
جدال دو آیتا... که در گذشته ریاست قوه قضائیه را برعهده داشتهاند، حوزه علمیه را با چالش جدید مواجه کرده و سوالات مختلفی در بین افکار عمومی جامعه سبب شده است. رفتار آیتا... یزدی در مقابله با آیتا... آملیلاریجانی در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده و با اظهارات و موضع گیریهای خود بزرگانی مانند مرحوم آیتا... هاشمیرفسنجانی و آیتا... شیبریزنجانی را هدف قرار داده بود. با این وجود نکته حائز اهمیت واکنش آملیلاریجانی به اظهارات یزدی بود. واکنشی که برخلاف آیتا... هاشمی که همواره یا سکوت میکردند یا با جملاتی کوتاه اما پرمعنا پاسخ میدادند، شتابزده و همراه با عصبانیت بود.
آملیلاریجانی در جوابیه خود به یزدی به جای اینکه آتش این اختلاف را خاموش کند با بیان نکات جدیدی شعلههای آن را بیشتر کرد؛ شعلههایی که خیلی زود حوزه علمیه را تحتتاثیر قرار داد و خوراک خبری برای رسانههای معاند ایجاد کرد. روحانیت همواره ملجأ و عامل وحدت در جامعه ایران بوده و چنین اختلافاتی سبب ایجاد شکاف در بین روحانیت و نیز جامعه میشود که در نهایت میتواند به جایگاه حوزه علمیه آسیب بزند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع و پیامدهای آن در جامعه «آرمان ملی» با آیتا... محسن غرویان استاد حوزه علمیه قم گفتوگو کرده است.
آیتا... غرویان درباره واکنشها به موضوع مرجعیت معتقد است: کسی نمیتواند برای دیگران تکلیف مشخص کند که چه کسی میتواند و چه کسی نمیتواند خود را بهعنوان مرجع معرفی کند. کسی که چنین کاری میکند به نوعی ادعای مرجعیت میکند و خود را از دیگران اعلمتر میداند. چنین کسی به دنبال دیکتهکردن اتوریته خود به دیگران است و میخواهد قدرت خود را نشان دهد. این در حالی است که در تاریخ تشیع چنین امری سابقه نداشته است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
آيتا... يزدي در اظهارات اخير خود محدوديتهايي براي تعيين مرجع قائل شدهاند. اين ادعا بر چه اساسي مطرح شده است؟ آيا نهاد خاصي براي تعيين مرجعيت در حوزه علميه وجود دارد؟
در تاريخ اسلام و تشيع دو مرحله تفکيکشده از يکديگر وجود دارد؛ مرحله نخست مرحلهاي است که امام معصوم در قيد حيات است که مربوط به دوران حضرت محمد(ص) و ائمه اطهار بوده است. در اين مرحله مردم مشکلات و دغدغههاي معرفتي و مذهبي خود را با امام معصوم(س) در ميان ميگذاشتند. مرحله دوم پس از اين دوران است که امام معصوم(س) غايب است و مردم دسترسي مستقيم به امام معصوم(س) ندارند. پس از غيبت کبري علمايي که با معارف ديني آشنايي داشتند به صورت طبيعي ملجأ مردم ميشدند.
در قرآن به صراحت اين نکته يادآوري شده که اگر مسالهاي را نميدانيد از اهل علم بپرسيد. در چنين شرايطي علمايي که معارف الهي را فرا ميگرفتند و آن را براي مردم بازگو ميکردند بهعنوان ملجأ ديني مردم شناخته ميشدند. کلمه «مرجع» به معناي محل رجوع است. به همين دليل نيز ازگذشته تاکنون مردم در مورد مسائل اخلاقي، مذهبي و... به مراجع مراجعه ميکردهاند. در گذشته علمايي که علوم ديني را فراميگرفتند و داراي تقواي کافي بودند و رعايت مسائل اخلاقي را انجام ميدادند بهعنوان مرجع در بين مردم شناخته ميشدند. مردم نيز به اين علما احترام ميگذاشتند و وجوهات شرعي خود مانند خمس، زکات و نذورات خود را به اين علما ميدادند و علما نيز اين وجوهات را صرف حوزه علميه و کارهاي عامالمنفعه ميکردند. در طول تاريخ اسلام چنين نبوده که يک آيتا... بگويد من بايد مرجع باشم و ديگري نميتواند باشد.
چنين مسالهاي در تاريخ اسلام مرسوم نبوده است. کسي نميتواند براي ديگران تکليف مشخص کند که چه کسي ميتواند و چه کسي نميتواند خود را بهعنوان مرجع معرفي کند. کسي که چنين کاري ميکند به نوعي ادعاي مرجعيت ميکند و خود را از ديگران اعلمتر ميداند. چنين تعبير ميشود که دنبال نشاندادن قدرت خود است. اين در حالي است که در تاريخ تشيع چنين امري سابقه نداشته است.
نکته ديگر اينکه مرجعيت حکومتي هم نبوده و کسي نميتواند آن را به حکومتها منتسب کند. تاکنون حکومتهاي زيادي آمده و رفتهاند. با اين وجود شرايط به شکلي نبوده که سلاطين و پادشاهان مشخص کنند که چه کسي بايد مرجع باشد و چه کسي شايستگي مرجعشدن را ندارد.مرجعيت يک مقام رسمي و قانوني کشوري و لشکري نبوده و نيست. مرجعيت يک نهاد کاملا مردمي است که با انتخاب مردم شکل گرفته و مردم نيز در اين انتخاب خود آزاد بودهاند. آن چيزي که حوزه علميه را حفظ کرده و رابطه بين دين و مردم را تقويت کرده اين نوع انتخاب مرجعيت بوده است و شکل ديگري وجود نداشته است. در نتيجه اگر کسي قصد داشته باشد اين رويکرد را تغيير دهد يک بدعت به شمار ميرود.
موضعگيريهاي آيتا... يزدي غير از آيتا... آمليلاريجاني عليه بزرگاني مانند مرحوم هاشمي، آيتا... شبيريزنجاني و رئيس دولت اصلاحات نيز محل مناقشه بوده است. تحليل شما چيست؟
آيتا... يزدي از روحانيون قديمي حوزه علميه هستند و خدماتي نيز در زمينه ارتقاي جايگاه حوزه در بين مردم داشتهاند. بنده افسوس ميخورم که چرا آيتا... يزدي موقعيت خود را حفظ نميکنند و چنين موضعگيريهايي انجام ميدهند. بنده و امثال بنده از نظر سني شاگرد افرادي مانند آقاي يزدي محسوب ميشويم. با اين وجود آقاي يزدي بايد يک نظرسنجي انجام دهند که نگاه مردم، طلاب، اساتيد حوزه و علما و فضلا نسبت به ايشان به چه صورت است.
آقاي يزدي بايد اين سوال را از خود بپرسند که اين نامهنگاريها و سخنرانيها که تاکنون عليه بزرگان جامعه داشتهاند در بين عامه مردم تاثير مثبت داشته يا اينکه مردم اين اقدامات را منفي و به ضرر جامعه و روحانيت ارزيابي ميکنند؟ هنگامي که ما از بيرون به موضوع نگاه ميکنيم متوجه ميشويم که اين رفتارها پيامدهاي مناسبي در جامعه نداشته است. کاش کنترل بيشتري وجود داشته باشد و چنين تندرويهايي انجام نميشد. بنده بهعنوان کسي که در محضر آيتا... يزدي درس پس ميدهد خطاب به ايشان عنوان ميکنم که اينگونه رفتارها و اقدامات در بين مردم جامعه پيامدهاي منفي داشته و به وجهه حوزه و روحانيت آسيب زده است.
در گذشته مرحوم هاشمي يا آيتا... شبيريزنجاني نسبت به توهينهاي آقاي يزدي يا سکوت ميکردند يا به صورت عالمانه رفتار ميکردند. اين در حالي است که اين اتفاق درباره آيتا... آمليلاريجاني رخ نداد و ايشان نيز در واکنش به آقاي يزدي رفتاري مشابه انجام دادند. ديدگاه شما در اين زمينه چيست؟
روايتهاي زيادي در اسلام درباره پيامدهاي خشم و عصبانيت وجود دارد. اسلام همواره انسانها را از خشم و عصبانيت پرهيز ميدهد. بنده احترام زيادي براي آيتا... آمليلاريجاني قائل هستم و ايشان را از نظر علم و فضيلت شخصيت برجستهاي ميدانم. با اين وجود معتقدم نامه ايشان در پاسخ به آيتا... يزدي از سر عصبانيت بوده است. نکاتي در نامه ايشان وجود داشت که نشاندهنده خشم و غضب است. هنگامي که انسان عصباني ميشود کنترل خود را از دست ميدهد و اقداماتي انجام ميدهد که ممکن است پس از مدتي نسبت به اين اقدامات پشيمان شود. اي کاش آقاي آمليلاريجاني نيز مانند آيتا... شبيريزنجاني در مقابل سکوت ميکردند و هيچ پاسخي به ايشان نميدادند. مرحوم آيتا... هاشمي همواره در پاسخ جملاتي به کار ميبردند که دريايي از معنا در آن وجود داشت. اگر آيتا... آمليلاريجاني به همين اندازه اکتفا ميکردند بهتر بود.
در نامه آقاي آمليلاريجاني مسائلي مطرحشده که براي افکار عمومي سوالبرانگيز و شبههناک شده است. بهعنوان مثال ايشان در نامه خود عنوان کردهاند که خزينهالاسرار هستند که نشان ميدهد مسائلي در پشت پرده وجود دارد که ايشان قصد بازگويي آن را ندارند. به همين دليل نيز اين سوال براي مردم ايجاد شده که اين اسرار چيست و چه اتفاقي در پشت پرده در حال رخدادن است؟
برخورد بين دو آيتا... که هر کدام در حوزه علميه داراي جايگاه بالايي هستند چه پيامدهايي در بين افکار عمومي جامعه به همراه خواهد داشت؟
در مرحله نخست بنده بايد بهعنوان يک طلبه و استاد حوزه از مردم به خاطر اين اتفاق که بهنام حوزه رخ داده عذرخواهي کنم. هنگامي که چنين اتفاقاتي در حوزه رخ ميدهد مردم از ما دلايل اين نوع رفتارها را ميپرسند. اين در حالي است که ما پاسخ قانعکنندهاي براي مردم نداريم. اينگونه بگومگوها و جدالهاي غيراحسن هيچجاي دفاعي براي ما در مقابل مردم باقي نميگذارد. با اين وجود مردم ايران داراي درک و فهم بالايي هستند و اين اتفاقات را بهنام همه حوزه تلقي نميکنند. در حوزه علميه علماي برجسته و با تقوايي مانند آيتا... شبيريزنجاني وجود دارند که در چنين مواقعي پدرانه و عالمانه رفتار ميکنند تا جايگاه حوزه در بين مردم خدشهدار نشود. طلبههاي حوزه نيز از اين اتفاقات ناراحت هستند و اين اتفاقات را آسيب به جايگاه حوزه قلمداد ميکنند.
آقاي کدخدايي اين بگومگوها را بحث طلبگي ناميده است. اين در حالي است که اين قبيل اظهارات نوعي توجيه است و از سوي طلبههاي حوزه پذيرفتني نيست. حوزه جاي جنگ قدرت و قدرتطلبي نيست. در حوزه شخصيتها و علماي بزرگي وجود داشته و دارند که در بين مردم به تقوا و اخلاقمداري مشهور هستند و هيچگاه بر سر قدرت با هم دعوا نکردهاند. در شرايط کنوني آقاي يزدي و آمليلاريجاني بايد در مرحله نخست از مردم و سپس از همديگر عذرخواهي کنند و کنار هم بنشينند. آيتا... مکارم از جمله اولين کساني بودند که خواستار پايان اين جدالها شدند و هر دو طرف را به خويشتنداري دعوت کردند.
نکته حائز اهميت اين است که اظهارات و رفتارهاي اين علما رفتارهاي ديني محسوب ميشود. اين در حالي است که مردم از علماي ديني انتظار دارند در چنين مواقعي خويشتنداري بيشتري از خود نشان دهند. چنين شخصيتيهايي که از جايگاه مذهبي و سياسي در بين مردم برخوردار هستند قبل از هر اقدامي بايد به پيامدهاي اقدامات خود فکر کنند که اقدامات آنها چه بازخوردي در بين مردم و حتي در بين معاندان برجاي ميگذارد. اين در حالي است که در ماجراي اخير چنين اتفاقي رخ نداد و به همين دليل نيز رسانههاي معاند تا آنجا که ميتوانستند از اين آب گلآلود ماهي گرفتند و نظام و حوزه را مورد حمله قرار دادند. حملاتي که در برخي موارد غيرمنصفانه بود.
به نظر شما در شرايط کنوني مهمترين چالشهاي حوزه علميه چيست؟
روحانيت و طلبههاي حوزه علميه پيش از آنکه مورد انتقاد قرار بگيرند بايد خودانتقادي کنند و خودشان آسيبهاي دروني را مورد بررسي قرار دهند. در روايتها آمده که انسان نبايد عيبي را که در خود وجود دارد در ديگران جستوجو کند. اين وضعيت درباره روحانيت نيز وجود دارد و روحانيون در مرحله نخست بايد عيبهاي خود را مرتفع کنند و سپس به دنبال حل مشکلات ديگران باشند. امروز روحانيت بايد جايگاه خود را در بين مردم جامعه مورد نظرسنجي قرار دهد و خود را در آيينه ذهن ديگران ببيند. روحانيت بايد از غرور و تکبر مبرا باشد. برخي مسائل درباره روحانيت وجود دارد که از بيرون بهتر ميتوان آن را تشخيص داد. اتفاقات اخير نوعي زنگ هشدار براي حوزه علميه بوده است که عيبها و مشکلات دروني خود را بهتر بشناسد.
هيچکدام از اهالي حوزه نميتواند ادعاي عصمت کند و خود را از گناه و تکبر منزه بداند. اهالي حوزه نيز مانند همه انسانها خطا ميکنند و دچار اشتباه ميشوند. روحانيت بايد داراي تواضع ديني و اخلاقي باشد. طلبهها در حوزه علميه درسهايي ميخوانند که شايد تودههاي مردم آن را نميخوانند. علم بايد در عمل خود را نشان دهد.
اين چيزي است که اساتيد اخلاق همواره به آن توصيه کردهاند. اتفاقات اخير زنگ هشدار و خطري است که خود را بسنجيم که به چه ميزان به آنچه خواندهايم عمل ميکنيم. همه انسانها و از جمله روحانيون به تذکر و تنبه نياز دارند. حضرت امام(ره) در جمله معروفي فرمودند: «من اگر قدرت داشتم هرازگاهي مراجع را دور هم جمع ميکردم تا با هم چاي بخورند و با هم صحبت کنند.» روحيه شور و مشورت و انتقادپذيري بايد در علما و مراجع وجود داشته باشد. نشستهاي جمعي بين علما و مراجع نيز بايد بدون غرور و تکبر صورت بگيرد تا علما بتوانند به راحتي ديدگاههاي خود را نسبت به يکديگر مطرح کنند. اساس حرکت متعالي انسان از خودانتقادي صورت ميگيرد. انسان تا زماني که ضعفهاي خود را نشناسد نميتواند در مسير تعالي و برطرفکردن اين ضعفها گام بردارد. نکته ديگر اينکه اختلافات بين برخي علما که تاحدودي طبيعي به نظر ميرسد، بايد به صورت خصوصي مطرح شود تا کار به رسانهها و افکارعمومي کشيده نشود. هرچه مسائل خصوصي بيشتر به بيرون منتقل شود به همان ميزان چالشهاي حوزه علميه بيشتر خواهد شد.
مردم دوست دارند روحانيت و مراجع که همواره منشا وحدت در جامعه بودهاند همچنان نيز به اين رويکرد ادامه دهند نه اينکه اختلافات خود را به سطح جامعه و افکار عمومي بکشانند و براي مردم ايجاد سوال کنند. روحانيت از جايگاه ويژهاي در بين مردم ايران برخوردار است و به همين دليل از کوچکترين لغزشي تعبيرهاي متفاوتي صورت ميگيرد. در شرايط کنوني علما و فضلاي حوزه علميه از اتفاقات اخير ناخشنود هستند و احساس ميکنند بايد در جهت تنوير افکار عمومي و فرونشاندن اين اختلافها که به جايگاه حوزه آسيب ميزند اقدام موثري انجام دهند. اميدوارم اين اختلافات به زودي پايان بپذيرد و همانگونه که آيتا... مکارم شيرازي عنوان کردند هر دو آيتا... از مردم و سپس از يکديگر عذرخواهي کنند.
- 17
- 3