به گزارش «آزادی»، صدا و سیما از این دست موارد در کارنامه خود کم ندارد و شمردن آن ها خارج از حوصله است اما افزایش این نوع رفتارها در روزهای اخیر که به جرات می توان آن را یکی از حساس ترین مقاطع در تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی دانست، قابل تامل است.
ویدئوها از برنامه های مورد نقد صدا و سیما در فضای مجازی دست به دست می شود و اولین سوال هر بیننده این است که با کدامین عقل چنین می کنند؟ محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب البته معتقد است که این وضعیت ناشی از مدیریت یک طیف تندرو ازهم گسیخته بر این سازمان است.
وی در گفت و گویی با «آزادی» گفت: « مدت ها است که صدا و سیما به یک مرکز اداری پرخرج و بدون پشتوانه ارتباطی با جامعه تبدیل شده است. اساسا اهمیت رسانه در مخاطب داشتن است و رسانه ای نمی تواند بدون مخاطب داشتن ادعای رسانه بودن، کند. الان امکانات وسیع کشور خرج صدا و سیما با هزاران کارمند می شود اما یک مجموعه لخت و بی تحرک است.»
وی افزود: «نمونه نزدیک این لختی صبح شهادت مرحوم قاسم سلیمانی است که فقط یک خبر از سپاه ، اعلام شد و بعد برنامه های جاری ادامه یافت درحالی که همه شبکه های دنیا برنامه های خود را قطع کرده بودند. بعد که ساعات کاری شروع شد، صدا و سیما به برنامه سازی دراین باره پرداخت و اتفاقا در این زمینه چنان افراط کردند که آدم نگران می شد به جایگاه شهید سلیمانی آسیب زده شود».
ابطحی ضمن انتقاد از برنامه هایی که در روزهای اخیر موجب خشم جامعه مدنی شده است، گفت: «آنچه که دورادور برداشت می شود این است که یک انسجام محتوایی در این سازمان وجود ندارد . طی مدت ها یک سری افراد تندرو به این سازمان راه پیدا کرده اند و معمولا آرام های صدا وسیما وقتی به صدا در می آید که یک فرد غیرهمسو یا مخالف با تفکر غالب در این مجموعه، در آنجا دیده شد. در واقع فقط مراقب همین نکته بوده اند و مجموعه هایی که خودی تلقی می شوند را مراقبت نمی کنند. بحران هایی که اخیرا به وجود آمده نیز از همین مجموعه ها که نظارتی بر آن ها نیست، نشات گرفته است.»
وی با تاکید بر اینکه این گروه ها در صدا و سیما به صورت کلان به نیازهای جامعه فکر نمی کنند، گفت: « این روزها باید در کلمه کلمه صدا و سیما به روان جامعه و شرایط اجتماعی توجه کرد. بی توجهی به این مهم ام موجب قطع پیوند ها است. به خصوص در این در شرایطی که با کتمان حقیقت سقوط هواپیما شاهد اوج بی اعتمادی جامعه هستیم و در آسیب پذیرین شرایط قرار داریم.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: « من اتفاقات در صدا و سیما را خیلی برنامه ریزی شده نمی دانم زیرا هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیرد؛ حتی اگر خیلی افراطی باشد. این بیشتر ناشی از از هم گسیختگی است. برای همین شاهدیم که یکی مردم را به بیرون راندن از کشور فراهم می خواند، یکی سعی می کند با اتهامات سکسیستی و جنسیتی اعتبار هنرمندان محترم کشور را خدشه دار کند و ... . به نظر من این ها بیشتر انگشت کردن در چشم مردم عزادار است و نشان از هم گسیختگی در بخش مدیریتی صدا و سیما است».
ابطحی در پاسخ به اینکه چرا بعد از مشاهده واکنش جامعه مدنی، مدیران صدا و سیما تلاشی برای دلجویی نمی کنند؟ گفت: « من فکر نمی کنم که کلا برنامه ریزی در صدا وسیما مبتنی بر راضی کردن افکار عمومی باشد. آن ها بیشتر یک پلن اداری یا سیاسی دارند که بر اساس آن رفتار می کنند.»
وی همچنین گفت: « این بازتاب های گسترده نیز بیشتر ناشی از خشم اجتماعی است. طبیعی است که پنهان کاری مسئولان یک خشم عمومی ایجاد می کند و نباید با بنزین ریختن بر این خشم، آن را شعله ور تر کرد. متاسفانه این کاری است که صدا و سیما می کند. اینکه رویکرد این سازمان بازتاب گسترده دارد نیز، بیشتر به شرایط اجتماعی برمی گردد. توجه داشته باشید که این جامعه در این چند ماهه خیلی بیش تر از تحمل یک جامعه، فشار و سختی و مصیبت را دیده و قطعا این جامعه پرفشار، پردرد و عصبانی به هر اتفاق کوچک در صداوسیما که البته ناشی از درک نکردن شرایط است، واکنش نشان می دهد».
ابطحی در پاسخ به این که فکر نمی کند خشم مردم از صداو سیما بیشتر به این خاطر است که مردم این سازمان را نه یک رسانه معمولی که بخشی از مجموعه حاکمیت می دانند؟ گفت: « این سازمان رسانه حاکمیت است اما مسئول عدم اراده بر جلب نظر مردم و یا خشم گین نکردن مردم حاکمیت نیست چون حاکمیت این بخش را به مدیری که منتسب کرده است، سپرده است».
- 12
- 6
