یکشنبه ۰۲ شهریور ۱۴۰۴
۱۴:۳۱ - ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۲۸۹۱
تئاتر شهر

گفت‌و‌گو با «محمد نیازی» کارگردان تئاتر «آی‌راک»

نقد سانسور روی صحنه تئاتر

نمایش آی‌راک,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

«تئاتر شهرستان» معمولاً کلمه خوشایندی برای آنهایی که خارج از تهران کار می‌کنند، نیست. اما بسیاری از گروه‌های تئاتری از همین شهرستان‌ها آمده و به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کرده‌اند. «محمد نیازی» کارگردان جوانی است که دو دوره با نمایش‌های موزیکال «یتیم‌خانه فونیکس» و «پیانیستولوژی» جوایز مهمی از جشنواره فجر کسب کرد و حالا هم «آی‌راک» را بعد از یک دوره موفق اجرا در مشهد به تهران آورده و در «تماشاخانه ملک» روی صحنه برده است. «آی‌راک» روایت زندگی یک مجری مشهور رادیو است که اقدام به برگزاری یک مسابقه عجیب رادیویی می‌کند تا بلکه از بین‌ شرکت‌کنندگان به عشق قدیمی‌اش برسد. سهند خیرآبادی، نویسنده این نمایش است.

 

محمد نیازی با سبک موسیقایی نمایش‌هایش همه توجه‌ها را به شکوفایی نسل تازه‌ای از هنرمندان تئاتر در مشهد جلب کرد. دیالوگ‌های آوازی، تکیه بر توانایی فیزیکی، تنفس و صدای بازیگران در اجرایی اپرایی از ویژگی‌های کارهای او هستند که گرچه همگی جوان و برای علاقه‌مندان تئاتر ناشناسند اما با تسلط بر صحنه ظاهر می‌شوند. این کارگردان تئاتر از زمانی که در سال ۹۳ کمدی موزیکال آرایشگر را در مشهد روی صحنه برد تاکنون توجه به موسیقی تئاتر و تئاتر موسیقایی را به‌عنوان مسیری که در آن حرکت می‌کند حفظ کرده است. با او درباره تجربه جدیدش به گفت‌و‌گو نشستیم.

 

   چطور شد از موزیکال تئاتر «پیانیستولوژی» به نمایش سنگینی مثل «آی‌راک» رسیدی؟

«پیانیستولوژی» جستاری در باب ریشه‌یابی جنگ در بنیان‌های فلسفی و ایدئولوژیک زندگی انسان بود، در «آی‌راک»، «سهند خیرآبادی» نویسنده اثر همان موضوع را دنبال می‌کند، اما این بار نه در تاریخ بلکه در حال و نه در فلسفه‌های نوشته شده بلکه با طرح یک نظریه.

 

یک روایت کلی از تولد «آی‌راک» برای ما بگو!

«آی‌راک» پس از نگارش در تمرینات توسط نویسنده بارها بازنویسی شد و بار‌ها در طراحی دستخوش تغییر شد؛ در گروه ما اصلاح و بازآفرینی از اصول کار است و این کار را تا رسیدن به نقطه مطلوب ادامه می‌دهیم. در کارگردانی سعی کردم به گونه‌ای عمل کنم که لایه‌های پنهان متن برای مخاطب ملموس شود و همچنین پیام متن را دریافت کند و تأثیری که به‌دنبال آن بودیم را بپذیرد.

 

به نظر خودت در «آی‌راک» شخصیت‌ها مهم‌ترند یا داستان؟

«آی‌راک» یک نمایش قصه‌گو نیست، بلکه یک نمایش نظریه‌محور است و به نظرم «رسانه» به‌عنوان ملموس‌ترین و پر‌رنگ‌ترین کاراکتر این روزهای زندگی انسان مدرن بستری گسترده است برای دریافت ایده و برای نقد و برای جست‌و‌جو در لایه‌های پنهان آن. برای من در این نمایش هم «رسانه» مهم‌ترین شخصیت نمایشم است.

 

معتقدی تم این نمایش بسیار متفاوت با نمایش‌های دیگر خودت است، در این مورد بیشتر توضیح بده.

نمایشنامه «آی‌راک» در تم و ایده‌ پردازی تفاوت بسیاری با دیگر متن‌هایی دارد که دست به اجرای‌شان زدم. این تفاوت اما گام به جلو بود چرا که ایده‌های به‌روزتری را می‌طلبید. همین مسائل کارگردانی اثر مرا با چالشی جذاب مواجه می‌کند.

 

چطور شد سراغ زندگی یک مجری رادیو رفتی؟

رادیو بخشی از رسانه است. وقتی از «رسانه» صحبت می‌کنیم یعنی داریم از یک عنصر مهم جهانی حرف می‌زنیم. عنصری که درگیر آفات زیادی است که «سانسور» یکی از مهم‌ترین‌های آن است. در «آی‌راک» یک مسأله عشقی را در قالب نقد سانسور بیان می‌کنیم.

 

که البته بی‌ربط با فضای امروز رسانه‌های ما هم نیست.

خب ایران بخش مهمی از دنیاست. اما این نزدیکی ملموس «آی‌راک» به فضای جامعه کنونی ما زیاد هم خارج از اراده نبوده است. شما ببینید ما داریم روایت یک مجری سانسورشده را روی صحنه می‌بریم؛ درست آنچه این روزها جمع زیادی از مجریان محبوب ما درگیرش هستند.

 

روی همین نظریه یک تیزر دادید که باعث شد کارتان توقیف شود.

از شما می‌خواهم از لفظ توقیف استفاده نکنید. بالاخره یک سیری باید طی می‌شده که نشده و از ما خواستند تا تعیین تکلیف، دو شب اجرا نکنیم و ما هم نکردیم. اما باید اعتراف کنم این تعطیلی خیلی به کار ما ضربه زد و سرپا کردن کار بعد از این، دشوار است.

 

به‌طور کلی تجربه‌های جدید و متفاوت را در عرصه تئاتر می‌پسندید؟

 این شاید اولین و شاید حتی آخرین تجربه من در حوزه غیرموزیکال باشد. تخصص من تئاتر موزیکال است اما همیشه تجربه‌های متفاوت را می‌پسندم؛ «آی‌راک» برای من زندگی جدیدی بود چرا که تئاتر برای‌مان زندگی‌ است. تئاتر در دنیا به‌عنوان یک هنر شاخص و معیار همیشه به‌روز می‌شود چرا که چشم مخاطب به‌دنبال نوآوری است.

 

در همین روند نوآوری بود که بخش مهمی از نمایشت را به تصویر اختصاص دادی؟

در «آی‌راک» همان‌طور که گفتید تصویر و ویدئو نقش مهمی ایفا می‌کند. به عبارتی تلفیقی از تئاتر و تصویر است، اما هرآنچه در تصاویر ارائه می‌شود کاملاً در خدمت متن و کارگردانی است؛ یعنی کار اضافه‌ای برای ایجاد جذابیت بصری نکردیم که مخاطب را گول بزنیم.

 

در عین حالی که معتقدی در این نمایش از تئاتر موزیکال فاصله گرفتی، اما هنوز برخی المان‌‌های موزیکال در نمایشت دیده می‌شود.

 یک سری مسائل امضای کارگردان است. در «آی‌راک» بیشتر افکت می‌شنویم تا موسیقی. «میلاد قنبری» موسیقی را طوری طراحی کرده که شنیده نشود، بلکه حس شود. به نظرم در این نمایش مخاطب از لمس موسیقی لذت می‌برد.

 

به‌عنوان یک کارگردان تئاتر؛ کدام عنصر در نمایش صحنه‌ای از نظر شما اهمیت بالاتری دارد؟

تمام عناصر صحنه از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردارند؛ تک‌تک این عناصر یکدیگر را کامل می‌کنند و روح نمایش را می‌سازند. اما وحدت سبک و ساختار و مشخص بودن آنچه قرار است اتفاق بیفتد مهم‌ترین وظیفه من به‌عنوان یک کارگردان است.

 

نمایش قبلی گروه شما یعنی «پیانیستولوژی» با استقبال خوبی در «تماشاخانه ایرانشهر» مواجه شد. استقبال از «آی‌راک» چطور بود؟

 برای گروهی که ۲۲ شب اجرا با هرشب ۳۰۰ تماشاگر در مشهد رفته‌اند طبیعتاً آنچه در تهران در حال رخ دادن است، خوشایند نیست. ولی خب به نظرم این هم نوعی از تجربه بود؛ اجرا در سالن خصوصی، در سالن تازه‌ تأسیس و در ساعتی که شاید مناسب رفت و آمد نباشد.

 

پرونده «آی‌راک» در همین اجراها بسته می‌شود؟

 شاید زود باشد این خبر را بگویم اما این نمایش در هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر «تریست‌اکت» که خردادماه در ایتالیا برگزار می‌شود پذیرفته شده و اگر مسائل روادید حل شود، به آنجا سفر می‌کنیم. احتمالاً قبلش چند شب کوتاه با گروه بازیگری جدید در مشهد روی صحنه برویم و بعد هم کار را برای جشنواره فجر ارسال می‌کنیم.

 

چه شد بعد از دو سال موفقیت؛ سال قبل کاری در فجر نداشتی؟

قرار بود با همین «آی‌راک» به جشنواره بیاییم که به‌دلایل متعدد قسمت نشد؛ اینکه نتوانستیم اجرا برویم، طبیعتاً فیلم خوبی ضبط نکردیم و به طور کلی آماده بازبینی نشدیم. ولی خب خوشحالم نماینده دیگری از مشهد آمد و موفقیت‌های دوسال قبل را تکرار کرد.

 

واقعیتش را بگو که جایزه چقدر برای تو مهم است؟

هرکسی می‌گوید جوایز برایش بی‌اهمیت است به نظرم با خودش روراست نیست. جایزه مهم است اما نه در حدی که مسیری برای آدم تعیین کند. شما ببینید دو نمایش من در دوسال فجر ۱۲ بارکاندیدا شده، اما سهم خودم فقط یک دیپلم افتخار بوده است. پس بیشتر موفقیت گروهی است که اهمیت دارد؛ اما توقع مردم از گروه‌هایی که در جشنواره‌ها به توفیق می‌رسند طبیعتاً بیشتر است.

 

به‌عنوان کسی که سال‌هاست در شهرستان فعالیت می‌کنید و دوسال مهم‌ترین جوایز جشنواره فجر را گرفته‌اید، از مصائب تئاتر در مشهد بگویید.

در مشهد تعداد اندک سالن‎‌های نمایش برای اجرا و تعداد زیاد گروه‌های نمایشی مجالی برای اجرای زیاد به آثار نمی‌دهد. این موضوع همیشه به اقتصاد تمام گروه‌های در حال کار ضربه می‌زند و باعث جا ماندن بسیاری از مخاطبان از دیدن نمایش‌های روی صحنه نیز می‌شود. مسأله‌ای که مدت‌هاست کسی نتوانسته حلش کند.

 

صحبت خاصی اگر مانده بگو.

حرف آخر اینکه به نظرم مرزبندی بین تئاتر تهران و تئاتر شهرستان برداشته شده است؛ مخاطب تئاتر فهیم است، کار خوب را از بد تشخیص می‌دهد و انتخاب درست را انجام می‌دهد. مسئولان تئاتر کشور هم اگر نگاه درست‌تری به تئاتر شهرهای کشور داشته باشند، قطعاً راه برای توفیقات بیشتر باز می‌شود.

 

مسعود حکم‌آبادی

 

iran-newspaper.com
  • 12
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش