کیهان نوشت:روزنامه جمهوری اسلامی سالهاست این روزنامه متعلق به بیتالمال و حزب جمهوری اسلامی را در خدمت طیفهای زاویهدار با نظام و انقلاب قرار داده است.
مدیر این روزنامه اخیرا در سرمقالهای با استقبال از اینکه آیتالله رئیسی، ملاقات انتخاباتی با جمعی از اعضای خبرگان را نپذیرفته، آن را امتناع شایسته میخواند و مینویسد: امتناع آقای رئیسی از حضور در جلسه جمعی از اعضاء مجلس خبرگان رهبری که طبق آنچه در خبرها آمده درصدد بودند از ایشان برای داوطلب شدن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دعوت نمایند، حرکت شایستهای است.
این حامی ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی و روحانی، در ادامه مینویسد: شرایط کشور اکنون بهگونهایست که استمرار حضور افراد معمم در رأس قوه مجریه به صلاح نیست. در حال حاضر، مسئولیتهای حساسی همچون تأمین نان و آب و امنیت و اطلاعات کشور که مستقیماً با زندگی روزمره مردم سروکار دارند برعهده افراد معمم است. حتی اگر کسانی معتقد باشند که روحانیت باید چنین مسئولیتهائی را برعهده داشته باشد، خوبست بپذیرند برای مدتی این مسئولیتها به افراد غیرروحانی واگذار شوند تا آنها نیز ظرفیتها و توانائیهای خود را نشان بدهند.
وی سپس ادامه میدهد: کنار رفتن روحانیون از صحنه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به معنای واگذار کردن آن به نظامیان نیست. نظامیان نیز تخصص دیگری دارند که تناسبی با مدیریت سیاسی – اجرایی کشور ندارد. همین حالا که مجلس یازدهم بیش از ۴۰ عضو نظامی دارد و مدیریت آن نیز برعهده یک نظامی است، میبینیم که نهتنها توفیقی در پیشبرد اهداف نظام متناسب با نیاز کشور ندارد، بلکه در مواردی با برخوردهای تهدیدآمیز، شاکله قانونگذاری را از مسیر طبیعی خارج کرده است.
نویسنده توضیح نداده که چرا این حرفها را به هنگام ۸ سال ریاستجمهوری هاشمی، ۸ سال ریاستجمهوری خاتمی و ۸ سال ریاستجمهوری روحانی نزده بلکه اتفاقا در اغلب این دورهها، تبلیغاتچی و توجیهگر سوءمدیریتهای دولت سازندگی و تدبیر و امید بوده است؟ به یک معنای دیگر، امثال وی هماکنون به خاطر سوءمدیریت فاحشی که به کشور و مردم تحمیل کردهاند، عذرخواهی کنند و نه اینکه تعیین تکلیف بکنند که چه کسانی نامزد نشوند (تا لابد دولت ناکارآمد مورد حمایت آنها تمدید شود)!
یادآور میشود طبق قانون اساسی، رئیسجمهور از میان رجال سیاسی و مذهبی که مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه و امانت و تقوا باشند انتخاب میشود و از این جهت، نامزدهای ریاستجمهوری منحصر در کسوت و سمتی مشخص نیستند همچنان که صاحبان کسوتها و سمتهای مختلف هم، محرومیتی به خاطر نوع منصب و سمتشان ندارند.
به نظر میرسد افراطیون مدعی اصلاحات - و محافل رسانهای دنبالهرو آنها - بیش از هر چیز، از اینکه دولت، با مدیریتی حزباللهی و پرانرژی نو شود و بساط مدیریت تنبل و اشرافیتزده و غربگرا را برچیند، نگران هستند و به همین دلیل هم سعی میکنند هرکدام از نامزدها را به بهانهای آماج ترور شخصیت قرار دهند یا نسخه مصلحت نبودن نامزدیشان را بپیچند.
کنایه تند کیهان به ژوله، مدیری و تنابنده
کیهان نوشت: یک نویسنده بهرغم اعلام برائت از رسانه ملی، دوباره عاشق صداوسیما شد!
این اولین بار نیست که برخی سلبریتیها، پس از رجزخوانی علیه صداوسیما، با سودای پول و شهرت، دوباره شیفته آنتن میشوند! پیش از این نیز «محسن تنابنده» و «سعید آقاخانی» با اینکه از عدم همکاری با صداوسیما به نشانه اعتراض سخن گفته و «رضا رشیدپور» نیز گفته بود حتی اگر کلاهش هم در صداوسیما جا بماند حاضر نیست برای برداشتن آن به آنجا برود، تغییر موضع ۱۸۰ درجهای داده بودند!
اینبار یکی از نویسندگان «مرد هزارچهره» پس از جوسازی علیه رسانه ملی و خوشحالی بابت جداییاش از این سازمان تغییر موضع داده و دوباره به صداوسیما برگشته است.
وی قبلاً هم هنگام همکاری با سریالهای سرشار از بودجه رسانه ملی، به عضو و فرزند این رسانه تبدیل شده بود، اما پس از قطع همکاریاش تبدیل به منتقد سر سخت رسانه ملی و قوانین و خط قرمزهای آن شد؛ آنچنان که کمپینی را در جهت تمسخر ممیزی و نظارت در سیما راه انداخت.
وی اخیرا نیز فیلمنامه یک کارگردان جوان را با محتوایی ضدمردمی نوشت و باعث یک پسرفت عمیق در کارنامه کاری وی شد. این نویسنده اما اخیرا و در آغاز یک همکاری دیگر، ناگهان تغییر چهره داده و نسبت به صداوسیما ابراز عشق و وفاداری کرده است!
جای تعجب است که چرا برخی از مدیران صداوسیما در مواجهه با این مردان هزارچهره مماشات میکنند و آنتن و پول عمومی را در اختیارشان قرار میدهند؟!
- 16
- 6