چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴
۱۴:۳۵ - ۲۵ تير ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۴۱۲۸۳
جرم و جنایت

آشتی‌کنان خونـــــــــین

 فرار ۶ ساله و پر ماجرای مرد جوان پس از قتل همسرش از ایران به ترکیه و افغانستان، سرانجام با دستگیری او و ایستادن پای میز محاکمه پایان یافت.

به گزارش «ایران»، خرداد ۱۳۹۸ مرد میانسالی در تماس با پلیس مدعی شد دخترش سمیرا در خانه‌اش به قتل رسیده است. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که سمیرا با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و عامل قتل هم پس از جنایت او را در داخل پتو پیچیده و از محل متواری شده است. در ادامه، خانواده مقتول به مأموران گفتند: «دخترمان پس از ۸ ماه با همسرش آشتی کرده و همسرش تازه دیروز از شهرستان به خانه برگشته بود، اما حالا ناپدید شده است.» در تحقیقات مشخص شد مقتول ۲۵ ساله دختری ۴ ساله داشته است که روز حادثه پدرش او را به شوهرخواهرش سپرده تا به مادربزرگش در شهرستان تحویل دهد و خودش هم پس از برداشتن مدارک و پول با موتورسیکلتش خانه را ترک کرده است.

محاکمه غیابی همسر مقتول

در حالی که فرضیه قتل زن جوان به دست شوهرش قوت گرفته و تلاش‌ها برای دستگیری متهم نتیجه نداده بود، یک سال بعد از قتل، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده و جلسه رسیدگی به این پرونده به صورت غیابی برگزار شد. اولیای دم در این جلسه درخواست قصاص کردند و قضات هم بر اساس مدارک و گزارش‌های پلیس و پزشکی قانونی، حکم قصاص همسر متواری مقتول را صادر کردند.

دستگیری متهم ۶ سال بعد در یک کمپ ترک اعتیاد

 اردیبهشت سال ۱۴۰۴ مسئول یکی از کمپ‌های جنوبی تهران در تماس با پلیس آگاهی مدعی شد یکی از مددجوهای کمپ گفته چند سال قبل همسرش را کشته است. در ادامه مسئول کمپ عکسی از وی را برای مأموران آگاهی ارسال کرد و آنها پس از بررسی در بانک اطلاعاتی، دریافتند وی همان قاتل فراری است. با مشخص شدن این موضوع، مأموران بلافاصله به کمپ رفتند و متهم به نام منوچهر را دستگیر کردند. متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی، به صراحت به قتل همسرش اعتراف کرد و مدعی شد به خاطر اختلاف خانوادگی همسرش را کشته است. از آنجا که متهم به صورت غیابی به قصاص محکوم شده بود، درخواست واخواهی داد و با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه مشخص شد که اولیای دم حضور ندارند اما درخواست‌شان قصاص است. پس از آن متهم به جایگاه رفت و با تشریح ماجرای قتل به قضات گفت: «حدود ۹ ماه پیش از قتل سمیرا متوجه شدم که او باردار است اما قصد دارد بچه را سقط کند. من مخالف بودم تا اینکه یک روز وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم در خانه نیست. چند ساعت بعد متوجه شدم با یکی از همسایه‌ها به نام خسرو پیش یک ماما رفته و بچه را سقط کرده. از اینکه با آن مرد غریبه رفته و بچه را از بین برده بود، خیلی عصبانی شدم. از طرفی هم فکر می‌کردم شاید با خسرو ارتباط خاصی دارد. به همین خاطر قهر کردم و به خانه مادرم در شهرستان رفتم و بعد از ۸ ماه با وساطت خانواده‌ها و به خاطر دخترمان به خانه برگشتم و آشتی کردیم. فردای آن روز حول و حوش ساعت ۵ صبح بیدار شدم و دیدم سمیرا هم بیدار است؛ از او خواستم برایم آب بیاورد که او با بی‌توجهی رویش را برگرداند و خوابید. ناخودآگاه یاد رفتارهای چندماه قبل همسرم افتادم و به یکباره عصبانی شدم. به آشپزخانه رفتم و دو چاقو برداشتم یکی کارد میوه خوری و یکی هم چاقوی بلند اره‌ای و می‌خواستم او را بکشم. روی پایش نشستم و با چاقوها او را زدم و بعد هم گلویش را فشار دادم تا مطمئن شوم مرده است. پس از آن دخترم بیدار شد و مادرش را صدا زد و من برای اینکه هم خودم و هم دخترم سمیرا را نبیند او را داخل پتو پیچیدم. بعد هم به شوهرخواهرم زنگ زدم و ماجرا را گفتم و دخترم را به او سپردم تا به مادرم برساند. بعد هم با موتورم به ترمینال رفتم و بلیتی برای ارومیه گرفتم و راهی آنجا شدم.» منوچهر در ادامه به زندگی مخفیانه‌اش اشاره کرد و گفت: «در ارومیه به طور اتفاقی با یک قاچاقچی انسان آشنا شدم اما چون پول نداشتم، او رفتن به ترکیه از راه کوه را نشانم داد. به سختی خودم را به وان رساندم اما چند روز بعد در آنجا بازداشت شدم و من را به کمپ پناهندگان بردند. من خودم را افغانستانی معرفی کرده بودم اما پس از بررسی پرونده‌ام دیپورت شدم و من را به افغانستان فرستادند. مدتی در آنجا بودم و در نهایت توانستم قاچاقی وارد ایران شوم. چون پول نداشتم، مدتی به قاچاقچی‌ها در گرفتن پول از مهاجران غیرقانونی کمک می‌کردم اما کم کم در دام اعتیاد افتادم. ۶ بار به کمپ فشافویه رفتم و بار هفتم من را به کمپ سروش بردند. از آنجا که از زندگی مخفیانه خسته شده بودم، موضوع را به مسئول کمپ گفتم و دستگیر شدم.»

قاضی از متهم پرسید: عذاب وجدان نداری؟

متهم جواب داد: «من ۴ ساله بودم که پدرم فوت و مادرم ازدواج کرد. من در زندگی سختی زیادی کشیدم. بعد از اینکه ازدواج کردم هم همسرم به من اهمیت نمی‌داد. او حتی حاضر نبود برایم صبحانه درست کند. من به هیچ عنوان عذاب وجدان ندارم و بعد از این سال‌ها نمی‌توانم او را به خاطر کارهایی که انجام داد، ببخشم. اما وقتی فکر می‌کنم، می‌بینم راه‌های دیگری داشتم و می‌توانستم مثلاً طلاقش دهم اما اشتباه کردم.

با پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

  • 12
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش