دوشنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۲:۲۶ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۴۵۶۵
رادیو و تلویزیون

پایانی تلخ برای جستجوی مهمان ماه عسل

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,برنامه تلویزیونی ماه عسل
برنامه ماه عسل روایتگر جابه‌جایی دو نوزاد بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، علیخانی در این برنامه ابتدا با خانم زارع گفت‌وگوی خود را آغاز کرد.

خانم زارع اهل یزد بود، در سن ۱۸ سالگی ازدواج کرده و حاصل این ازدواج دو پسر ۱۲ و ۱۰ ساله به نام‌های سهیل و سامان است.

 

در ادامه خانم زارع از تفاوت ظاهری سامان با برادرش صحبت کرد: سامان از تمامی لحاظ با تمامی افراد خانواده و حتی با خودم و همسرم تفاوت داشت و همه از ما سوال می‌کردند که چرا سامان به شما شباهت ندارد.

 

زارع در پاسخ به سوال علیخانی مبنی بر اینکه این تفاوت موضوع مهمی برای شما بود، گفت: برای من تا یک جایی مهم نبود اما اواخر شهریور همسرم گفت دو ساله دارم به یک موضوع فکر می‌کنم که چرا سامان شبیه ما نیست و این چرا گفتن همسرم خیلی به من تلنگر زد که آیا به من شک کرده است و بعد از فکر کردن تصمیم گرفتیم آزمایش بدهیم. بعد از گذشت سه هفته فهمیدیم که بچه‌ها جابه‌جا شده‌اند.

 

او افزود: وقتی فهميديم بچه‌ها جابه‌جا شدند پدرم عين ابر بهار اشك می‌ريخت. من تا آن زمان اشك پدرم را نديده بودم. در آن روزها همسرم به من دلداری مي‌داد كه من هيچ وقت به تو شك نمي‌کنم، حتی يك در ميليون به تو شك ندارم.

 

بعد از این اتفاق نمی‌دانستیم که این مسیر را ادامه بدهیم یا نه؛ روزهای تلخی را سپری کردیم. فقط به این فکر می‌کردیم که بچه خودمان در چه خانواده‌ای بزرگ شده است.

 

در ادامه برنامه آقای زارع به گفتگو اضافه شد، او قصه اين جابه‌جایی بچه‌ها را اینگونه ادامه داد: ما بعد از این اتفاق به بیمارستان رفتیم آنها ابتدا همكاری نمی‌کردند. يك سری تحقيق كرديم و فهميديم در آن روز سه تا پسر بچه در این بیمارستان به دنيا آمده‌اند.

 

اما در كل فكر اينكه سامان را از دست بدهم برایم غيرممكن بود. بعد از بررسی یکی از آنها منتفی شد و یک گزینه دیگر داشتیم.

 

‏‎‏زارع در پاسخ به سوال علیخانی در خصوص اینکه اگر به عقب برگردید ادامه می‌دهید، عنوان کرد: هرگز اين كار را نمي‌كردم و نمی‌گذاشتم همسرم به شکش ادامه بدهد من از همه مردم ميخواهم كه هيچ وقت هيچ كس دست به اين اقدام نزند و به این موضوع شك نكند. ما در این مدت به طور مداوم پیگیر دکتر بودیم تا بتوانیم آرام شویم.

 

‏‎‏خانم زارع ادامه داد: از طرف بیمارستان خیلی بی‌مقدمه با خانواده‌ای که بچه آنها با بچه ما جابه‌جا شده بود (آقای سهیلی) اطلاع داده شده بود در حالی که ما هیچ شماره‌ای از این خانواده نداشتیم.

 

سپس خانم سهيلی و پسر بزرگ خانواده در قاب «ماه عسل» حضور پیدا کردند و او از روزهای تلخی که سپری کردند، گفت: نیمه‌های آذر ماه سال گذشته همسرم زمانی که از محل کار می‌آمد حال خوبی نداشت که من گفتم مشکلی پیش آمده که چیزی به من نگفتند. آن روز عکس سامان را برای همسرم فرستاده بودند و ایشان روی لپ‌تاپ عکس را می‌دیدند و مرتب حالشان دگرگون می‌شد، اما به من نمی‌گفتند تا اینکه عکس را به من نشان دادند. بدون اینکه بگویند این عکس متعلق به کدام بچه است؛ من همان لحظه گفتم شبیه ما است و به بچه‌های ما شباهت دارد. همسرم گفت حرف‌هایی که شوخی شوخی می‌گفتیم، جدی شده است؛ محمدرضا در بیمارستان جابه‌جا شده است.

 

او افزود: وقتی فهميدم راه می‌رفتم و بلند بلند هم می‌خنديدم و هم گريه مي‌كردم. تا دو سه روز حال خوبی نداشتم و مدام اشك می‌ريختم. همسرم روحیه قوی داشت، گفت چرا ناراحتی از حالا به بعد ما پنج تا پسر داريم. خدا چیزی از ما نگرفته تازه یک پسر به ما داده است.

 

خانم زارع ادامه داد: یک هفته بعد ما به قم رفتیم و همدیگر را دیدیم، قرار شد هفته بعد آنها به یزد بیایند و با خانواده ما آشنا شوند. آقای سهیلی چند بار تماس گرفتند و از علایق سامان سوال می‌کرد که چه کادویی برای سامان بگیرند اما قسمت نشد!

 

حتی آقای سهیلی پیشنهاد دادند جشن بگیریم و خانواده‌ها با هم آشنا شوند. آرامش آقای سهیلی خیلی خوب بود و به همه ما آرامش می‌داد.

 

خانم سهیلی ادامه داد: همسرم همه ما را به آرامش دعوت می‌کرد اما فشار روی ایشان بود. سهل‌انگاری بیمارستان در ۱۰ سال پیش یک طرف و گفتن بی‌مقدمه این خبر هم از طرف دیگر و اینکه حداقل با یک مشاور صحبت نکردند و بعد از آن به ما اطلاع می‌دادند باعث شد آقای سهیلی بعد از چند روز به خاطر شوک این حادثه فوت کند.

 

این دو خانواده که مادرانشان در استودیو ماه عسل حضور داشتند در ادامه برنامه به این موضوع اشاره کردند که این گونه تصمیم‌گیری شده که هر دو خانواده بچه‌ای را که پیش از اطلاع از این اتفاق بزرگ می‌کرده، همچنان نزد خود نگه‌داری کنند البته رفت و آمد بین این دو خانواده وجود داشته باشد و بعد از بزرگ شدن بچه‌ها، خودشان برای ادامه زندگی تصمیم بگیرند.

 

در بخش دیگر سامان و سهیل به قاب ماه عسل آمدند و به مناسبت روز تولد این دو، در ۱۹ خرداد و سن ۱۰ سالگی‌شان برنامه ماه عسل کیکی را برای آنها تدارک دیده بود.

 

در پایان ویدئویی از حادثه تروریستی روز گذشته پخش شد و علیخانی به خانواده شهدا تسلیت گفت و اظهار داشت: مردم ما همیشه عاشقانه صلح را دوست دارند، اگر کشوری با ما در یک رویداد غم‌انگیز همدردی نمی‌کند اهمیتی ندارد؛ اما قول می‌دهم فرهنگ و هویت کشور نازنین من آنقدر عمیق است که اگر برای آن کشور اتفاقی بیفتد با شما همدردی می‌کند. کشور ما برای کل دنیا صلح و آرامش می‌خواهد.

 

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,برنامه تلویزیونی ماه عسل

 

 

  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش