شنبه ۰۸ شهریور ۱۴۰۴
۱۴:۴۷ - ۰۸ شهریور ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۶۰۳۹۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

«محمدرضا نجاتی» متهم پرونده «زهره فکور‌صبور»: شبی که مرحومه خودکشی کرد اصلا آنجا نبودم و دو کیلو طلای او دست من نیست

محمدرضا نجاتی,صحبت های محمدرضا نجاتی درباره خودکشی زهره فکور صبور
«محمدرضا نجاتی»؛ متهم در پرونده خودکشی «زهره فکور‌صبور» بازیگر سینما و تلویزیون، حدود ۱۵ ماه است که در زندان تهران بزرگ به سر می برد. نجاتی مدعی است که «دو کیلو طلای مرحومه را از او کلاهبرداری نکرده و از سوی شخصی به نام «امین.ف» که در خارج از کشور علیه برخی بازیگران و افراد سرشناس افشاگری های نادرستی انجام می دهد، برایش پاپوش درست شده است.»

محمدرضا نجاتی به دیده‌بان ایران گفت: «بنده فعالیت های گسترده اقتصادی در کشور داشتم و عضو هیات مدیره چند شرکت بزرگ معتبر هستم و صرفا به خاطر جو فضای مجازی و بدون دفاع، محکوم به رد مال شده‌ام و تمامی حساب هایم مسدود شده و حق وکالت فروش اموالم را هم ندارم. حال پس از ۵۰۰ روز از ریاست محترم قوه قضاییه درخواست دفاع از خود را دارم. در پرونده ام قید شده که دو کیلو طلا از مرحومه کلاهبرداری کرده ام. من نیازی به اموال مرحومه نداشتم و ایشان فقط مدتی با من در ارتباط بوده است. شبی که ایشان خودکشی کرد، من اصلا آنجا نبودم.» 

نجاتی در ادامه ماجرای پرونده اش را اینگونه روایت می کند: «متهم به کلاهبرداری از شخصی شده ‌ام که در قید حیات نیست و تنها با شهادت شهود آن هم از قول اطرافیان مرحومه و با فاکتورهای ۱۳ سال پیش محکوم و در زندان به سر می برم. گردش مالی حساب ها و ارزش سهام شرکت هایم گواه این موضوع است که نیازی به اموال مرحومه نداشتم. آنهایی که از ماجرا سود می بردند با پرداخت مبلغی به «امین.ف» که در خارج از کشور علیه بازیگران و افراد سرشناس افشاگری های نادرستی می کند، اذهان عمومی را تحت تاثیر قرار دادند. آن زمان کانال های تلگرامی و اینستاگرامی بدون مدرک برای جذب دنبال کننده علیه من اخبار کذب منتشر کردند که همین موضوع مانع دفاع موثر من شد و به گواه شعبه ۲۳ تجدید نظر استان تهران در هیچ یک از مراحل دادرسی حضور پیدا نکردم. سرمایه های شخصی اینجانب در حال هدر رفتن هستند و از ریاست قوه قضاییه درخواست رسیدگی مجدد به پرونده ام را دارم.» 

محمدرضا نجاتی؛ به موجب رای شعبه ١٠٢٤ دادگاه کیفرى دو شهرستان تهران به اتهام کلاهبردارى از طریق امیدوار کردن به امور واهى و تهدید موضوع شکایت آقاى «م.م» و خانم «ز.ل» با رعایت بندب ماده ١٨ قانون مجازات اسلامی به چهار سال و یک روز حبس و ٣٨ ضربه شلاق و رد مال (شلاق در مورد تهدید است) محکوم شده و حکم محکومیت او در شعبه ٢٣ دادکاه تجدیدنظر استان تهران تایید شده است، اما با این حال متهم تقاضای رسیدگی مجدد به پرونده را دارد. 

«اصغر جهانگیری» سخنگوی قوه قضاییه آبان ماه سال ۱۴۰۳ در مورد این پرونده اعلام کرد: «متهم پرونده مرحومه فکورصبور، تحت تعقیب قرار گرفت و در این رابطه پرونده تشکیل شد. در این پرونده بحث قتل مطرح نبوده و پرونده کلاهبرداری تشکیل شده است. متهم پس از رسیدگی، به تحمل چهار سال حبس، جزای نقدی و رد مال محکوم شده که در حال حاضر در زندان به سر می‌برد.» 

ماجرای پرونده چه بود؟ 

اسفند سال ۱۴۰۰ به دنبال پیدا شدن جسد بی‌جان زهره فکور صبور، بازیگر سینما و تلویزیون در خانه‌اش تحقیقات گسترده‌ای درباره این حادثه آغاز شد. بررسی‌های پزشکی قانونی، بررسی صحنه حادثه و تحقیقات تخصصی نشان می‌داد که این بازیگر جوان دست به خودکشی زده است؛ اما با این حال حضور یک مرد در زندگی این بازیگر باعث شده بود که فرضیه نقش او در مرگ مطرح شود. در ادامه و با به دست آمدن شواهدی که نشان می‌داد این مرد پیش از مرگ بازیگر جوان دست به تهدید، اخاذی و کلاهبرداری از او زده؛ خانواده مرحومه از او شکایت کردند. شکایت آنها دو بخش داشت؛ بخش نخست درباره اتهام قتل و نقش متهم در مرگ بازیگر جوان بود و بخش دوم به ماجرای تهدید، اخاذی و کلاهبرداری این مرد از زهره فکور اختصاص داشت که بخش اول پرونده به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و بخش دوم نیز در دادسرای عمومی رسیدگی شد. با بررسی‌های انجام شده در دادسرای جنایی تهران و اداره آگاهی، معلوم شد که متهم پرونده در مرگ بازیگر جوان نقشی نداشته و این بازیگر بر اثر مرگ خودخواسته جان باخته است. به همین دلیل او از اتهام قتل تبرئه شد و در بخش دوم با رای دادگاه به تهدید و کلاهبرداری محکوم شد.

  • 16
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش