
زندگی امروز، زندگی در دنیای ماشینی است که روح آن را دادههای دیجیتالی پوشانیده و احاطه کرده است و از دادههای دیجیتالی فرمان میگیرد، درحالیکه در گذشته از قوانین فیزیک فرمان میبرد عدم هماهنگی دادههای دیجیتالی کارکرد فیزیکی ماشینها را با اختلال جدی مواجه میسازد که رباتها نمونه بارز آن هستند.
فرصتهای حاصل فراغت از کار روزمره اوقاتفراغت را رقم میزنند و در خلال این فرصتهاست که آدمی مفر هماهنگی بین جسم و جان را مییابد اگر این فرصتها نبود یا نباشد و یا کم باشد توازن حاکم بر روح وجسم برهم میخورد و باعث اخلال در کارکردهای عادی میشود، از اینرو توجه به غنیسازی اوقاتفراغت یک امر مهم فردی و اجتماعی تلقی میشود.
بدیهی است این موجود ناشناخته در دنیای ماشینی و دیجیتالی در تعامل با سایر عناصر خلقت و همچنین همنوعان برای بقای هستی دایما در تلاش و تکاپوی فیزیکی وذهنی باشد و به واسطه محدودیت ذاتی جسمی نیاز به فعالیتهای خارج از کنشهای موظفی روزمره داشته باشد، بهطوری که در ذهن کنشگر هم مفید تلقی شود و هم تفریح جسمی و روحی فاعل را فراهم آورد تا در طول انجام فعالیتهای موظفی هماهنگی جسموجان را فراهم سازد و آدمی را به کمال مطوب براساسهستی شناسی که دارد رهنمون کند و موجبات رضایت فردی که یک مسأله درونی است را در پی داشته باشد.
با عنایت به مطلب عنوان شده اوقاتفراغت و برنامهریزی مطلوب برای آن یکی از نیازهای انسان بدون لحاظکردن سن، جنسیت و یا نژاد وجایگاه اقتصادی واجتماعی محسوب میشود.
در جوامعی که بهدنبال توسعه پایدار یا پیشرفت همهجانبه و ماندگار هستند، اوقاتفراغت تابعان آن جامعه و برنامهریزی برای آن از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، اگر از منظر نظام سرمایهداری به موضوع نگاه کنیم غنیسازی اوقاتفراغت برای نیروی فعال بهگونهای برنامهریزی میشود که باعث افزایش کارایی در دوره زمانی فعالیت رسمی و بالا بردن بهرهوری میشود و اگر از منظر الهی به موضوع نگاه کنیم عاقلانه است به گونهای برنامهریزی شود که موجب تعالی روح و نزدیکی به منشأ هستی و خدمت به همنوعان شود.
بنابراین ضرورت و ثمرات پرداختن به اوقاتفراغت برکسی پوشیده نخواهد بود، اگر این برنامهریزی مربوط به قشر فعال جامعه یا جوانان و نوجوانان باشد اهمیت آن چندین برابر خواهد بود چراکه مربوط به سرمایههای درحال رشد آینده آن جامعه است.
با عنایت به آزادی و قدرت و انتخاب انسانها میتوان انتخابهای متعددی را برای گذراندن اوقاتفراغت تجسم کرد، چراکه در انتخاب گذراندن اوقاتفراغت به معنای واقعی نباید اجبار و تحمیل وجود داشته باشد، اگر چنین باشد بدیهی است اوقاتفراغت از معنای واقعی و فلسفه وجودی خود تهی شده است.
بر این اساس میتوان طیف وسیعی از فعالیتهایی را درنظر گرفت که ممکن است بهعنوان فعالیت ویژه اوقاتفراغت توسط انسانها انتخاب و اجرا شود، این فعالیتها طیفی از فعالیتهای مخرب و آسیبرسان تا فعالیتهای مفید و اثرگذار به پیشرفت فردی و اجتماعی را میتواند در بربگیرد. چرا که اوقاتفراغت فرصت لازم و هیجانی را به فاعل میدهد تا براساس علایق، صاعقههای ذهنی و هیجانی و فعالیتهای حسابگرانه و برنامهریزی شده و هدفمند را دربر میگیرد. همچنین براساس پایگاه اجتماعی، وضع اقتصادی، ویژگیهای تربیتی، شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور بر انتخاب فرد که چگونه اوقاتفراغت را سپری کند تأثیر اساسی دارد.
اینجاست که ضرورت برنامهریزی و آیندهنگری در حوزه اوقاتفراغت برای متولیان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور اهمیت پیدا میکند.
چرا که اوقاتفراغت بهعنوان مکمل و پیوست دوران تحصیلی دانشجویان ودانشآموزان تعریف میشود، در این اوقات است که اشکال مختلف ابراز شخصیت ظهور میکند، بهویژه همراه با ایجاد فرصت برای اجتماعیشدن شخص در محیط خارج از خانواده، هویت شخصی وی به روش جدیدی شروع به شکلگیری میکند، اگر به این مهم توجه کنیم که فشردگی دانش و آگاهی از یکسو و وسایل ارتباط جمعی متنوع و متعدد از سوی دیگر و شبکههای مجازی و فیزیکی انسانی گسترده، باعث شده دوران کودکی بسیار زودتر در مقایسه با پدر بزرگها به پایان برسد و بلوغ زودرس اجتماعی ناهماهنگیهای گستردهای بین جسم و جان نوجوانان و جوانان ایجاد میکند که انزواگرایی وی و رفتارهای خارج از قاعده و عرف میتواند از علایم این ناهماهنگیها خبر دهد، غنیسازی اوقاتفراغت بهعنوان دوره مکمل تربیت و جامعهپذیری اجتماعی گریز ناپذیر است.
مسئولیت اجتماعی از دو زاویه رابطه مستقیمی با اوقاتفراغت پیدا میکند اول از این جهت که جوانان و نوجوانان باید بهگونهای رشد و نمو یابندکه نسبت به اجتماع و همنوعان احساس مسئولیت کنند و از این زاویه دانشآموز و دانشجو براساس برنامهریزیهای صورت گرفته توسط متولیان امر برای اوقاتفراغت بهصورت غیرمستقیم آموختههای خود را در دوران تحصیل نهادینه میسازند، این مسأله در کشورها و نظامهایی که دغدغه فرهنگ ملی و یا ایدئولوژیکی دارند با توجه به سیال و جهانی شدن و جهانیسازی بعضی از معانی، مفاهیم و ارزشهای غیرانسانی و یا انسانی اهمیت بسیار زیادی مییابد.
اوقاتفراغت فرصت مناسبی را به متولیان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میدهد تا با عرضه ارزشهای متنوع خود به مشتریان از طریق فعالیتهای تفریحی، آموزشی، ورزشی، هنری و... علاقهمندان ومستعدان را از میان مشتریان جذب و نسبت به جامعهپذیری برمبنای اصول ارزشی خود اقدام و افراد جذب شده را نسبت به مسائل اجتماع بر مبنای اصول ارزشی خود حساس ساخته و مسئولیتپذیر کنند، تا بتوانند نسل و آینده جامعه را به آنها بسپارند. بهعبارت سادهتر افراد مسئولیتپذیر تربیت کنند که میزان موفقیت در این امر رابطه مستقیمی با سرمایههای اجتماعی آن جامعه دارد.
اما از زاویه دیگری نیز میتوان به رابطه مسئولیت اجتماعی و اوقاتفراغت توجه داشت، مسئولیتی که تک تک افراد جامعه و متولیان رسمی غنیسازی اوقات فراغت در قبال جوانان و نوجوانان و اوقاتفراغت آنها دارند، اگر این حس مسئولیت قوی باشد موفقیت نابی را نصیب کشور خواهد کرد و قدمهای محکمی برای پیشرفت مداوم و پایدار جامعه با تربیت و هدایت اوقاتفراغت جوانان برداشته خواهد شد، ولی اگر این مسئولیتشناسی در سطح ضعیف باشد بدیهی است نمیتواند افراد مسئولیتپذیر و با هویت محکم تربیت کند و این کوتاهی و عدم برنامهریزی صحیح و یا پیشبینی دقیق برای استفاده از اوقاتفراغت جوانان و نوجوانان با عنایت به خاستگاه تربیتی و اجتماعی، جوانان و نوجوانان را در معرض مخاطرات متعدد و ناهنجاریهای اجتماعی قرار میدهد که هزینه گزافی را به دو شکل به جامعه و آینده کشور تحمیل میکند. اول اینکه یک عضو جوان کشور میل بهسوی تباهی میکند و در ثانی ضمن آسیب بهخود جامعه را نیز با آسیبها و مخاطرات جدی مواجه میسازد و اینگونه است که سرمایه اجتماعی نیز رو به تنزل میگذارد.
بهنظر میرسد فرآیند قانونگرایی و قانونپذیری بیش از همه در دوران اوقاتفراغت حادث میشود چرا که در این مرحله از زندگی روزمره است که افراد جامعه بهویژه جوانان و نوجوانان خود را فارغ از هر نوع فشار وکنترل بیرونی مییابند. اگر این فرآیند به درستی توسط افراد اجتماع طی نشود بدیهی است تعداد ناهنجاریها و قانونشکنیها از سطح خرد تا کلان گسترش مییابد و مکانیسم خویشتنداری و خودکنترلی در افراد نهادینه نمیشود و به تبع هزینهای که اجتماع و دولت برای اوقاتفراغت باید به وقت صرف میکرد، صرف کنترل محسوس و نامحسوس میشود و همچنین در رسیدگی پروندههای قضائی با چند برابرهزینه خواهد کرد، درحالیکه با صرف هزینههای اندک در حوزه غنیسازی اوقاتفراغت نهتنها مانع گسترش ناهنجاریهای اجتماعی میشویم و مثلا قوه قضائیه عریض وطویل درست نمیکنیم بلکه قشری مسئولیتپذیر و سازنده تحویل جامعه میدهیم، اینکه مشاهده میشود چند جوان به محض یافتن اوقاتفراغت چند نفری بدون رعایت ملزومات ایمنی سوار بر موتورسیکلت و یا خودرو قلیان بهدست بهسمت پارک یا طبیعت حرکت میکنند ترس و امید را همزمان به یک تحلیلگر منتقل میکنند.
ترس از تباهی جوانان و آینده کشور و امید به سرزندگی آنها، ولی یک موضوع را نمیتوان کتمان کرد اینگونه رفتارها نشان از کمکاری متولیان امر در تعریف و انجام تمهیدات لازم برای سپریکردن مناسب اوقاتفراغت توسط جوانان دارد، ایجاد زمینههای متنوع و مناسب برای سپریکردن اوقاتفراغت نوجوانان و جوانان و حتی کودکان نه تنها وظیفهای سنگین و حساس برای متولیان امور فرهنگی وتربیتی کشور است بلکه یک وظیفه اجتماعی برای تک تک افراد جامعه نیز محسوب میشود و عرق ملی و دینی ایجاب میکند همه نهادهای رسمی و غیررسمی در حد توان ماموریتی خود در این راستا تلاش کنند و فرصتهای متنوع و متعدد سالم و ارزان برای سپری کردن اوقاتفراغت مخاطبان فراهم سازند و بخش خصوصی به موضوع نه صرفا بهعنوان یک تجارت نگاه کند بلکه بهعنوان یک وظیفه اجتماعی در راستای ارتقای سطح سلامت و فرهنگ سازگاری اجتماعی درنظر بگیرد.
در این راستا باعنایت به محدودیت منابع نهادهای دولتی (مجریه) نهتنها ضرورت دارد نهادهای عمومی و حاکمیتی وارد عرصه شوند بلکه حضور پررنگ سمنها میتواند راهگشا باشد، گسترش و تخصصی شدن سمنها در حوزه اوقاتفراغت و جذب منابع مالی اعم از خیرات، نذورات و یا موقوفات میتوانند بازویی توانمند و معینی قابل اعتماد برای متولیان تربیتی و فرهنگی باشند.
با جلب مشارکت داوطلبان برنامههای متنوعی از آموزشهای توانمندسازی جوانان، آموزشهای مربوط به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، آموزشهای امدادی و مشارکت در فعالیتهای عامالمنفعه نظیر حضور در پایگاههای امداد و نجات، کاروانهای سلامت، کاروانهای نیکوکاری، شناسایی محل تجمعات افراد آسیبپذیر و جمعآوری کمکهای مردمی و رساندن خدمات به آنها، سرکشی به آسایشگاه کودکان ناتوان، خانه سالمندان و منزل خانوادههای شهدا و... همچنین مشارکت در اردوهای تفریحی و آموزشی، برنامههای کوهنوردی و ورزشی، مسابقات امدادی و علمی، بازدید از موزههای سطح شهر، طبیعتگردی، غبارروبی اماکن متبرکه و مقبره شهدا، تحتعناوین طرحهای مختلف برای اعضای جوانان عرضه و با تسهیلگری مسئولان وکارشناسان جوانان جمعیت هلالاحمر برنامههای متعددی اجرا میشود و تلاش دارند ضمن نهادینهسازی اصول و ارزشهای انساندوستانه، جمعیت اعضای خود را مسئولیتپذیر در برابر جامعه تربیت کند و مشارکتهای اجتماعی داوطلبانه را اشاعه دهد که یکی از شاخصهای سنجش سرمایه اجتماعی نیز است.
از دیگر ویژگیهای امور جوانان فعالیتهای جمعیت هلالاحمر در حوزه اوقاتفراغت، سیاستگذاری برای انجام فعالیتهای تیمی اعضای جوانان است، به این معنا که ملاک سنجش و هسته تشکلهای انساندوستانه جمعیت کانونهای جوانان است که در مهدهای کودک، مدارس، دانشگاهها و شعب جمعیت در شهرستانها تشکیل میشود و با یک فرآیند انتخابات دموکراتیک و جوانسالارانه مجمع هر کانون شکل میگیرد و از میان مجمع پنج نفر بهعنوان شورای اجرایی و از میان پنج نفر دو نفر بهعنوان دبیر و نایب دبیر انتخاب می شوند وکانون مربوطه را برای دوسال راهبری میکنند و همچنین سایر اعضای مجمع نیز با تشکیل کمیتههای تخصصی فعالیتهای در چهارچوب ارزشها و ماموریتهای جمعیت را براساس علایق پیگیری میکنندو به انجام میرسانند.
حمایت معنوی و مادی و همکاری مستمر و پایدار نهادهای رسمی، تربیتی، فرهنگی، متولیان امور شهری نظیر شهرداریها و از همه مهمتر فرمانداریها واستانداریها با امور جوانان جمعیت هلالاحمر درسطح شعب شهرستانها وکلان کشوری میتواند سهم مناسبی از غنیسازی اوقاتفراغت جوانان را در راستای تقویت بنیههای سرمایه اجتماعی کسب کند و با جذب حداکثری اعضا و برگزاری برنامههای متنوع به واسطه اصول ارزشی خود ازجمله بیطرفی و عدم وابستگی، بشردوستانه و غیر سیاسیبودن محل اعتماد قشرهای متنوع باگرایشهای متعدد جوانان و نوجوانان باشد،تا از آنان قهرمانان و رهبرانی برای پیشرفت پایدار و مستمر کشور و خادمان دلسوز برای انسانیت و انسانها تربیت کند.
در میان استانهای کشور استان تهران با بیش از٤ میلیون جمعیت جوان وطبقات اجتماعی متعدد طیف وسیعی از نگرشها را برخوردار است و بعضی از استانهای مرزی باید بهعنوان هم یک فرصت و هم یک تهدید جدی نگاه کرد که نیازمند برنامهریزیهای دقیق و بلند مدت برای هدایت جوانان و نوجوانان در راستای غنیسازی اوقاتفراغت هستند، که منابع عظیم مالی ومعنوی را میطلبد و همراهی و همافزایی تمامی دستگاهها وکمیتههای تخصصی را که بهصورت دایمی برنامهها، روند تغییرات، خواستهها و نگرشهای جوانان را رصد میکند و اثرگذاری فرصتهای ایجاد شده در راستای غنیسازی اوقاتفراغت را مورد ارزیابی قرار میدهد، چرا که در غیراین صورت نظام آموزشی تعداد کثیری از دانش آموختگان و بعضاً متخصصان را تحویل اجتماع خواهد داد که بعضاً هماهنگی بین جسم و جان و بین آنها و نظام اجتماعی و اهداف کلان جامعه و آرزوها و چشم اندازهای ملی وجود ندارد، در عوض ممکن است تعداد کثیری پرونده قضائی وگستردگی حوزههای کنترلی را در پی داشته باشد.
امور جوانان جمعیت هلالاحمر استان تهران، در راستای ماموریت ذاتی و سازمانی خود برای غنیسازی اوقاتفراغت اعضای کانونهای خود همکاریهای متعددی با ادارات کل آموزشوپرورش استان وشهرستانهای استان به موازات سه تشکل دیگر فعال در حوزه دانشآموزی به انجام میرساند که ازجمله آنها برگزاری اردوهای آموزشی و فرهنگی یک روزه متعددی نظیر دیدار از باغ موزه دفاع مقدس و همچنین آموزش کمکهای اولیه در طول تابستان و برگزاری کلاسهای رباتیک تحتعنوان بکارگیری علوم و فنون جدید برای انجام فعالیتهای امداد و نجات انسانها تدارک دیده است که در مدارس متقاضی به اجرا در میآید. برای غنیسازی اوقاتفراغت جوانان عضو جمعیت اردوهای مختلف تفریحی، فرهنگی وآموزشی درون شهرستانی و استانی را تدارک دیده و تحتعنوان شوق رویش پذیرای اعضا در طولسال بهویژه در طول تابستان است، هرچند منابع بسیار محدود و ناهماهنگیهای اعتباری یک واقعیت انکارناپذیر است ولی اجرای برنامههای مشارکتی با حضور متقاضیان جوان و باانگیزه فرآیند اجرای طرح شوق رویش را تسهیل میکند. از دیگر برنامههای غنیسازی اوقاتفراغت حضور اعضا در برنامهها و انجام خدمات اجتماعی عام المنفعه است که نمونه بارز آن حضور در پایگاههای امدادونجات جادهای و کوهستانهای استان تهران است و یا مشارکت در کاروانهای سلامت که به مناطق و محلههای آسیبپذیر اعزام میشوند.
در پایان لازم به یادآوری است، فرآیند جامعهپذیری کودکان، نوجوانان و جوانان بیش از آنکه امروزه تحت کنترل و هدایت خانواده و نهادهای رسمی آموزشی نظیر آموزشوپرورش و یا دانشگاه باشد، تحت نفوذ اجتماع در زمانهای فارغ از کنترل و همچنین رسانههای جمعی رسمی نظیر صداوسیما و غیررسمی نظیر شبکههای اجتماعی مجازی و شبکههای ماهوارهای و دنیای اینترنت است، بنابراین بسیار کودکانه و بیمسئولیتی است که متولیان امر برای استفاده سالم و غنیسازی اوقاتفراغت برنامهای مدون، بلندمدت و دارای چشمانداز مشخص وکمیتههای دایمی نداشته باشند! و صرفا در ایام تابستان موضوع را بهصورت شکلی مورد توجه قرار دهند و با جلسات فاقد کارایی پیگیری تکلیفی شوند. پیشگیری از شیوع آسیبهای اجتماعی، مسئولیتپذیر ساختن آحاد جامعه در برابر سرنوشت کشور و تکتک شهروندان نیازمند نگاه عمیق به مقوله غنیسازی اوقاتفراغت و مسئولیت اجتماعی و انسانی همه شهروندان درخصوص موضوع است.
- 13
- 4