تقوی: استراماچونی نباید برای استقلال تنش ایجاد کند

محمد تقوی اعتقاد دارد که اگر تنش‌ها از استقلال دور شود استراماچونی قادر است با همین تیم هم از پس پرسپولیس برآید و فاتح آن بازی بزرگ باشد. تقوی حواشی اخیر را در به وجود آمدن نتایج نه چندان امیدوارکننده در ابتدای لیگ نوزدهم مؤثر می‌داند. هر چند که پیشکسوت باشگاه استقلال بر این باور است که عبور از ۲ هفته ابتدایی نمی‌تواند ملاک سنجش استراماچونی باشد و او با استقلال به شرط عبور از بحران‌ها اوج خواهد گرفت. تقوی در عین حال استفاده از یک مربی ایرانی در کادر فنی استقلال را ضروری می‌داند. او به این نکته تأکید دارد. درست مانند سنتی که در تیم‌های انگلیسی سال‌ها است به اجرا در می‌آید و یک مربی همواره کنار سرمربی‌ها حضور دارد تا آن سرمربی جدید را با فضای باشگاه آشنا کند.

استقلال را در دو بازی اول لیگ چطور دیدید؟ بازی اول را به ماشین‌سازی باخت و بازی دوم را هم مساوی کرد. استقلال ۵ امتیاز را از دست داده و تا حدی نگران‌کننده وارد لیگ نوزدهم شده است. این نتایج در حالی که گفته می‌شد استقلال به دلیل زود شروع کردن تمرینات احتمالاً شروع خوبی خواهد داشت، چرا رقم خورده است؟ آیا با این شروع می‌توانیم به آینده استقلال امیدوار باشیم؟

 درباره استقلال خیلی زود است قضاوت کردن. یک مربی آمده که هیچ شناختی از فوتبال ما و استقلال ندارد. کل ساختار تیم عوض شده و حالا می‌خواهد یک تفکر جدید را در تیم جا بیندازد. خب، جا انداختن این تفکر نیاز به زمان دارد. ما واقعاً باید این زمان را نه تنها در اختیار این مربی بلکه دیگر مربیان حتی مربیان جوان ایرانی قرار دهیم. حتی اگر مربیان ایرانی که از خصوصیات بازیکنان شناخت دارند بر مسند کار بودند باید به آنها هم زمان می‌دادیم. ساختار استقلال تغییرات بسیاری کرده است. نباید استراماچونی را تحت فشار بگذاریم و خودمان را ناراضی نشان دهیم. معمولاً هر مربی که می‌آید لااقل ۶ ماه زمان نیاز دارد تا تفکراتش را در تیم تزریق کند و بتواند از تیم شناخت پیدا کند.

در۱۸۰ دقیقه‌ای که از لیگ گذشته استقلال ۲ گل خورده است. با توجه به اینکه همیشه گفته شده مربیان ایتالیایی در ایجاد سازمان مناسب دفاعی عملکرد خوبی داشته‌اند چرا استراماچونی نتوانسته آن خط دفاع دلخواه یا همان سازمان دفاعی مناسب را در این تیم ایجاد کند؟ آیا استقلال در مدیریت بازی‌اش دچار ایراد است؟ این موضوع را تجزیه و تحلیل کنید.

 سوال بسیار مهمی است. همه ما فکر می‌کنیم در فوتبال ایتالیا همه چیز دفاع است. شاید در گذشته اینطور بود اما دیگر اینطور نیست. فوتبال ایتالیا تفاوت زیادی با گذشته کرده است. در همین هفته اول لیگ کالچو گل‌های زیادی رد و بدل شد که قبلاً اینطور نبود و تیم‌ها تا حدودی محتاط‌تر فوتبال بازی می‌کردند. من فکر می‌کنم هواداران استقلال تیمی را می‌خواهند که مدام در حال حمله باشد. هواداران همیشه دوست دارند تیم‌شان در فاز هجومی فعال بازی کند. به اعتقاد من در هر دو بازی این خصیصه در استقلال وجود داشت و این تیم رو به جلو فوتبال بازی می‌کرد و به اصطلاح «پراکتیو» بود. من این نوع فوتبال را دوست دارم اما «پراکتیو» بازی کردن با کنترل بازی متفاوت است. شما نمی‌توانی ۹۰ دقیقه یک تیم را تحت فشار بگذاری و با یک ریتم بازی کنی.

 مهم‌ترین موضوع در جریان بازی مدیریت کردن بازی است. من با شما کاملاً موافقم که باید فوتبال مدیریت شود. استقلال وقتی در بازی با ماشین‌سازی در دقایق آخر گل خورد در بازی با فولاد باید هوشیار‌تر فوتبال بازی می‌کرد. باید تأکید کنم که خیلی هوشیار‌تر بازی می‌کرد.

در فوتبال باید هر لحظه آماده اتفاقات باشی. در بازی با ماشین‌سازی بخصوص زمانی که استقلال گل خورد دیدیم که یک دفاع در‌هم شکسته و آشفته مقابل‌مان قرار گرفت و تعداد زیادی از بازیکنان در زمین حریف بودند. یا زمانی که آن ضربه کاشته به ثمر رسید دروازه‌بان روی خط دروازه ایستاده بود. اینها نشان می‌دهد که بازیکنان به خوبی توجیه نشده‌اند. زمانی که می‌خواهیم تیم حریف را تحت فشار قرار دهیم، زمانی که می‌خواهیم به گل برسیم حتی اگر یک برصفر هم عقب هستیم باید مراقب باشیم گل دوم را نخوریم. باید از دروازه محافظت کنیم. مهم‌ترین فاکتور در فوتبال این است که شما «بازی‌خوانی» داشته باشید. این خیلی اهمیت دارد. باید قبل از اینکه اتفاقی رخ دهد عکس‌العمل نشان دهیم.

می‌توان اینطور گفت که بازیکنان استقلال توجیه نیستند؟

 بله، بازیکنان استقلال هنوز توجیه نیستند. نباید بعد از اینکه اتفاقی می‌افتد شما عکس‌العمل نشان دهید. همه چیز در فوتبال پرس کردن نیست که اکنون استقلال در پرس کردن موفق نشان می‌دهد. در فوتبال بازیکنانی هستند که به آنها به اصطلاح بالانس می‌گویند که باید منتظر باشند تا هر اتفاقی رخ می‌دهد آنها جبران کنند. شما وقتی از تیمی یک بر صفر جلو هستی باید قابلیت کنترل بازی را داشته باشی. مورینیو همیشه می‌گفت بهترین نتیجه برای من برد یک-صفر است. او می‌گفت سعی می‌کنم بازی را کنترل کنم اگر هم توانستم گل دوم را هم بزنم. استقلال بعد از اینکه مقابل فولاد یک گل جلو افتاد باید بازی را می‌کشت.

البته استراماچونی تیمی را در دست گرفته که بسیاری از بازیکنانش را باشگاه انتخاب کرده است. اینکه چنین رویه‌ای درست است یا غلط بحث ما نیست. بحث این است که آیا استراماچونی می‌تواند با بازیکنانی که باشگاه در اختیار قرار داده به توفیق برسد؟

 مربیان دو دسته‌اند. مربیانی که براساس تفکرات خودشان بازیکن می‌گیرند و مربیانی که می‌آیند و بازیکنان را به آنها تحمیل می‌کنند. مربیان ایتالیایی مربیانی هستند که بر مبنای تاکتیک خود بازیکن می‌گیرند. حالا استراماچونی آمده و بازیکنانی را در اختیار دارد که شاید به تاکتیک او شبیه نیستند اما استراماچونی در این شرایط مجبور است آنقدر کند و کاو کند، تاکتیک عوض کند و تیم را مدام تغییر دهد تا به آن هارمونی که مد‌نظرش است دست یابد. من فکر می‌کنم بیشتر از اینکه استراماچونی یک مربی باشد که از توانایی بازیکنانش استفاده کند یک تاکتیک مشخص از قبل دارد و بر اساس آن بازیکن می‌گیرد که این اتفاق نیفتاده و بازیکنان را به او داده‌اند. به اعتقاد من خیلی زود است درباره آینده استقلال با استراماچونی قضاوت کنیم اما در هر حال اعتقاد دارم در این دو بازی تاکتیک تازه‌ای به استقلال اضافه شده بود و بازیکنان سعی می‌کردند از نهایت عرض و طول زمین فوتبال استفاده کنند. زمانی که توپ نداشتند هم سعی می‌کردند از فضا‌ها استفاده کنند.

نکته مهم دیگر در استقلال تحت فشار قرار دادن حریف بود. این نکته بسیار مهمی است. هم جلوی ماشین‌سازی و هم فولاد این پرسینگ احساس شد اما به طور کلی مهم‌ترین فاکتور در فوتبال دفاع است. باید ابتدا دفاع را درست کنیم. برای من بسیار عجیب بود که استقلال در فاز دفاعی مشکل دارد که امیدوار در بازی‌های آتی این نقص برطرف شود.

بخشی از مشکلات استقلال که باعث به وجود آمدن حواشی شد نیز از اتفاقات اخیر نشأت می‌گیرد. جایی که استراماچونی بابت نداشتن مترجم انگلیسی گله کرد. این ماجرا تا چه اندازه در نتایج استقلال تأثیر‌گذار بوده؟

 در فوتبال یک زمان می‌گفتند زبان فوتبال بین‌المللی است و چهار کلام بلد باشی مسأله حل است اما فوتبال فقط به کار بردن این اصطلاحات نیست. شما باید صرفنظر از مسائل فنی بتوانی ارتباط عاطفی خوبی با بازیکنان برقرار کنی و جزئیات را به بازیکنان انتقال دهی. من شنیدم که زبان انگلیسی استراماچونی آنقدر قوی نیست چون زبان مادری‌اش نیست. سؤال من این است که چرا ایشان یک مترجم ایتالیایی را در کنار خودش قرار نمی‌دهد؟‌!

مترجم ایتالیایی می‌تواند تمام احساس مربی را به تیم منتقل کند چون هم برای بازیکنان این موضوع بهتر است و هم برای خود استراماچونی. اینجا ناهماهنگی میان مربی و باشگاه وجود دارد اما در هر حال مربی باید به قوانین باشگاه احترام بگذارد چون استراماچونی کارمند باشگاه استقلال است. هیچ باشگاه و مدیرعاملی نیست که ناکامی تیمش را بخواهد. البته من می‌دانم چرا مترجم ایتالیایی نمی‌خواهد اما چون نمی‌خواهم در مسائل باشگاه استقلال دخالت کنم در این باره چیزی نمی‌گویم.

اما طوری وانمود شده که انگار فقدان مترجم لطمات بسیاری به استقلال وارد کرده است.

 مترجم خیلی مهم است اما اینکه یک مترجم انگلیسی بیاید که سرمربی هم انگلیسی را خوب بلد نباشد و آن مترجم هم توانایی کافی نداشته باشد همه دست به دست هم می‌دهد تا در ارتباط اصولی بین بازیکنان، مربی، مدیرعامل و حتی هواداران و بخش مدیا اشکال ایجاد می‌شود. اعتقاد دارم حتی اگر مترجم هم حضور نداشت استراماچونی موظف بود به رسانه‌ها احترام بگذارد و در نشست‌ها حاضر شود. یادم می‌آید آن زمان که می‌خواستند بین مورینیو و گواردیولا یکی را انتخاب کنند مورینیو را به دلیل اینکه ارتباط خوبی با رسانه‌ها نداشت، حذف کردند.

متأسفم که ایشان با وجود اینکه در فوتبال حرفه‌ای بودند و موضوعات حرفه‌ای را خوب می‌شناسند چنین رفتاری انجام می‌دهد. استراماچونی اگر خودش هم به نشست نمی‌رفت باید یکی از اعضای کادرفنی را به نشست می‌فرستاد تا پاسخگو باشد. استراماچونی اگر چنین رفتاری را در اروپا انجام می‌داد با محرومیت و جریمه مواجه می‌شد. ایشان باید بداند در فوتبال حرفه‌ای به همه احترام بگذارد.

بحث دیگری که اخیراً بیش از گذشته از سوی پیشکسوتان باشگاه استقلال مطرح می‌شود حضور یک مربی ایرانی در کنار استراماچونی است. آیا بعد از گذشت ۲ هفته از لیگ نبودن چنین فردی در کادرفنی استقلال مشکل‌ساز شده یا نه؟

 من کاملاً با این موضوع موافقم که یک مربی ایرانی روی نیمکت کنار استراماچونی بنشیند. در منچستر‌سیتی یک مربی به نام برایان کید همیشه روی نیمکت است. قبل از اینکه گواردیولا، پلگرینی یا مانچینی به منچستر‌سیتی بیایند ایشان روی نیمکت حضور داشت. در تیم نیوکاسل جان ویلیام کاروه همیشه روی نیمکت بوده. یک نفر باید ارتباط بین مربی و باشگاه باشد و وقتی مربی جدید می‌آید هماهنگی‌ها ایجاد شود. مربی جدید به واسطه حضور چنین فردی با خصوصیات بازیکنان و فلسفه تیم آشنا می‌شود. حضور چنین فردی خیلی ضروری است. حالا ممکن است آن شخص از پیشکسوتان باشد یا افراد دیگر که معتمد باشگاه هستند. یک دیوار بی‌اعتمادی بین استراماچونی و باشگاه به وجود آمده که به هیچ عنوان با این موضوع موافق نیستم. استراماچونی باید هرچه زودتر این دیوار بی‌اعتمادی را بشکند. باید ارتباطش را بهتر کند. ایشان هر جایگاهی داشته باشد از استقلال بزرگتر نیست. نه استقلال نه مدیرانش. ایشان باید بداند باشگاه از او بزرگتر است. باشگاه هم باید قاطعانه برخورد کند.

نمی‌گویم هرکسی مد نظر باشگاه هست تحمیل شود اما باید یک مربی ایرانی کنار استراماچونی باشد. یک بار هم اوایل فصل این صحبت را کردم، انگ زدند به من که می‌خواهی جای استراماچونی را بگیری. حرف من این بود یک وقت ممکن است استراماچونی هفته پنجم، ششم خودش بخواهد برود آن‌وقت باید یک مربی ایرانی کنارش باشد که کار را تا حدی جلو ببرد. از این جنبه گفتم ضروری است. سؤال من این است کی قرار است جای استراماچونی بنشیند. کمک‌های استراماچونی هیچ‌یک سابقه مربیگری ندارند. اگر هم خودش برود این مربیان می‌روند. پلن بی که باشگاه‌ها باید همیشه منتظرش باشند در استقلال نادیده گرفته شده است. این بحث را هم که می‌گویند کمک مربی زیرآب مربی را می‌زند اصلاً قبول ندارم.

یکی از خریدهای خارجی استقلال در لیگ نوزدهم دیاباته است. بازیکنی که در دو بازی اول چندان درخشان نبود و حتی به نظر می‌رسد از اضافه‌‌ وزن رنج می‌برد. آیا به این بازیکن می‌شود امیدی داشت؟ آیا دیاباته برای استقلال مهاجم مناسبی خواهد شد؟

 به نظر می‌رسد هنوز صددرصد آماده نیست اما نوع بازی گرفتن از این بازیکن مهم است. ندیدم دیاباته حفظ توپ کند. ما ابتدا باید ببینیم دیاباته می‌تواند جلوی دفاع بهتر بازی کند یا پشت دفاع. منظورم این است که بتواند جلوی دفاع خوب زمان را نگه دارد و حفظ توپ کند تا هافبک‌ها برسند. به طور کلی بازیکنی باشد که بتواند ارتباط ایجاد کند و هافبک‌ها را به بازی بگیرد. من چنین سرعتی از او ندیدم که پشت دفاع بازی کند و بهتر است جلوی دفاع بازی کند تا هافبک‌ها به او نزدیک شوند و استفاده کنند. از سوی دیگر بحث ارسال‌ها را هم باید با وجود چنین بازیکنی جدی بگیریم. وقتی بازیکنی با این بلندای قد داریم باید سانتر‌های خوبی انجام دهیم.  حتماً که نباید از عمق رفت و کارهای ترکیبی انجام داد. باید از قدرت سرزنی دیاباته استفاده کرد. از توانایی دیاباته خوب استفاده نشده است. شاید در هفته‌های آتی شرایط بهتر شود. به اعتقاد من دیاباته می‌تواند به استقلال کمک کند اما از لحاظ فیزیکی هنوز آماده نیست و باید هم خوب از او بازی بگیریم.

شما چه راه‌حلی برای از بین رفتن تنش‌ها دارید در حالی که ۲ هفته دیگر دربی است و استقلال بازی بزرگی پیش‌رو دارد. آیا استراماچونی می‌تواند برنده این بازی بزرگ باشد؟

 شرایط استقلال شرایط بدی نیست. نشانه‌های یک تفکر جدید وجود دارد اما مهم‌ترین موضوع که به استقلال لطمه می‌زند آدم‌های دور و برش هستند که دارند به او اطلاعات غلط می‌دهند. دارند او را مقابل باشگاه قرار می‌دهند. گله و شکایت‌های ایشان چرا باید از کانال یا یک سایت بخصوص خارج شود در حالی که سایت باشگاه اینها را نمی‌داند. ارتباط‌های ناسالم یکی، دو سایت با استراماچونی دارد به استقلال لطمه می‌زند. نمی‌دانم از عمد است یا اشتباه اما دارند اطلاعات غلط می‌دهند و مدیران استقلال باید هرچه زودتر این مشکلات را برطرف کنند و همه حرف‌ها در یک جلسه زده شود. استراماچونی هم باید به باشگاه وقت دهد تا مشکلات را برطرف کنند.

من همیشه گفته‌ام که به هر بازیکن و مربی باید وقت داد اما نباید باج دهند. در هر حال مهم‌ترین موضوع در حال حاضر تمرکز است. نباید بترسند. یک بازی باخته‌اند، یک بازی مساوی کرده‌اند. نباید بترسیم. این دو بازی می‌تواند به استقلال کمک کند. بازی‌های دیگر هم باقی مانده. دربی هم همیشه بوده. شاید پرسپولیس در ظاهر شرایط بهتری نسبت به استقلال داشته باشد و بازیکنانش حفظ شده باشند اما دربی قانون خودش را دارد و خیلی وقت‌ها تیمی که بهتر بوده برنده نشده و تیم ضعیف‌تر بازی را برده است. استقلال بازیکنان جوانی دارد که انگیزه دارند. جوان‌هایی که می‌خواهند خودشان را ثابت کنند. در حال حاضر مهم‌ترین چیزی که به استقلال لطمه زده تنش‌ها است.

استراماچونی نباید برای استقلال تنش ایجاد کند. او خودش دارد در این مسیر می‌رود که درست نیست. این دو بازی تمام شد و رفت. بروید اشکالات را برطرف کنید. فوتبال همین است. یک روز می‌بری، یک روز می‌بازی. استراماچونی اگر نترسد و این تنش‌ها را از خودش دور کند دربی را می‌برد. به قول نلسون ماندلا یا می‌بری یا یاد می‌گیری و تجربه کسب می‌کنی؛ مهم این است. ما هیچ‌وقت نمی‌بازیم. این زمان بهترین وقت برای شناختن نقاط ضعف است. به نظر من استراماچونی ناخواسته وارد جریانی شد که به ضررش بوده است. استراماچونی می‌تواند با عبور از این بحران به موفقیت برسد.

حمیدرضا عرب