دوشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۴
۲۳:۲۲ - ۳۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۸۰۳۱
فیلم و سینمای ایران

وقتی تیغ سانسور آثار کمدی، دست تلویزیونی ها را می بُرد

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,آثار کمدی
 اگر در گذشته مخاطبان تلویزیون برای دیدن یک سریال طنز ماه رمضان یا عید نوروز لحظه شماری می کردند، امروز اما با ظهور رسانه های جدید، شبکه های مجازی و سانسورهای بی شمار تلویزیونی، این توجه کم شده و دیگر کمتر سریال طنزی می تواند لبخند بر لب مخاطب بنشاند.

به گزارش بانی فیلم،این روزها تیغ برنده سانسور، دست اهالی تلویزیون را هم بریده و اکثر آثاری که نام کمدی و طنز را دارند، به شدت کم رمق شده اند. فیلمنامه نویسان طنز تلویزیونی باید از هفت خوان رستم بگذرند تا بتوانند یک سریال را بسازند و روی آنتن ببرند.

 

به نظر می رسد در گذشته دست بازیگران و فیلمنامه نویسان کمدی برای بیان بسیاری از مسائل نسبتا بازتر از زمان حال بود. اما الآن اوضاع به گونه ای پیش می رود که کوچکترین موضوعی می تواند باعث ایجاد سوء تفاهم شود! نمونه این سوء تفاهمات ناخواسته، سریال « در حاشیه» مدیری بود که بعد از اعتراض بی شمار پزشکان دیگر از تلویزیون پخش نشد!

 

سرعت کوچ بازیگران از سینما به تلویزیون از حدود سه سال گذشته شدت گرفت و هنرمندانی مانند رضا عطاران، سعید آقاخانی و پیمان قاسم خانی خسته از بایدها و نبایدهای بسیار در تلویزیون، راه خود را به سمت سینما تغییر دادند.

 

در شماره قبل با جمعی از سینماگران کمدی در مورد کار طنز در تلویزیون صحبت کردیم که اکثر آن ها علت پر فروش شدن آثار سینمایی کمدی را نسبت به تلویزیون، هجم ممیزی در تمام زمینه ها در ساخته های تلویزیونی عنوان کردند. در این شماره نیز با بخشی دیگر از بازیگران و کارگردانان صحبت کردیم که در ادامه خواهید خواند:

 

داریوش مؤدبیان: تغییر ذائقه مخاطبان نیازمند یک عزم ملی است

داریوش مؤدبیان، بازیگر و کارگردان در خصوص اینکه چه تحلیلی از پیشی گرفتن کمدی سازی در سینما نسبت به تلویزیون دارید، به بانی فیلم گفت: سالهاست تلویزیون نمی بینم و حتی ارتباطم با سینما قطع شده است. سال های زیادی است که فیلم نمی بینم و این به دلایل شخصی است. البته من همچنان کار کمدی در تئاتر انجام می دهم و ممکن است تئاترهای دیگران را نبینم و ملزم به دیدن آن ها نیستم، چون مختار به خواندن یا دیدن هستیم. از زمانی که از تولید تلویزیونی جدا شدم، سالهاست تلویزیون نمی بینم. در حقیقت به نوعی مجبور شدم، جدا شوم. من سال ها کار تلویزیونی انجام می دادم، اما زمانی که نمی توانم؛ یعنی اجازه ندارم و دیگر کاری انجام نمی دهم، برایم جذاب نیست. زمانی همه چیز برایم جذاب می شود که خودم کار می کنم.

 

مؤدبیان در پاسخ به این پرسش که چرا به بعضی از کمدی های پرفروشی که مردم به آن علاقه مند هستند، اصطلاح سخیف و مبتذل داده می شود و چطور امکان تغییر این ذائقه وجود دارد، عنوان کرد: این ذائقه خیلی به سختی تغییر پیدا می کند. در میان آثار نمایشی، گونه کمدی یک نوع عالی است و نمی توانیم بگوییم یک نوع تئاتر است؛ یعنی در خودش گونه های مختلفی دارد و فراگیرترین نوع نمایش است؛ چون هم خواص و هم عوام به آن می پردازند. البته گاهی ذائقه عوام پسندانه به سوی ابتذال می رود. به عنوان مثال، فست فودها هر روز در سطح شهر شعبه های متعددی پیدا می کنند، اما رستوران های خوب مشتریان کمتری دارند. ذائقه از کام انسان می آید و وقتی به نوعی از غذا عادت کند، امکان تغییر دادن آن سخت است. این غذاها برای مردم مضر و چاق کننده هستند اما با تمام این ها می بینیم که مخاطب آن را دوست دارد و تغییر آن نیاز به یک اقدام بنیادی و عزم ملی لازم دارد. این در خصوص تلویزیون هم صدق می کند.

 

وی ادامه داد: هنگامی که تلویزیون به سمت عوام گرایی پیش می رود و حتی تئاترهای تلویزیونی کنار گذاشته می شود، خود به خود این زمینه به وجود می آید که نسل ها به این خوراک ها عادت می کنند و حتی از گذشته چیزی را به خاطر نمی آورند. این مثل ماجرای کتاب است که درصد خوانندگان کتاب های خوب کم بودند. این موضوع نیازمند یک حرکت جمعی است. البته همیشه فرهیختگان می نویسند و تلاش می کنند، اما تمام این ها با یک فیلم نامناسب و مبتذل فرو می ریزد. این موضوع نیازمند بحث جامعه شناسی اجتماعی است که باید وارد آن مقوله شد و نمونه ها و الگوهای خوب را ارائه داد. امروز از کارهای برجسته تلویزیونی که انجام دادیم، بهره ای نمی گیریم و به شکل مناسب و در زمان مناسب بازپخش و تحلیل نمی کنیم

 

ابراهیم وحید زاده:دل سازندگان تلویزیون برای مخاطب نمی سوزد

ابراهیم وحید زاده که در کارنامه خود فیلم هایی نظیر« تاکسی نارنجی» با تم کمدی را دارد، در خصوص اینکه چه تحلیلی از پیشی گرفتن کمدی سازی در سینما نسبت به تلویزیون دارید، به بانی فیلم گفت: سینما راه خودش را می رود و اگر به طنزهای تلویزیون نمی خندید، به دلیل مضمون آن است. وقتی خیلی بخواهیم اخلاقی برخورد کنیم و درصدد باشیم جامعه متدینی داشته باشیم، طبیعی است ناگزیریم بسیاری از سوژه ها را یا دست و پا شکسته ارائه دهیم یا حذف کنیم. اگر به این شکل مطلب نوشته شود، بار کمدی کار کم می شود. دلیل دیگر آن است که سینما واحد پولسازی است و طبعا می توانند آدم های حرفه ای تر را به کار ببندند و هزینه بیشتری را بپردازند، اما تلویزیون چنین کاری را کمتر انجام می دهد.

 

وحیدزاده افزود: مسأله بعدی این است که تماشاگر برای سینما پول می پردازد و کالایی که می پسندد، ببیند، وگرنه به سراغ آن نمی رود. در تلویزیون شرایط این طور نیست و سازندگان آثار تلویزیونی دلشان برای تماشاگر نمی سوزد، به همین دلیل سعی می کنند با ارزانترین شکل و کوتاه ترین زمان این آثار را ارائه کنند. وقتی سوژه ها مردم را جذب نمی کند، باعث می شود دیگر به سراغ سریال های تلویزیونی نروند.

 

کارگردان فیلم«عروسک» در پاسخ به این سوال که کمدی سازان ما در چند سال اخیر بیشتر به سمت سینما رفته اند گفت: سینما شرایط مطلوب تری دارد و کمدی سازان ترجیح می دهند به سمت سینما بروند. مسئله این است که ممیزی های ما فقط در جهت نفی کردن است. آیا می خواهند حمایت کنند و یا نظارت و حمایت؟ فقط نظارت اعمال می شود و مطلقا حمایت نیست.

