یکشنبه ۰۲ شهریور ۱۴۰۴
۱۴:۵۵ - ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۰۷۴۰
تئاتر شهر

گفت‌و‌گو با فهیمه عابدینی کارگردان نمایش عروسکی «سیمین و فرزان»

نمایش عروسکی سیمین و فرزان,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

نمایش عروسکی سیمین و فرزان که اولین‌بار در جشنواره نمایش عروسکی سال گذشته دیده شد، این روزها در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر برای عموم اجرا می‌شود. شیوه اجرایی این نمایش با عروسک‌های کاغذی و در قالب مینیاتور ایرانی است که داستانی حماسی و عاشقانه را روایت می‌کند. اجرای آثارعروسکی ویژه بزرگسال را کمتر در تئاترشهر و حتی در دیگر تماشاخانه‌های تئاتر تهران می‌توان دید از این‌رو اجرای بهاری این نمایش در مجموعه تئاتر حرفه‌ای کشور را باید اتفاقی خجسته قلمداد کرد.

 

نمایش عروسکی بواسطه هزینه بالایی که برای تولیدکننده آن در پی دارد و همچنین زمان بیشتری که برای آماده‌سازی آن مورد نیاز است، از دیگرسو به‌دلیل شناخت اندکی که مخاطبان تئاتر از شیوه‌های متنوع عروسک‌های نمایشی دارند در طول سال‌های گذشته همواره با بی‌مهری‌هایی روبه‌رو بوده که شاید پرداختن به آن و گپ و گفت با کارگردان اثر نمایشی بتواند بر دامنه شناخت مخاطبان افزوده و از کم توجهی‌ها بکاهد.

 

فهیمه عابدینی کارگردان این اثر نمایشی را که گذشته از طراحی و ساخت عروسک، دستی نیز در آموزش و نویسندگی دارد در پایان اجرای نمایش‌اش دیدیم و درباره علایق‌اش به تئاتر روایی و عروسک‌های نمایشی پرسیدیم.

 

 

چرا بین همه شیوه‌های عروسکی، تئاتر کاغذی را انتخاب کردید و آیا تجربیات دیگری هم در این زمینه داشته‌اید؟

 شاید به علاقه من به تصویرسازی برمی‌گردد. فکر می‌کنم، عروسک‌های کاغذی می‌توانند تصویرهای درآمده از کتاب‌ها و تصویرسازی‌های دیگر باشند. همیشه دوست دارم که کتاب‌های تصویرسازی شده را بخوانم و تصویر‌ها را از آن جدا و داستان آن کتاب را به این ترتیب بیان کنم. دلیل دیگرش این بود که داستانی را روایت می‌کنیم که کاراکترهای زیادی داشت و عروسک‌های کاغذی برای این نوع داستان خیلی مناسب بود. برای اینکه کاراکترهای مختلف بتوانیم بسازیم بر اساس تصویرسازی‌های کتاب‌های چاپ سنگی پیش رفتیم. طراحان عروسک‌ها و دکور سایزهای مختلف یک عروسک را ساختند. این نکته جذابیتی دیگر را هم به‌کار می‌افزاید که مخاطب عروسک را بسته به پرسپکتیو صحنه‌ها در اندازه‌های مختلف می‌بیند.

 

در این زمینه به‌عنوان کارگردان تجربه دیگری نداشتم اما به‌عنوان عروسک‌گردان در دو کار با عروسک‌های کاغذی کار کرده بودم. یکی از آنها عروسک‌های خیلی مختصر و ساده و بدون مفصل‌بندی داشت. اینکه بتوانی با یک عروسک ساده و کاغذ، داستانی را روایت کنی خیلی جذاب است. بچه‌ها هم از این شیوه استقبال زیادی می‌کردند و حتی تشویق می‌شدند که بعداً عروسک‌های کاغذی خودشان را بسازند و با آن نمایش بدهند. برای یک اثر تلویزیونی هم عروسک‌هایی با شیوه کاغذی ساخته‌ام.

