«١٠٣» فکر میکنید این عدد چه چیزی را نشان میدهد؟ تعداد درختهای شکستهشده پایتخت؟ یا تعداد انجمنهای محیطزیستی استان تهران؟! شهر پر است از موسسه و انجمن و جمعیت و گروهی که داعیهدار فعالیت زیستمحیطیاند؛ آنقدر که تعدادشان در این حوزه تخصصی به عدد «١٠٣» میرسد. فکر میکنید اینها برای درختهای تیرهبخت و بیپناه تهران چه کار کردهاند؟ اطلاعیه دادهاند؟ بیانیه صادر کردهاند؟ به پشتوانه نیروی داوطلبانهشان قدمی برداشتهاند؟ کمپین راه انداختهاند؟ به مدد رسانهها در راستای آموزش همگانی حرکت کردهاند؟ از هرس بهموقع درختان گفتهاند؟ شیوه درختتکانی را مرور کردهاند؟ بهراستی وقتی ما از «سازمان مردمنهاد» حرف میزنیم، دقیقا از چه چیزی حرف میزنیم؟!
در اینکه نهادهای دولتی موظفند نسبت به اقدام سریع برای برفروبی و سبکشدن بار درختان فعالیت کنند، هیچ شکی نیست؛ اما بیایید از خودمان بپرسیم: سمنهایی که طی این سالها به شکل قارچگونهای رشد کردهاند، دقیقا دارند چه کار میکنند؟ «١٠٣» سمنهاي محیطزیستی استان تهران کجای کارند؟
نام یکی از این انجمنها «موسسه توسعه پایدار (هرمد)» است. آنطور که در زمینه فعالیت تخصصیاش آمده «مقابله با تخریب سرزمین و حفاظت از تنوع زیستی و پسماند، برنامههای پاکسازی مشارکتی جنگل و کاشت مشارکتی درخت» را سرلوحه کار خود قرار داده است. شاید برایتان جالب باشد كه این موسسه حتی چیزی در پایگاه اطلاعرسانی خود برای ارایه ندارد و وقتی آدرس آن را در اینترنت تایپ میکنید، با عبارت «محتوا در حال بهروزرسانی است» مواجه میشوید. آخرین پستی هم که این موسسه در کانال خود به اشتراک گذاشته، مربوط به ١٨ اکتبر یعنی ٢٠ آبان است.
سازمانهای مردمنهاد کارکردهای مهمی در حوادث طبیعی دارند. اتفاقهای طبیعی پرریسک است. برای اینکه بتوانیم این ریسکها را به حداقل برسانیم «انجیاو»ها نقش بسیار موثری ایفا میکنند. مقاومت پایدار در برابر حوادث طبیعی کار سختی است و برنامه گستردهای میطلبد. در این میان حضور و فعالیت تشکلهای مردمنهاد یک ضرورت است؛ چرا که آنها نیازهای محلی را بهتر میشناسند و به توسعه پایدار کمک میکنند. سازمانهای مردمنهاد در کارهای عملیاتی منعطفتر حاضر میشوند و کمککنندهترند؛ دلیلش هم مشخص است: نیروهای این جمعیتها درگیر بروکراسیهای کشدار نیستند. داوطلبانِ این انجمنها بسیاری از رویهها را راحتتر از نیروهای دولتی میپذیرند و با رغبت بیشتری در مناطق پرخطر حاضر میشوند؛ چون واقعا از دلِ مردم بیرون آمدهاند.
البته باید توجه داشت زمانی فعالیت سازمان مردمنهاد موثر واقع میشود که برای حوزه کاریاش قانون مشخصی وضع شده باشد. آنها باید با فعالیت مداوم مطالبههای خود را به شکل قانون دربیاورند. باید اطلاعرسانی کنند و آموزش بدهند. باید برآورد ریسک کنند. «انجیاو»ها باید حوزه تخصصی داشته باشند. وقتی «انجیاو» تخصصی گام بردارد، میتواند پیش از وقوع حادثه ریسکها را تخمین بزند، آن وقت میتوان به دادههای آنها اتکا کرد. باید دانست که کارکرد اصلی «انجیاوی مطالبهگر» قبل از وقوع حادثه است؛ نه پس از آن!
بیایید به یک تجربه در بوستون آمریکا نگاه کنیم. وقتی که در این شهر برف سنگینی میآید، یک ارگان از مردم و متخصصان برای حل مشکلات پیشآمده طلب کمک میکند. آن وقت دانشگاهیان، فعالان محیطزیستی و محلی با این ارگان تماس میگیرند و برای حل دردسرهای پیشآمده هماندیشی میکنند. درنهایت همکاریِ همهجانبه آنها مشکل را حل میکند؛ چطور؟ اپلیکیشنی به نام bump map میسازند که به وسیله آن مردم بتوانند مشکلاتی که در سطح شهر به وجود آمده و یا احتمال وقوع آن نزدیک است را مشخص کنند؛ مثلا گزارش بدهند که در این مکان ممکن است درختی بیفتد و یا راهی بسته شود. در مرحله بعد آنهایی که نزدیک به نقطه گزارش شدهاند، اعم از مردم محلی یا داوطلبان یا حتی نیروهای دولتی برای کمکرسانی حاضر میشوند. نکته قابل توجه در این شیوه سهولت در گزارشدهی و کمکرسانی است.
آنها به این ترتیب برای درازمدت هم برنامهریزی کردهاند و با مشارکت یکدیگر بر مشکلات اینچنینی فايق آمدهاند. در این روزها، جدا از درخواستهای سازمانهای دولتی و عمومی نظیر شهرداری و سازمان هواشناسی، یک هنرمند به نام مرضیه برومند برای درختهای تهران دلسوزی کرد. در کنار آن، یک پیام هم در چند کانال محدود تلگرامی دست به دست شد: «فوری؛ به دلیل بارش برف و نشستن روی درختان و سنگینشدن آنها احتمال شکستن درختان هست. برای اینکه این درختان را از آسیب حفظ کنیم، هر چند ساعت نیاز است آنها را از برف پاک کنیم. در زمانی که برف میبارد پرندگان برای پیداکردن غذا زیر برفها را جستوجو میکنند. در یک ظرف در جایی که برف روی آن را نگیرد و جلوی دید این حیوات باشد میتوانیم به این حیوانات غذارسانی کنیم.»
مرضیه برومند هم از بچهها و جوانان خواست درختها را تکان بدهند تا برفها از روی درختها ریخته بشوند و نشکنند: «در شرایط برفی این روزها، درخت تکانی حال خوبی را به وجود میآورد و برایمان نشاطآور است. البته باید توجه داشته باشیم طوری درختها را تکان ندهیم که آسیب ببینند.»
چند سال پیش «هر تهرانی، یک درخت» شعاری بود که در سطح شهر دیده میشد. حالا اما هر کداممان یک درخت را بتکانیم، کافی است! اصلا بیایید ببینیم درخت چقدر برای شهری مثل تهران ضرورت دارد؟ نقش فضای سبز و درختان در کاهش آلودگی در شهرها انکارنشدنی است. یک درخت در سال بهطور متوسط دو کیلوگرم اکسیژن تولید میکند. میزان اکسیژن آزادشده به وسیله درختان پهن برگ در یک هکتار بین ٢٥٠٠ تا ٣٠٠٠ کیلوگرم بوده و میتواند نیاز ١٠ انسان را تأمین کند. همینطور یک درخت در مدت یک سال با انجام عمل تبخیر و تعرق به اندازه ٤٠٠- ٢٥٠ لیتر آب را به صورت بخار از خود متصاعد میکند. به طور متوسط هر درخت میتواند ٢ تا ٣درصد میزان کربن هوا را جذب کند. درختان در تعیین دمای منطقه نیز نقش دارند؛ به طوریکه هوای یک منطقه درختکاریشده میتواند تا ١١ درجه سانتیگراد خنکتر از منطقه بیدرخت مجاور باشد. درختان در کل موجب بهبود شرایط بیوکلیماتیک در شهر، کاهش آلودگی هوا، کاهش آلودگیهای صوتی، جلوگیری از پدیده جزیره گرمایی، افزایش رطوبت نسبی، تعدیل دما و جذب غبار و ذرات معلق در هوا میشوند.
کاش ما خودمان یک «انجیاو» راه بیندازیم. میپرسید برای چه و با کدام حوزه فعالیت؟ خب «انجیاو»یی تأسیس کنیم که هدفش بررسی کارکرد سازمانهای مردمنهاد باشد! «انجیاو»یی که فعالیت سایر انجمنها را بررسی کند. «انجیاو»یی که در وقت لازم یقه سمنها را بگیرد و بگوید: شما چه گلی به سر خودتان و مردم زدهاید؟ شما حتی نتوانستید کاری برای «درختتکانیِ داوطلبانه» در تهران انجام دهید!
- 15
- 4