پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴
۱۱:۵۰ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۱۸۵۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

مجری‌های محبوبی که اعتبارشان بر باد رفت

مجریان تلویزیون,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

هفته گذشته بود که دعواهایی بر سر رونمایی از تخلفات مالی موسسه ثامن‌الحجج بالا گرفت و نام دو مجری تلویزیون در کنار نام‌های متهمان دیگر این پرونده قضایی، جنجال‌های رسانه‌ای زیادی به‌پا کرد. وقتی به عدد و رقم‌های این پرونده قضایی و نوع اتهامات نگاه می‌کردید ، مساله‌ای که در مورد طرح نام این مجریان تلویزیونی مطرح می‌شد، شائبه ردگم کنی متهمان دیگر این پرونده را بیشتر می‌کرد. البته در سال‌های اخیر کم اتفاق نیفتاده که حاشیه‌ها و حرف و حدیث‌های بسیاری حول زندگی خصوصی و کاری مجریان معروف تلویزیون پر رنگ شوند. مجریان تلویزیونی به واسطه استمرار حضور در فضای رسانه ملی، بعد از مدتی به یکی از صاحبان اصلی سرمایه اجتماعی در میان مردم بدل می‌شوند و همواره زیر ذره‌بین رسانه‌ها و مردم بوده‌اند. اتفاقی که در تلویزیون تقریبا می‌شود گفت به جز بازیگران درجه یک سریال‌های ویژه برای هیچ‌کس دیگری رخ نمی‌دهد.

 

البته عجیب هم نیست. کارشناسان رسانه بارها بر اهمیت و قدرت تاثیرگذاری برنامه‌های گفت‌وگو محور تلویزیونی در شبکه‌های مختلف تاکید کرده‌اند و از این مدل برنامه‌سازی در کنار سریال‌ها و مسابقات تلویزیونی به‌عنوان سه‌گانه‌ای یاد کرده‌اند که می‌تواند تا حد بسیار زیادی سرنوشت یک شبکه تلویزیونی را به لحاظ میزان گستره مخاطب مشخص کند. اگر بخواهیم در فضای رسانه ملی هم بررسی کنیم که کدام شبکه‌ها توانسته‌اند در شکل برنامه‌سازی موفق عمل کنند، بی‌شک به پرمخاطب‌ترین شبکه‌های تلویزیون می‌رسیم و همین اتفاق است که باعث می‌شود حتی برنامه‌های پرمخاطبی مانند اخبار سراسری و اخبار ۲۰:۳۰ هم تنها به جذب مقطعی مخاطب بینجامند و نتوانند برای تمامیت شبکه آورده اجتماعی کاملی داشته باشند؛ حال آنکه سریال‌ها، مسابقه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی به افزایش کلی مخاطب می‌انجامند و اینها یعنی اهمیت برنامه‌های گفت‌وگو محور تلویزیون و طبیعی است که مهم‌ترین بخش این برنامه‌های تلویزیونی، مجری آن است.

 

مخاطبان تلویزیون برنامه «کوله‌پشتی» را با فرزاد حسنی به یاد دارند و «ماه عسل» را با احسان علیخانی، «دورهمی» را با مهران مدیری، «خندوانه» را با رامبد جوان و کمی عقب‌تر و «جشن رمضان» را با سیدکاظم احمدزاده و این میزان تاثیرگذاری آنقدر است که همچنان هویت این مجریان را با مسابقه و برنامه‌های متبوع‌شان به یاد مخاطب بیاورد، هر چند سال‌ها از پایان این برنامه‌ها گذشته باشد.

 

 تهدید و فرصت ستاره‌سازی مجریان تلویزیونی

به هرحال این قالب برنامه‌سازی ناگزیر است به ستاره‌سازی مجریان و این پدیده ستاره‌سازی، به نوعی تهدید و فرصتی همزمان است. تهدید از این بابت که نکند مجری مشهور شده بخواهد از سرمایه اجتماعی‌ای که کسب کرده، سوءاستفاده کند که نمونه اخیر و مشهورش یک مجری فراری سابق تلویزیون است و از طرف دیگر مجریان تلویزیون، فرصتی برای بزنگاه‌های یک رسانه هستند و می‌توانند به‌عنوان نقطه قوتی از سرمایه اجتماعی ظاهر شوند. تمام این پروسه پیچیده است که فرآیند رشد حرفه‌ای و اجتماعی چهره‌ها در تلویزیون را مهم می‌کند؛ به‌خصوص اینکه حجم ستاره‌های تلویزیونی‌ای که بعد از افزایش محبوبیت به تلویزیون پشت کرده‌اند در سال‌های اخیر بیشتر شده است.

 

انگار یک رویه در تلویزیون مرسوم شده که ستاره‌سازی کند و بعد از مدتی، به دلیل نداشتن تدبیر در مدیریت سرمایه اجتماعی ستاره‌ها، رهایشان ‌کند و تمام اینها باعث می‌شود آن همه زحمت تلویزیون برای تربیت تعداد قابل توجهی در میان مجریان چهره کم‌کم به هرز رود و آن همه سرمایه اجتماعی و حرفه‌ای که می‌تواند در بزنگاه امروزی رقابت میان تلویزیون و سایر رسانه‌ها، به داد مرجعیت تلویزیون برسد، دیگر کارکردی نداشته باشد و تلویزیون به روزگار کم‌ مخاطبی امروز بیفتد و این پروسه عجیب همچنان ادامه پیدا می‌کند.

 

رشد و ستاره‌سازی مجریان زیر سایه تلویزیون و بعد از اندکی، گرفتار حاشیه شدن و تنها شدن مجریان! کجای کار ایراد دارد که به چنین چرخه ناقصی می‌رسیم؟ چه اتفاقی می‌افتد که مجریان و برنامه‌سازان جدی تلویزیون بعد از چندی به دلایل مختلف مجبور یا محکوم و مختار به خروج از تلویزیون می‌شوند؟

 

برخی کارشناسان به‌طور جدی به مواجهه تلویزیون با چهره‌ها ایراد وارد می‌کنند. آنها معتقدند تلویزیون به جای اینکه در جایگاه شایسته خود با این چهره‌ها وارد گفت‌وگو شود، با رویکرد و موضعی ضعیف با آنها تعامل می‌کند و این باعث دوری آنها از تلویزیون می‌شود. برخی دیگر اما ایراد را در تربیت نیرو می‌دانند. تلویزیون بعد از سال‌ها کسب تجربه موفق و ناموفق در حوزه تربیت نیروی محبوب، در حال حاضر به خوبی می‌تواند دست به تربیت نیروی ورزیده جدید بزند و با استفاده از تجربیات قبلی که کسب کرده، نسل جدیدی از نیروهای تلویزیونی را تربیت کند. حفظ فرآیند تربیت نیروهای تازه‌نفس در ساختار و شخصیت حرفه‌ای تلویزیون می‌تواند باعث ایجاد رقابتی سالم و همچنین تمرکز زدایی از انحصارطلبی برخی مجریان ستاره شود.

 

 جای خالی شهامت برای تربیت مجری

مدیران تلویزیون از چند سال قبل، با کنار رفتن یک به یک مجریان از رسانه ملی، متوجه خلأ جدی در این حوزه شده‌اند و همین باعث شد که به فکر تربیت نیروی جدید باشند و ارگان‌هایی مانند شبکه افق ماموریت یافتند که با تربیت مجری، این خلأ را مرتفع سازند. نتیجه اما موفقیت‌آمیز نبود! شبکه افق تقریبا هیچ مجری‌ای را نتوانست به مخاطب عمومی ارائه کند و هیچ چهره  جدی‌ای از میان اهالی افق به مردم معرفی نشد و وقتی به تلویزیون نگاه می‌کنیم، می‌بینیم همان‌ها که پیش‌تر در تلویزیون مجریان سرشناس امروز را رشد داده‌اند دست روی آدم‌هایی با همان ساختار شخصیتی گذاشته‌اند که بتوانند آنها را چهره کنند. چه جای تعجب، اگر چنین کسانی برای ظاهر و مدل مو و ریش خود بیش از دانش و قدرت فنی اجرا و دایره واژگان و بیان و... ارزش قائل باشند و چه جای تعجب که تکرار این ساختار نادرست به تکرار تجربه پیشین منتهی شود؟

 

این روزها جای خالی شهامت بیشتر از هر چیزی در میان تلویزیونی‌ها به چشم می‌آید. شهامتی که به مجریان جوان و تازه‌نفس امکان ارائه دهند و در میدان عمل و نه‌فقط برای پر کردن ساعت‌های مرده آنتن در شبکه‌های بی‌مخاطب، اعتماد کند. نتیجه هرچه که باشد، هرچند ممکن است مانند هرکار جدی دیگری مصادیق غیرقابل دفاعی هم در میان داشته باشد ولی در مجموع باعث رشد تعداد قابل اعتنایی مجری خوب می‌شود. مجریانی که لزوما به خاطر چهره، به اجرا رو نیاورده‌اند و همچنین دانش و بیان و لحن و تسلط کافی داشته باشند. امروز مدیران انقلابی در جبهه‌هایی مانند سازمان اوج و شبکه سه سیما و... حضور دارند و تمام نگاه‌ها به اینهاست تا بتوانند جور کم‌کاری سالیان سال را بکشند و در فضای بی‌مجری این روزها فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند. اتفاقی که فقط و فقط با حمایت مدیران قابلیت اجرا دارد.

 

فرزاد حسنی

اگرچه بسیاری او را متهم به قبح‌شکنی و بی‌مبالاتی در برخورد محترمانه با میهمان می‌کردند ولی به لحاظ فنی، یکی از بهترین‌های اجرا در کارهای تلویزیون بود که سال‌ها پربیننده‌ترین برنامه‌ها به اجرای او روی آنتن شبکه سه رفت. حواشی ازدواج او با آزاده نامداری یکی دیگر از مجریان پرحاشیه تلویزیون، آغازی برای سیر نزولی محبوبیتش شد. اگر تا قبل از این، به خاطر چالشی بودن برنامه‌هایش، موقتی ممنوع‌التصویر می‌شد، بعد از ازدواج به خاطر حاشیه‌های بی‌شمار این وصلت، از تلویزیون دور بود و در تمام این سال‌ها فقط یک برنامه پزشکی از او دیدیم که آن هم فاصله‌های زیادی با یک برنامه جدی پر مخاطب داشت. البته همین برنامه هم بعد از مدتی گرفتار حاشیه شد و بار دیگر باعث دور نگه داشتن فرزاد حسنی از تلویزیون شد. اگرچه شنیده شده که فرزاد حسنی قرار است با یک برنامه جدید به شبکه سه برگردد.

 

فرزاد جمشیدی

او هم جزء بهترین‌های تلویزیون بود. کسی که یک‌تنه برنامه‌های سحرگاهی ماه مبارک رمضان را به پربیننده‌ترین برنامه این مقطع زمانی تبدیل کرد و به یکی از چهره‌های کاملا نام‌آشنا و سرشناس در میان مردم تبدیل شد. دانش بالا و تسلط و قدرت شگفت‌انگیز بیانش اما در سایه حاشیه‌های اخلاقی انتشار یک خبر از او ناگهان رنگ باخت.

 

هیچ‌وقت معلوم نشد که دقیقا چه شد که دیگر فرصت حضور در تلویزیون را نیافت، ولی آنچه واضح است اینکه اتهام اخلاقی اثبات نشده، به راحتی باعث ممنوع‌التصویری و نابودی او شد. البته او در مصاحبه‌هایی که بعدها با رسانه‌ها داشت، تاکید کرده است که هیچ برخورد منفی‌ای از مردم دریافت نکرده و از صداوسیما گله‌ای ندارد و در هیچ پروسه قانونی ممنوع‌التصویر نشده است. جمشیدی علت خروجش از سازمان صداوسیما را نوع نگاه برخی از دست‌های پنهان عنوان کرده است.

 

آزاده نامداری

با برنامه «تازه‌ها» در سیمای خانواده به شهرت رسید و در بین مردم شناخته شد. تیر ماه سال ۹۲ با فرزاد حسنی مجری معروف تلویزیون ازدواج کرد و  حدودا بعد از یک سال، با جاروجنجالی که در فضای مجازی هم منتشر شد، از یکدیگر جدا شدند. نامداری که در اجرا یکی از مجریان زن موفق تلویزیون شده بود، در راه شهرت، دست به خرق عادت‌هایی در شکل اجرای برنامه‌هایش زد و حتی از میهمانان نامتعارف دعوت کرد. اما همواره به خاطر نوع ژستی که او برای خود و حجابش گرفته بود، زندگی شخصی‌اش در معرض جنجال‌های رسانه‌ای قرار می‌گرفت. اوایل مرداد سال قبل فیلم و عکس‌هایش بدون پوشش سر در یکی از شهرهای سوئیس در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد.

 

هیچ‌گاه معلوم نشد که این عکس‌ها از چه طریق و به چه قصدی، نامداری را درگیر حاشیه کرد ولی واضح است که همین جنجال و انتقادات بعدی، باعث شد که او دیگر نتواند سرمایه اجتماعی قبل خود را بین مخاطبان تلویزیون به دست آورد.

 

علی مرادخانی

 

newspaper.fdn.ir
  • 24
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش