها می‌رسد. از ضلع شرقی هم اگر آتش گسترده‌ شود، به «حسن‌سرا» می‌رسد. اگر به آنجا برسد، فاجعه می‌شود؛ چون درختانش انبوه‌تر و درصد شیبش خیلی بیشتر است و دیگر از دست نیروی انسانی کاری برنمی‌آید. به‌خاطر همین، امروز نیروهای مختلف از سپاه و نیروی انتظامی و ارگان‌های دولتی و کوهنوردان فراخوان دادند، همه آمدند که این وضع کنترل شود.»

  • 11
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش