
روزنامه توسعه ایرانی نوشت: در حالی که کمتر از سه هفته به پایان ضربالاجل تروئیکای اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) برای فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) علیه ایران باقی مانده است، تنشها بر سر برنامه هستهای ایران به اوج خود رسیده است. این سه کشور اروپایی تهدید کردهاند که در صورت عدم تمایل ایران به دستیابی به راهحل دیپلماتیک یا تمدید فرصت، تا پایان ماه اوت ۲۰۲۵ (نهم شهریورماه) مکانیسم ماشه را فعال کرده و تحریمهای بینالمللی را به صورت خودکار بازمیگردانند. این اقدام قریبالوقوع، چالش حقوقی و سیاسی بزرگی را در سیاست خارجی ایران رقم زده است. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه، در واکنش به این تهدید، تاکید کرده است که کشورهای اروپایی صلاحیت بهکارگیری اسنپبک را ندارند. به گفته وی، یک چالش حقوقی جدی میان ایران و اروپا در شورای امنیت در حال شکلگیری است، چراکه تهران معتقد است تروئیکای اروپا به دلیل عدم پایبندی به تعهدات خود در برجام، حق استفاده از این مکانیسم را از دست داده است.
اروپا به دنبال توازن یا تبعیت از واشنگتن
روابط ایران و اروپا در سالهای اخیر به شدت تحت تأثیر تحولات برجام و سیاستهای خارجی آمریکا قرار گرفته است؛ اتحادیه اروپا گرچه تلاش کرده بین تعهد به توافق هستهای و حفظ روابط با واشنگتن توازن برقرار کند، اما در عمل، تحرکاتش بدون اجازه آمریکا محدود شده و این دوگانگی به تأخیر در تصمیمگیریها و سوق یافتن شرایط به سمت فعالسازی مکانیزم ماشه منجر شده است. تحلیلگران معتقدند رویکرد کنونی اروپا، به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و تغییر موضع آن از حفظ برجام به سمت تشدید فشارها، در چارچوب هماهنگی با سیاستهای آمریکا و فشارهای لابیهای ضدایرانی قابل تحلیل است که اروپا را به سمت استفاده از مکانیسم ماشه به عنوان اهرمی برای کسب امتیازات فراتر از موضوع هستهای، از جمله برنامه موشکی یا نفوذ منطقهای ایران، سوق داده است.
رضا نصری، استاد حقوق بینالملل، با اشاره به تکرار ادبیات ترامپ مبنی بر «توافق بد» توسط گروه E۳، این موضع را نشاندهنده سوءنیت آنها از همان ابتدا دانسته و تاکید میکند که آنها از سال ۲۰۱۷ خواستار تغییراتی خارج از چارچوب قطعنامهی ۲۲۳۱ بودند؛ نصری همچنین انتظار گروه E۳ برای پایبندی یکجانبهی ایران را در حالی که تحریمهای غیرقانونی بار مالی ۱ تریلیون دلاری بر دوش ایران تحمیل کرده و حملات خارجی نیز شرایط را دگرگون ساخته، بیاعتبار میداند و معتقد است اروپا در پی آن است که با بهرهگیری از ضعفهای احتمالی ایران و با حمایت آمریکا و اسرائیل، امتیازاتی فراتر از برجام از تهران طلب کند و به نوعی، مدل اروپایی «مرگ از درون» را در برابر ایران به اجرا بگذارد.
اروپا فاقد صلاحیت فعالسازی ماشه
در واکنش به تهدید فعالسازی مکانیسم ماشه، دولت پزشکیان تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از این اتفاق جلوگیری کند؛ از یک سو، وزیر امور خارجه با ارسال نامهای به سازمان ملل و رئیس شورای امنیت، از منظر حقوق بینالملل به دنبال تأثیرگذاری است و از سوی دیگر، ایران حتی پس از خروج آمریکا از برجام، به همکاری خود با آژانس ادامه داده است. ایران با اتخاذ ترکیبی از مواضع قاطع و دیپلماسی محتاطانه، از جمله تأکید عراقچی، بر پایان نقش اروپا در پرونده هستهای در صورت فعالسازی ماشه و عدم عقبنشینی از حق غنیسازی، به دنبال حفظ ابهام هستهای است که پس از حملات اخیر به تأسیساتش تقویت شده است؛ همچنین، روشن شدن ابهامات و تعلیق محدود فعالیتهای هستهای میتواند به عنوان امتیازی برای نشان دادن حسننیت در مذاکرات با آمریکا و اروپا مورد استفاده قرار گیرد.
