شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳
۱۳:۲۹ - ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۱۱۶۰۵
موسیقی

بی‌آبرویی در وان/ همه‌چیز درباره کنسرت جنجالی «معین»

کنسرت جنجالی «معین»,حاشیه های کنسرت جنجالی «معین»
چند نفر به سمت در هل داده می‌شوند، شیشه‌ها می‌شکند و سیل جمعیت را با خودش به سمت سالن کنسرت می‌آورد. این ظاهر فیلمی است که از شب کنسرت معین در شهر وان ترکیه بر جای مانده. فیلمی کوتاه که همه واقعیت را نمایش نمی‌دهد.

به گزارش روزنامه هفت صبح؛ چند نفر به سمت در هل داده می‌شوند، شیشه‌ها می‌شکند و سیل جمعیت را با خودش به سمت سالن کنسرت می‌آورد. این ظاهر فیلمی است که از شب کنسرت معین در شهر وان ترکیه بر جای مانده. فیلمی کوتاه که همه واقعیت را نمایش نمی‌دهد.

پشت این درها صدها نفر لای دست و پا گیر کردند، ده‌ها نفر زخمی شدند و بسیاری دیگر با خسارت مالی روبه‌رو شدند. یکی از همین افراد زخم دستش را نشان می‌دهد و آنچه دیده برای روزنامه هفت صبح روایت می‌کند: «زنی را دیدم که خون تمام صورتش را قرمز کرده بود. همه صورتش زخم و داخل زخم‌ها پر از شیشه. یکی از زن‌ها طوری روی زمین افتاد که گردنش لای شیشه گیر کرد. مردی آمد کمکش کند، شیشه از مچ دست تا ساعدش را پاره کرد. آن لحظه همه طرف را که نگاه می‌کردی یک نفر زخمی شده بود و سعی می‌کرد با یک پارچه جلوی خون‌ریزی را بگیرد».

از دو شب پیش که فیلم‌ لحظه شکستن شیشه درهای ورودی کنسرت منتشر شد، بسیاری از کاربران در فضای مجازی شروع به سرزنش افراد حاضر در صحنه کردند. این چند ثانیه واقعیت ماجرا را تغییر داده و اینطور نمایش می‌داد که گروهی از طرفداران معین قصد داشتند بدون خرید بلیت وارد سالن شوند که بعد از ممانعت حراست، شیشه را می‌شکنند و باقی ماجرا.

آن‌هایی که در این محل حضور داشتند اما روایت دیگری دارند. ماجرا از این قرار است: «قرار بود که کنسرت ساعت ۷ شروع شود. ما از ساعت ۵ آنجا بودیم. مردم سه ساعت پشت درها معطل شدند. بعد از تاخیر زیاد معین شروع به خواندن کرد اما هنوز جمعیت زیادی پشت در مانده بودند». این را مردی ساکن ترکیه می‌گوید.

روایت یکی دیگر از حضار که به همراه هفت نفر از دوستانش برای این کنسرت از اصفهان به وان سفر کرده بود بخش دیگری از این سکانس‌ها را تکمیل می‌کند: «درها تا ساعت ۹ باز بود و افراد به موقع وارد سالن می‌شدند. درها رو ساعت ۹ بستند و هزاران نفر بیرون ماندیم. وقتی صدای ساز و آواز آمد و مردم فهمیدند که کنسرت شروع شده عصبانی و ناراحت شدند. ما که وسط جمعیت بودیم نه می‌تونستیم بیایم بیرون و نه تعادلی داشتیم. اینطور بود که باموج جمعیت به سمت درهای شیشه‌ای هل داده شدیم».

بقیه ماجرا هم از فیلم مشخص است. حراست عقب می‌رود و صحنه را ترک می‌کند. آن‌هایی که از لای دست و پا سالم بیرون آمدند پله‌ها را بالا می‌روند و خودشان را به سالن می‌رسانند. برآورد یکی از حاضرین این است که جمعیت سالن در نهایت به حدود ۷ هزار نفر می‌رسد.

با اینکه برخی از اکانت‌های کاربری مردم را مقصر این ماجرا جلوه می‌دادند اما این تصویر راستین حادثه‌ای است که یکشنبه این هفته در وان رخ داده. ماجرا از این جا به بعد بدتر از این هم می‌شود.

برخی از افراد در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نوشته بودند که سالن مورد نظر چهار هزار صندلی داشته اما تعداد بلیت‌ فروخته شده نزدیک به دو برابر آن بوده است. تلاش برای ارتباط با مدیربرنامه معین و راستی‌آزمایی این ادعا موفقیت‌آمیز نبود. 

تصاویر این شب فراموش‌نشدنی آنقدر دست به دست چرخید که به شبکه‌های اجتماعی ترکیه هم رسید. روز گذشته یک روزنامه این کشور به ماجرا پرداخته و اینطور نوشته بود: «از ساعت‌ها قبل یک صف طولانی از نزدیک به هزار نفر از طرفداران معین پشت درهای سالن شکل گرفت. هر یک دقیقه تاخیر صف را آرام آرام طولانی‌تر هم می‌‍‌کرد. ازدحام جمعیت، ورودی را شلوغ کرد و درنهایت این اتفاق را رقم زد. کنسرت در سالن دانشگاه یوزونجوییل وان برگزار شد که از مرکز شهر ۲۵ دقیقه با خودرو فاصله داشت. جایی که علاقه طرفداران لحظات پرتنشی را پشت درهای بسته ایجاد کرد و منجر به شکستن شیشه‌ها و ورود به سالن شد».

در نهایت بعد از درخواست‌های زیاد آمبولانس به محل می‌آید تا به آسیب‌دیده‌ها رسیدگی کند. «یک نفر دم آمبولانس بود که فارسی حرف می‌زد و فقط تکرار می‌کرد فیلم نگیرید. نه خبری از رسیدگی بود و نه عذرخواهی».

این خانواده که تنها یکی از خانواده‌های آسیب دیده هستند در نهایت بعد از اینکه موفق نمی‌شوند در همان شهر وان درمان کنند شبانه خودشان را به مرز می‌رسانند. ماجرا از این قرار است: «حتی در بیمارستان‌های ترکیه هم کسی جوابگو نبود. دو بیمارستان رفتیم و هر دو جا می‌گفتند ممکن است تاندون دست پاره شده باشد و ما کسی را نداریم عکس بگیرد. برگردید کشور خودتون. وقتی به نتیجه نرسیدیم همان موقع چمدان‌هایمان را جمع کردیم و خودمان را رساندیم. ۴ صبح رسیدیم دم مرز و حرکت کردیم به سمت تبریز».

در دو پستی که این خواننده از کنسرت یکشنبه گذاشته چندین نفر روایاتی مشابه آنچه بالاتر گفته شد دارند. چند نفر دیگر تاکید دارند زمانی که درها بسته شده بود گروهی با دادن رشوه به حراست توانستند وارد شوند.

یکی از آن‌ها با جزئیات زیادی اینطور شرح داده است: «مدیریت سالن افتضاح بود. مردم ساعت‌ها پشت در ماندند به این دلیل که درها دیر باز شد و تعداد گیت نسبت به جمعیت کم بود. از آن طرف چیدمان صندلی‌ها بسیار بد بود. بعضی از صندلی‌ها آنقدر دور بودند که با آیفون پرومکس و زوم کردن هم به زور می‌شد استیج را دید. آنقدر دیر شروع شد که آهنگ‌ها را تند تند پشت هم اجرا می‌کردند. موقع برگشت دیگر مترو هم تعطیل شد و برای این جمعیت فقط ۲۰ تاکسی حضور داشت».

یکی از آن‌هایی که بلیت وی آی پی خریده نوشته است: «تا قبل از شروع کنسرت هنوز بلیت می‌فروختند و صندلی اضافه می‌کردند. ردیف وی آی پی مسطح بود و صندلی‌ها پشت هم چیده شده بود. یعنی آنهایی که وی آی پی نبودند پشت سر ما دید بهتری داشتند».

قیمت بلیت این کنسرت از ۱۴۶ دلار تا ۸۰۶ دلار بود. یکی از آنهایی که در محل حضور داشته از ایران برای این برنامه سفر کرده. او می‌نویسد:«ما هشت ساعت در پرواز بودیم ولی اجرا تبدیل به یک دیسکوی پرحاشیه شد. سرشار از حاشیه، درگیری، دعوا و بی‌نظمی».

 اگرچه در کانال‌های تلگرامی این ماجرا تبدیل به یک بی‌آبرویی جلوی کشورهای دیگر تفسیر شده اما آن‌هایی که حضور داشته‌اند در کامنت‌ها نوک پیکان انتقادشان را به سمت تیم برگزار کننده و همزمان مدیران سالن کنسرت گرفته‌اند.

در ماه‌های گذشته نصرالله معین نجف‌آبادی که ایرانی‌ها او را با نام معین می‌شناسند حواشی زیادی داشته. حواشی از حیاط دولت شروع شد. خبرنگاری احتمالا تحت تاثیر استوری که معین از حادثه تروریستی کرمان گذاشته بود، از وزیر فرهنگ سوال کرد که اگر مثلا معین بخواهد ایران بیاید مجوز خوانندگی دارد یا نه.

اعضای دولت دو بار به این موضوع واکنش نشان دادند. یک بار دیگر هم خود این خواننده پاپ بعد از کنسرت دوبی از خود عکسی گذاشت و نوشت تنها یک ساحل میان من و شما. انگار همین موضوع دل طرفداران او را بیشتر داغ کرد و احتمالا منجر به این شد که ویدئوهای کنسرت‌های او بیشتر از قبل در شبکه‌های اجتماعی پر شوند. با این حال این همه علاقه به شب باورنکردنی در تور کنسرت‌های معین ختم شد. توری که از آنتالیا و استانبول شروع شد، به دوبی رسید و با این حادثه تلخ در شهر وان به پایان رسید.

  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش