پنجم شهریور یک تغییر قابل پیش بینی و حضور یک چهره آشنا و امتحان پس داده در باشگاه پرسپولیس. بازگشت محمدحسن انصاریفرد مدیرعامل سابق این باشگاه و بازیکن بیحاشیه دهه ۶۰ و ۷۰ سرخها بعد از رسوایی ایرج عرب مدیرعامل قبلی یک مطالبه عمومی از سوی هوادارانی بود که از جدایی برانکو ایوانکوویچ سرمربی قهرمان به شدت ناراحت و عصبی بودند و در یک هجمه دسته جمعی برکناری مدیرعامل را طلب میکردند.
تصمیمی که وزیر ورزش و جوانان خیلی زود آن را اجرایی کرد و در میان تمامی نامها و کاندیداهای ریز و درشت برای مدیرعاملی پرسپولیس محمدحسن انصاریفرد پیشکسوت سابق این باشگاه را انتخاب نمود. یک انتخاب عجیب و البته سهل و ممتنع که کسی انتظارش را نداشت.
انصاری فرد با آن چهره حق به جانب با وعدههای طلایی و پرشمار آمد اما حالا و بعد از گذشت ۴ ماه از مدیریتش تقریباً هیچکدام از آن وعدههای طلایی و بزرگ عملی نشده. او با از دست دادن گابریل کالدرون سرمربی موفق پرسپولیس در نیم فصل در چالشی عجیب اسیر شده که به نظر گذر از آن غیرممکن است. کالدرون در پرسپولیس چهره چندان محبوبی نبود و حمایت قاطبه هواداران را به همراه نداشت اما هر چه باشد او بهترین آمار دو دهه اخیر پرسپولیس و بهترین نتیجه تاریخ یک تازهوارد را رقم زده و تیمش را بالاتر از همه مدعیان گردن کلفتی چون استقلال، سپاهان و تراکتور قهرمان نیم فصل کرد. مرور ادعاهای انصاریفرد که هیچکدام از آنها تا به امروز عملی نشده، نشان میدهد که انصاریفرد برخلاف چهره موجه و عقبه و رزومه قابل اعتنایش یک مدیر وعده است. وعدههای جذاب اما عمل نشده.
سعید آقایی
- 15
- 2