 

نقش قصه‌ها و داستان‌ها را هنوز هم تأثیرگذار می‌دانید؟

 بله و خودم هنوز خیلی دوست دارم که داستان بشنوم. قدیم‌ها رسم بود که شب‌ها می‌نشستند دور هم و داستان تعریف می‌کردند. من هنوز این شیوه داستان‌گویی را دوست دارم و مشتاق شنیدن دوباره همه آن داستان‌های قدیمی هستم. این روزها مردم کمتر آن داستان‌ها را به یاد می‌آورند. بسیاری از این افسانه‌ها و داستان‌ها بین ملل مختلف مشترک هستند و من خیلی دوست دارم که داستان‌های ایرانی که متعلق به سرزمین خود ماست را هنوز بشنوم.

جذابیت این شیوه داستان‌گویی در این است که هرکس، داستان واحد را به شکل متفاوتی تعریف می‌کند.

 

انگار هر فرد نکته‌های جدیدی را از داستان بیرون می‌کشد و بیان می‌کند. شنونده هر بار که داستانی را می‌شنود برداشت متفاوتی را از داستان‌گو دریافت می‌کند و این باعث می‌شود که مخاطب نکات متفاوتی را نسبت به یک داستان دریابد و خودش به درک متفاوتی از آن برسد. باور کنید که هنوز امکان دارد یک سری از سؤال‌های زندگی را در افسانه‌ها و داستان‌ها جواب داد.

 

این نمایش برای چه گروه سنی تولید شده و آیا برای تئاتر عروسکی سن خاصی را می‌توان در نظر گرفت؟

نمایش ما برای تماشاگر بزرگسال طراحی شده بخصوص با این نوع عروسک، عروسک‌های کاغذی و دوبعدی، اما در اجرای نمایش دیدیم که کودکانی که همراه خانواده‌ها برای دیدن کار آمده‌اند خیلی آن را دوست داشتند و با کار ارتباط خوبی می‌گیرند. به نظرم تماشاگر پنج سال به بالا از آن لذت می‌برد. اما نمی‌گویم نمایش ما کار کودک است چون وقتی می‌خواهیم نمایشی را برای کودکان کار کنیم باید یک سری چیزها را برای بچه در نظر بگیریم. اینکه عروسک برای بچه جذاب باشد، اینکه زبان نمایش برایش قابل درک باشد، نکته آموزشی داشته باشد، جنبه تفریحی داشته باشد و در نهایت چیزی به او بیفزاید. در پاسخ به بخش دوم سؤال شما باید بگویم تئاتر عروسکی از دیگر انواع تئاتر جدا نیست و باید محدوده سنی مشخصی داشته باشد. ممکن است تماشاگر کودک همان پنج دقیقه اول از یک کار خسته بشود و بخواهد سالن را ترک کند ولی همان کار برای بزرگسال جذاب است و مفاهیمی در آن وجود دارد که بزرگسال دنبال می‌کند. با این حال شاید بشود محدوده بزرگی از تئاتر عروسکی را نیز درنظر گرفت که برای کودکان هم جذاب است در حالی که برای بزرگسال طراحی شده است.

 

شگفتی‌سازی تئاتر عروسکی را حاصل چه عناصری می‌دانید؟

عناصر شگفتی ساز تئاتر عروسکی اول از همه خود عروسک است. طراحی و ساخته شدن‌اش پیش از آنکه وارد صحنه بشود باید به لحاظ  زیبایی شناسی جذاب باشد.دومین ویژگی، جان‌بخشی به عروسک در صحنه است. خودمان خیلی این را تجربه کرده‌ایم که وقتی عروسکی به زیبایی حرکت می‌کند و جان دارد شگفت زده می‌شویم. ارتباط عروسک گردان با عروسک خیلی مهم است. بارها دیده‌ایم عروسک‌گردانی روی صحنه طوری عروسک را در دست دارد که هر چیز دیگری می‌تواند باشد جز شیئی که باید جان داشته باشد. بدون دلیل تکانش می‌دهد، نمی‌داند نگاهش کجاست، کنترل ندارد و خودش بیشتر دیده می‌شود تا عروسک.

 

البته نمی‌گویم که عروسک‌گردان نباید دیده شود بلکه نکته همان ارتباط عروسک‌گردان با عروسک است. اینکه چه جایی عروسک مهم است و چه جایی عروسک گردان قابل تشخیص باشد. در کارهای جذاب عروسکی این تفکیک به خوبی لحاظ می‌شود. اگر این سه عنصر به دقت رعایت شوند که عناصر شگفتی ساز تئاتر عروسکی‌اند از کار لذت می‌بریم. البته قالب اجرایی و متن هم تأثیر خود را دارند.

 

از تئاتر روایی و قصه‌گویی در تئاتر بگویید. چقدر بر بازسازی لحظات به وسیله بازی‌سازان تأکید داشته اید؟

تئاتر روایی یکی از تئاتر‌های مورد علاقه من است. اینکه بشود این کار را با عروسک انجام داد برایم مهم است. تئاتر روایی عروسکی را به شیوه‌های دیگر ترجیح می‌دهم. این تجربه را با بچه‌ها داشته ام. وقتی می‌خواستم چیزی تعریف کنم با اشیا و وسایل ریز و درشت ساده‌ای که در دسترس بود شخصیت‌های ماجرا را درست کرده و با آنها قصه را تعریف می‌کردم. بچه‌ها در لحظه‌ای که عروسک‌ها وسط می‌آمدند دیگر به من به‌عنوان قصه‌گو نگاه نمی‌کردند و این برایم خیلی جالب بود. برای خودم هم تئاترهای جذاب عروسکی که قصه گو داشتند خیلی جذاب بود.

 

تئاترهای یک نفره بسیاری دیده‌ام که عروسک‌گردان از اول تا آخر داستان را با عروسک‌های مختلف و صداسازی‌های متنوع تعریف می‌کند. همین تأثیر تشویقم کرد که این شیوه را تجربه کنم و با جذابیتی که برایم دارد آن را ادامه بدهم. شکل اجرا و تکنیک‌هایی که هر عروسک‌گردان و کارگردان برای این نوع نمایش به‌کار می‌گیرد برایم دیدنی است.

ما به‌عنوان بازی‌ساز سعی کرده‌ایم سکوت‌ها را کوتاه کنیم. به‌صورت سؤال و جواب تماشاگر را درگیر کنیم، از عروسک‌ها به راوی تغییر بدهیم و بین راوی و عروسک رفت و برگشت داشته باشیم تا تماشاگر را با کار همراه کنیم. امیدوارم که موفق بوده باشیم.

 

اگر موسیقی زنده در این کار نبود از تأثیرگذاری آن کاسته می‌شد؟ دلایل استفاده از موسیقی زنده را بگویید.

 بله اگر موسیقی زنده را بخواهیم از کار حذف کنیم بخشی از جذابیت کار کم می‌شود. ما مردمی هستیم که موسیقی را دوست داریم، بخصوص موسیقی ایرانی. وقتی صدای ساز را می‌شنویم و نوازنده را به‌صورت زنده می‌بینیم تأثیر خوبی روی ما می‌گذارد. بخصوص که این کار بر اساس ردیف آوازی نوشته شده است. وقتی داشتم این متن را می‌نوشتم از شعرهایی که در ردیف آوازی استاد محمود کریمی بود استفاده کردم. کلاً اعتقاد دارم هر چیزی که در لحظه بر صحنه ببینیم و بشنویم تأثیرگذاری بیشتری نسبت به صداهای پلی‌بک و تصاویر از قبل ضبط شده دارد.

 

ما نوازنده‌ها را در کادر صحنه جا دادیم، زیرا آن‌ها جزئی از سازه صحنه هستند. ترکیب‌بندی صحنه از مینیاتور‌ها گرفته شده و نوازنده‌ها در این مینیاتور جایگاه مهم و اصلی دارند. این طراحی را مدیون استادانی هستم که در طول شکل‌گیری نمایش به ما پیشنهاد دادند که این کار را انجام بدهیم که تأثیر خوبی در کار داشته است.

 

از زمان اجرا در جشنواره تاکنون چه تغییراتی در نمایش ایجاد شده و چرا؟

تغییرات خاصی که بخواهم از آن یاد کنم نه نداشته‌ایم. ولی طبیعی است که آن زمان برای رسیدن به جشنواره و فرصت اندک برای آماده‌سازی و اجرا در فشردگی اجراهایی که پشت سر هم روی صحنه می‌روند، فرصت ریزه‌کاری و روتوش در جشنواره نداشته باشیم. ما بعد از جشنواره سعی کرده‌ایم ریزه‌کاری‌هایی اضافه و جزئیات را بیشتر کنیم. سعی کردیم جذابیت تصویرسازی‌های چاپ سنگی را بالا ببریم و مقداری هم نکات مبهمی که در داستان وجود داشت را پر رنگ‌تر کردیم.

 

iran-newspaper.com
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش