از میان يكهزار تالاب موجود در کشور براساس تعریف کنوانسیون بینالمللی رامسر، ۸۰ درصد از تالابهای کشور ما در وضعیت بحرانی هستند یا در معرض خطر قرار دارند و این مساله به آن معناست که برخی آنها کارکردهای خودشان را از دست دادهاند. شايد باورش كمي سخت باشد؛ ايراني كه روزگاري بنيانگذار اولين كنوانسيون حفاظت از تالابها در جهان يعني كنوانسيون رامسر بود؛ اين روزها خروج تك تك تالابهايش را از ليست اين كنوانسيون بهنظاره نشسته است. داستان با از نفس افتادن گاوخوني، جازموريان و پريشان شروع شد و با سياهبخت شدن بختگان، خشكي هامون، نابودي هورالعظيم، بيجان شدن تالاب انزلي، صابری ، هیرمند ، یادگارلو و دهها تالاب ديگر ادامه پيدا كرد و اين داستان همچنان ادامه دارد.
تمامي اين اتفاقها درحالي رخ ميدهد كه ارزش اکولوژیک تالابها ۱۰ برابر جنگلها و ۲۰۰ برابر زمینهای زراعی است. براساس آمار تالابهای ۳۰ کشور در فهرست مونترو کنوانسیون رامسر (فهرست قرمز) قرار گرفتهاند که به ترتیب ایران و یونان با هفت تالاب و پس از آنها جمهوری چک با چهار تالاب، بیشترین مونترو تالابها را دارند. همچنین نام ۲۷ تالاب ۱۷ کشور جهان نیز بهدلیل بهبود شرایط اکولوژیکی تالابهایشان از این فهرست خارج شده است. حميد ظهرابي، سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اينكه ۸۰ درصد تالابهای مرکز کشور در معرض تهدید هستند، گفت:« حدود ۱۵۰ تالاب در کشور شناسایی شده که اکثر آنها وضعیت خوبی ندارند و دچار مشکل هستند.اگرچه تالابهای منطقه زاگرس شرایط خیلی بحرانی ندارند، اما وضعیت این تالابها نیز خیلی خوب نیست.پیگیر تخصیص حقابه تالابها برای بهبود وضعیت آنها هستیم».
كشور ما باتوجه به شرايط ويژه و تقريبا استثنايي در جهان، داراي انواع تالابهاست. در شمال و جنوب كشور، تالابهاي مختلف ساحلي، با آب شيرين همچون تالاب انزلي، بهشكل خليج مانند، همچون تالاب ميانكاله، باتلاقهاي شور ساحلي همچون تالاب شادگان، باتلاقهاي ساحلي كشندي همچون تالابهاي دهانه گز و مند تالابهاي مانگرو، همچون تالاب حرا در خورخوران قشم مشاهده ميشوند.
از نظر تالابهاي داخلي نيز، تنوع بسيار زيادي وجود دارد. تالابهاي تاروهوير در ارتفاعات دماوند و درياچه گهر در ارتفاعات اشترانكوه لرستان، چند هزار متر بالاتر از سطح درياي آزاد قرار دارند. تالاب اروميه با شوري بسيار زياد خود وفون ويژه يعني آرتميا در منطقه آذربايجان، تالابهاي هامون با آب شيرين، وسعت بسيار زياد وعمق كم در سيستان، تالابهاي آب شور تشکیل شده در دریای اترک و با ارتفاع پايينتر از سطح درياي آزاد، درياچههاي کارستیک ناشي از انحلال آهك همچون تالابهاي ارژن و پريشان، درياچههاي باقيمانده از درياي قديمي تتيس همچون حوض سلطان قم و بالاخره، كفههاي مرطوب و نمكي همچون كوير نمك و كوير سيرجان، جنبههاي بسيار زيبا و متنوعي از تالابهاي جهان را به نمايش گذاشتهاند.
ميقان ايستاده ميميرد
ميقان به بلندترين تالاب كويري دنيا و به نگين سبز استان مركزي معروف است. ۲۰ هزار درنای خاکستری در تالاب میقان كه یکی از کانونهای زمستانگذر است، اقامت دارند.بهگفته كارشناسان سرنوشت درياچه اروميه در ميقان درحال تكرار است. آتشسوزي، برداشت غيراصولي سولفات سديم، احداث جاده در قلب تالاب، عدم اختصاص حقابه و ... بلاي جان ميقان شده است. در آتشسوزي اي كه به تازگي در اين تالاب رخ داده بيش از ۵۰ هزار هكتار از اراضي ميقان در آتش سوخته و آسيب جدي به آن وارد كرده است. احداث جاده تالاب را به دو قسمت تبديل كرده و ارتباط اكولوژيك تالاب را از بين بردهاند. يكي ديگر از مشكلات ميقان حفاري و گودبرداري غيراصولي و حفر چالههاي عميق در تالاب است. اين كار باعث ميشود آب تنها در آن چالههاي عميق جمع و مابقي تالاب خشك شود.
همچنين تخصيص حقابه تالاب براساس مطالعات دقيق صورت نگرفته است. در خوشبينانهترين حالت اگر ۱۰۰ درصد فاضلاب اراك وارد تالاب شود بازهم بهدليل وجود گودالهاي عميق قسمتي از تالاب خشك ميماند. اين درحالياست كه در سالهاي اخير حقابه تالاب را بهشدت كم كرده و به كشاورزي و صنعت اختصاص دادهاند.
بارها براي رفع مشكلات ميقان كارگروههاي مختلف تشكيل شده اما خروجي كه بتواند تمامي مشكلات تالاب ميقان را حل كند، درپي نداشته است. البته سال گذشته با متخلفان تخريب تالاب ميقان برخوردهاي جدي شد اما تاكنون بسياري از مصوبههاي آن كارگروه اجرايي نشده است. خشك شدن اين تالاب خطر وقوع طوفانهای شيميايي را در بردارد كه زندگي ۶۵۰ هزار نفر از شهروندان اراكي را تهديد ميكند.
سونامي سرطان از گاوخوني برميخيزد
در ورزنه اصفهان تالابي بهنام گاوخوني وجود داشت كه سرسبزي، حيات و شهرت خود را در ايران و جهان از آن گرفته بود. اما اين روزها نبض حيات در ورزنه بهكندي ميزند، تالاب خشكيده و از اين خشكي باغها و مزارع باير شدند و مردم نيز گرد و غبار برجاي مانده از گاوخوني بيمار شدهاند. براساس شواهد علائمی از وضعیت بحرانی ناشی از خشکی گاوخونی مشاهده میشود كه از طوفان نمک و ریزگردهای سمی خبر ميدهد. ورزنه شهري كه يكي از مهمترين تالابهاي ملي و جهاني را در خود دارد و شوربختانه چند سالياست روبه خشكسالي و بهتر بگوييم نابودي است. اين تالاب كه بيش از ۱۰ ميليون سال قدمت دارد و به صورت دائمي از زاينده رود و همچنين به شكل فصلي از رودخانه ايزدخواست تامين ميشود كه هر دو فعلا خشك هستند. اما واقعيتي كه نميتوان از آن چشم پوشي لطمات جبران ناپذيري است كه خشكي گاوخوني نه تنها بر محيط زيست كه بر انسانها وارد ميكند.
ريزگردهاي سمي و خطرناكي كه در بستر خشك اين تالاب وجود دارند توسط باد و عمليات انتقال هوا به شهرها و روستا ميآيند و امراض همچون سرطان ريه را به همراه دارند. برخي كارشناسان سلامت و محيط زيست اعلام كردهاند كه اگر خشكي تالاب گاوخوني به همين صورت ادامه پيدا كند، در ۱۰ سال آينده ۱۰ هزار نفر سرطاني در يزد،۳۵هزار سرطاني در اصفهان و دو هزار و ۵۰۰ نفر سرطاني در شهركرد تنها بر اثر ريزگردهاي برخاسته از گاوخوني خواهيم داشت.اين آمار و ارقام نگران كننده باعث شده تا حرف و نقلهاي متفاوتي درباره گاوخوني زده شود و همه به نوعي در تلاش نجات گاوخوني باشند. اين حرفها و نظرات و راه حلها اغلب از زبان مسئولان استاني و كشوري زده ميشود كه البته تاكنون نتيجه چشمگير يا حداقل قابل رويتي نداشته است.
آخرين نفسهاي شادگان
احداث هشت سد درحوضه آبریز تالاب شادگان آن را به ورطه خشکی کشانده است.حجم آب شيرين ورودي شادگان بهدليل كاهش نزولات جوي، خشكسالی و ذخیره آب در پشت سد مارون كاهش چشمگيري داشته است. كاهش آب شيرين موجب تغيير اكوسيستم تالاب شده است. آبهاي شور و نيمهشور شادگان نيز كه از طريق جزر و مد دریا و كارون تامين ميشد، بهشدت كاهش يافته است.
اما كاهش آب ورودي به شادگان همه ماجراي آن نيست، بلكه ورود پسابهای صنعتی به تالاب نيز مشكل ديگر شادگان است. همچنين دپوي زبالههاي شهري و بيمارستاني نيز بلاي جان شادگان شده است.
درحال حاضر شادگان از زهاب نيشكر تغذيه ميشود. حقابه شادگان از رودخانههاي خوزستان اختصاص داده نميشود و علت اصلي خشكي آن همين مساله است. اگر شادگان و هورالعظيم بهصوت كامل خشك شوند بايد منتظر سونامي نمك در خوزستان باشيم. آن زمان ديگر ادامه زندگي در اين استان غيرممكن خواهد شد. آبزيان تالاب شادگان در آب شيرين زندگي ميكنند و هماكنون با آب شور پساب كشاورزي نميتوانند زندگي كنند. پساب كشاورزي موجب بالا رفتن شوري آب و در نتيجه مرگ بسياري از آبزيان شده است؛ آبزياني كه نادرند.بسياري از مردم هورنشين و تالابنشين خوزستان به كلانشهرهاي كشور مهاجرت كردهاند؛ يكي از مهمترين دلايل اين مهاجرت مساله ريزگردهاست.
مديريتي اشتباه!
بسياري از كارشناسان نبود مديريت صحيح و اصولي بر منابع آبي كشور را دليل اصلي نابودي تالابها و بحران پيش آمده ميدانند. آنها اعتقاد دارند خشكي تالابها پيامد انتقال آب بدون برنامهريزي بوده است. بر اساس آماری که در دست است حدود ۴۰ تالاب کشور بین ۵۰ تا ۹۰ درصد دچار خشکی خارج از روال طبیعی شدهاند، بهعنوان مثال دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی ۹۰ درصد، گاوخونی استان اصفهان ۹۰ درصد، پریشان در شهرستان کازرون در استان فارس ۸۰ تا ۹۰ درصد و مهارلو در استان فارس ۱۰۰ درصد خشک شدهاند.
- 17
- 6