
آيا پول ميتواند براي شما شادي بخرد؟ اين سؤالي قديمي است که خيلي ساده بايد در جوابش گفت هم آري و هم نه اما اين پاسخ ساده، توضيحات زيادي دارد؛ اول اينکه بايد شادي را تفکيک کنيم. مطالعات زيادي درمورد جنسيت و شادي صورت گرفته و نتايج متفاوتي داشته است. آيا مردان، شادتر از زنان هستند؟ اگر يک پاسخ عصبيکننده ميخواهيد، خيلي ساده بايد گفت هم آري و هم نه. پس اين وسط تکليف چيست؟ آيا درنهايت نميتوان درباره شادي يک نظر قطعي داد؟
واقعيت اين است که با هر تحقيق جديد، يک قطعه از پازل شادي حل ميشود و در کليت بايد گفت زنان با دلايل بيشتر و سادهتري شاد ميشوند و دلايل مردان براي شادي عميقتر است اما بهطور قطع نميتوان گفت کدام شادتر هستند زيرا در مفهوم شادي ميان مردها و زنها تفاوتهايي عميق وجود دارد. مجموعه مطالعاتي گسترده در دانشگاههاي بريتتيش کلمبياي کانادا، هاروارد آمريکا و ماستريخت هلند انجام شده تا تعريفي جامعتر از شادي و تفاوتهاي آن به دست بيايد و خلاصه اين تحقيقات درباره تفاوت شادي در ميان مردان و زنان اينطور ميگويد:
تعادل بين کار و زندگي
مردان، اين معضل را راحتتر از زنان حل ميکنند، درحاليکه ايجاد تعادل ميان زندگي حرفهاي و زندگي شخصي براي زنان يک بحران است. دليلش البته ربطي به برتري مردان ندارد بلکه در نگاه زنان، شادي هم بايد در محيط کار و هم در خانه توأمان وجود داشته باشد تا حس شود اما مردان ميتوانند وجودنداشتن شادي در يکي از اين محيطها را مديريت کنند و درنهايت اگر اين شادي در دو محيط وجود داشته باشد، زنان، شادي بيشتري را نسبت به مردان احساس ميکنند.
رقابت و شکست
پيشرفت، يکي از عوامل اصلي ايجاد شادي واقعي است. براي پيشرفت در دنياي امروزي يک مدل خاص وجود دارد: اول، دنبالکردن يک خط کاري و تمرکز، دوم، ريسکپذيري بهموقع، سوم، تعهد و پشتکار و چهارم، ازدستندادن انگيزه. مردان اين مدل پيشرفت را راحتتر طي ميکنند زيرا در ريسککردن موفقتر عمل ميکنند ولی در مقابل زنان تعهد، پشتکار و تمرکز بيشتري را نشان ميدهد. براي احساس شادی، زنان به ريسکهايي با درصد خطاي کم احتياج دارند.
نتيجه تحقيقات مذکور که در نشريه پيشرفتهاي آکادمي ملي علوم آمريکا منتشر شده، به بحرانهايي اشاره دارد که احساس شادي در زنان را نسبت به مردان سختتر ميکند. اول، زنان حساسيت بيشتري نسبت به حرفهاي ديگران دارند و به عبارت ديگر مردان راحتتر دنياي پيرامون خود را خاموش ميکنند و زنان بايد ياد بگيرند که بيشتر به خودشان اعتماد کنند. دوم، مردان عادت کردهاند به ارزشهاي خود بيشتر افتخار کنند، درحاليکه زنان بهانههاي بيشتري براي عصبانيبودن از دست خود دارند.
سوم، مردان بلندگوهاي قويتري در جامعه در اختيار دارند در مقابل اما زنان در اکثر اوقات احساس ميکنند صداي آنها گم شده است. چهارم، در اکثر جوامع امروزي بهخاطر پيشزمينه مردسالارانه موجود، شرايط براي بروز و شکوفايي استعدادهاي مردان نسبت به زنان مهیاتر است. بههميندليل بيشتر زنان احساس ميکنند استعدادهاي آنها هدر رفته است. پنجم، تنفر از شغل يک احساس مشترک بين اکثر زنان و مردان است.
درواقع، کساني که عاشقانه کار خود را دوست دارند، استثناهايي هستند که در بين ما زندگي ميکنند. تنفر از شغل اما براي زنان راحتتر تبديل به يک بحران ميشود. زنان هم بيشتر گرايش به انجام کاري دارند که واقعا عاشق آن هستند و اين استثنا براي تمام زنان فراهم نميشود و درنتيجه شادي هم کمتر آنها را دربرميگيرد.
حال با اين مرزبنديها ميتوانيم به سؤال اول برگرديم؛ آيا ميتوان شادي را با پول خريد؟ قحطي وقت يکي از پديدههاي زندگي معاصر است که مردم را در کشورهاي مختلف به دليل کمبود وقت در زندگي روزمره دچار استرس و نگراني ميکند. روانشناسان ميگويند استرس ناشي از کمبود وقت بر سلامت افراد تأثير منفي دارد و موجب اضطراب و بيخوابي ميشود. ازاينرو، آنها ميخواستند بدانند آيا خريد وقت آزاد- مثل پولدادن براي انجام کارهاي خانه- ميتواند باعث رضايت از زندگي شود يا خير.
در اين تحقيق از ۶ هزار نفر، ازجمله ۸۰۰ ثروتمند در آمريکا، کانادا، دانمارک و هلند اين سؤال پرسيده شد که چقدر براي خريد وقت پول خرج ميکنند و نتيجه اين نظرسنجي نشان داد کمتر از يکسوم اين افراد در ماه براي آزادکردن وقت خود، پول پرداخت ميکنند اما درعينحال نسبت به ديگران رضايت بيشتري از زندگي خود داشتند.
جنبه ديگر اين نتيجه، آن است که حتي افراد بسيار متمول هم اغلب حاضر نيستند براي انجام کارهايي که دوست ندارند، پول بپردازند. پژوهشگران در مرحله بعد يک کارآزمايي دوهفتهاي را براي ۶۰ نفر در ونکوور کانادا طراحي کردند و در يک تعطيلي آخر هفته از آنها خواستند ۴۰ دلار را در راستاي آزادشدن وقت خود صرف کنند.
شرکتکنندگان، اين پول را صرف خريد ناهار براي تحويل در محل کار کردند يا پول را به بچههاي همسايه دادند تا بعضي کارهاي کوچک را برايشان انجام دهند يا آن را براي نظافت خانه خرج کردند. آخر هفته بعد از آنها خواسته شد اين پول را براي خريدن جنس و کالا صرف کنند؛ مثلا کتاب يا لباس بخرند. نتايج
نشان داد اين خريد وقت، بيشتر از خريد کالا باعث رضايت شرکتکنندگان در تحقيق شده بود زيرا استرس کمبود وقت را کاهش داده بود. پس خيلي ساده بايد گفت پول شادي نميآورد اما پولي اندک براي آزادکردن فرصتي زياد، ميتواند شما را شاد کند.
روزبه آرش
- 12
- 5