
امسال با وجود افزایش قیمت دلار و شروع تحریمهای جهانی، کسی باور نمی کرد که از کشورهای خارجی کاری به جشنواره تئاتر عروسکي تهران- مبارک برسد اما خوشبخانه ۶ کار آمدند که هر کدام هم به گونه ای شگفتی ساز بودهاند.به گزارش ایران تئاتر، در دوره هفدهم جشنواره نمایش عروسکی تهران- مبارک نمایشهایی از کشورهای فرانسه، هلند، کرواسی، افغانستان و تایوان اجرا داشتند که از میان آنها، کشور فرانسه با دو نمایش متفاوت از دو گروه نمایشی مختلف، حضور داشت.
بقیه کشورها (هلند، کرواسی، تایوان و افغانستان) نیز هر کدام یک نماینده خلاق را به تئاتر عروسکی تهران- مبارک معرفی کرده بودند. در این گزارش تحلیلی بر آن هستیم که ضمن مرور این آثار، به طور اجمالی نقد و بررسی لازم را نسبت به آنها انجام دهیم که بشود ماحصل این حضور را در جمع بندی به درستی مشاهده کنیم که درواقع برای مردم ما همچنان رضایتبخش خواهد بود. میدانیم که این حضورها بنا بر ضرورت های فرهنگی در میان هنرمندان جهان به دور از سیاست بازی های قدرتمندان ممکن می شود.
سیه موی و جلالی
«سیه موی و جلالی» به نویسندگی و کارگردانی کاوه آیریک از افغانستان که شباهت غریبی به اپراهای عروسکی بهروز غریب پور دارد در جشنواره امسال نظر مشتاقان را به خود جلب کرد. جلالی مرد جوانی است که برای درس خواندن به شهر آمده است. یک شب رویای دختری را می بیند که به او نامش را می گوید و او را به پیش خود می خواند. جلالی پیش خانواده سیه موی می رود و از آنها اجازه میخواهد تا با سیه موی ازدواج کند ولی خانواده او قبول نمیکند.
تکنیکی که در نمایش «سیه موی و جلالی» به کار رفته با همه بضاعت اندک شباهتی نزدیک به کارهای بهروز غریب پور دارد و با آنکه حس می شود عروسک ها (با طراحی مشترک فاطیما آیریک و علی مومنی) به درستی ساخته شده اند اما هنوز در پرداخت نیازمند افزوده هایی هستند و همچنین گروه بازی دهندگان عروسک (لطیف رازبان، اسدا... وفا، شاه حسین مظاهری، حیدر عرفان، فاطیما آیریک، اودریا آذرنوش، قدریا آذرنوش) هنوز توان کافی را در به کارگیری آنها ندارند و باید که هنوز تحت تعلیم باشند یا با تمرین و استمرار و تداوم کارهای بعدی بتوانند بر میزان این توانمندی بیفزایند که از پس یک اجرای اپرای عروسکی ماریونت به نحو مطلوب و کارآمد برآیند.
به هر تقدیر ساخت پنج عروسک با ویژگی های ظاهری متفاوت نیز امکان تولید نمایش عروسکی را برای آنان فراهم ساخته است؛ چنانچه عروسک دلقک و پدر نیز از رنگ و لعاب و امکان نمایشی متفاوتی نسبت به عروسک جلالی، سیه موی و زن موثر بر جلالی برای رفتن به سوی سیر و سلوک و درک معرفت و حقیقت دارند. همچنین در این اجرا سعی شده بود علاوه بر دو گاری اسبی برای رفت و آمد آدمها به عنوان وسایل صحنه از یک بکراند برای پخش ویديوی مکان های مختلف استفاده شود.
البته در صحنه ابتدایی و پایایی یک تخت چوبی ساده که بستر خواب و بیماری جلالی هست وجود دارد و به جای پنجره ارسی و مشبک نمای آن پخش می شود و بعد برای معرفی فضای ده و سفر از نقاشی هایی در بک راند استفاده میشود و حتی برای شناسایی شهر غور از فیلم واقعی آنجا بهره گرفته می شود و در کل این تکنیک می تواند یاریگر کلیت فضاسازی های لازم یک اجرای این چنینی باشد.
اگزوویا
«اگزوویا» به نویسندگی و کارگردانی شارلوت پوییجک-جولن از کشور هلند، دیگر نمایشی است که در این دوره از جشنواره به صحنه رفت. «در این نمایش بیکلام، شارلوت، شما را به سفری بیپایان میبرد تا ما نسبت به محیط اطرافمان به آگاهی برسیم. او زمین زیر پای شما را خالی می کند اما نمی گذارد سقوط کنید، تنها برای لحظهای شما جزیی از کهکشانی بزرگ میشوید».