 

وحید زاده ادامه داد: اگر به ساخت و تولید آثار فاخر کمک کنند، به معنای اینکه استاندارد جهانی را رعایت کند، طبیعتا آنهایی که توانی دارند به آن سمت و سو گرایش پیدا خواهند کرد. فیلم چه خوب باشد و چه بد، بالاخره اکران می شود و بلیت آنها هم به یک قیمت فروخته می شود. همه این امکان را برایش بوجود می آورند که هر کدام بیشتر می فروشد زمان اکران بیشتری داشته باشد و هر کدام که فروشش کمتر است را از اکران برمی دارند. نتیجه آن این است که آدم هایی که به سینما به عنوان یک صنعت هنر نگاه می کنند ترجیح می دهند کارهایی بکنند که در آن پول بیشتری است و ظاهرا تماشاگر این نوع کارها را می پسندند. وحیدزاده در پایان صحبت های خود گفت: اگر تماشاگر کار را پس بزند، فروش نخواهند داشت. کسانی هم که دنبال کارهای باارزش هستند، قید آن را می زنند و ترجیح می دهند که DVD و یا ماهواره ببینند. باید متر و معیاری وجود داشته باشد و از کارهایی که سعی شده شرافتمندانه ساخته شود و ارزش های جهانی را رعایت کند، حمایت شود و از کسانی که کار سخیف می کنند، حمایت نکنند. در سال های ۶۰ فیلم ها را به گروه های الف و ب و… دسته بندی می کردند؛ آن که باارزش تر بود در دسته الف جای می گرفت و قیمت گروه الف گران تر بود. این باعث می شد که کسانی که سرمایه گذار فیلم بودند، برای اینکه پول بیشری بدست بیاورند، به اینکه کار بهتری ساخته شود بها می دادند. اما اکنون چه فیلم خوب بسازیم و چه فیلم بد، همه با هم به نمایش در می آید و نمی توان انتظار داشت که حرکتی در سینما به وجود آید.

 

 

علی عبدالعلی زاده:تلویزیون به دلیل گستردگی مخاطب نمی تواند دست فیلمساز را باز بگذارد

علی عبدالعلی زاده به عنوان کارگردانی که کارهای کمدی انجام داده است، در خصوص اینکه چه تحلیلی از پیشی گرفتن کمدی سازی در سینما نسبت به تلویزیون دارید، به بانی فیلم گفت: در دهه ۸۰ شوراهای فیلمنامه به این اندازه نبود که بخواهند روی آن دخل و تصرفی داشته باشند و علاوه بر این، مدیران آن موقع به فیلمسازان و کسانی که در این بخش شناخته شده بودند، نیرو و انگیزه می دادند و دست نویسندگان را باز می گذاشتند و ممیزی تا این اندازه نبود. شاید نگاه مسئولان به کمدی ها به شیوه ای نباشد که خود فیلمنامه نویسان کمدی در سر دارند. این بایدها و نبایدها باعث شده از بسیاری از طنزهایی که در آن زمان می دیدیم و می نوشتیم، فاصله بگیریم. این موضوع بیشتر به افرادی که فیلمنامه را می خوانند و روی آن ها نظر می دهند، بستگی دارد.

 

عبدالعلی زاده ادامه داد: در سینما دست بازیگران طنز بازتر است و راحت تر هستند و چارچوب ها در تلویزیون محدودتر و در سینما بازتر است. کارگردانان و هنرپیشه ها زمانی که با این بایدها و نبایدها رو به رو می شوند، ترجیح می دهند در سینما کار کنند.

 

وی در پاسخ به این پرسش که چرا به بعضی از کمدی های پرفروشی که مردم به آن علاقه مند هستند، اصطلاح سخیف و مبتذل داده می شود و چطور امکان تغییر این ذائقه وجود دارد، عنوان کرد: منطق کار بر اساس عرضه و تقاضاست و زمانی که از این نوع کارها راضی باشند، بیشتر به ساخت آن توجه می کنند. واقعیت آن است که در بحث کمدی بالآخره باید با موضوعی شوخی کنیم. مباحث سیاسی و اخلاقی می توانند جالب توجه باشند و در سینما با توجه به محدودیت ها، راحت تر به خطوط قرمز نزدیک می شوند و به همین دلیل مخاطب ممکن است از آن استقبال کند. تلویزیون به دلیل گستردگی مخاطب نمی تواند دست فیلمساز را باز بگذارد.

 

 

رؤیا میرعلمی:یکی از دلایل جذابیت کمدی های سینمایی، سانسورهای تلویزیونی است

رؤیا میرعلمی که بخشی از فعالیتش را در سریال های طنز تلویزیونی انجام داده، در خصوص اینکه چه تحلیلی از پیشی گرفتن کمدی سازی در سینما نسبت به تلویزیون دارید، به بانی فیلم گفت: یکی از دلایل اصلی و مهم ممیزی و سانسورهایی است که در تلویزیون اعمال می شود و جهت گیری های مشخصی دارد. در سینما دست فیلمنامه نویس بازتر است و شرایطی را می توانیم به وجود بیاوریم که برای مخاطب جذابتر باشد. وقتی در کارهای کمدی آقای صحت کار می کردم، می دیدم چقدر دست یک فیلمنامه نویس را برای خلق موقعیت های کمدی می بستند و با این وجود سروش صحت و ایمان صفایی موانع را رد می کردند و موقعیتی خلق می کردند که برای مخاطب تلویزیون جذاب بود. در حقیقت این موانع در سینما وجود ندارد و دست نویسنده و کارگردان برای خلق موقعیت های کمدی بازتر است. به طور طبیعی در این شرایط هم مخاطب ارتباط بیشتری برقرار می کند و هم خروجی کار بهتر خواهد.

 

میرعلمی ادامه داد: در بخش کارگردانی، طراحی صحنه و لباس و موقعیت هایی که بازیگران با هم دارند، شرایط همین است. البته باز هم تمام این ها به فیلمنامه ختم می شود. معتقدم مهمترین عنصر در خلق درام فیلمنامه است و همین می تواند برای تماشاگر سینما جذاب باشد. علاوه بر این، شرایط و پوششی که در تلویزیون برای بازیگران ما وجود دارد، کاملا متفاوت با سینماست و مخاطب خیلی راحت می تواند ارتباط برقرار کند. در تلویزیون تقریبا همه خانم ها باید شبیه یکدیگر باشند. فرض کنید پوشش رئیس یک شرکت با یک زن خانه دار کاملا یکسان است؛ اما در سینما دست کارگردان بازتر است و از لحاظ ممیزی ارشاد سخت گیری زیاد ندارد. در تلویزیون خانم ها نمی توانند به شخصیت خود نزدیک شوند و به عنوان مثال من همیشه یک شکل هستم. این ها جزو دلایلی است که اگر در تلویزیون کمدی ساخته می شود، نمی تواند به اندازه کمدی های سینما موفقیت داشته باشد.

 

میرعلمی در پاسخ به این پرسش که چرا به بعضی از کمدی های پرفروشی که مردم به آن علاقه مند هستند، اصطلاح سخیف و مبتذل داده می شود و چطور امکان تغییر این ذائقه وجود دارد، بیان کرد: باز همه این مسائل به فیلمنامه برمی گردد. نگاه تماشاگر و مخاطب امروز به نحوی در حال رفتن به قهقراست و این به دلیل شرایطی است که متأسفانه در جامعه ما به وجود آمده است. یک دلیل هم خود تلویزیون است که سطح سلیقه و آگاهی مردم را پایین آورده است و اجازه رشد صحیح نداده است. متأسفانه تلویزیون به هجوترین شکل ممکن سریال ساخته و همیشه فکر می کنم تعداد انگشت شماری از سریال ها شبیه پاورقی های زردی هستند که مجله ها می نویسند. به همین دلیل سطح سلیقه تماشاگران پایین آمده و در سینما هم بر اساس همین سلیقه فیلم ساخته می شود. تهیه کننده به عنوان کسی که می تواند برای جذب مخاطب فرهنگسازی انجام دهد، می تواند به فیلمنامه نویس بگوید بر اساس سطح سلیقه متعالی تر بنویسد. متأسفانه فرهنگسازی نشده و روز به روز سلیقه مخاطبان ما به ابتذال کشیده می شود.

 

این بازیگر افزود: بسیاری از مردم تلویزیون نمی بینند و شبکه های مجازی که بدترین شکل نسل جامعه ما را تربیت می کنند، به شکل مبتذلی در حال رشد هستند. به عنوان مثال، یک نمونه از این کارهای نادرست همین داب اسمش هایی است که با آن کلیپ می سازند و به سرعت رشد می کند. تنها جایی که خیلی می تواند فرهنگسازی کند، تلویزیون ماست که انجام نمی دهد و تا کاری انجام ندهد، شرایط به همین شیوه خواهد ماند

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 17
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش