
امام خمینی از جمله شخصیتهای ذو ابعادی است که سعه وجودی او علوم مختلف را در بر میگرفته و در ساحتهای مختلف علمی نیز صاحب ایده و نظر بوده است. چنان که در عرصه عمل نیز به تمام معنا اهل عمل بوده و با تمام وجود داشتههای خود را در زندگی شخصی پیاده میکرده است اما برجستگی حضرت امام در سیاست و اداره حکومت و ظهور و بروز آن در جامعه، برخی ابعاد دیگر ایشان را تحت الشعاع قرار داده و گاه برخی از ابعاد شخصیت آن بزرگوار را در جامعه ناشناخته گذاشته است. از جمله ابعاد شخصیتی امام خمینی که در جامعه متدین ما ناشناخته مانده است، بعد عرفانی و معنوی اوست که حتی در نظرگاه برخی افراد از یک رهبر سیاسی بعید مینمود اما ایشان با خودساختگی معنوی که در خود ایجاد کرده بود پلههای ترقی معنویت را طی کرده، در عین حال اهل بروز آن در اجتماع نیز نبوده است تا جامعه دینی از این بعد شخصیت امام بهره کافی ببرد. ماه مبارک رمضان از ماهایی بوده که آن حضرت اهتمام ویژهای برای بهرهبرداری از آن داشته از تمام اوقات آن استفاده میکرده است. از این رو نگاه امام به این ماه عظیم را در دو حوزه نظری و سیره عملی میتوان تقسیم کرد:
الف) نگاه نظری
از نظر امام ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمی است که هر مسلمان و متدینی باید حداکثر بهره را از آن ببرد و با استفاده از معنویت آن ابعاد روحی خود را تقویت نماید. امام خمینی در این باره با توصیهای به همگان میفرماید: «ماه مبارک رمضان نزدیک شد و در این ماه مبارک خودتان را تقویت کنید به قوّتهاى روحانى. در یک حدیثى است که پیغمبر اکرم فرمودند که ماه رمضان آمد، اقبال کرد، آمد. در ضمنش مىفرمایند که دُعیتُم الى ضیافَهِ اللَّه». از نظر حضرت امام «ضیافتهاى خدا با ضیافتهاى مردم این است فرقش که وقتى شما را یک اشخاصى دعوت بکنند به یک مهمانى، وقتى بروید در آن مهمانى به حسب فراخور حال، یک چیزهایى براى خوردنى و یک چیزهایى براى تفریح و این چیزهاست. ضیافت خدا در ماه رمضان یک شعبهاش روزه است، آن ضیافت خداست؛ یک شعبهاش روزه است و یک امر مهمش که مائده غیبى و آسمانى است قرآن است. شما دعوت شدهاید به مهمانى خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار کرده است به اینکه روزه بگیرید».
بنا بر این مهمان ویژه باید از فرصت پذیرایی ویژه صاحب خانه استفاده حداکثری کرده توشه سالانه خود را بردارد: « این راههایى که به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش کنید تا مهیا بشوید براى لیله القدر. ماه شعبان مقدمه است براى ماه مبارک رمضان که مردم مهیا بشوند براى ورود در ماه مبارک رمضان و ورود در «ضیافه اللَّه». شما وقتى که مىخواهید به مهمانى بروید خوب، یک وضع دیگرى- غالباً البته-، یک وضع دیگرى خودتان را درست مىکنید. لباسى تغییر مىدهید و یک طور دیگرى وارد مىشوید. آن طورى که در خانه هستید یک تغییرى مىدهید. ماه شعبان براى این است که همان مهیا بودنى که مىخواهید مهمانى بروید، خودتان را مهیا مىکنید و سر و ظاهرتان را، سر و صورتتان را یک قدرى فرق مىگذارید با آن وقتى که در خانه هستید. در ضیافت خدا، ماه شعبان براى مهیا کردن این افراد است، مهیا کردن مسلمین است براى ضیافت خدا، ادبش آن مناجات شعبانیه است. من ندیدهام در ادعیه، دعایى را که گفته شده باشد همه امامها این دعا را مىخواندند، در دعاى شعبانیه این هست؛ اما من یادم نیست که در یک دعاى دیگرى دیده باشم که همه ائمه این را مىخواندند. این مناجات شعبانیه براى این است که شما را، همه را مهیا کند براى «ضیافه اللَّه».
در عین حال بندگان خدا برای بهرهبرداری از مهمانی خدا مختلفند و ظرفیتهای گوناگونی دارند. برخی با بهره مندی از این نعمت خدا حداکثر استفاده را از این فرصت مینمایند و در مقابل برخی نه تنها بهرهای از آن نمیبرند، منکر آن نیز میباشند: «یک کجفهمیهایى در انسان هست که این کجفهمیها گاهى خیلى زیاد مىشود. اینها دعا را نمىفهمند چى هست، لهذا، خیال مىکنند که حالا ما خوب، قرآن را مىگیریم دعا را رها مىکنیم. اینها نمىفهمند که دعا اصلًا چى هست. مضامین ادعیه را نرفتهاند ببینند که چى هست، به مردم چى مىگوید، چه مىخواهد بکند. اگر نبود در ادعیه الّا دعاى مناجات شعبانیه، کافى بود براى اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایى که این دعا را انشا کردند و تعقیب کردند. تمام این مسائلى که عرفا در طول کتابهاى طولانى خودشان یا خودشان مىگویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفاى اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایى که در اسلام وارد شده است از اینها استفاده کردهاند. و عرفان اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهاى دیگر. این دعاهاست که به تعبیر بعض از مشایخ ما مىفرمودند که «قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به بالا مىرود، این قرآن صاعد است.» معنویات در این ادعیه- آنى که انسان را مىخواهد آدم کند، آنى که این افرادى که اگر سر خود باشند از همه حیوانات درندهتر هستند- این ادعیه با یک زبان خاصى که در دعاها هست اینها این انسان را دستش را مىگیرد و مىبردش به بالا، آن بالایى که من و شما نمىتوانیم بفهمیم، اهلش هستند. یکدفعه آدم مىبیند که کسروى آمد و کتابسوزى! مفاتیح الجنان هم جزو کتابهایى بود که سوزاند، کتابهاى عرفانى را هم سوزاند.
البته کسروى نویسنده زبردستى بود، ولى آخرى دیوانه شده بود یا یک مغزى است که این مغز- بسیارى از شرقیها این طورى هستند که تا یک چیزى، چهار تا کلمهاى یاد مىگیرند ادعاشان خیلى بالا مىشود. کسروى آخرى ادعاى پیغمبرى مىکرد- نمىتوانست به آن بالا برسد آنجا را مىآورد پایین. این کتاب مفاتیح الجنان یک کتابى است که مال حاج شیخ عباس قمى نیست، شیخ عباس قمى، جمع کرده اینها را، ادعیه را جمع کرده در آنجا. این آدمى که کتاب مفاتیح الجنان را سوزانده یا یک روزى براى سوزاندن امثال کتاب مفاتیح الجنان درست کرده بود این نمىدانست کتاب مفاتیح الجنان چى تویش است، شاید یک دفعه هم مناجات شعبانیه را هم نخوانده بود، فکرش این طور فکر نبود. این دعاهایى که در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحى مىکند- اگر کسى اهلش باشد، ماها که نیستیم- همچو تقویت روحى مىکند و همچو راه را براى انسان باز مىکند و نور افکن است براى اینکه، این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزهآساست. به این دعاها عنایت بکنید. گول بعض از نویسندهها و امثال کسروى را نخورید که ادعیه را تضعیف مىکردند؛ این تضعیف، تضعیف اسلام است، نمىفهمند اینها، بیچارهاند. نمىدانند در این کتاب چه چیزها هست، همان مسائل قرآن است با لسان دیگرى که لسان ائمه باشد. لسان قرآن یکجور زبان است، زبان دعا یکجور زبان است، زبان علما و عرفا و اینها هم یک زبان دیگر است. آنکه سبکبار مىکند انسان را و از این ظلمتکده مىکِشد او را بیرون و نفْس را از آن گرفتاریها و سرگشتگیهایى که دارد خارج مىکند این ادعیهاى است که از ائمه ما وارد شدهاند. ائمه ما- علیهم صلوات اللَّه- که تقریباً همهشان گرفتار به یک ابرقدرتهایى بودند که نمىتوانستند.
یک کارى را انجام بدهند شاخص، علاوه بر آن هدایتهاى زیرزمینى که مىکردند این ادعیهشان براى تجهیز مردم بود، بر خلاف آن دولتهاى قاهرى که بودند. همین ادعیه بودند که اشخاص وقتى که ادعیه را مىخواندند قوّت روحى پیدا مىکردند و سبکبار مىشدند و شهادت براى آنها هَیِّن و آسان مىشد. این ادعیه در ماه مبارک رجب و خصوصاً در ماه مبارک شعبان اینها مقدمه و آرایشى است که انسان به حسب قلب خودش مىکند براى اینکه مهیا بشود برود مهمانى؛ مهمانى خدا، مهمانىاى که در آنجا سفرهاى که پهن کرده است قرآن مجید است و محلى که در آنجا ضیافت مىکند مهمش «لیله القدر» است و ضیافتى که مىکند ضیافت تنزیهى و ضیافت اثباتى و تعلیمى [است]. نفوس را از روز اول ماه مبارک رمضان به روزه، به مجاهده، به ادعیه مهیا مىکند تا برسند به آن سفرهاى که از آن باید استفاده کنند و آن «لیله القدر» است که قرآن در آن نازل شده است». (صحیفه امام، ج۱۳، ص: ۳۴). در اندیشه امام خمینی نه تنها ماه مبارک رمضان فرصت برای خودسازی فردی است بلکه زمینه حرکت اجتماعی و اصلاح مشکلات مردم نیز میباشد: «با حلول ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و سازندگى، ماه تجدید قواى معنوى، شهرالله الاعظم که در آن عموم مسلمین در صف واحد متوجه به موضع قدرت لا یزال و تجهیز در مقابل قواى طاغوتى هستند، لازم است با توحید قدرت و قدرت واحده در مقابل طاغوتهاى زمان و چپاولگران بین المللى بپاخیزند و از ممالک اسلامى دفاع کنند، و دست خائنان را کوتاه و امید آنان را قطع کنند». (صحیفه امام، ج۹، ص: ۲۳۸)
سیره عملی امام خمینی
چنان که اشاره شد امام خمینی علاوه آن که دیگران را به بهره مندی از فرصت ماه رمضان توصیه میکرد بلکه خود نیز عامل به استفاده از این ماه با برکت بود. از جمله برنامههای ویژه حضرت امام(ره) در ماه مبارک رمضان، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی میدانستند. و به صراحت بیان میکردند که در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیلهای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد. اکثر آشنایان امام نقل میکنند که ایشان از سن جوانی، نماز تهجد ، جزء برنامه هایشان بود. بعضی از نزدیکان ایشان میگفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام میشدم، معاشقه امام را با ایزد احساس میکردم و میدیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز میخواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا میآوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر میکردم که شب امام، حقیقتا، لیله القدر است.» یکی از اعضای دفتر ایشان، دراین باره میگوید: «پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.»(سیمای فرزانگان، ص ۱۸۰).
چنان که امام خمینی توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمیکردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرمای شدید، ماه مبارک رمضان را روزه میگرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به جای نمیآوردند، افطار نمیکردند! و شبها تا صبح، نماز و دعا میخواندند و بعد از نماز صبح، مقداری استراحت میکردند و صبح زود، برای کارهایشان آماده میشدند.»(سیمای فرزانگان، ص ۱۵۹). خانم زهرا مصطفوی نیز در این باره میگوید: «راز و نیاز امام و گریهها و نالههای نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بیاختیار، به گریه میانداخت». (برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، ج ۳، ص ۱۳۲).