چنانچه اگزوویا به معنای پوست اندازی مار هست؛ ما نیز در این نمایش دچار پوست اندازی ذهنی و درونی خواهیم شد و اگر انسان (آدم و حوا) نخستین گناهش در نتیجه گول خوردن از مار بود که پیامدش هبوط از بهشت به زمین بوده است؛ حالا بنابر درک بهتر و شناختش از خود و هستی به دنبال غلبه بر مار درونش است که ممکن است وسوسه ها و شکست های پی در پی را برایش رقم بزند و حالا در تدارک است که از این مار درونی برای همیشه کنده شود تا این اگزوویای درونی رهایی ابدی را برایش رقم بزند.
واندالاماندا
نمایش «واندالاماندا» نوشته «جلنا توندینی» با طراحی «لوسی ویدانویچ» و کارگردانی «مورانا دولنچ» و تهیه شده توسط کمپانی تئاتر عروسکی «رییکا» کرواسی تالار «هنر» به مدت ۳۵ دقیقه به صحنه رفت. عنوان تئاتر عروسکی «واندالاواندا» از دو کلمه ترکیب شده است: «واندا» اسم برهای است و« لاماندا» یعنی اسطوخدوس.
واندالاماندا شخصیت اصلی نمایش است و داستان برهای است که با دیگر برهها متفاوت است و هر چیزی را که میخورد به رنگ آن در می آید. او عاشق اسطوخدوس است و بیشتر به رنگ بنفش در میآید و با خوردن این گیاه همیشه بوی خوبی می دهد؛ گاهی لیمو میخورد و زرد میشود و...به نظر می رسد این تحول ناگهانی است.
ناگهان همه حیوانات می خواهند حیوانی را بپذیرند که به دلیل عجیب بودنش میتواند آنها را بترساند که دچار نوعی بیماری واگیردار شوند و مانند این چیزها، چرا دوباره همه احساس می کنند که باید به جمع شان برگردد؟ شاید دلیلی برای بیان این بازگشت نباشد؟ به هر روی، می دانیم که این برگشت به میان جمع نیازمند اتفاقات و داده های دیگری است که مسیر تحول این شخصیتها را بر ما معلوم کند. بنابراین متن شکل کاملی به خود نمی گیرد و باید برای پایان بندی اش فکر بهتری شود.
سفر به غرب
تایوان با نمایش« سفر به غرب: آشوب در قصر شیشه ای» به نویسندگی چیه-شنگ وو و کارگردانی یانگ-چین لین ، در جشنواره حضور داشت.بودا رو-لای در هنگام قدمزنی به سنگی برخورد میکند. سنگ به خون او آغشته میشود و عصاره ماه و تحت تاثیر جوهره خورشید و ماه قرار میگیرد. روزی میمونی از سنگ بیرون میپرد و به خاطر هوشش پادشاه میمونها میشود...کارگردان درباره این حضور بر این باور است: این اولین اجرای ما در تهران است و امیدواریم خاطره خوبی برای همگان بسازیم. گروه تئاتر تایپه آرزو دارد تئاتر سنتی تایوان را به جامعه بینالملل معرفی کند. برای ما افتخار بزرگی است تا این فرصت نادر را برای نمایش سنتی خود در تهران داشته باشیم.
شیوه چیره شده بر کلیت اثر هم عروسکهای دستکشی است که در کنارش عروسکهای باتومی برای حضور ماهیها در قصر شیشهای طراحی شده است. متاسفانه اجرای این شیوه که متکی به عروسکهای کوچک است، در یک تالار قاب عکسی اصلا قابل پذیرش نیست مگر در یک تالار بلک باکس به راحتی می توانست در اختیار تماشاگرانش قرار بگیرد؛ برای مثال آنهایی که در سه، چهار ردیف اول نشسته بودند با گردن های کج شده به ناچار باید پای کار می نشستند.
موسیقی (شو-یو لین، تونگ-ین سیه، یو-چینگ لین، شیه-ون لیو، زو-شین چنگ) برای مخاطب ایرانی بسیار ناآشنا و تقریبا روی اعصاب بود چون برخورد سنج ها و صدای وینگ وینگ از حوصله ما که به چنین آهنگی آشنایی نداریم آن هم در طول یک ساعت بدون کمترین سکوتی غیر قابل تحمل می شد و از آن سو نیز ولوم هم بالا بود که برای برخی غیر قابل تحمل می شد که به ناچار باید تالار هنر را ترک می کردند.
کوچکترین نمایش از انتهای دنیا
«کوچکترین نمایش از انتهای دنیا» نوشته مشترک لارن کاییون و ازکیل گارسیا-رومئو و به کارگردانی ازکیل گارسیا-رومئو از فرانسه، برای مخاطبان بالای ۱۲ سال به صحنه میرود.در این نمایش نگاهی دوباره به تمدنمان داریم که در آن زندگی تنها به پول وابسته است. جهانی پوچ، جایی که انسانها زمانشان را در ارزشهای مادی از دست میدهند و بدون یافتن شرافتشان در آن سرگردانند.طراحی ازکیل گارسیا-رومئو نمود فضایی فرا ذهنی است برای درک هستی و بیان کلی اجرا نیز هستی شناسانه است و به شیوه ای جمع و جور دارد ما را متوجه گزاره های درونی تر از ماهیت انسان می کند که قرار است سر از کجا درآورد.
بازیدهندگی ایسام کادیچی نیز بسیار پر تکاپو و خلاقه است که گاهی نیز تیری هِت به کمکش می آید که جهان عروسک ها ما را متوجه بضاعت و فعل و انفعال درونی مان کنند. بنابراین تحرک بسیار است و در این سازه بسته همه چیز گویای بسیاری از چیزهاست و ما از آن نشانه ها به مفاهیم ملموستر و عینیتری رهنمون خواهیم شد.
پادشاه سرگردان
نمایش «پادشاه سرگردان» با نویسندگی و کارگردانی ژان- باپتیست پوش و از کشور فرانسه در جشنواره تهران-مبارک حضور دارد. بهدلیل حضور رابط ناشنوایان، افراد کمتوان ناشنوا هم میتوانند بهراحتی با اثر ارتباط برقرار کنند.البته این نمایش از شرایط سنی برخوردار است و اثر مختص مخاطبان ۶ سال به بالاست.پادشاه زیباترین کشور دنیا یک سال برای پاسخ دادن به پرسش « زنها بیش از هرچه در دنیا چه میخواهند؟» فرصت دارد.چنانچه نتواند پس از یک سال به این پرسش پاسخ دهد خود و کشورش نابود میشوند.در این نمایش یک گروه نوآور و متفاوت تجربه تازه ای را پیش روی مخاطبانشان قرار می دهند. اروان کورتوا، بهعنوان بازیگر، رابرت هتیسی و اروان کورتوا، در مقام بازیدهندگان و پاتریس رابیه، بهعنوان آهنگساز حضور پر رنگی دارند، در ایجاد فضا و با هماهنگی در استقرار ضرباهنگ درست.
رابرت هتیسی و لوک پاژ بههمراه ژان- باپتیست پوش؛ نویسنده و کارگردان «پادشاه سرگردان» گروه طراحی این اثر را تشکیل میدهند که آنها نیز به دنبال بیان تصویری از یک قصه هستند.کارگردان فرانسوی معتقد است تبادلات فرهنگی همواره از علاقهمندیهای گروه ما بوده است. برای اولین بار این نمایش را به زبان فارسی و زبان اشاره پس از چند روز در تمرین در تهران اجرا خواهیم کرد. این نمایش ترکیب چندین نوع هنر است: ویديوی زنده، سایه، عروسک، موسیقی، نقاشی و...
جمع بندی
امسال ۶ نمایش در جشنواره حضور یافتند که هر کدام بیانگر اتفاق تازه و نابی بودند که اتفاقا کیفیت در آنها بر کمیت می چربید و این چیره شدن زیبایی شناسی میتوانست ما را نسبت به سرپا نگهداشتن جشنواره امیدوار سازد که هنوز هم می شود با کشوری مثل افغانستان که به لحاظ زبان ، دین و فرهنگ با ما ریشه های تاریخی دارد وارد تعامل شد و داشته های اینجایی را در اختیارشان قرار داد که شاهد رشد فرهنگ و هنر در آنجا بود و این تعهد و مسئولیتی بزرگ خواهد بود.
همچنین کارهای بسیار مدرن از فرانسه و هلند آمده بودند که ما را متوجه آخرین تکنیک ها و استفاده از تکنولوژی و در عین حال بهره وری از فرهنگ و سنت های کهن خودمان گردانند. تایوان هم ما را به نگهداری و داشتن سنت های نمایشی قدیمی آگاه کرد و کرواسی نیز زبان نوینی را برای بازگویی نمایش های کودک و نوجوان برایمان به ارمغان آورد. همه این تجربه ها حتما در ایران می ماند و تا دو سال آینده شاهد اتفاقات بهتری برای خلاق تر و پویاتر شدن تئاتر عروسکی پیش روی خواهیم داشت.
- 17
- 1