امروز بنا بر وعدهای که جمعی از هواداران استقلال تهران داشته اند، روبروی باشگاه استقلال تجمع کرده اند تا نسبت به اتفاقات و ناکارآمدیهای مدیریتی در این باشگاه اعتراض کنند. حدود ۶۰۰ هوادار امروز راهی باشگاه استقلال شده اند، اما حضور نیروهای انتظامی باعث شده که آنان متفرق شده و در کوچههای مجاور باشگاه به سر دادن شعار علیه مدیریت باشگاه استقلال بپردازند.
به گزارش تابناک، مساله استراماچونی و مربیگری وی در استقلال ظاهرا به پایان راه خود رسیده و اگر چه در رفتار با این مربی موفق در استقلال اهمالهایی صورت گرفت، اما در نهایت تا کنون تلاشهای انجام شده راه به جایی نبرده و مدیریت استقلال هم برای باز گرداندن وی ظاهرا کاری از دسش ساخته نیست؛ با این وجود اکنون سوال اینجاست به نظر مسئولان سقف خواستههای این هواداران چیست که به آن تن نمیدهند! بعید است که سقف خواستههای این هواداران چیزی به جز تغییر همه اعضای هیات مدیره و انتصاب مدیر عاملی باشد که آنان تصور میکنند میتواند در این روزها اوضاع استقلال را مدیریت کند؛ حتی بیشتر از این، اگر سقف مطالبات آنان استعفای وزیر باشد هم باشد چه اشکالی دارد که بیایند تجمع کنند، خواستههای خود را مطرح کند و حتما نتیجه مطلوب هم بگیرند.
دیگر این روزها بر کسی پوشیده نیست که سوء مدیریت در ورزش ایران، روز به روز بیشتر میشود؛ شکایتهای مختلف مربیان خارجی حاضر در فوتبال ایران فقط بخشی از این ناکامیها است؛ چه اشکال دارد کانون هواداران استقلال بیاید و از هر نهادی که مسئول است مجوز بگیرد و برای حمایت از تیم شان و ایجاد تغییرات لازم با حمایت نیروهای انتظامی تجمع کنند و با اعمال فشار به مقامات تصمیم ساز، نظر و اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند؛ حتما باید منتظر مسابقه بعدی استقلال بمانند تا در ورزشگاهها شعار «حیا کن رها کنها» را بشنوند و دهها سوبرداشت سیاسی و غیر سیاسی از خواسته و مطالبات این هواداران پرشور صورت پذیرد.
چه اشکالی دارد که برای اولین بار هم که شده، یک مسئول در ایران در واکنش به اعتراضات بخشی از جامعه مدنی برکنار شود و یا خودش کناره گیری کند تا امید تازهای در دل هواداران ایجاد شود و مدیریت جدید فرصتی برای تغییر و بازسازی تیم داشته باشد. منطقی باشد یا نباشد، هواداران این تیم احساس میکنند که مدیریت کنونی باشگاه و وزارت ورزش در حق این تیم کوتاهیهایی کرده اند و لازم است که به خاطر این کوتاهیها از سمت خود برکنار شوند؛ حتما هم اینگونه نیست که هیات مدیره کنونی و مسئولان کنونی وزارت ورزش نخبگانی باشند که جایگزینی برای آنان نباشد که در صورت برکناری آنان خللی بر کشور وارد شود.
میشود برای یک بار هم که شده به جای تعویق و انباشت مشکل و یا حتی پاک کردن صورت مساله، به درخواست مردمی که موضوع یک مساله هستند تن در داد؛ آنقدر این مشکل هم دیگر گل درشت شده که نمیتوان برچسب کارنشناس را به هواداران این تیم و البته در وسعت بیشتری به افکار عمومی زد. شاید مدیران این تیم و یا مدیریت ورزش کشور نداند که همانگونه که همگراییها در یک بخش قابلیت تسری به بخشهای دیگر جامعه را دارد، نارضایتیهای مدنی هم قابلیت تسری به بخشهای دیگر جامعه را دارد. اگر آنان دغدغه سرایت این احساس ناکارآمدیها را به سایر بخشها ندارند، حتما و لابد تصمیم گیران و سیاستگذاران کلانتر که به مساله ملی نگاه میکنند حتما این دغدغه را خواهند داشت.
حوزه ورزش حوزه بسیار مناسبی برای تعامل با جامعه مدنی است؛ از یک سو حوزه غیر حساسی است و ایدئولوژی در آن راهی ندارد و از سوی دیگر اثبات کارآمدی و ناکارآمدی در آن نیاز به زمان زیادی ندارد و مدیریت کارآمد حضور پر قدرت خود را اگر چه نه در نتیجه، بلکه در جمع کردن باشگاه نشان خواهد داد. بگذاریم استقلالیها اعتراض کنند!به صورت مدنی،با اخذ مجور از نهادهای مربوطه و با حمایت نیروهای انتظامی.
- 17
- 3