سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
۱۹:۲۵ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۲۱۴۷
علما و مراجع تقلید

آیت‌الله جوادی‌آملی:

حضرت‌امیر(ع) در زمان حکومتش می‌خواست اسلام را به عقلانیت برگرداند

اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,علما,آیت الله جوادی آملی
آیت الله جوادی آملی با تبیین قسمتی از خطبه فدکیه گفت: خطبه فدک آبرویی برای سقیفه و حکومت آنها نگذاشت و کاملاً اینها را استیضاح کرد.

به گزارش خبرآنلاین آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق این هفته خود که در سالروز شهادت صديقه كبرا فاطمه زهرا(س) در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد ، به شرح و تبيين قسمتي از خطبه فدكيه آن حضرت و شرح و تفسیر نهج البلاغه پرداخت.

مهمترین نکات این سخنرانی به گزارش خبرآنلاین در زیر آمده است:

* اصرار وجود مبارك حضرت امير(ع) در زمان حكومتش اين بود كه اسلام را به عقلانيت برگرداند و جاهليتي كه قبل از اسلام بود و بعد از رحلت رسول خدا(ص) به صورت اوّلي برگشته بود را بزدايد.

* آنچه بعد از رحلت رسول خدا اتفاق افتاد، ارتداد از عقلانيت به جاهليت است، ارتداد از ولايت است نه ارتداد از شهادتين؛ وگرنه حكم اسلام براي همه بود، اينها يكديگر را پاك مي‌دانستند، با يكديگر زناشويي داشتند، معامله داشتند، احكام اسلام بعد از سقيفه ثابت بود، منتها ارتداد از عقلانيت به جهالت بود، ارتداد از ولايت به غير ولايت بود.

* مفسر برجسته قرآن کریم اظهار داشت: يك بيان نوراني اميرالمؤمنين در نهج‌البلاغه دارد كه نظام حكومتي و مسؤولان رسميِ مدينه اتفاق كردند حضرت فاطمه(س) را از بين ببرند اين براي چه بود؟ در هنگام دفن بدن مطهّر زهرا(س) وجود مبارك حضرت امير(ع) رو به قبر مطهر پيامبر كرد عرض كرد «بتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا» اينها همه اتفاق كردند زهرا را از بين ببرند.

* اين خطبه فدكيه چه كرد، چگونه سقيفه را رسوا كرد، چگونه حكومت آنها را زير و رو كرد، چگونه افكار عمومي را عليه حقانيت آنها شوراند كه همه اتفاق كردند زهرا را از بين ببرند وگرنه آن روزهاي اول خيلي‌ها حاضر شدند به حضرت تسليت بگويند، كاري به حضرت زهرا نداشتند، يك فدكي داشت آن را غصب كردند اما اين حضرت چه كرد در آن خطبه، چه گفت، چطور مردم را شوراند، چطور اسلام را به آن قلّه اوّلي‌اش معنا كرد، همه را زير سؤال برد، لذا تمام مسئولين سعي كردند زهرا را از بين ببرند وگرنه حضرت كاري نكرد.

* در آن سخناني كه وجود مبارك حضرت امير در هنگام دفن وجود مبارك حضرت زهرا(س) به وجود مبارك پيامبر فرمود، امت اتفاق كردند فاطمه(س) را از بين ببرند براي همين است ،هنگام دفن رو كرد به قبر مطهر حضرت بعد از آن چند جمله اول عرض كرد «فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ! فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهيِنَةُ» بعد از اين جمله‌ها به حضرت عرض كرد رسول من! حُزن من دائمي است و شبِ من مسهّد است، مسهّد يعني كسي كه شبش به بي‌خوابي مي‌گذرد «وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ». بعد فرمود: «وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ» دختر شما كه به حضور شما آمد جريان را به شما مي‌گويد، شما زياد سؤال كنيد او كه اسرارش را به من نگفت، ولي شما زياد سؤال كنيد به شما مي‌گويد «بتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا». همه اجماع كردند زهرا را از بين ببرند ، براي چه؟ قبل از سخنراني كه اجماعي در كار نبود، چند نفر در را آتش زدند يا شكاندند، بين در و ديوار آسيب رساندند، اينها براي چند نفر بود، اما حالا همه مسؤولان نظام اتفاق كردند كه زهرا را از بين ببرند، اين براي چه بود؟ آن خطبه فدك آبرويي براي سقيفه نگذاشت، آن خطبه فدك آبرويي براي حكومت آنها نگذاشت، كاملاً اينها را استيضاح كرد، صريحاً اين آيه را خواند ﴿أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ﴾، شما غدير را خانه‌نشين كردید، سقيفه را علني كرديد، عقلانيت را كنار گذاشتيد ، جاهليت را آورديد.

* در بيانات نوراني حضرت امير در نهج‌البلاغه هست كه زير اين آسمان فدك براي ما بود شما طمع كرديد گرفتيد، ما درباره فدك حرفي نداريم، زمان وجود مبارك امام كاظم(ع) هارون عباسي گفت شما محدوده فدك را بگوييد ما به شما برمي‌گردانيم، حضرت فرمود برنمي‌گردانيد، اصرار كرد كه شما بگوييد، فرمود از طرف شمال به فلان سلسله جبال ختم مي‌شود از جنوب به فلان اقيانوس ختم مي‌شود فرمود فدك يعني خاورميانه، فدك يعني حكومت، فرمود ما براي يك تكه باغ دعوا نداشتيم. هارون گفت اگر اين است كه ما فدك را برنمي‌گردانيم. فرمود اصل نزاع صديقه كبرا اين بود وگرنه وجود مبارك حضرت امير دارد آنكه براي ما بود ما به ديگران مي‌داديم، باغ خودمان را وقف مي‌كرديم.

* همه امت و مسئولين جمع شوند كه فاطمه زهرا را از بين ببرند براي چيست؟ اين خطبه فدك آن‌قدر قدرتمند بود كه حكومت سقفي‌ها را زير سؤال ببرد فرمود: ﴿أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ﴾ بعد رو كرد فرمود آيا شما به قرآن از ما آشناتريد؟! نوحه ما طلبه‌ها اين جمله است، آن در و ديوار و اينها نوحه عاطفي است، اين يك نوحه عقلي است. حضرت براهين فراواني آورد كه ما بايد ارث ببريم، بعد فرمود مگر اينكه معاذ الله ما را از يك ملت نمي‌دانيد، ما را مسلمان نمي‌دانيد، چون غير مسلمان از مسلمان ارث نمي‌برد، مگر در اسلامِ ما شك داريد؟ اين سوزناك‌ترين جمله‌اي است كه در خطبه فدكيه است ،نوحه ما اين است ما اگر تنها شديم گريه مي‌كنيم، براي اين گريه مي‌كنيم، آن در و ديوار گريه‌هاي عاطفي است، فرمود ما را مسلمان نمي‌دانيد، اگر ما را مسلمان مي‌دانيد، مسلمان از مسلمان ارث مي‌برد، من از پدرم ارث مي‌برم، اگر مانع ارث ما هستيد هيچ راهي نداريد، مگر اينكه معاذ الله در اسلام ما شك كنيد. ديگر آبرويي براي سقفي‌ها نگذاشت، لذا همه مسؤولان سعي كردند آن حضرت را از بين ببرند.

* يك رساله‌اي به نام «العجب» هست كه در اين رساله نكاتي كه تعجب‌برانگيز است را بيان مي‌كند در اين رساله اين بزرگوار مي‌گويد يك وقت يك زني كه در اسلام دومي ندارد و آن صديقه كبرا(س) است اين آمده از مردم دعوت كرده بياييد علي‌بن‌ابيطالب(ع) را ياري كنيد، غدير فراموشتان نشود، آيه مباهله و تطهير فراموشتان نشود، بياييد علي را ياري كنيد چه كسي دعوت كرد؟ صديقه كبرا؛ كسي جواب نداد بعد از گذشت يك چند مدتي يك ربع قرني، يك زني در همين مدينه قيام كرد گفت بياييد علي را بكُشيد، هزارها نفر شمشير دست گرفتند حركت كردند «عجبٌ»! آن وقت در اين روزگار، انسان سالم بماند يك انسان عاقلي است، آن عقلانيت است كه انسان را حفظ مي‌كند وگرنه كسي بخواهد بر اساس عاطفه يا هوا يا امثال ذلك زندگي كند براي او بسيار سخت است.

* در نامه ۵۷ وجود مبارك حضرت امير(ع) كه بعد از جريان جنگ جمل شروع شد حضرت بعد از جريان جنگ جمل و عهدشكني طلحه و زبير كه شروع شد اول نامه فرستاد كه اينها بيايند قبول نكردند، اينها در بصره آن كارهاي خلاف را انجام دادند بعضي را كُشتند و شورش علني شروع شد.

* وجود مبارك حضرت امير نامه نوشت براي طلحه و زبير و براي عايشه منتها آن نامه عايشه در نهج‌البلاغه نيست آن نامه طلحه و زبير در نهج‌البلاغه هست و اثر نكرد، اين نامه ۵۷ را به مردم كوفه نوشت كه شما از نزديك بياييد بررسي كنيد، ببينيد حق با من است يا با طلحه و زبير، نگفت بياييد مرا ياري كنيد و طلحه و زبير را از بين ببرید، اين عقلانيت است؛ فرمود شما كه در مدينه نبوديد، اول كسي كه با من بيعت كردند همين طلحه و زبير بودند، الآن آمدند عليه من شمشير كشيدند، شما بياييد از نزديك بررسي كنيد ،اگر من ظالمم دست مرا بگيريد يعني جلوي ظلم مرا بگيريد، اگر من مظلومم ياري كنيد، اين همان عقلانيت است.

  • 11
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش