
پيشكسوتان فوتبال سعي دارند در واكنش به توهين كيروش به او توهين بدتري كنند
روانشناسان معتقدند در هيچ بحثي يك نفر صد در صد مقصر و ديگري صد در صد بيگناه نيست
محمد خاكپور، كاپيتان پيشين تيمملي در يادداشتي، ذات كيروش را بزدل ناميده است
عليرضا نيكبخت واحدي، كريمي را ارتش يك نفره ناميد نه بزدل
مناظره دوشنبه شب علي كريمي و محمدرضا ساكت در برنامه ۹۰، هرچند كه سرشار از گافهاي پياپي از سوي طرفين بود اما واكنشهاي متعددي را از سوي پيشكسوتان در پي داشت. در اواخر مناظره بود كه كارلوس كيروش پيامي را براي عادل فردوسيپور فرستاد و در آن كريمي را بزدل خطاب كرد. همين موضوع ورق را به نفع كريمي برگرداند و او موفق شد با تكيه بر محبوبيتش، حمايت اهالي ورزش را بگيرد؛ هرچند كه برخي مربيان نيز فضا را مناسب ديدند و با كيروش تسويه حساب كردند.
نخستين واكنش تند را روز گذشته محمد مايليكهن نشان داد؛ مربي پيشين تيمملي فوتبال كشورمان كه فضا را مناسب ديده بود، در واكنش به پيامك كارلوس كيروش گفت: «در برنامه زنده تلویزیونی کارلوس کیروش با وقاحت به علی کریمی که یکی از بزرگان فوتبال ایران بوده است توهین میکند و میگوید «بزدل»، بزدل خودت و جد و آبات هستی!کیروش به کریمی توهین میکند و هر کاری که دلش بخواهد انجام میدهد و به هیچکس هم پاسخگو نیست، در مقابل دبیرکل فدراسیون فوتبال از او دفاع میکند».
عليرضا نيكبخت واحدي نيز در واكنش به صحبتهاي كيروش گفت:«کیروش راحت میتوانست روی خط بیاید و صحبت کند اما چرا پیغام فرستاد؟ چرا پشت خط آمدید و قطع کرد؟! این نشان میدهد که کیروش یک ضعفی دارد. کریمی اگر «بُزدل» بود، تک نفره جلوی یک ارتش نمیایستاد. البته فکر نکنید او تنهاست، همه مردم ایران پشتش بودند. همه تیم ملی را دوست دارند و هیچکس هم نمیخواهد که تیم ملی ببازد. هرکس هم این حرف را زده، دروغ زیادی گفته است. این امکاناتی که الان هست را مربیان در چند سال پیش هم داشتند؟ الان این همه امکانات هست اما باز هم آقایان ایراد میگیرند، این دیگر خیلی بیانصافی است».
توهينهاي مكرر
توهين در برابر توهين؛ اين واكنش پيشكسوتاني است كه قصد دارند از جادوگر در برابر اظهارات كارلوس كيروش دفاع كنند. چند ماه تا جامجهاني باقي مانده و حال بيشتر پيشكسوتان عليه سرمربي تيمملي مصاحبه ميكنند. شايد اين روزها غمانگيزترين روزهاي فوتبالمان باشد. جايي كه ترجيح ميدهيم پاسخ توهين را با الفاظ زشت بدهيم. فوتبالي كه بارها داعيه برترين و بااخلاقترينها را دارد، اين بار در باتلاقي از توهينها دست و پا ميزند. هدف هرچه كه باشد نميتواند توجيهي براي توهين باشد. روان شناسان معتقدند در مشاجره هرگز یکی از طرفین صد درصد مقصر و دیگری صد درصد بیگناه نیست.
در ماجراي اخير نيز هر يك از طرفين معتقدند حق دارند و نبايد يكي را بيگناه و ديگري را گناهكار دانست. بارها نوشتهايم كه بايد در برابر فساد ايستاد و بدون شك براساس رسالتمان اين كار را انجام خواهيم داد اما مبارزه با فساد از روش تهمتزني و تحقير ديگران ضمن لوث كردن موضوع، باعث به حاشيه رفتن اصل ماجرا نيز ميشود. در حال حاضر آنچه فراموش شده اين است كه بايد با فساد به صورت گسترده مبارزه كرد اما رسانهها به جاي پرداختن به اين مسائل، سراغ پيشكسوتاني ميروند كه نه تنها به آرام شدن فضا كمك نميكنند بلكه جنجالها را نيز بيشتر ميكنند.
بزدلهاي ترسو!
نظرات مختلف است، هركس حرفي را ميزند كه به آن اعتقاد دارد. روز گذشته محمد خاكپور، كاپيتان پيشين كشورمان كه به اخلاقگرايي شهره است، يادداشتي را منتشر كرد كه در آن نوشته بود: «ایران کشوری است با هزاران سال تمدن و اسطورههایی که تاریخ بشریت به آنها و دستاوردهایشان میبالد. در تمامی این ادوار این اسطورهها با تواناییهای مختلف و در لباسهای مختلف باعث فخر ایران و ایرانی شدهاند از حضرت مولانا و سعدی و حافظ تا ابن سینا و ذکریای رازی و خیام، از فردوسی و رستم و سهراب تا دکتر حسابی و پروفسور سمیعی و از شهید فهمیده و باکری تا علی دایی، مهدویکیا و علی کریمی.
هر یک در لباسی و هر یک در جبههای اما با یک هدف مشخص و آن تنها سربلندی و عزت و افتخار ایران و ایرانی... میدانید نقطه مشترک تمامی این اساطیر چه بوده؟ شجاعت، جسارت و شهامت آنها را از دیگران متمایز و تبدیل به اسطوره ساخته است. بزدلی صفتی است که در جوهره وجودی این بزرگان یافت نمیشود و همانگونه که گفتم، آنهایی که این صفات و القاب را به دیگران نسبت میدهند از خزانه وجود خود میبخشند زیرا خودشان چیزی غیر از این در ذات خود ندارند.
بزدل از ترس بزدلی خویش دیگران را بزدل میخواند در صورتی که آن کس که شجاع و دلیر است، نیازی به تحقیر دیگران و به کار بردن القاب ندارد. این آقای متشخص! درست میفرمایند استعداد را میتوان خرید (البته استعداد ذاتی است ومیتوان آن را پرورش داد) اما شخصیت را نه به همین دلیل هم ما پول دادیم و شما را خریدیم تا از استعدادت استفاده کنیم و نمیتوانیم شخصیت تو را تغییر دهیم».
سياست اشتباه
سياست توهين در برابر توهين براي جامعهاي كه ادعاي تمدن چند هزارساله دارد، بدون شك سياست اشتباهي تلقي ميشود. حسن روشن به درستي در اين باره بيان كرد كه ما همه از يك خانواده هستيم و نبايد به يكديگر توهين كنيم. اگر در سالهاي گذشته فحاشي تماشاگران عامل بستن صداي ورزشگاهها از سوي تلويزيون بود اينبار بايد حواسمان باشد هنگام مصاحبهها حرفي از پيشكسوتان و بزرگان فوتبالمان نشنويم كه قابل پخش نباشد. در جامعه عصيانگر امروز، هركس دردهاي خود را با زبان ناسزا فرياد ميزند در اين شرايط لزومي ندارد با ناسزا به استقبال صحبتهاي ديگران برويم و روحيه خشونت را در جامعه بالاتر ببريم.
روز گذشته در فرودگاه، تماشاگران به جاي تشويق مليپوشان فوتسال كه از قهرماني آسيا بازگشته بودند، ترجيح دادند كريمي را تشويق كنند. در بازي پرسپوليس و نسف قارشي نيز همين اتفاق رخ داد، اگر نتيجه توهينهايي كه روي آنتن زنده صدا و سيما، در سايتهاي خبري يا روزنامهها، فحاشي چند تماشاگر باشد نبايد آنها را سرزنش كرد. هيچكس به اين تماشاگران ياد نداده كه ميتوانند در برابر خشونت، ملايمت به خرج دهند. تاوان چنين بياخلاقيهايي را در آينده بيشتر خواهيم ديد.
- 11
- 6