سالها حضور در بالاترین سطح از فوتبال باشگاهی و ملی، چه به عنوان بازیکن و چه مربی از او مردی پخته ساخته که حرفهایش منطقی است و به دل مینشیند. بخصوص در این روزها که فدراسیون فوتبال رئیس ندارد و تیم ملی هم از نداشتن سرمربی با معضل بزرگی مواجه شده. با همایون شاهرخی درباره همین اتفاقها گپ زدیم و او صحبتهای جالبی کرد.
از نظر سرمربی سابق تیم ملی، انتخاب مربی ایرانی در این مقطع زمانی به صلاح است. البته به شرطی که با او قرارداد بلندمدت امضا کنند و به موفقیتش ایمان و اعتقاد داشته باشند.
فدراسیون فوتبال رئیس ندارد و تیم ملی هم بدون مربی بهترین دوران آمادهسازی را از دست داده است. حتماً این اخبار را شنیدهاید.
در اخبار هر از چند گاهی میشنوم که تیم ملی مربی ندارد. البته ارتباط زیادی به من ندارد، چون در حال حاضر بیرون گود نشستهام و فقط اخبار به گوشم میرسد.
با این سوءمدیریتی که در فدراسیون فوتبال میبینم، هر انتخابی انجام شود اشتباه است. در نهایت هم فوتبال ایران ضرر میکند. البته اگر این شانس به مربی ایرانی داده شود، به صلاح است. به شرطی که این مربی، مدیر هم باشد و بتواند بازیکنان را کنترل کند. همه مربیان ایرانی خوب هستند اما تیم ملی در مقطع فعلی بیشتر به مدیریت احتیاج دارد تا بحث فنی.
در روزهای گذشته نام دو مربی ایرانی بیشتر از دیگران شنیده شده. علی دایی و امیر قلعهنویی. نظرتان درباره این دو گزینه چیست؟
در این سالها هیچوقت درباره فرد صحبت نکردهام اما من اعتقاد دارم با توجه به وجود اینترنت و برنامههای مختلف، قریب به اتفاق مربیان ایرانی از نظر علمی و فکری به هم نزدیک هستند، بنابراین ما باید به مربیان خودمان اطمینان کنیم. در حال حاضر اگر هزار دلار هم به مربی خارجی بدهند، اشتباه کردهاند چون او تا بیاید و تیم ملی و بازیکنان را بشناسد، بازیها شروع میشود. در نهایت هم اگر خدای ناکرده تیم اوت شد، همه میگویند کی بود کی بود، من
نبودم.
طی روزهای اخیر و با انتشار برخی اسامی داخلی و خارجی، هنوز سرمربی تیم ملی انتخاب نشده. گویا فدراسیون فوتبال در نظر دارد بعد از انتخابات اسفندماه، سرمربی تیم ملی را با نظر رئیس بعدی اعلام کند. با این حرکت موافقید؟
اگر الان مربی را انتخاب کنند، در آینده اگر اتفاقی برای فوتبال ملی ما رخ بدهد، همه میگویند ما نبودیم و کار قبلیها بود. وقتی رئیس داشتیم، آن اشتباه را درباره ویلموتس انجام دادیم. آن هم با پشت پردههایی که وجود داشت و خیلیها در کار بودند اما متأسفانه هیچکدام گردن نمیگیرند. با رئیس چنین اتفاقی افتاد، وای به حال حالا که فدراسیون فوتبال با سرپرست اداره میشود. مسلماً اگر قرار است بهترین انتخاب انجام شود، باید با مربی بعدی قرارداد بلندمدت ببندند تا خیال او آسوده باشد.
یکی از بحثها همین است که میگویید. اینکه به مربیان ایرانی قرارداد کوتاهمدت پیشنهاد داده و آنها هم مخالفت کردهاند.
اگر یک مربی بیاید و قرارداد مثلاً سهماهه ببندد، خودکشی کرده است. هرگز هم نمیتوانید چنین مربی را پیدا کنید. با این روش اگر به جام جهانی نروند همه چیز را گردن مربی ایرانی میاندازند و اگر هم بالا برویم با فشار افکار عمومی بحث انتخاب مربی خارجی را پیش میکشند. در حالی که مربی ایرانی زحمتش را کشیده و ماهها سرگرم موفقیت تیم ملی بوده.
یعنی معتقدید با مربی ایرانی تیم ملی باید قرارداد طولانی امضا کنند؟
صد درصد همینطور است. اگر با یک مربی قرارداد موقت ببندند، اعتماد به نفس را در همان گام اول از او میگیرند. آنها به مربی ایرانی یک اعتقاد دارند یا ندارند. اگر دارند باید قرارداد حداقل دو ساله امضا کنند و اگر هم ندارند اصلاً سراغش نیایند. هر مربی ایرانی میآید باید توافق قرص و محکمی داشته باشد تا با آرامش کامل تیم ملی را به مرحله دوم و سپس جام جهانی ۲۰۲۲ ببرد.
اما واضح به سؤال ما پاسخ ندادید که بهتر است سرمربی را بعد از انتخابات معرفی کنند یا قبل از آن؟
من اعتقادم این است که تصمیمگیرنده فعلی ظاهراً رئیس است و افراد دیگر هم در کار او دخالت میکنند، بهتر است سرمربی تیم ملی را رئیس بعدی انتخاب کند. در این مدت هم اعضای کمیته فنی میتوانند بازیهای لیگ را تماشا کنند، بازیکنان خوب را گلچین کنند تا بعداً نام آنها را در اختیار سرمربی تیم ملی قرار بدهند.
کدام کمیته فنی؟ مگر داریم؟
نمیدانم اما نظر من این است که اگر افرادی در این کمیته باشند میتوانند جمعبندی خود را در این یک ماه و نیم به اطلاع رئیس بعدی و سرمربی تیم ملی اعلام کنند. آن وقت سرمربی است که باید شرایط آنها را بسنجد و نام بازیکنان را برای حضور در تیم ملی اعلام کند. البته این نظر من است و شاید فدراسیون فوتبال برنامه دیگری داشته باشد که ما از آن بیاطلاعیم.
خیلیها معتقدند بازیکنان سابق تیم ملی که حضور در باشگاههای اروپایی را هم تجربه کردهاند میتوانند وارد بدنه مدیریتی فدراسیون فوتبال شوند و به عنوان رئیس بعدی کار خود را آغاز کنند. افرادی نظیر علی دایی یا مهدی مهدویکیا. آیا آنها میتوانند مدیریت کلان فوتبال را بر عهده بگیرند؟
به هر حال هر کسی اندازههای شخصیتی و ارزشی دارد که به مرور زمان بیشتر هم میشود و جنبه اکتسابی به خود میگیرد. مسلماً خیلی از بازیکنانی که به شخصه با آنها کار کردم، شخصیت و اعتبار دارند که در بدنه مدیریتی فدراسیون فوتبال، چه به عنوان رئیس و چه پستهای دیگر موفق شوند. من آن زمان هم به برخی از آنها گفتم که شما میتوانید در مدیریت هم موفق شوید و حتی به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال و حتی AFC انتخاب شوید. آنها همیشه مورد حمایت من بودند و من هم به عنوان یک وظیفه اصلی این مسائل را به این ستارهها گوشزد میکردم. باز هم خودشان باید انتخاب کنند که در مدیریت پا بگذارند یا مربیگری.اینها سرمایههای فوتبال ما هستند و وخودشان بهتر میدانند در کدام بخش میتوانند موثر باشند و خدمت کنند. هم اسمهایی که به کار بردید و هم افراد دیگری که سالها برای فوتبال ایران افتخار آفریدهاند.
امیر اسدی
- 15
- 2