
جهان صنعت نوشت:آیا جدایی ایالاتمتحده آمریکا و اسرائیل آنگونه که در زمان اوباما رخ داد، دوباره قابل تحقق است؟ اختلاف میان بنیامین نتانیاهو و باراک اوباما آنقدر زیاد شد که رییسجمهور آمریکا به طور جدی از دعوت نتانیاهو به واشنگتن خودداری میکرد تا آنجا که سرانجام نتانیاهو مجبور شد به دعوت رییس مجلس نمایندگان به آمریکا سفر کند. در این سفر هیچ ملاقاتی میان اوباما و نتانیاهو صورت نگرفت و نخستوزیر اسرائیل پس از سخنرانی در کنگره و دیدار با مقامات مجلسهای آمریکا، از همان راهی که آمده بود به تلآویو بازگشت.
در آن دوران هرچند نفوذ دادن ویروس استاکسنت و تخریب بخشی از تاسیسات هستهای ایران به عنوان پروژه و عملیات مشترک آمریکا و اسرائیل به اجرا درآمد اما وقتی قرار شد میان ایران و آمریکا توافق صورت گیرد، اولین مخالف این توافق، اسرائیلیها بودند و در این مخالفت، اسرائیلیها آنقدر افراطگرایانه رفتار کردند که با کاخ سفید زاویه پیدا کرده و سرانجام راهشان از راه کاخ سفید جدا شد.
حالا همان سناریو در حال به اجرا در آمدن است با این تفاوت که اکنون نتانیاهو در مقابل متحد و دولت نزدیکش، دونالد ترامپ و حزب مورد علاقهاش، جمهوریخواهان آمریکایی قرار گرفته است. اگر در موقعیت فعلی، دموکراتها بر سر کار بودند یا شخصی بهجز دونالد ترامپ در اتاق بیضی کاخ سفید نشسته بود، حالا نخستوزیر اسرائیل تورهای مظلومنمایی برپا و همه هواداران خود در اروپا و آمریکایشمالی را بسیج کرده بود تا به داد تلآویو برسند و از انجام توافق میان تهران- واشنگتن جلوگیری کنند.
اینبار اما تهران برای جداسازی میان تلآویو و واشنگتن تلاش میکند. در روزهای اخیر برخی مقامات عمدتا دیپلماتیک ایران و در راس آنها، سیدعباس عراقچی به ترامپ هشدار دادهاند که مبادا اجازه دهد نقشآفرینی و فعالیتهای دیگران او را از حصول توافقی که در دسترس است، باز دارد. این مقامات همچنین به نتانیاهو حمله کردهاند که میخواهد خواستها و اهداف خود را به ایالاتمتحده دیکته کند و رهبران واشنگتن را در جهت حصول تمایلات خود بچرخاند. البته این دیدگاه کاملا درست است و اسرائیل یکی از مهمترین اهداف دیپلماتیک، امنیتی و حتی نظامی خود را برقراری توافق میان تهران- واشنگتن قرار داده و مایل است که هیچ نزدیکی و ارتباطی میان ایران و آمریکا برقرار نشود. ناممکن بودن تحقق این خواسته تلآویو باعث شد تا مقامات اسرائیلی هواداران خود در حزب جمهوریخواه و کابینه ایالاتمتحده را بسیج کنند تا اگر نابودسازی توافق و همگرایی ایران و ایالاتمتحده بهطور مستقیم امکانپذیر نیست، در مسیر این گفتوگوها بمبهای کنار جادهای منفجر کنند تا ماشین مذاکرات از جاده گفتوگو منحرف شود و منازعه جای مفاهمه را بگیرد.
مهمترین بمبی که اکنون منفجر شده و به مذاکرات آسیب زده مساله حق غنیسازی است که بعد از چند موضعگیری، بالاخره ترامپ و نمایندهاش در مذاکرات- ویتکاف- در گفتار از موضع اسرائیل حمایت کردند و خواستار برچیده شدن تمام فعالیتهای هستهای کشورمان شدند.در حالی این موضع جدید از زبان ویتکاف و ترامپ شنیده میشود که تا همین چند هفته پیش مقامات طرفدار گفتوگو با ایران در کاخ سفید تصریح میکردند که فقط توانایی ساخت سلاح هستهای باید برای ایران محدود شود و به این ترتیب اصل غنیسازی و تجهیزات آن برای کشورمان محفوظ میماند. این مسیر باعث میشد تا امکان حصول یک نتیجه مرضیالطرفین- که البته برای اسرائیل کابوس به حساب میآید- میان تهران و واشنگتن پدید آید.
خبر بد برای تلآویو آن است که جبهه مخالفان ایران به رهبری مارکو روبیو در حال ضعیف شدن است و هرچند پس از کنار رفتن مشاور امنیت ملی رییسجمهور این سمت مهم به عهده روبیو گذاشته شد اما کسی که قرار است عهدهدار این سمت شود، در جبهه مخالفان روبیو فعال است و از گفتوگو با ایران و حصول نتیجه در پایان این گفتوگوها حمایت میکند. به این ترتیب گمان میرود که پس از منصوب شدن استیون میلر به سمت مشاور امنیتی ترامپ دوباره جبهه هواداران گفتوگو با ایران تقویت شود اما خبر خوب برای نتانیاهو و همکارانش آن است بالاخره ترامپ حداقل در گفتار از توقف غنیسازی و برچیدن تجهیزات آن حمایت کرده و به موضع تلآویو در اینباره نزدیک شده است. علاوهبر این در موضعی مشابه ویتکاف نیز به مخالفت با انجام غنیسازی از سوی تهران برخاسته و موضع پیشین خود را تغییر داده است.
با این حال روزنامههای آمریکایی و اسرائیلی پیشبینی میکنند که با وجود همه این مشکلات سرانجام توافق میان تهران- واشنگتن حاصل شود. در این صورت نتانیاهو دچار شکست سختی خواهد شد و برنامههایی که علیه ایران تدوین کرده است، متزلزل و ناکام میشود. اگر این اتفاق بیفتد آیا میتوان چنین ارزیابی کرد که میان آمریکا و اسرائیل شکاف رخ داده است؟ پرسش دیگر در اینباره این است که در صورت حصول توافق میان آمریکا و ایران، نقش اسرائیل و کار کرد آن چه خواهد شد؛ هماکنون بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اسرائیل طرف سوم و پنهان این مذاکرات است و از طریق متحدان خود در کابینه، سنا و کنگره بر این گفتوگوها تاثیر میگذارد.
بسیار بعید به نظر میرسد که تحولات جاری و حتی به ثمر رسیدن گفتوگوهای عراقچی- ویتکاف بتواند میان اسرائیل و آمریکا شکاف ایجاد کند چراکه منافع ایالاتمتحده و اسرائیل چه در خاورمیانه و چه در محورهای دیگر، آنقدر در هم تنیده و مرتبط است که وقوع شکاف میان واشنگتن- تلآویو را ناممکن میسازد. به ویژه اسرائیل به نحو آشکاری به حمایتها و همکاری دولت ترامپ احتیاج دارد و اگر در این زمینه امتیاز دهد و راضی به حصول توافق ایران و آمریکا شود آنگاه در جایی دیگر که احتمالا گسترش پیمان صلح ابراهیم است، امتیاز خواهد گرفت. بهعلاوه اسرائیل ترجیح میدهد به جای جدا شدن از آمریکا، نزدیکی و اتحاد راهبردی خود با واشنگتن را حفظ و به جایآن اقدامات مخرب و آسیبزا علیه تهران را شدیدتر کند. در نتیجه باید انتظار داشت که در فهرست عملیاتهای ضدامنیتی اسرائیل علیه اهداف گوناگون، نام کشورمان نیز قرار گیرد.
نادر کریمیجونی
- 15
- 2