شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۵۵ - ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۰۷۴۰
تئاتر شهر

گفت‌و‌گو با فهیمه عابدینی کارگردان نمایش عروسکی «سیمین و فرزان»

نمایش عروسکی سیمین و فرزان,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

نمایش عروسکی سیمین و فرزان که اولین‌بار در جشنواره نمایش عروسکی سال گذشته دیده شد، این روزها در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر برای عموم اجرا می‌شود. شیوه اجرایی این نمایش با عروسک‌های کاغذی و در قالب مینیاتور ایرانی است که داستانی حماسی و عاشقانه را روایت می‌کند. اجرای آثارعروسکی ویژه بزرگسال را کمتر در تئاترشهر و حتی در دیگر تماشاخانه‌های تئاتر تهران می‌توان دید از این‌رو اجرای بهاری این نمایش در مجموعه تئاتر حرفه‌ای کشور را باید اتفاقی خجسته قلمداد کرد.

 

نمایش عروسکی بواسطه هزینه بالایی که برای تولیدکننده آن در پی دارد و همچنین زمان بیشتری که برای آماده‌سازی آن مورد نیاز است، از دیگرسو به‌دلیل شناخت اندکی که مخاطبان تئاتر از شیوه‌های متنوع عروسک‌های نمایشی دارند در طول سال‌های گذشته همواره با بی‌مهری‌هایی روبه‌رو بوده که شاید پرداختن به آن و گپ و گفت با کارگردان اثر نمایشی بتواند بر دامنه شناخت مخاطبان افزوده و از کم توجهی‌ها بکاهد.

 

فهیمه عابدینی کارگردان این اثر نمایشی را که گذشته از طراحی و ساخت عروسک، دستی نیز در آموزش و نویسندگی دارد در پایان اجرای نمایش‌اش دیدیم و درباره علایق‌اش به تئاتر روایی و عروسک‌های نمایشی پرسیدیم.

 

 

چرا بین همه شیوه‌های عروسکی، تئاتر کاغذی را انتخاب کردید و آیا تجربیات دیگری هم در این زمینه داشته‌اید؟

 شاید به علاقه من به تصویرسازی برمی‌گردد. فکر می‌کنم، عروسک‌های کاغذی می‌توانند تصویرهای درآمده از کتاب‌ها و تصویرسازی‌های دیگر باشند. همیشه دوست دارم که کتاب‌های تصویرسازی شده را بخوانم و تصویر‌ها را از آن جدا و داستان آن کتاب را به این ترتیب بیان کنم. دلیل دیگرش این بود که داستانی را روایت می‌کنیم که کاراکترهای زیادی داشت و عروسک‌های کاغذی برای این نوع داستان خیلی مناسب بود. برای اینکه کاراکترهای مختلف بتوانیم بسازیم بر اساس تصویرسازی‌های کتاب‌های چاپ سنگی پیش رفتیم. طراحان عروسک‌ها و دکور سایزهای مختلف یک عروسک را ساختند. این نکته جذابیتی دیگر را هم به‌کار می‌افزاید که مخاطب عروسک را بسته به پرسپکتیو صحنه‌ها در اندازه‌های مختلف می‌بیند.

 

در این زمینه به‌عنوان کارگردان تجربه دیگری نداشتم اما به‌عنوان عروسک‌گردان در دو کار با عروسک‌های کاغذی کار کرده بودم. یکی از آنها عروسک‌های خیلی مختصر و ساده و بدون مفصل‌بندی داشت. اینکه بتوانی با یک عروسک ساده و کاغذ، داستانی را روایت کنی خیلی جذاب است. بچه‌ها هم از این شیوه استقبال زیادی می‌کردند و حتی تشویق می‌شدند که بعداً عروسک‌های کاغذی خودشان را بسازند و با آن نمایش بدهند. برای یک اثر تلویزیونی هم عروسک‌هایی با شیوه کاغذی ساخته‌ام.

 

نقش قصه‌ها و داستان‌ها را هنوز هم تأثیرگذار می‌دانید؟

 بله و خودم هنوز خیلی دوست دارم که داستان بشنوم. قدیم‌ها رسم بود که شب‌ها می‌نشستند دور هم و داستان تعریف می‌کردند. من هنوز این شیوه داستان‌گویی را دوست دارم و مشتاق شنیدن دوباره همه آن داستان‌های قدیمی هستم. این روزها مردم کمتر آن داستان‌ها را به یاد می‌آورند. بسیاری از این افسانه‌ها و داستان‌ها بین ملل مختلف مشترک هستند و من خیلی دوست دارم که داستان‌های ایرانی که متعلق به سرزمین خود ماست را هنوز بشنوم.

جذابیت این شیوه داستان‌گویی در این است که هرکس، داستان واحد را به شکل متفاوتی تعریف می‌کند.

 

انگار هر فرد نکته‌های جدیدی را از داستان بیرون می‌کشد و بیان می‌کند. شنونده هر بار که داستانی را می‌شنود برداشت متفاوتی را از داستان‌گو دریافت می‌کند و این باعث می‌شود که مخاطب نکات متفاوتی را نسبت به یک داستان دریابد و خودش به درک متفاوتی از آن برسد. باور کنید که هنوز امکان دارد یک سری از سؤال‌های زندگی را در افسانه‌ها و داستان‌ها جواب داد.

 

این نمایش برای چه گروه سنی تولید شده و آیا برای تئاتر عروسکی سن خاصی را می‌توان در نظر گرفت؟

نمایش ما برای تماشاگر بزرگسال طراحی شده بخصوص با این نوع عروسک، عروسک‌های کاغذی و دوبعدی، اما در اجرای نمایش دیدیم که کودکانی که همراه خانواده‌ها برای دیدن کار آمده‌اند خیلی آن را دوست داشتند و با کار ارتباط خوبی می‌گیرند. به نظرم تماشاگر پنج سال به بالا از آن لذت می‌برد. اما نمی‌گویم نمایش ما کار کودک است چون وقتی می‌خواهیم نمایشی را برای کودکان کار کنیم باید یک سری چیزها را برای بچه در نظر بگیریم. اینکه عروسک برای بچه جذاب باشد، اینکه زبان نمایش برایش قابل درک باشد، نکته آموزشی داشته باشد، جنبه تفریحی داشته باشد و در نهایت چیزی به او بیفزاید. در پاسخ به بخش دوم سؤال شما باید بگویم تئاتر عروسکی از دیگر انواع تئاتر جدا نیست و باید محدوده سنی مشخصی داشته باشد. ممکن است تماشاگر کودک همان پنج دقیقه اول از یک کار خسته بشود و بخواهد سالن را ترک کند ولی همان کار برای بزرگسال جذاب است و مفاهیمی در آن وجود دارد که بزرگسال دنبال می‌کند. با این حال شاید بشود محدوده بزرگی از تئاتر عروسکی را نیز درنظر گرفت که برای کودکان هم جذاب است در حالی که برای بزرگسال طراحی شده است.

 

شگفتی‌سازی تئاتر عروسکی را حاصل چه عناصری می‌دانید؟

عناصر شگفتی ساز تئاتر عروسکی اول از همه خود عروسک است. طراحی و ساخته شدن‌اش پیش از آنکه وارد صحنه بشود باید به لحاظ  زیبایی شناسی جذاب باشد.دومین ویژگی، جان‌بخشی به عروسک در صحنه است. خودمان خیلی این را تجربه کرده‌ایم که وقتی عروسکی به زیبایی حرکت می‌کند و جان دارد شگفت زده می‌شویم. ارتباط عروسک گردان با عروسک خیلی مهم است. بارها دیده‌ایم عروسک‌گردانی روی صحنه طوری عروسک را در دست دارد که هر چیز دیگری می‌تواند باشد جز شیئی که باید جان داشته باشد. بدون دلیل تکانش می‌دهد، نمی‌داند نگاهش کجاست، کنترل ندارد و خودش بیشتر دیده می‌شود تا عروسک.

 

البته نمی‌گویم که عروسک‌گردان نباید دیده شود بلکه نکته همان ارتباط عروسک‌گردان با عروسک است. اینکه چه جایی عروسک مهم است و چه جایی عروسک گردان قابل تشخیص باشد. در کارهای جذاب عروسکی این تفکیک به خوبی لحاظ می‌شود. اگر این سه عنصر به دقت رعایت شوند که عناصر شگفتی ساز تئاتر عروسکی‌اند از کار لذت می‌بریم. البته قالب اجرایی و متن هم تأثیر خود را دارند.

 

از تئاتر روایی و قصه‌گویی در تئاتر بگویید. چقدر بر بازسازی لحظات به وسیله بازی‌سازان تأکید داشته اید؟

تئاتر روایی یکی از تئاتر‌های مورد علاقه من است. اینکه بشود این کار را با عروسک انجام داد برایم مهم است. تئاتر روایی عروسکی را به شیوه‌های دیگر ترجیح می‌دهم. این تجربه را با بچه‌ها داشته ام. وقتی می‌خواستم چیزی تعریف کنم با اشیا و وسایل ریز و درشت ساده‌ای که در دسترس بود شخصیت‌های ماجرا را درست کرده و با آنها قصه را تعریف می‌کردم. بچه‌ها در لحظه‌ای که عروسک‌ها وسط می‌آمدند دیگر به من به‌عنوان قصه‌گو نگاه نمی‌کردند و این برایم خیلی جالب بود. برای خودم هم تئاترهای جذاب عروسکی که قصه گو داشتند خیلی جذاب بود.

 

تئاترهای یک نفره بسیاری دیده‌ام که عروسک‌گردان از اول تا آخر داستان را با عروسک‌های مختلف و صداسازی‌های متنوع تعریف می‌کند. همین تأثیر تشویقم کرد که این شیوه را تجربه کنم و با جذابیتی که برایم دارد آن را ادامه بدهم. شکل اجرا و تکنیک‌هایی که هر عروسک‌گردان و کارگردان برای این نوع نمایش به‌کار می‌گیرد برایم دیدنی است.

ما به‌عنوان بازی‌ساز سعی کرده‌ایم سکوت‌ها را کوتاه کنیم. به‌صورت سؤال و جواب تماشاگر را درگیر کنیم، از عروسک‌ها به راوی تغییر بدهیم و بین راوی و عروسک رفت و برگشت داشته باشیم تا تماشاگر را با کار همراه کنیم. امیدوارم که موفق بوده باشیم.

 

اگر موسیقی زنده در این کار نبود از تأثیرگذاری آن کاسته می‌شد؟ دلایل استفاده از موسیقی زنده را بگویید.

 بله اگر موسیقی زنده را بخواهیم از کار حذف کنیم بخشی از جذابیت کار کم می‌شود. ما مردمی هستیم که موسیقی را دوست داریم، بخصوص موسیقی ایرانی. وقتی صدای ساز را می‌شنویم و نوازنده را به‌صورت زنده می‌بینیم تأثیر خوبی روی ما می‌گذارد. بخصوص که این کار بر اساس ردیف آوازی نوشته شده است. وقتی داشتم این متن را می‌نوشتم از شعرهایی که در ردیف آوازی استاد محمود کریمی بود استفاده کردم. کلاً اعتقاد دارم هر چیزی که در لحظه بر صحنه ببینیم و بشنویم تأثیرگذاری بیشتری نسبت به صداهای پلی‌بک و تصاویر از قبل ضبط شده دارد.

 

ما نوازنده‌ها را در کادر صحنه جا دادیم، زیرا آن‌ها جزئی از سازه صحنه هستند. ترکیب‌بندی صحنه از مینیاتور‌ها گرفته شده و نوازنده‌ها در این مینیاتور جایگاه مهم و اصلی دارند. این طراحی را مدیون استادانی هستم که در طول شکل‌گیری نمایش به ما پیشنهاد دادند که این کار را انجام بدهیم که تأثیر خوبی در کار داشته است.

 

از زمان اجرا در جشنواره تاکنون چه تغییراتی در نمایش ایجاد شده و چرا؟

تغییرات خاصی که بخواهم از آن یاد کنم نه نداشته‌ایم. ولی طبیعی است که آن زمان برای رسیدن به جشنواره و فرصت اندک برای آماده‌سازی و اجرا در فشردگی اجراهایی که پشت سر هم روی صحنه می‌روند، فرصت ریزه‌کاری و روتوش در جشنواره نداشته باشیم. ما بعد از جشنواره سعی کرده‌ایم ریزه‌کاری‌هایی اضافه و جزئیات را بیشتر کنیم. سعی کردیم جذابیت تصویرسازی‌های چاپ سنگی را بالا ببریم و مقداری هم نکات مبهمی که در داستان وجود داشت را پر رنگ‌تر کردیم.

 

iran-newspaper.com
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش