پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۶:۱۶ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۱۶۴۷
سایر حوزه های اجتماعی

زن و شوهری که حضورشان در برنامه فرمول یک حاشیه‌ساز شد:

یک بار دیگر ما را به تلویزیون دعوت کنید

برنامه فرمول یک,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه
تجربه نداشتیم، نباید بچه‌ها را می‌بردیم ولی به آنها می‌‏گوییم چیزی برای خجالت وجود ندارد رفته بودیم به مردم بگوییم از راه درست مشکلاتتان را حل کنید، ولی وقت نشد!

برنامه فرمول یک و برنامه‌های تلویزیونی مشابه آن، طی سال‌های گذشته کم حاشیه و جنجال نداشته‌اند، اما این بار آتش ماجرا ‏چنان بالا گرفته که کار به تذکر نماینده‌های مجلس و راه افتادن کمپین‌های مردمی کشیده است. امیر و مریم زن و شوهری هستند ‏که چند شب پیش به همراه بچه‌هایشان میهمان برنامه علی ضیا شدند و در این برنامه از زندگی عجیبشان گفتند، زندگی که در آن ‏مرد بارها همسرش را کتک زده و زن ٢٧ بار درخواست طلاق داده، اما باز هم به زندگی با هم ادامه داده‌اند. این داستان نه‌تنها ‏صدای فعالان حقوق زنان را در آورد، بلکه کم‌کم پای اعتراض مردم عادی را هم به میان کشید. خیلی‌ها گفتند در شرایطی که هر ‏روز آمارهای ناراحت کننده‌ای از خشونت خانگی شنیده می‌شود چرا باید زنان رابه ماندن در چنین شرایطی تشویق کرد، خیلی‌‏های دیگر اعتراض کردند که چرا صداوسیما «زن کتک‌خورده» را به‌عنوان الگویی برای زنان معرفی کرده، درنهایت هم ‏کمپینی برای تماس با ١٦١ برای اعتراض به صداوسیما راه افتاد. مجلس هم دیروز به صداوسیما تذکر کتبی داد که دقت ‏بیشتری در برنامه‌سازی داشته باشد و حتی وزیر جوان ارتباطات هم در توییتر از صداوسیما خواست که به این شکل تاب ‏آوری زنان را تبلیغ نکند. با همه حمله‌ها زن و مرد قصه به «شهروند» می‌گویند که از حضور در این برنامه پشیمان نیستند، اما ‏پیامشان درست منتقل نشده است.‏

 

 ‏ اگر به عقب برگردید باز برای تعریف کردن داستان زندگی‌تان به تلویزیون می‌آیید؟

امیر:   بله، چون ما با هدف به این برنامه رفتیم و از این کارمان به دنبال انتقال یک پیامی بودیم برای همین هم اصلا پشیمان ‏نیستیم. همین الان دور و برم دارم زندگی‌هایی را می‌بینم که از هم پاشیده و طلاق‌هایی اتفاق افتاده که می‌توانست نیفتد اگر زن ‏و شوهرهایی بلد بودند مشکلاتشان را حل کنند. ما به تلویزیون رفتیم که بگوییم سعی کنید که مشکلاتتان را حل کنید. برای کمک ‏به زندگی‌ها رفتیم.‏

 

مریم: راستش من از اول خیلی راغب نبودم که به برنامه برویم، اما همسرم من را راضی کرد. او به من گفت که بیا به بقیه هم ‏کمک کنیم مثل ما زندگی‌شان را از اول شروع کنند. برای همین من راضی شدم. الان هم نه این‌که پشیمان باشم اما از این‌که همه ‏چیز وارونه جلوه داده شد، ناراحت هستم.‏

 

‏برخوردها بعد از حضورتان در برنامه چطور بود؟

امیر:  طبیعتا وقتی ماجرا آن طور نشان داده شد برخوردهای خوبی اتفاق نیفتاد. ‏

 

مریم: من کسی بودم که خیلی رنج کشیده، اما توانسته بود زندگی‌اش را از اول بسازد، توانسته بود به همسرش کمک کند و با ‏کمک خود او زندگی‌اش را نجات بدهد، اما کسی به این بخش ماجرا توجه نکرد و به جای این‌که از من تقدیر بشود، به من حمله ‏شد. خیلی‌ها مستقیم و غیرمستقیم به من گفتند که تو داری زن‌ها را تشویق می‌کنی که کتک بخورند اما تحمل کنند، اما این طور ‏نبود، من خودم هم تحمل نکرده بودم، بلکه طلاق گرفته بودم. اما وقتی دیدم امیر تغییر کرده، من هم از این‌که تغییر کنم و زندگی‌ام ‏را از اول شروع کنم استقبال کردم، اما از حرف‌هایم بد برداشت شد. روی اخلاق‌های بد شوهر من مانور داده شد، درحالی‌که این ‏واقعیت نیست.‏

 

امیر:  همه طوری برخورد کردند که انگار هنوز هم من همسرم را می‌زنم، هیچ‌کس این بخش را ندید که ما عوض شده‌ایم. من ‏تغییر کرده‌ام و زندگی ما الان عاشقانه است.‏

 

‏فکر می‌کنید چرا این اتفاق افتاد؟ چرا بخش مورد نظر شما انعکاس پیدا نکرد؟‏

مریم: ما تجربه نداشتیم وقت برنامه هم کم بود. نتوانستیم وقت را مدیریت کنیم و متاسفانه بیشتر در مورد آن بخش از زندگی‌مان ‏توضیح داده شد که قرار بود فقط مقدمه باشد و بعد از آن بگوییم که ما چه کار کردیم که همه چیز درست شد.‏

 

امیر:  ببینید ما دفعه اولمان بود که به تلویزیون می‌رفتیم و اصلا تجربه نداشتیم. روند برنامه این طور پیش رفت و ما هم اسیر ‏احساسات شدیم. قرار بود بعد از اذان مغرب ما به این بخش از زندگی‌مان بپردازیم و بگوییم که چه اتفاقی افتاد که ما عوض شدیم ‏اما فرصت برنامه کم بود. برای همین من خواهشم این است که یک بار دیگر به ما فرصت بدهند تا برویم به مردم بگوییم که ‏منظور ما از حضور در این برنامه چه بوده.‏

 

خب فکر کنید الان در آن برنامه هستید، چه می‌گفتید؟

امیر:   من می‌گفتم که آن گذشته من بوده و دیگر از آن گذشته خبری نیست. می‌گفتم دست‌هایی که کتک می‌زدند را قطع کرده‌‏ام و چهار‌سال است که دیگر آن اتفاق‌ها تکرار نشده. من فقط همسرم را نمی‌زدم، بلکه با همه دعوا و کتک کاری می‌کردم اما ‏الان آن آدم سابق نیستم، همسرم هم می‌گوید که انگار امیر قبلی مرد و یک امیر دیگر مجددا به خواستگاری من آمد. اگر برگردم ‏به برنامه پشیمانی‌ام درباره گذشته را بیشتر نشان می‌دادم، ما بعد از این جریان صاحب بچه شدیم، اگر برگردم عقب به مردم می‌‏گویم که چه کار کردم که آن وضع تغییر کرد. ما اصلا به برنامه فرمول یک رفته بودیم که اینها را بگوییم. رفته بودیم بگوییم ‏اگر زندگی‌تان مشکل دارد، سعی کنید از راه درست مشکل را حل کنید. نگویید من همینی که هستم، هستم. همه کسانی که ‏رفتارهای بدی دارند، خودشان بیشتر از همه رنج می‌کشند و اگر بتوانند خودشان را اصلاح کنند.‏

 

‏چه شد که این تغییرات در شما رخ داد؟ ‏

امیر: راستش من از آقای ضیا خواستم که به ماجرای مواد مخدر من اشاره نشود، اما الان می‌گویم که من به خاطر مشکلاتی که داشتم، ‏درگیر مواد شدم اما به دوره  ‌‏NAرفتم. آن‌جا با کسانی برخورد کردم و از کمک روانشناس‌هایی استفاده کردم که کلید تغییر را در من ‏زدند. بعد از آن هم خودم خواستم عادت‌هایم را کنار بگذارم یعنی اراده خودم در کنار کمک‌هایی که گرفتم، باعث شد زندگی‌ام ‏عوض شود.  من کارم به مواد مخدر کشید چون واقعا تحت فشار بودم، واقعا همسرم را دوست داشتم و وضعیتی که در آن بودیم ‏بیشتر از هر کسی خودم را اذیت می‌کرد. قرار بود در برنامه فرمول یک بعد از اذان، به اینها بپردازیم، من باید بعد از اذان ‏توضیح می‌دادم که چه اتفاقی افتاد که دست‌های من قطع شد، من جلوی ٨٠میلیون نفر گفتم عاشق همسرم هستم و به خاطر او ‏بوده که خودم را اصلاح کردم.

 

به نظرم این اعتراف خیلی جرأت می‌خواهد. خیلی از رفقایم بعد از این برنامه به من زنگ زدند و ‏گفتند ‌ای زن ذلیل،‌ ای بدبخت ولی من هدف داشتم من عاشق زن و زندگی‌ام هستم، من عاشق بچه‌هایم هستم. همین الان که با ‏شما حرف می‌زنم همسرم به من زنگ زده که اعصابم خرد است و آمده‌ام خانه که او را آرام کنم و برگردم سر کار.

 

شاید ‏باورتان نشود اما یک خانم روانشناسی بود که به من می‌گفت برو سراغ زندگی‌ات، همسر سابقت را فراموش کن، اما من او را ‏دوست داشتم. خیلی از سلبریتی‌ها به من حمله کردند اما من می‌خواهم به آنها بگویم آیا خودتان توانسته‌اید یکی از اخلاق‌های ‏بدتان را کنار بگذارید؟ به جای این‌که من را بابت گذشته‌ام که خودم هم از آن پشیمان هستم سرزنش کنید به این اشاره کنید که من ‏نتوانستم بزرگترین مشکل زندگی‌ام را حل کنم،‌ آیا شما با کفش‌های من راه رفته‌اید؟

مریم: من هر بار درخواست طلاق می‌دادم. اگر درخواست طلاق دادن خوب است که من دقیقا همین کار را می‌کردم و در آخر هم ‏جدا شدم اما یک بار تلاش نکردم که مشکل را از راه اصولی‌اش درست کنم. همه اخلاق خوب و بد دارند و اگر مشکلی بود اول ‏به فکر راه حل باشیم و بعد اگر راه حلمان جواب نداد، برویم. نه این‌که فورا زندگی را ترک کنیم چون به‌هرحال وارد هر زندگی‌ای ‏بشویم به همان مشکل‌ها بر می‌خوریم. من نمی‌گویم که همسرم حق داشت من را بزند، ما الان می‌دانیم که تحت هیچ شرایطی ‏کسی نباید کس دیگری را بزند، اما من هم واقعا رفتار خوبینداشتم، من هم بلد نبودم چطور زندگی کنم و چطور زندگی‌ام را ‏مدیریت کنم، چطور با همسرم. برای همین می‌گویم اگر من هم وارد هر زندگی‌ای می‌شدم، ممکن بود همان تجربه‌ام تکرار شود. ‏مهمترین چیز این است که طرفتان و خودتان بخواهید تغییر کنید اگر خواستید و هنوز همدیگر را دوست داشتید، تلاش خودتان را ‏بکنید.‏

 

خیلی‌ها به حضور بچه‌ها در برنامه انتقاد می‌کنند، به نظرتان آمدن آنها خوب بود؟

مریم:  نه اصلا و این را قبول داریم ما باز هم می‌گوییم که ما تجربه نداشتیم، از مسئولان برنامه پرسیدیم که بچه‌ها هم باید باشند، ‏آنها گفتند که بله آنها را هم بیاورید اما شاید آمدن آنها درست نبود البته اگر در آینده درباره این موضوع از ما بپرسند، به آنها می‌‏گوییم که چیزی برای خجالت کشیدن وجود ندارد و اتفاقا باید به پدر و مادرشان افتخار کنند اما قبول داریم که آمدن آنها درست ‏نبود.‏

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 14
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
ویژه سرپوش