بوی پيراهن يوسف هرلحظه برمشام می رسد

خبرآورده بودند كه در شهر، ميهماني است. اين ميهماني براي استقبال از مردي برنامه‌ريزي شده بود كه در راه رسيدن به هدف خود در شعله وشور عشق، بال گشود. دل‌ها بي‌تاب و چشم‌ها به راه بود تا از شام بلا، شهيدي بي‌سر به وطن بازگردد و با شور و نوا در ميان منتظرانش زيارت شود. وي از تبار مرداني بود كه گلستان را چون ابراهيم در شعله‌ها ديدند و گفتند كه آماده قدم نهادن در راه سرخ شهادت هستند.

آن مرد در خون خفت تا نگذارد پاي دشمنان به مرزهاي كشورمان برسد. او بنا به وظيفه‌اي كه داشت، خانه، كاشانه وكودك چندماهه خود را رها كرد و براي دفاع از حريم و حرم دست به سلاح شد. شهيد قصه ما با سر رفت تا به كاروان شهداي بي‌سر برسد؛ شهدايي كه بدون هيچ چشم‌داشتي رفتند تا ما بمانيم ولي بي‌شك اين انتظار را دارند كه ما نيز در مسير آن‌ها ثابت قدم بمانيم؛ عكس شهدا را نبينيم و عكس آن‌ها عمل كنيم.

شهادت؛ درسي راهبردي

راه شهدا هنوز ادامه دارد و افرادي مانند محسن‌حججي كه همه ما منتظر بازگشت او هستيم، راه «ميان‌بر» براي رسيدن به عزت ابدي را خوب فراگرفته‌اند. هركس مي‌خواهد امثال «آقامحسن‌» ما را بشناسد بايد حديث كربلا بخواند. روايتي كه در آن سيد‌الشهدا(ع) با تمام توان خود پا به ميدان گذاشت تا حكام فاسد دوران را روسياه كند.

بي شك هدف شهدا چه امروز و چه ۱۴۰۰ سال پيش، حذف فساد از دنيا براي حفظ دين و انسانيت بوده‌است. البته تعريف فساد، ميزاني دارد كه نمي‌توان آن‌ را جابه‌جا كرد و با برداشت‌هاي ذهني و انتزاعي افراد تغييرش داده و هرگاه منفعت حكم مي‌كرد حليت و حرمت جابه‌جا شود! اين درس راهبري شهدا براي ماست.

چشم‌انتظاري

درسي كه سال‌هاست ما از سر گرفتيم و حال، استادياري ديگر آن را براي ما مرور كرد. بيش از يك ماه از شهادت محسن‌حججي مي‌گذرد و با وجود تلاش‌هاي فراواني كه صورت گرفت، پيكر شهيد هنوز به كشورش بازنگشته است ولي شاهد آن‌هستيم كه «خولي‌گري» دشمنانش چه عمق نفوذي به اين مرد داده است كه همگان منتظر او هستند و براي بازگشتش به ميهن لحظه‌شماري مي‌كنند.

نيت‌هاي ماندگار

فراموش نكنيم كه نيت افراد، عاملي براي به نتيجه رسيدن اهداف آن‌هاست و زماني كه مي‌گوييم پروردگار به اسرار دروني بندگان آگاه است يعني او قادر مطلق بوده و اگر شعار و تزوير در برنامه بيايد هدف گم مي‌شود و در صورتي‌كه نيت پاك و صادق باشد، نه تنها نتيجه به بار مي‌نشيند بلكه دشمن نيز عاملي براي ترويج و تبليغ آن عمل مي‌شود.

بيانيه دلدادگي

آقا محسن ما نيز هدف والايي داشت؛ هدفي كه صادقانه انقلابي بر پا و جامعه‌اي را بي‌تاب كرده‌است و امروز كه دل‌ها مشتاق ديدار او هستند و دست‌ها به وي نمي‌رسد، خانواده‌اش براي آرام‌كردن قلب‌هاي مضطر بيانيه صادر كرده‌اند. چون «ام وهب» در اين مرز و بوم بسيار است و حال كه پيكر شهيد ما هنوز به كشور نيامده است، خانواده حججي معتقدند كه شايد اين تاخير در بازگشت پيكر شهيد، زمينه‌ساز انقلابي دردل‌ها باشد.

آن‌ها مي‌گويند:«تاریخ بداند امروز سربازان امام خامنه‌ای ادامه دهنده راه سربازان خمینی کبیر(س) و قبل‌تر از آن سربازان اهل بیت(ع) هستند مانند عمار، سلمان، بلال، میثم تمار، حر، حبیب‌بن‌مظاهر و این راه تا ظهور حضرت حجت(عج) ادامه دارد.

شهدای مدافع حرم ثابت کردند که اگر در کربلا بودند آنجایی که امام حسین(ع) در مقابل مردم ایستاد و ندا داد: «هل من ذاب یذب عن حرم رسول‌ا...؛ آیا کسی هست از حرم پیامبر دفاع کند؟ آیا کسی هست که شر اشرار را از اهل بیت پیامبر(ص) برگرداند؟» اجازه نمی‌دادند دست نامحرمی به ناموس اهل بیت(ع) برسد، گوشی بی‌گوشواره و معجری خاکی شود.

غوغاي تبار سلمان

آن‌ها در این بیانیه همچنین مي‌گويند:« تاریخ بداند و در سطر سطر خود ثبت کند، محسن حججی رفت تا بگوید اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا(ع) از تبار سلمان آماده دفاع از حرم عمه سادات، حضرت زینب(س) هستند و پای سند این آمادگی مهر عشق زده‌اند، عشقی که برای وصالش از اهل و عیال و خانمان گذشتن قدم اول است و سر دادن و سر بر دامان زینب(س) گذاشتن منتهای آمال است».

خانواده شهید حججی در این بیانیه متذکر شده‌اند:« خون محسن حججی در امتداد خون همرزمان شهیدش چراغی است که روشن کننده راه عاشقان اهل بیت است، ما در این راه مشق عشق را از بانوی دمشق می‌گیریم تا تمام ابعاد عاشورا بر جان‌مان بنشیند؛ لازم باشد مادر وهب می‌شویم و تازه دامادمان را راهی میدان می‌کنیم، در پس پرده حیا و حجاب برای پیروزی فرزندان‌مان دعا می‌کنیم و اما پس از شهادت، محکم و استوار می‌ایستیم و راضی به رضای حق می‌شویم.

مقدر شد مادر وهب می‌شویم که پس از شهادت فرزندش سرش را به میان دشمن پرتاب می‌کند و می‌گوید از آنچه در راه امام و ولی زمانم بخشیده‌ام چیزی را پس نمی‌گیرم. مقدر شد رباب می‌شویم یا سکینه اما هر چه بشویم همگام با زینب گام برمی‌داریم و در لحظه‌ای که نگاه دنیا به ماست با سربلندی کلام (ما رایتُ الا جمیلا) زمزمه می‌کنیم».

راضي به رضاي خالق

در این بیانیه همچنین بيان شده است:« ما اگر قرار بود منتظر برگشتن محسن باشیم به رفتنش رضایت نمی‌دادیم، رضایت که می‌دهیم یعنی راضیا برضائک، چه در رفتن، چه در شهید شدن و چه در بازگشت پیکرش. خانواده محسن مثل محسن، تسلیم قضا و قدر الهی است و ما ، درس صبر را یکی دیگر از ابعاد تربیتی واقعه عاشورا می‌دانیم، ما داغی بر دل داریم که از داغ یعقوب نبی فراتر است، ما چشم به‌راه پیراهن خونی یوسف‌مان هستیم اما راضی‌تر به لبخندش از آسمانیم که قدم‌های‌مان را استوار کند.

اگر تقدیر الهی بر آمدن و بازگشت پیکر محسن حججی باشد بي‌شك در بهترین زمان و در بهترین موقعیت این اتفاق می‌افتد، محسن قصه کربلا را از شام شروع کرده پس منتظر می‌مانیم تا «احسن حال»‌مان رقم بخورد و دلخوشیم به صبر مادران و پدران و همسران شهدای دفاع مقدس که از پس سال‌ها، هنوز چشم به راه هستند و زبان به شکر دارند».

قدرشناسي يك خانواده‌شهيد

در ادامه از تلاش‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برای بازگرداندن پیکر شهید قدردانی مي‌شود و مي‌گويند:« قدردان تلاش‌ها و پیگیری‌های مسئولان سپاه بوده و خواستار حفظ منافع نظام هستيم که بي‌شك محسن حججی به این امر بیشتر رضایت دارد، چرا که محسن سرباز مطیع ولایت است و برای اهتزاز این زیباترین پرچم دنیا قدم در راه جهاد گذاشته است.در برابر ملت فهیم و بزرگوار ایران سر تعظیم فرود می‌آوریم و خواستار حضور در راهی هستیم که محسن برایش رفت و آرزومندیم تا بساط غدیر و محرم فراهم است، خود را به راه برسانید».

شهدا ! شرمنده‌ايم و اميدوار

درست است اين روزها نگاه‌هاي برخي به زميني‌بودن عادت كرده و از اين سياهي، شرمنده‌شهدا هستيم ولي به شفاعت آن ها نيز اميدبسته‌ايم. شرمنده‌ايم چون دوراني را درك مي‌كنيم كه خانه‌دل‌ها خالي از تصاوير شهداست. شرمنده‌ايم چون شهدايي را كه عامل جان گرفتن جامعه‌ما بوده و به هيچ دسته وگروهي متعلق نيستند، عده‌اي با سوءاستفاده از كم‌كاري ما، مصادره مي‌كنند.

از طرفي اميدواريم به شفاعت آن‌ها چون مي‌دانيم دل‌شان دريايي است و بغض‌ها‌، كينه‌ها، حسدها، خودبرتربيني‌ها و هزاران منكر ديگر فقط مختص خناساني است كه دل در گروي دنيا دارند و براي در اوج بودن موج‌سواري‌هاي فراوان مي‌كنند.

هزينه بي‌جا ممنوع!

ما هنوز از اهالي دياري هستيم كه از دم بزرگان بيمار عشق شديم اما دست ما نيست، آخر الزمان رسيده و تشخيص حق از باطل سخت است. با اين حال به مرحمت و مدد شهدا، هرگاه قلب‌ها سياه شد، دل مي‌گيرد و چشم‌ها باراني مي‌شود و با ياد شهدا زنگارها را پاك مي‌كنيم. شايد ما كه بازماندگان از شهادت هستيم بايد به مسير شهدا رونق دهيم وبه همه بفهمانيم كه يك جوان، چگونه گمنام از همه لذايذ مي‌گذرد و جان مي‌دهد تا ارزش‌هاي اسلامي و انساني باقي بماند.

ما نبايد رذايل اخلاقي مثل دروغ، تهمت، اتهام و ... را در دستور كار قرار دهيم و آن را دستاويزي براي تسويه كينه‌هاي شخصي و جناحي كنيم. بايد همه بفهميم آن‌هايي كه در معركه‌ها تا پيش خدا رفتند به ما گفتند كه از كرده خود شادند و اين نهضت خونين را به دست ما سپردند؛ حال ما نيز بايد ازآن دفاع كنيم نه اينكه تكه‌تكه‌هاي ارزشمند اين گنيجنه را براي گذران زندگي روزانه هزينه كنيم.

سامان صابریان