اکثر آشنایان امام نقل میکنند که ایشان از سن جوانی، نماز شب و نماز تهجد ، جزء برنامه هایشان بود. بعضی از نزدیکان ایشان میگفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام میشدم، معاشقه امام را با ایزد احساس میکردم و میدیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز میخواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا میآوردند که حقا وصف ناپذیر بود. یکی از اساتید قم نقل میکرد: شبی میهمان حاج آقا مصطفی بودم. ایشان، خانه جداگانهای نداشتند و در منزل امام زندگی میکردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و نالهای شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقی افتاده است، حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صدای امام است که مشغول تهجد و عبادت است ». (همان، ص ۲۸۶). در ماه مبارک رمضان، این شب زندهداری و تهجد، وضعیت دیگری داشت. یکی از محافظان بیت میگوید در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان، نیمه شب، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه میکردند! هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خدای خویش راز و نیاز میکند. (جلوهای از خورشید، ص ۹۰).
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضانهای دیگر متفاوت بود!
به این صورت که امام همیشه، برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارک رمضان، حولهای را نیز همراه برمی داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شبشان، از آن استفاده کنند!. (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۲۶).
توجه ویژه به قرآن کریم
امام خمینی توجه خاصی به قرآن داشتند، به طوری که روزی، هفت بار قرآن میخواندند! امام در هر فرصتی که به دست میآوردند، ولو اندک، قرآن میخواندند. بارها دیده شد که امام، حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت میگذرد - قرآن تلاوت میکنند! امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن میخواند. حتی یکی اطرافیان امام میگوید: امام در نجف، چشمشان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: «شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشم تان استراحت بدهید». امام خندیدند و فرمودند: «دکتر، من، چشم را برای قرآن خواندن میخواهم! چه فایدهای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.» در ماه رمضان یکی از همراهان امام در نجف، اظهار میکرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن میخواندند، یعنی در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم میکردند. علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان، دستور میدادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود، قرائت شود.
توصیه ها
امام به عنوان یک عرف دوست داشت همه بندگان خدا از سفره پرنور ماه مبارک استفاده کرده و در این ماه ابعاد معنوی خود را تقویت نمایند، از این رو به همگان توصیه میکرد: «شما در این چند روزی که به ماه رمضان مانده، به فکر باشید، خود را اصلاح کرده، توجه به حق تعالی پیدا نمایید. از کردار و رفتار ناشایسته خود، استغفار کنید! اگر خدای نخواسته، گناهی مرتکب شده اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان، توبه کنید! زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید! مبادا در ماه مبارک رمضان، از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی، با نعم الهی و در مهمان سرای باری تعالی، آلوده به معاصی باشید! شما اقلا، به آداب اولیه روزه عمل نمایید و همان طوری که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه میدارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید! از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگهداشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون کنید! اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم میشود روزهای که از شما خواسته اند، محقق نشده است. اگر دیدید کسی میخواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید! «ما، متعهد شدهایم که در این سی روز ماه مبارک رمضان، از امور محرمه خودداری ورزیم.» و اگر نمیتوانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش کنید! باز تکرار میکنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشید. توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید؛ فقط دعا خواندن نباشد، دعا به معنای واقعیاش باشد.(جهاد اکبر، ص: ۳۸).
*از نظر امام ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمی است که هر مسلمان و متدینی باید حداکثر بهره را از آن ببرد و با استفاده از معنویت آن ابعاد روحی خود را تقویت نماید
*امام خمینی توجه خاصی به قرآن داشتند، به طوری که روزی، هفت بار قرآن میخواندند! امام در هر فرصتی که به دست میآوردند، ولو اندک، قرآن میخواندند
*در اندیشه امام خمینی نه تنها ماه مبارک رمضان فرصت برای خودسازی فردی است بلکه زمینه حرکت اجتماعی و اصلاح مشکلات مردم نیز میباشد
- 10
- 2