چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۳۲ - ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۶۹۹۴
تئاتر شهر

در جشن ۱۰ سالگی تماشاخانه ایرانشهر مطرح شد:

حسرت‌های به دل مانده / از تئاتر صبا تا وضعیت تئاتر شهر

جشن سالروز تماشاخانه ایرانشهر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
جشن ده سالگی تماشاخانه ایرانشهر در حالی برگزار شد که مدیر این مجموعه از غم و اندوهی که مدیران و هنرمندان برای تئاتر شهر دارند، سخن گفت.

به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت ده سالگی تماشاخانه ایرانشهر عصر شنبه ٢۵ خرداد ماه با حضور مدیران و هنرمندان فرهنگی هنری در تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد.

مجید رجبی معمار، سید مجتبی حسینی، حسین مسافر آستانه، مجید جوزانی، شهرام کرمی، شهرام گیل آبادی، ایرج راد، فرهاد آییش، مائده طهماسبی، اتابک نادری، مریم معترف، رحمان محمد عمروآبادی، ابراهیم حقیقی، طیبه سیاوشی و … از جمله حاضران این مراسم بودند.

در این آئین مجید رجبی معمار رئیس تماشاخانه ایرانشهر، سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد، حسین مسافر آستانه دبیر شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر، شهرام گیل آبادی و ایرج راد سخنرانی کردند.

در ابتدای مراسم مجید رجبی معمار در سخنان خود از غلامحسین کرباسچی، مهندس کاظمی، بهروز غریبپور، قالیباف، ایرج راد، دکتر مجید جوزانی و … که بانیانی بودند که در ساخت و احداث تماشاخانه ایرانشهر نقش داشتند، تشکر کرد.

او در بخش دیگری به دوره مدیریت خود در این تماشاخانه اشاره کرد و گفت: در این چهار سال مدیریت، با مشورت دکتر مهندس‌پور شورای سیاستگذاری تشکیل دادیم و با کمک اعضا شورا و تجربیات تئاتری آن‌ها، این تماشاخانه را اداره کردیم. نتیجه آن هم این بوده که افزایش مخاطب داشتیم، سال ٩٢ حدود ٩٢ هزار تماشاگر داشتیم و امروزه ٩٨۶ هزار نفر به این تماشاخانه برای دیدن تئاتر و نمایش آمده‌اند. در این چهار سال حتی یک مورد تئاتر را از صحنه پایین نیاوردیم.

رجبی معمار افزود: دو سه چیز حسرتش به دل ما مانده است، یکی پردیس تئاتر صباست که خواهشمندم با ایجاد تدابیر لازم این مجموعه که نیمه کاره مانده به ناوگان تماشاخانه‌های تهران اضافه شود. نکته دیگر غم و غصه‌ای است که برای تئاتر شهر می‌خوریم. فضای نامطلوبی که در حاشیه آن پیش آمده موجب ایجاد اندوه و غصه تئاتری‌ها شده است که باید چاره‌ای برای آن اندیشیده شود.

مدیر خانه هنرمندان در بخش پایانی صحبت‌هایش به علاقه‌مندی شهردار تهران (پیروز حناچی) برای ایجاد تماشاخانه در تهران اشاره کرد و بیان کرد: امیدوارم این اتفاق در حمایت ایجاد تماشاخانه خصوصی الگویی برای تمام شهرهای کشور شود.

سپس حسین مسافر آستانه در سخنانی کوتاه چنین گفت: من به نیابت اعضای شورای سیاست‌گذاری اینجا حاضر هستم و باید بگویم اولین قدم برای بازسازی این تماشاخانه با پیگیری‌های دکتر جوزانی برداشته شد. سال‌هایی بود که با وجود تلاش‌های شهرداری در بخش‌های مختلف، کمبود اماکن فرهنگی به شدت احساس می‌شد، اما سال‌های بعدی با رشد چشمگیر فرهنگ و هنر مواجه شدیم و در این سال‌ها امیدواری برای راه اندازی اماکن فرهنگی بیشتر شد و تأسیس سازمان فرهنگی هنری یکی از این تلاش‌ها بود. تماشاخانه ایرانشهر نیز در این سال‌ها راه اندازی شد و یک عملکرد مؤثر بود.

او افزود: بدون حمایت شهرداری مکان‌هایی از قبیل اماکن فرهنگی، نقش خود را در ارتقای فرهنگ و کاهش آسیب‌های اجتماعی از دست می‌دهند و قطعاً شهرداری در ایجاد این اماکن بسیار مؤثر است. علت اینکه تماشاخانه ایرانشهر در ارتقای فرهنگی و کاهش آسیب‌های اجتماعی مؤثر بوده به دلیل حمایت شهرداری بوده و الان نیز به حمایت بیش از پیش آن نیاز دارد هم این مکان و هم اماکن فرهنگی دیگر.

در بخش بعدی سید محمد مجتبی حسینی به روی صحنه آمد و یادداشتی را که برای این آئین آماده کرده بود، برای حاضران خواند: «هنر خالق گفت‌وگو است و گفت‌وگو خالق جامعه. این ماهیت با معنابخشی به شهر و اصول شهروندی در اصلاح و استقرار هنجارهای فردی و گروهی نقش چشمگیری دارد و مسئولانه به بهبود کیفیت زندگی اجتماعی مخاطبان خود می‌اندیشد و متضمن سرزندگی و نشاطی می‌شود که تعلق شهروند را به زمان و مکان خویش دوچندان می‌کند. شهرداری از آن رو متولی شهر است و مروج فرهنگ شهروندی، از توان ارتباطی هنر و الگوهای اعتباری آن در جهت تحکیم و تثبیت هنجارهای اجتماعی و تعالی زیستی شهرها بهره برده است و یکی از جدی‌ترین کارکردهای خود را در توسعه مصادیق فرهنگ و هنر و مشارکت‌خواهی از آن یافته.

تئاتر از مهم‌ترین جلوه‌های هنری روزگار ماست که بنا به پیشینه اثرگذاری آن در تعالی شهر و شهروندی همواره مورد توجه ساختارهای اجتماعی بوده چراکه تئاتر نمایش نشاط و نشان فرهیختگی جامعه و امکان ارجمند انسانی برای ساختن شهر و تعالی شهروندی است و جهات امروز بیشتر از هر چیز به شهروند آگاه و مسئول نیاز دارد.

و تئاتر می‌تواند مربی و مدرس مردمانی باشد که خود را و آرزوها و آرمان‌های خود را در این حوزه دنبال می‌کنند. تئاتر امروز مصداقی مؤثر از مصادیق توسعه و تعالی جامعه شهری است و این فرصتی مغتنم می‌تواند مستوره‌ای باشد از امتزاج ارواح و اذهان گونه بر صحنه که خود شکل و شمایلی از شهر و شهروندان است.

تئاتر امروز متعهدانه به میدان آمده است، مشارکتی خردمندانه که علاوه بر ارتقا فرهنگ شهروندی و نشاط بخشی شهروندان می‌تواند زمینه الگو آفرینی تصحیح ناهنجاری‌ها و علاج آسیب‌ها فراهم نماید. مدرسه‌ای بی مرز که فروتنانه در جامعه شکل می‌گیرد و به شکل دلخواهی می‌آموزد.

تماشاخانه ایرانشهر که امروز در طلیعه تابستان دهمین بهارش از راه رسیده، فرجام همدلی و هم‌نظری مدیریت شهری و هنرمندان است. امکان فرخنده‌ای که به شایستگی به صحن و سرای اهالی ارجمند تئاتر بدل شده. به گمان من آمار آثار، جمعیت مخاطب و آبرومندی این مجموعه طی یک دهه ساده‌ترین محاسبه‌ای است که می‌تواند استحقاق شادمانی ما را در این جشن گواه باشد.

امیدوارم این توجه نه فقط ارزانی تهران که عنوان الگویی فراگیر و تحول آفرین در کارنامه همه شهرداری‌ها مورد تاکید و توجه باشد. مایه مباهات است که تقویت بدنه تئاتر و حمایت از بخش غیر دولتی، تأمین تماشاخانه‌های دولتی و تأسیس نوسازه‌های نمایشی از اولویت‌های سازمان مردم نهادی چون شهرداری قرار گرفته است و بر این نعمت، امیدوارم تئاتر بتواند در توان بخشی و تعالی فرهنگی بیش از پیش مؤثر باشد.

می‌کند حافظ دعایی، بشنو آمینی بگو».

ایرج راد عضو شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر بعد از پخش موسیقی زنده به روی صحنه آمد و خطاب به مجری برنامه که اصلیت او را بروجردی اعلام کرد، گفت: من بروجردی نیستم اما خوشحالم که به اشتباه در یکی از سایت‌ها نوشته شده که بروجردی‌ام چون بروجردی‌ها را بیشتر دوستم دارند.

او افزود: من انتظار داشتم این سالن مملو از دوستان تئاتری باشد، ما برای غم و اندوه زیاد دور هم جمع می‌شویم و به مراسم‌ها می‌آییم اما برای جشن و شادی نه. متأسفانه همیشه وقتی به جایی می‌آییم، فکر می‌کنیم از ابتدا همین گونه بوده اما اینجا فقط دو سوله خرابه بود و جریان طولانی را طی کرده تابه شکل کنونی رسیده است.

راد در ادامه به روند تأسیس و راه‌اندازی تماشاخانه ایرانشهر اشاره کرد و گفت: در اوایل ساخت این تماشاخانه که هنوز تکمیل نشده بود، با صندلی‌های کرایه‌ای برای هنرمندانی بزرگداشتی گرفته شد، از جمله این هنرمندان مهین اسکویی، حسن فتحی و عزت‌الله انتظامی بودند. برای جمیله شیخی هم بزرگداشتی ترتیب داده شد اما چند روز قبلش او از میان ما رفت.

این هنرمند در پایان گفت: حالا خوشحالم که این سالن‌ها در راه تئاتر و برای تئاتر به مدت ده سال است به کار خود ادامه داده است و امروز جز سالن‌های خوب تهران است و خوشحالم که اینجا به همت دوستان و مدیران، درست و پاک و منظم باقی مانده است و خرابه نشد و جایگاه و اعتبار خودش را حفظ کرد، چراکه تئاتر جایگاه اعتباری دارد و اگر در جایگاه خود نباشد ارزش‌های خود را از دست می‌دهد. اگر فرهنگ واقعی تئاتر از بین رود در حقیقت تئاتر جایگاهی ندارد و آن چیزی که مهم است این است که تئاتر در این تماشاخانه و در این ده سال جایگاه خود را حفظ کرده است و امیدوارم این تماشاخانه به همت اهالی تئاتر و افرادی که در نگهداری این تماشاخانه کوشا هستند، همچنان پایدار باشد.

در بخش بعدی شهرام گیل آبادی با بیان اینکه "در این سالن تاریخ شفاهی شکل‌گیری تماشاخانه ایرانشهر گفته شد اما این بیانات، تاریخ تئاتر ایران است و باید ثبت شود" گفت: در تمام ادیان خداوند اشاره به این دارد که انسان را برای خودش آفریده نه کس دیگری، اما انسان نیاز به توسعه فکری اجتماعی و … دارد. اگر برنامه‌ریزی درست اجتماعی برای او تعریف نشود، شاهد انسدادهای اجتماعی در بخش‌هایی از جامعه می‌شویم.

او افزود: متأسفم که از ظرفیت جدی تئاتر در ایران بهره گرفته نشده است. متأسفم که بسیار از ظرفیت‌های آموزشی که بسیاری از کشورها از آن‌ها استفاده می‌کنند در کشور ما دیده نمی‌شود. اگر بخواهیم ظرفیت‌های آموزشی اجتماعی و سیاسی و تربیتی تئاتر را بازشناسی کنیم، متوجه خواهیم شد که تئاتر می‌تواند جامعه را به یک نظم اجتماعی برساند.

گیل آبادی اضافه کرد: آقایانی که در زمینه تئاتر زحمت می‌کشند خوب است که مطلع باشند در شهرهای توسعه یافته دنیا ١٨٠٠ سالن تئاتر وجود دارد. در شهرهای پیش‌رو مناطقی به عنوان مناطق خلاق نمایشی معرفی شده‌اند که بچه‌ها در آنجا آموزش می‌بینند. افتخارمان این نباشد که دو سالن به سالن‌های فرهنگی شهر اضافه کردیم در قیاس با خودمان خیلی عقب هستیم، باید ببینیم ما نسبت به فضای فرهنگی‌مان کجا هستیم و باید چقدر تلاش کنیم که هدف مورد نظر برسیم.

او بیان کرد: من به تک تک دوستانی که اینجا زحمت می‌کشند و در اوج آرامش و متانت اجراها را ترتیب می‌دهند و مردم را تکریم می‌کنند، این روز را تبریک و به مدیریت این مجموعه دست مریزاد می‌گویم اما به این موضوع هم اشاره می‌کنم که نباید تعهد خود را فراموش کنیم، ما نسبت به اهداف و بناهای فرهنگی خود عقب هستیم.

در بخش پایانی مونا رحمانی از وب سایت این تماشاخانه رونمایی کرد و گفت: این وب سایت علاوه بر اینکه مشخصاتی از سالن‌ها و اجراها دارد، یک سامانه فروش مستقیم هم دارد که مخاطبان می‌توانند به صورت مستقیم از این سایت، بلیت‌های نمایشی را تهیه کنند.

در پایان این مراسم هم مدیران و هنرمندان کیک ده سالگی تماشاخانه ایرانشهر را بریدند و در یک قاب عکس دسته جمعی گرفتند.

مجید جوزانی مدیر سابق ایرانشهر نیز در پایان مراسم در جملاتی کوتاه از دوران مدیریت خود و تأسیس تماشاخانه ایرانشهر یاد کرد.

  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش