
قانوننزدیک به دو قرن است که مساله مشارکت زنان در فضای اقتصادی و بازار کار در جهان مطرح شده است. این امر پیامدهای بسیاری در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در دنیا داشته است. به نظر میرسد اگر به پتانسیل قوی زنان در حوزه اشتغال توجه شود، نکته ای مثبت برای کشورهای در حال توسعه باشد. بنابراین، این کشورها باید اهمیت مساله اشتغال زنان را به خوبی بشناسند و به آن توجه کافی داشته باشند و تلاش کنند زمینه را هر چه بیشتر برای مشارکت زنان در حوزههای مختلف، به خصوص حوزه اشتغال و بازار کار فراهم کنند.
اما در کشورهای در حال توسعه و به طور مشخص در کشور ما مشکلات زیادی در حوزه اشتغال زنان وجود دارد. بر طبق آمار، به ازای هر ۱۰۰ مرد شاغل تنها ۲۲ زن دارای شغل در کشور وجود دارد و این امر می تواند دلایل زیادی داشته باشد. از جمله وضعیت خاص زندگی زنان در کشور ما و محدودیتهایی که به دلیل مسئولیتهای درون خانه برای آنها وجود دارد. از دیگر مشکلات زنان در زمینه اشتغال نابرابری حقوق و دستمزد آنان در مقابل کار برابر با مردان است. برای بررسی مشکلات و مصایب زنان در زمینه اشتغال، خبرنگار قانون با دکتر مرتضی افقه استاد دانشگاه، گفت و گویی ترتیب داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
به نظر شما مشکلات مربوط به زنان در حوزه اشتغال و بازار کار به دلیل عدم توانمندی آنهاست و یا دلایل دیگری دارد؟
در اینجا دو بحث مطرح میشود اول اینکه چگونه به توانمندسازی زنان در زمینه اشتغال بپردازیم و دوم اینکه ساختار فکری جامعه را چگونه تنظیم کنیم که این عدم توازن ۱۰۰ به ۲۲ که درمورد نسبت اشتغال زنان به مردان در جامعه ما مطرح میشود، تعدیل شود؛ زیرا قسمت عمده این معضل به دلیل عدم توانمندی زنان در بازار کار نیست بلکه ریشه در نگرشهای فکری فرهنگی دارد که در جامعه ما به طور خاص در ارتباط با زنان و در نگاه به زنان وجود دارد.
در بسیاری از مشاغل و ارگانها مشاهده میشود که زنان با وجود کار برابر با مردان و توانمندی کافی و گاهی حتی بیشتر، ولی از حقوق و دستمزد کمتری برخوردار هستند، در حالیکه حتی به این موضوع توجه نمیشود که این زنان ممکن است سرپرست خانوار باشند و به تنهایی بار زندگی را به دوش بکشند و یا اگر هم سرپرست خانوار نباشند اما میزان حقوقشان نقش مهمی در زندگی آنها داشته باشد. علت این امر چیست؟
بحث اشتغال زنان و تفاوت دستمزد آنها هنوز در کشورهای پیشرفته هم به عنوان یک معضل مطرح است. در کشور ما نه تنها در بحث اشتغال زنان بلکه در بسیاری از مسایل در دوره گذار سختی به سر میبریم و درواقع در حال عبور هستیم که بخش عمده این گذار در مسایل فکری، فرهنگی و نگرشی است و یکی از مهمترین بخشهای آن نیز مسایل زنان است.
درواقع اتفاقاتی که در دوره قرون وسطی تا دوره انقلاب صنعتی در طول سیصد یا چهارصد سال در اروپا رخ داد، در کشور ما در حال حاضر به صورت فشرده در حال اتفاق افتادن است. بحث اشتغال کم تر زنان نسبت به مردان در جامعه ما از نظر من به دلیل عدم آموزشهای کافی در مساله توانمندسازی زنان نیست بلکه از نظر من هنوز بینش های سنتی در سطح تصمیمگیران به صورت گسترده در مورد زنان حاکم است و بسیاری از تحولات را در زنان یا ندیدهاند و یا ندیده میگیرند بنابراین هنوز با همان بافت فکری قدیمی مرتبط با پنجاه یا صد سال پیش نسخههای مرتبط با زنان را میپیچند.
منظور این نیست که بخش بزرگی از جامعه این گونه فکر میکنند، بلکه بخش عمده در رده تصمیمگیران در این مرحله به سر میبرند. در همین سالهای اخیر و حتی در دوره آقای روحانی نیز با وجود تعداد بسیار زیاد فارغالتحصیلان زن دانشگاهها ولی به طور مثال اطلاعیههای بانکها فقط نیروی مرد را در خود جای داده است. تازه این وضعیت اطلاعیههای رسمی است. در اطلاعیه های غیررسمی ممکن است که اعلام نکنند ولی در مراحل بعدی استخدام، باز هم ترجیح بر به کارگیری مردان است. بنابراین میبینیم در دورهای که دولت مدعی است که نگرش دیگری دارد و تفکر سنتی به مساله زنان ندارد نیز مشاهده میشود که مساله اشتغال زنان با معضل مواجه است و حاکمیت بینش سنتی به وضوح دیده میشود و ناسازگاری میان سیاستها وجود دارد.
فکر میکنید چرا چنین اتفاقی میافتد؟
زیرا از یک طرف خانمها را در سطح انبوه وارد دانشگاهها می کنیم، هزینه های زیادی متحمل میشویم و زمینه ورودشان را به آموزشهای عالی فراهم میکنیم ولی در مرحله بعد سد محکمی روبروی آنها قرار میدهیم و شاید واقعا متوجه نیستیم که چه تبعات اجتماعی و سیاسیای در کوتاه مدت و بلند مدت دامن کشور را خواهد گرفت. از سوی دیگر، با این کار گزینههای دیگر را نیز از پیش روی خانمها برداشتهایم.
در حالیکه شاید اگر گزینههایی مانند ازدواج، تفریح و یا پر کردن اوقات فراغت که پیشتر به شکل ساختارهای سنتی وجود داشت، پیش روی زنان بود، دیگر فشار تقاضا حتی از سوی خود زنان به این شدت وجود نداشت. ولی در حال حاضر تمام این ساختارها تغییر کرده است، ساختار کشور ما از ۳۰ درصد شهری و ۷۰ درصد روستایی دقیقا به عکس این رقم بدل شده است که اقتضا میکند رفتارها، تصمیمها و برنامهها نیز به تناسب این مساله، تغییر کند.
به نظر شما نقش کارفرمایان در ایجاد ناعدالتی درباره زنان چه از نظر نوع و سختی کار و چه به لحاظ دستمزد، چیست؟
قطعا برخی از مشکلات موجود در زمینه اشتغال زنان به کارفرمایان مربوط میشود. مثلا مشکلاتی که ممکن است برای یک کارفرما در مقایسه میان استخدام یک مرد با یک زن به وجود بیاید، به دلیل شرایطی که خانمها معمولا بعد از ازدواج دارند و مشکلاتی که ممکن است برای حضورشان بر سر کار به وجود بیاید و قوانین حمایتی نیز به دنبال آن وجود دارد، ممکن است ذهن کارفرما را بدون این که حتی قوانین یا بافتهای سنتی او را وادار کند، به سمتی سوق دهد که ترجیح دهد از افرادی که چنین مشکلاتی را ندارند، بیشتر استفاده کند.
در کشورهای پیشرفته این مشکل را حل کردهاند و بخش عمدهای از وظایفی را که قبلا به صورت سنتی به زنان محول میشد، ندارند. بخش عمومی به کمک خانوادهها آمده و بسیاری از وظایف سابق زنان مثل کارهای درون خانه از جمله بچه داری را متقبل شده است. ولی از آنجایی که این تحولات با این سرعت در کشور ما رخ نداده، بعضا ممکن است مقاومتهایی از سوی کارفرما به دلیل ریشه این تفاوت، وجود داشته باشد. بنابراین این مساله به دقت و تامل زیاد در ابعاد بیشتری نیاز دارد تا این که آن را به توانمندی و عدم توانمندی زنان محدود کنیم.
حتی هنوز در کشور باید بر روی خود زنان کار زیادی صورت گیرد و آموزشهای زیادی به آنها داده شود زیرا بخش عمده ای از زنان به دلیل عدم آگاهی به خصوص در شهرهای کوچکتر و محدودتر، حتی در مقابل حقوق مسلم خود، مقاوم هستند. و دلیل آن نیز حاکمیت تفکر سنتی در جامعه است. بنابراین به این مساله باید بسیار عمیقتر و ریشهای تر نگاه کرد و روی آن کار کرد تا به سمت نقطه ایده آل حرکت کنیم و سپس به نقطه ایده ال برسیم.
چه راهکارهایی برای حل مشکلات اشتغال زنان و از بین بردن تبعیضها در این زمینه، پیشنهاد میکنید؟
در مورد راههای توانمندسازی زنان در امر اشتغال باید بخشی از فعالیتها به سمت تغییر نگرشها و نشان دادن تحولاتی که رخ داده است، سوق داده شود؛ چراکه در جامعه امروز این مسایل با تفکرات سنتی قابل جمع نیست. در کنار این مساله باید به زنان و مردان کشورمان آموزشهای عمومی از طریق رسانهها و همچنین به صورت رسمی داده شود و آنها را با حقوق خود آشنا کنیم، نوعی از آموزش های کلاسیک و رسمی وجود دارد که به نظر میرسد در ایران در این زمینه مشکلی وجود نداشته باشد اما به علت این که استقبال از این نوع آموزشها هماهنگ با تحولات بخشهای دیگر نبوده باعث ایجاد مشکل شده است. ما زنان تحصیل کرده زیادی در کشور داریم که هیچ آینده شغلی برای آنها متصور نیستیم و به لحاظ نگرشی، فکری و آموزشی در جامعه ما مشکل وجود دارد. نوعی از آموزشهای فنی و حرفهای نیز برای توانمندسازی زنان وجود دارد که امکان داردپرداختن به آنها ضروری باشد که زنان از طریق آن بتوانند در بازر کار با مردان به رقابت بپردازند.
با تفاوت ناعادلانه دستمزدها چه باید کرد؟
در زمینه تفاوت دستمزدها هم می توان گفت، از آنجا که هنوز نگرش منفی نسبت به کار زنان وجود دارد. کارفرما میبیند اگر یک خانم را استخدام کند، بعدا با مسایل همسرداری و بچه داری او و مرخصیهای متعددی که به لحاظ قانونی حق استفاده از آنها را دارد، درگیر خواهد شد و در این شرایط به مقایسه میان شرایط کاری زنان و مردان میپردازد. به دلیل این که در کشور ما فکری به حال مشکلات زنان در زمینه مسایل مربوط به خانه و خانواده نشده است و تحولات لازم رخ نداده است، گاهی کارفرمایان ناخواسته به سمت تفاوت دستمزد پیش میروند.
متاسفانه فزونی ورود زنان به بازار کار چه در سطوح عالی و یا پایین تر از آن باعث شده که برخی کارفرمایان از نیاز زنان و دختران به کار، سوء استفاده کنند، زیرا زنان به واسطه آسیبپذیری بیشتری که در جامعه نسبت به مردان دارند، نیاز به کار دارند و این نیاز باعث میشود که کارفرمایان در حق آنها اجحاف کنند و زنان را با حقوقهای پایین استخدام کنند.
ونتیجه گیری کلی از این بحث؟
در شرایط فعلی ازدواج برای جوانان کشور ما تبدیل به یک دغدغه مهم شده و شرایط تفریح و پر کردن اوقات فراغت نیز مثل گذشته وجود ندارد، بافت سنتی تغییر کرده است، بدون این که تحولات ساختاری متناسب با آن رخ دهد. مجموعه این عوامل باعث شده که تقاضا برای اشتغال از سوی زنان بیشتر شود. زیرا گزینه های دیگری که قبلا پیش روی زنان قرار داشت، وجود ندارد و به ناچار بخش قابل توجهی از زنان به دنبال این هستند که خلاهای موجود را با اشتغال پر کنند. فشار تقاضا از سوی زنان به صورت کم سابقه ای زیاد شده و همین نیاز باعث سوء استفاده کارفرمایان شده است که نیروهای زن را با وجود قوانین موجود که حقوق آنها را تعریف میکند، با حقوق پایین استخدام میکنند.
- 16
- 2