پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴
۱۴:۵۶ - ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۳۶۵۸
سیاست داخلی

یک پرسش دربارۀ برخورد پلیس در قضیۀ حجاب

شئونات اسلامی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران
اگر قرار بر پررنگ کردن برخوردهای پلیسی باشد آیا امر درونی به بیرونی تبدیل و باعث نمی‌شود در غیاب پلیس دیگر ضرورتی بر رعایت احساس نشود؟

به گزارش عصر ایران، رییس پلیس تهران گفته است: «رعایت شئونات اسلامی در جامعه اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بر شهروندان واجب و لازم است و این که برخی دست به هنجار‌شکنی و چنین اقداماتی بزنند قطعا با برخورد قاطع پلیس روبرو خواهند شد. در این زمینه با مقام قضایی نیز هماهنگی‌هایی صورت گرفته است و معنا ندارد که هر کسی بخواهد چنین رفتارهایی از خود نشان دهد.»

 

جدای این که این گفته با اظهارات اخیر وزیر کشور سازگار نیست که گفته بود برخورد ما با موضوع حجاب «مجرم انگارانه» نخواهد بود  از منظری دیگر هم قابل بررسی است.

 

پیش‌تر البته در این باره نوشته‌ام و به دشواری‌های کار پلیس در مواجهه با این پدیده نوظهور اشاره کرده‌ام و به همین خاطر قصد تکرار آن موارد در میان نیست. اما با این گونه موضع‌گیری‌ها جدای تعارض با سخنان وزیر کشور که مقام ارشد نیروی انتظامی به حساب می آید (حداقل در ظاهر) یک پرسش جدی شکل می گیرد:

 

شئونات اسلامی در جامعۀ اسلامی بر پایۀ باور قلبی باید رعایت شود یا از ترس پلیس؟

 

سه پاسخ یا دیدگاه متصور است:

 

در دیدگاه اول برداشتن روسری از سر عمد یا اعتراض چون اقدامی نامتعارف است مثل این است که فردی در خیابان شرب خمر کند. این که در خانه اش بنوشد یا نه به پلیس ربطی ندارد اما در خیابان هنجار شکنی است و پلیس برخورد می کند. چه روسری نداشتن در انظار دیگران باشد چه شراب خواری علنی. 

 

دیدگاه دوم اما نگران آن است که اگر قرار بر رعایت حجاب به خاطر پلیس باشد اندک اندک وارونۀ این انگاره هم غالب شود که هر جا که پلیس نباشد می توان حجاب نداشت. در حالی که مذهب، ترس از خدا را باید رواج دهد نه ترس از پلیس را. اگر شخص نماز می خواند یا روزه می‌گیرد از ترس پلیس نیست از ترس مجازاتی است که در صورت ترک در آموزه‌های دینی درباره آنها گفته شده یا از سر علاقۀ ذاتی جدای بیم مجازاتِ ترک. تمام هنر دستگاه مذهب و حکومت مذهبی این بوده است یا باید این باشد که ترس از خدا انگیزه باشد. ترس درونی نه ترس بیرونی.

 

دیدگاه سوم هم به رییس پلیس یادآور می شود برخورد مادامی مؤثر است که تعداد سوژه کم باشد. اما اگر این پدیده فراگیر شود آیا باز پلیس می تواند همین لحن را به کار گیرد؟ در همین قضیه ورزشگاه آزادی ۳۶ نفر را به «جای مناسب» هدایت کردند اما برای ۳۶۰ یا ۳۶۰۰ نفر به جاهای مناسب بیشتری نیاز است.

 

پرسش نویسنده این سطور اما این هم نیست.

 

تصور کنید در یک اردوی دانشجویی ۳۰ دختر جوان با هم رهسپار جایی می‌شوند. همه هم از ترس مأمور حراست دانشگاه و جریمه پلیس، مقنعۀ سیاه بر سر کرده اند. اگر به استراحت‌گاهی برسند و از این ۳۰ دختر تنها ۵ نفر نماز بخوانند یا از ترس پلیس تنها تظاهر به خواندن کنند اما در واقع نخوانند آیا هدف غایی مدیریت جامعه اسلامی تأمین شده است؟ به عبارت دیگر آیا همین را می خواهند؟

 

اصرار بر برخورد پلیسی امر درونی را بیرونی می‌کند و کار به جایی می‌رسد که هرجا پلیس  باشد رعایت کنند و وقتی پلیس نباشد رعایت نکنند. اگر در نسل های قبل تا نامحرم وارد می شد و یاالله می گفت چادر به سر می‌کردند نسل‌های بعدی تا پلیس وارد صحنه شود و باطوم درآورد تا برخورد قاطع کرده باشد آن گاه سراغ روسری بروند.

 

تبلیغات خیابانی را دیده اید؟ عکس فوتبالیست مشهور را می گذارند کنار ظرف ماست. نه به خاطر این که فوتبالیست خیلی محبوب یا خیلی خوش تیپ است. از تکنیک تداعی معانی استفاده می کنند. در این حالت شما در هر برنامه ای که آن فوتبالیست را ببنید یاد آن ماست می افتید بی آن که پول تبلیغ داده باشد. اصرار بر پلیسی کردن قضیه حجاب ناخواسته بین برخورد پلیس و حجاب اجباری تداعی و یادآوری ایجاد می‌کند و این دیگر شرع و باور درونی نیست. زور است.

 

جان کلام رییس پلیس محترم این است: اگر روسری را بر سر چوب کنید پلیس می‌گیردتان و تحویل دادگاه می‌دهدتان. این یعنی تولید ترس برای برقراری و صیانت از قانون. مثل محصلی که از ترس نمره درس می‌خواند و زنی که از ترس طلاق تمکین می‌کند و کارمندی که از ترس اخراج اعتراض نمی کند و قس علی هذا. 

 

ممکن است پلیس بگوید ما تنها قانون را اجرا می‌کنیم. تمام نکته و جان کلام این نوشته همین است. جامعه هر چه پلیسی‌تر شود عرفی تر هم می شود. آن گاه بعید نیست اگر سال ها بعد از دخترکانی پرسیده شود چرا باید روسری سر کنید به جای آن همه آموزۀ دینی که در مدارس و رسانۀ رسمی به آنها یاد داده‌اند تنها پاسخ دهند: چون اگر سر نکنیم پلیس برخورد می‌کند.

 

نمی‌گوییم پلیس این روند را ادامه دهد یا نه. اما اگر ترس بیرونی جای ترس درونی را بگیرد هر جا که نشانی از ترس بیرونی نباشد دلیلی برای رعایت باقی نمی‌ماند و اتفاقا نقض غرض و عادی‌سازی می‌شود و با امر رایج و عادی دیگر نمی‌توان مقابله کرد. در قانون مجازات اسلامی هم آمده «عمل غیر متعارف». تمام قصه بر سر همین متعارف بودن و نبودن است. عرف را هم جامعه تعیین می کند نه رییس پلیس.

 

پارادوکس ماجرا در همین است. با هدف صیانت از دستور شرعی در عمل عرفی‌سازی می شود. پلیس البته می‌تواند بگوید با این ها کار نداریم. برخورد قاطع می کنیم.منتها این «برخورد قاطع» وقتی نتیجه می دهد که:

 

اولا باور به آنچه در نگاه پلیس نقض شده درونی باشد. حال آن که اکنون جامعه ایران در عمل به چهار بخش تقسیم شده است. کسانی که هم باور دارند و رعایت می کنند و هم معتقدند برای دیگران هم باید اجباری باشد. دسته دوم خود باور دارند و رعایت می کنند ولی از اجبار و به ضرب و زور جریمه و پلیس حمایت نمی کنند. دسته سوم باور دارند اما خود رعایت نمی کنند و طبعا با اجبار هم مخالف اند و دسته چهارم خود نه باور دارند و نه رعایت می کنند و طبعا با اجبار هم مخالف اند.

 

ثانیا تعداد سوژه در حدی باشد که پلیس بتواند جمع کند. وگرنه می شود مثل آنتن ماهواره که عملا به قانونی متروک تبدیل شده است.

 

ممکن است خواننده ای بپرسد همین را می توان درباره راهنمایی و رانندگی هم مطرح کرد. اتفاقا همین را می گوییم. تخلف رانندگی امری عرفی و نزد همگان پذیرفته شده است و حتی کسی که جریمه می شود به اصل جریمه اعتراض ندارد و ممکن است خود را مشمول نداند اما در اینجا داستان تفاوت دارد. ضمن این که برای امر عرفی قانون ابدی نمی نویسند و در مجلس قابل تغییر است. این نوشته موضع خاضی ندارد و تنها پارادوکس و تناقض را می خواست نشان دهد.

 

مهرداد خدیر

 

  • 12
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش