
این روزها یکی از دغدغههای افکار عمومی، آزادی بازداشتشدگان اعتراضات اخیر است. بسیاری از ناظران معتقدند این اولین قدم برای تلطیف فضا است. این دغدغه افکار عمومی البته بیپاسخ هم نمانده است. گزارشها حاکی است در طول دو روز گذشته، تعدادی از بازداشتشدگان آزاد شدهاند. روز گذشته ایسنا از جعفری دولتآبادی، دادستان تهران نقل کرده است که «تعداد هفتاد نفر از متهمان آشوبها با تکمیل تحقیقات و اخذ ضمانت آزاد شدند.»
کار به اینجا هم ختم نشده است. کمو بیش صداهایی شنیده میشود مبنی بر همدلی با خانوادههای داغدار. حجت الاسلام هاشمی، امام جمعه قهدریجان – که یکی از شهرهای پر اتفاق روزهای گذشته بود – در گفتوگو با ایلنا گفت: «بنده در خطبههای نماز جمعه هم گفتم با خانواده کشته شدهها ابراز همدردی میکنم. کسی از کشتهشدن فرزندان قهدریجان خوشحال نیست و همه غمزده هستیم که این اتفاقات برای جوانان افتاده است. اصل اغتشاش بد است اما وقتی شروع شود گلوله و تخریب و آتش و نارنجک نمیتواند بین اغتشاشگر و رهگذر تفاوت قائل شود. ما به کشته شدهها اغتشاشگر نمیگوییم و اتفاقات رخ داده به این معنی نیست افرادی که کشته شدند اغتشاشگر بودند.»
اما برخی بازداشتشدگان در جریان اعتراضات خیابانی، افرادی هستند که در هیچ تجمعی شرکت نکردهاند. بازداشت این افراد – که عموما دانشجو هستند – حالا در ادبیات سیاسی به «بازداشت پیشگیرانه» معروف شده است. محمد آقازاده، روزنامهنگار پرسابقه، در گفتوگو با همدلی از این میگوید که او برای اولینبار این اصطلاح را برای این دست بازداشتها استفاده کرده است و سپس «دوستان تازه اطلاعیه دادند و گفتند این طرح، بازداشت پیشگرانه بوده است.»
سیدفرید موسوی، نماینده اصلاحطلب تهران، جمعه گذشته در صفحه توئیتر خود نوشت: «بنا به وظیفه، وضعیت #بازداشت_دانشجویان را از مسئولان ذی ربط پیگیری کردم. گفته شد عموم بازداشتها، برای پیشگیری بوده. وعده دادند: فردا تعداد زیادی آزاد خواهند شد. امید است با سعه صدر مسئولین این روند ادامه داشته باشه.»
موسوی در یک توئیت دیگر، توئیت قبلی خود را اینگونه توضیح داد: «بر اساس توضیحات داده شده، روند فعالیتهای برخی دوستان میتونست دانسته و ندانسته تبعات گستردهای داشته باشه که بهمنظور پیشگیری از مشکلات بزرگتر و انذار درباره تبعات برخی از این فعالیتها، این دانشجوها با قرار قضایی موقتا بازداشت شدن» با محمد آقازاده – که پسر دانشجویش نیز به تازگی بازداشت شده است – در مورد کموکیف بازداشت سهیل آقازاده و نیز برخی نظرات او در حوزههای اجتماعی گفتوگوی تلفنی داشتیم که در ذیل میخوانید.
کم و کیف بازداشت سهیل چگونه بود؟
صبح پنجشنبه گذشته سه چهار نفر از وزارت اطلاعات به خانه مراجعه کردند. برخورد این افراد خیلی مودبانه بود. حتی اجازه دادند که سهیل صبحانهش را بخورد. من پرسیدم جرم سهیل چیست؟ گفتند او جرمی ندارد. چون واقعا ایشان در هیچ تظاهراتی شرکت نکرده بود و یک هفته در خانه بود. اما تعدادی از دوستانش بازداشت شده بودند.
ماموران چند نفر از کسانی که بازداشت شده بودند و با سهیل نیز دوست بودند را نام بردند و گفتند که می خواهیم از سهیل درباره این افراد کسب اطلاع کنیم و شما می توانید سه چهار ساعت دیگر بیایید پسرتان را ببرید.ما سه چهار ساعت بعدش رفتیم، گفتند بروید شنبه بیایید. در این زمان سهیل هم تماس گرفته بود و گفته بود که سرد است و لباس گرم بیاورید. ما شنبه به اوین مراجعه کردیم، لباس گرم هم بردیم، اما لباسها را قبول نکردند و نتوانستیم به دست سهیل برسانیم. با اینحا لازم است تاکید کنم که سهیل مطلقا در هیچ تظاهراتی نبوده است و تنها او را به عنوان مطلع بردهاند.
امروز(یکشنبه) تغییری در وضعیت پسرتان حاصل نشد؟
امروز با ماموران صحبت کردم و آنها گفتند که ما الان میآییم لپتاپ سهیل را میبریم تا آخرین بررسیها را انجام دهیم تا گزارشی بنویسیم و این گره کاملا باز شود. حتی سهیل خودش ابتدا تماس گرفت و با ما حرف زد و گفت که میآیند لپتاپ را می برند. بعد آمدند در خانه برای بردن لپتاپ. حتی وقتی هم آمدند، در خانه صبر کردند و سپس من رفتم صدایشان زدم. خیلی مودبانه هم صحبت کردند.
در کل دلیل بازداشت سهیل را چه می دانید؟
آن چیزی که با ما گفتند همین بود که او را برای پارهای تحقیقات و سوالات می بریم. سهیل هنوز هم تفهیم اتهام نشده است و این یعنی مجرم نیست.
شما در یک توئیت به این موضوع اشاره کردهاید که دانشجویان را در اعتراض به برخی طرحهای اشتغالزایی بازداشت کردهاند. منظورتان چیست؟ چه ارتباطی میان بازداشتهای اخیر و چنین طرحهایی وجود دارد؟
من تحلیلم این است که تمام کسانی بازداشت شدهاند هیچ کدام کار سیاسی نکردند. اینها اعضای شورای صنفی دانشگاهها بودند و با این طرح ها(که من میگویم «بیگارورزی») که مثلا ماهی سیصد هزار تومان حقوق بدهند و اینها بروند سر کار مخالف بودند. اولین جرقه مخالفت با این طرح را هم من در کانال تلگرامی خود زدم و از آن با عنوان «بیگارورزی» یاد کردم. سهیل هم از جمله مخالفان این طرح بود. یکبار سهیل و برخی دیگر از دانشجویان در دانشگاه جمع شدند و با اجازه مقامات دانشگاه، یک بیانیه در مورد این طرح خواندند.
یعنی برآورد شما این است که بازداشت سهیل، بخاطر مخالفت با این طرح بوده است؟
برآورد نیست؛ خبر دقیقی است که دارم. البته پسر من را به عنوان مطلع بردند. اما بازداشت دیگران به خاطر این بوده است.
شما در یک توئیت گفتید که دستگیری پسر شما برای محدودیت خود شما بوده است. نظر شما چیست؟
با بعضی از اشاراتی که برخی دوستانی که برای همدردی به من تلفن زدند – و حالا صلاح نمی دانم نام ببرم – داشتند و نوع حرفهایی که می زدند من فهمیدم که دوستان میخواهند مرا ساکت کنند. چون این دوستان که اصلاحطلب هم بودند میگفتند شما دو سه ماه ساکت باش، تا این جریان بگذرد. معنی ندارد آدمی که اصلاح طلب است، زنگ بزند و به یک روزنامهنگار بگوید ساکت باش. در حالیکه نهاد دستگیرکننده که وزارت اطلاعات باشد، از من نخواسته ساکت باشم.
پس فرضیه دیگری که در مورد بازداشت سهیل وجود دارد، این است که به شما فشار بیاید تا اعتراض نکنید. درست است؟
بله؛ این فشار از طرف اصلاح طلبها بوده است.
عبارت «بازداشت پیشگیرانه» که در یک توئیت نوشته بودید چه بود؟
اصلاحطلبها گفتند بیاییم اینها(برخی دانشجویان) را بازداشت کنیم تا قضیه جمع شود. حرفشان هم این است که اینها را بازداشت کنیم تا نهادهای دیگر آنها را بازداشت نکند. به همین دلیل اینها آمدند هر دانشجویی که فکر دارد و مطالعه دارد را بازداشت کردند تا اعتراضات سر پیدا نکند؛ حتی اگر آن فرد هیچکاری هم نکرده باشد و در هیچ تجمعی هم شرکت نکرده باشد. وقتی من این را در توئیتر خود نوشتم، دوستان تازه گفتند که این طرح پیشگیرانه است. کجای دنیا ما تا حالا با طرح بازداشت پیشگیرانه مواجه بودیم؟! این کار، کار اصلاحطلبان است.
چرا شما با قاطعت میگویید که کار اصلاح طلباست؟ اینها را که وزارت اطلاعات بازداشت کرده است. چگونه اصلاحطلبان به عنوان یک جناح سیاسی که دولت هم دست آنها نیست میتوانند چنین کنند؟
وزارت اطلاعات زیر مجموعه دولت است و چون دولت تحت حمایت اصلاحطلبان است، وقتی از اصلاحطبان حرف میزنیم، یعنی داریم از دولت حرف میزنیم.
در مورد پسرتان، آخرش چه گفتند؟ پسرتان کی آزاد میشود؟
گفتند که تا یکی دو روز دیگر باید از جاهایی استعلام کنیم تا پس از پاسخ، بررسی نهایی بکنیم و انشاءالله به همین زودیها آزاد می شود.
در پایان اگر نکته و سخن دیگری دارید بفرمایید.
این دانشجویان نخبه هستند. همه دانشجویان جزء طبقات فرودست جامعه هستند. آنها سبقه چپ و مارکسیستی ندارند. اینها تحت فشار زندگی خودشان و مشکلات مالی خانوادههایشان هستند. اینها نخبگان جامعه هستند.انصاف نیست مقاماتی که پسرانشان، یعنی ژنهای برتر، شغلهای خوب به دست می آورند، جوانان مردم را با سیصد هزار تومان سر کار بفرستند.
این پول رفتوآمدشان هم نمیشود. انقلاب ما با شعار مخالفت با مرفهین بی درد بود. انقلاب ما برای طبقات پابرهنه آمد. اینها شعارهایی است که انقلاب را پیروز کرد. دفاع از محرومان را هدیه ندهید به هیچ گرایشی. دفاع از محرومان و پابرهنگان، شعار اصلی انقلاب ۵۷ است. ما به عنوان کسانی که آن سالها جوان بودیم، پای این قضیه ایستادهایم.
کسانی را که با غارت و رانتخواری به جایی رسیدند، نخواهیم گذاشت که جوان های ما را قربانی کنند تا فرزندان خودشان در بهشت زندگی کنند. من امیدوارم که هم دوستان اصلاحطلب، هم اصولگرا بدانند که دانشجویان را درگیر اضطراب کردند. چنین اضطرابی می تواند در آینده زمینه سیاسیشدن دانشجویان را فراهم کند. وقتی که شما میآیید فعالان شوراهای صنفی را بازداشت می کنید، او میبیند که از طریق قانونی نمی تواند حرف هایش را بزند و این اقدام خوبی نیست.
مجید مسعودی
- 17
- 3