از منظر حقوقی، ایران اروپا را به دلیل نقض تعهدات برجام فاقد صلاحیت برای فعالسازی ماشه میداند، چراکه اقدامات تدریجی ایران پاسخی قانونی به عدم پایبندی طرف مقابل بر اساس بند ۳۶ برجام بوده و کشورهای اروپایی نیز با عدم عادیسازی روابط تجاری، اعمال تحریمهای جدید و حفظ مکانیسمهای بیاثر مانند اینستکس، خود مرتکب نقض آشکار توافق شدهاند؛ لذا، استناد کنونی آنها به مکانیسم بازگشت سریع تحریمها از نظر حقوقی بیاساس است.
تهدید یا بزرگنمایی؟
فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند تبعات گستردهای برای ایران، منطقه و حتی اروپا به دنبال داشته باشد. بازگشت تحریمهای شورای امنیت، بهویژه قطعنامه ۱۹۲۹، نهتنها محدودیتهای هستهای، بلکه تحریمهای اقتصادی، تسلیحاتی و موشکی را نیز احیا خواهد کرد. عباس گلرو، عضو کمیسیون امنیت ملی، اشاره کرد که مذاکرات برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، شش قطعنامه تحریمی علیه ایران را ملغی کرده است و در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، این قطعنامهها دوباره به حالت اجرایی درمیآیند. این امر میتواند به چالشهای سیاسی و اقتصادی برای ایران منجر شود، به ویژه در حوزه فروش نفت و تسلیحات.
با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که تأثیر این تحریمها بیشتر روانی است تا فلجکننده، زیرا ایران با شدیدترین تحریمهای ثانویه آمریکا مواجه بوده و اقتصادش تا حدی سازگاری یافته است. عراقچی نیز با بیان اینکه درباره این مکانیسم بزرگنمایی شده است، گفت: «اسنپبک اگر اتفاق بیفتد، چیز بدی است و خیلی بزرگتر از آنچه بد است، به جامعه معرفی کردهاند و جامعه بیدلیل نسبت به آن نگران است. تحریمهای یکجانبه آمریکا از تحریمهای شورای امنیت بزرگتر است و چیزی به تحریمهای فعلی اضافه نمیشود.» او تنها خسران جدی را بازگشت به فصل هفتم منشور سازمان ملل و تحریم تسلیحاتی دانسته که تبعات سیاسی و حقوقی برای ایران خواهد داشت. به گفته عراقچی، تحریم بانکی و نفتی در تحریمهای شورای امنیت وجود ندارد، اما اجرای تحریمهای موجود ممکن است کمی سختتر شود.
گزینههای ایران
سیدجلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان، با اشاره به حاکمیت «قانون جنگل» بر جهان، فعالسازی مکانیسم ماشه را تابعی از این شرایط دانسته است؛ با این حال، ایران برای جلوگیری از این اتفاق، از مسیرهای دیپلماتیک و راهکارهای گوناگون استفاده کرده، هرچند عدم پاسخ دقیق به پیشنهاد تمدید مهلت مکانیسم ماشه، پرسشهایی را درباره استراتژی بلندمدت تهران ایجاد کرده است. تهران با تأکید بر همکاری موردی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حفظ دیپلماسی با متحدان خود مانند روسیه و چین، تلاش میکند تا زمان را به نفع خود مدیریت کند. در این میان، یکی از گزینههای مهم مطرح شده از سوی مقامات و نمایندگان مجلس، خروج از معاهده انپیتی (NPT) است؛ بهنام سعیدی، دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، تأکید کرده که در صورت بدعهدی غرب، مجلس، دولت و کل نظام گزینههای متعددی را بررسی میکنند و پاسخ ایران قاطع، شدید و بازدارنده خواهد بود که یکی از مهمترین آنها خروج از NPT است، چرا که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، ادامه حضور ایران در این معاهده عملاً معنایی نخواهد داشت و مجلس بهطور جدی پیگیر خروج از آن خواهد بود؛ مالک شریعتی، نماینده مجلس، نیز این موضع را تأیید کرده است.
از منظر منطقهای، فعالسازی ماشه میتواند تنشها را به سطح خطرناکی افزایش دهد، بهویژه با توجه به ادعاهای اسرائیل درباره تضعیف دفاع هوایی ایران و تمایل این رژیم به بهرهبرداری از شرایط کنونی. در مقابل، ایران با تهدید به خروج از معاهده NPT یا افزایش غنیسازی به ۹۰ درصد، سیگنالهایی از آمادگی برای پاسخهای قاطع ارسال کرده است. این سناریو میتواند به تشدید رویاروییهای غیرقابلکنترل منجر شود که نهتنها برای ایران، بلکه برای اروپا و کشورهای منطقه نیز هزینهبر خواهد بود. از سوی دیگر به نظر میرسد تغییر و تحولات در سیاستهای کلان کشور به سمتی رفته است که سرلشکر رحیم صفوی، مشاور عالی رهبر انقلاب میگوید: «باید استراتژی هجوم اتخاذ کنیم، بهترین پدافند حمله است.» با توجه به این نوع نگاه فعال شدن مکانیسم ماشه هم مزید بر علت خواهد شد برای جنگی که نتیجه آن در هالهای از ابهام باقی مانده است. البته محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور موضعی معتدلتر اتخاذ کرده است و بیان میکند که ما اهل جنگ نیستیم، ولی راهبردمان این است که اگر جنگ را شروع کردند، پایانش با ما خواهد بود.
اتحاد تهران، پکن و مسکو
در این میان، چین و روسیه نیز صریحا مخالفت خود را با فعالسازی مکانیسم ماشه اعلام کردهاند. سخنگوی وزارت خارجه چین تاکید کرده که پکن مخالف استفاده از این مکانیسم است، زیرا به اعتمادسازی و کاهش اختلافات کمک نمیکند و به تلاشهای دیپلماتیک آسیب میرساند. روسیه نیز با ارسال یادداشتی توضیحی به شورای امنیت، به طور رسمی با برنامه آلمان، فرانسه و بریتانیا مخالفت کرده است. مسکو استدلال میکند که سه کشور اروپایی نه تنها مراحل حلوفصل اختلافات مندرج در برجام را طی نکردهاند، بلکه خود نیز با عدم اجرای تعهدات برجامی، به ویژه پس از خروج آمریکا از توافق در سال ۲۰۱۸، در «نقض اساسی» برجام شریک بودهاند. به نظر میرسد روسیه، چین، کشورهای گروه بریکس و سازمان همکاری اسلامی میتوانند برای مقابله با این اقدام E۳ اقدامی مشترک داشته باشند.
تعادل یا تشدید؟
در مجموع، آینده برجام و برنامه هستهای ایران نامشخص است. با توجه به مواضع متضاد طرفین و حمایت چین و روسیه از ایران، این چالش بیش از آنکه حقوقی باشد، ابعاد سیاسی گستردهای یافته است. برای جلوگیری از سناریوی تشدید تنشها، ایران میتواند از دیپلماسی فعال با اعضای غیردائم شورای امنیت و تقویت ائتلاف با روسیه و چین استفاده کند تا مانع از اجماع لازم برای بازگشت تحریمها شود. همچنین، پیشنهاد یک توافق موقت با امتیازات محدود و قابل برگشت، مشابه تعلیق داوطلبانه غنیسازی در سال ۱۳۸۲، میتواند راهی برای خرید زمان و حفظ دیپلماسی باشد.
با این حال، موفقیت این راهبرد به توانایی ایران در مدیریت تعادل بین حفظ مواضع اصولی و انعطاف دیپلماتیک بستگی دارد. در غیر این صورت، فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند به پایان نقش اروپا در پرونده هستهای ایران و تشدید بحران منطقهای منجر شود. جامعه جهانی در انتظار تحولات روزهای آتی و سرنوشت این رویارویی دیپلماتیک است که میتواند مسیر آینده منطقه و روابط بینالملل را دگرگون سازد.
کیا مقدم
- 17
- 6